khob dg kare manam dar hamdardi tamum shod ,
Ham mozuam ro ghofl konid va ham name kar bariam ro chon ghablan yek name karbari dashtam blak konid .
Delam baraye hamatun tang mishe ,bye
نمایش نسخه قابل چاپ
khob dg kare manam dar hamdardi tamum shod ,
Ham mozuam ro ghofl konid va ham name kar bariam ro chon ghablan yek name karbari dashtam blak konid .
Delam baraye hamatun tang mishe ,bye
سلام
نوشته هاتون رو چندین بار خوندم اما نمی دونم چرا نمی تونم به خودم بقوبولونم که باید در مورد بی دینی ام در خواستگاری حرف بزنم .
نمی گم به این موضوع خیلی فکر می کنم اما هر وقت که می خوام فکر کنم نمی تونم تصورش رو بکنم که با شریک زندگیم در مورد این چیز ها حرف بزنم .چون به نظرم تصور عموم جامعه نسبت به این موضوع خیلی بده .
یک سؤال دارم . اگه بگم عقاید هر کسی مسأله ای شخصی هست و به خودش مربوطه کافی نیست و اون دختر هم قبول کنه که عقاید هر کسی مسأله ای شخصی هست و حتماً باید عقایدم رو مطرح کنم .
فعلا حداقل تا ۶ یا ۷ ماهه دیگه که نمی خوام ازدواج کنم . اگه بهتره الان به خودم می گم باشه همون طوری که می خوای ازدواج می کنی تا اون موقع ببینم چی پیش می یاد .
خوبه !
اصلا به نظرتون خوبه که اینجا می یام یا بهتره سعی کنم خودم به تنهایی مشکلاتم رو حل کنم و شاید همین که یک بحثی رو اینجا مطرح می کنم باعث می شه خودمم بیشتر بش فکر کنم
ضمناً ممنونم که موضوعم رو قفل نکردید وکاربری ام فعال هست
احمدی جان یه پیشنهاد برات دارم.
بهتره هر زمان که میخوای هر تصمیمی چه بزرگ و چه کوچیک بگیری بنویسیش.و علتهاشم بنویسی..فایده و ضررش رو هم بنویس..بعد تصمیمگیری و اجرا کن.
چون به نظرمیاد زود تصمیم میگیری و پشیمون میشی..هیجانی رفتار میکنی..که این اصلا برای ازدواج کردن خوب نیست..
صبر کن..خوب فکر کن..سبک سنگین کن..علتهای هر تصمیمت رو پیدا کن بعد بگو یا بنویس.
ازتاپیک اولت تا همین الان بشمار چندتا تصمیم هیجانی گرفتی.:324:
به نظر من اگه به مشورتها توجه کنی خوبه..اگه نه بده.نقل قول:
اصلا به نظرتون خوبه که اینجا می یام یا بهتره سعی کنم خودم به تنهایی مشکلاتم رو حل کنم و شاید همین که یک بحثی رو اینجا مطرح می کنم باعث می شه خودمم بیشتر بش فکر کنم
مثلا اگه توجه کرده بودی اون اولا به سمت خود شناسی (مثل همین رفتارای هیجانی) ویه سری موارد دیگه هدایت شدی و گفته شد فعلا تمرکزت رو ازدین و ... بردار اما خودت باز برگشتی سر قضیه دین و ..
اگه فقط دوست داری درددل کنی..بده..حداقل نفعی نداره.
موفق باشی
سلام مجدد،
احمدی جان هزینه به هم خوردن یک رابطه عاطفی قبل از ازدواج کمتر از طلاق، دادگاه و بدنام کردن خود و همسر آیندتونه. (قبول دارید؟)
بطور خیلی خلاصه: هر عملی یا رفتاری که موجب "عذاب جسمی یا روانی" یا "آزار" در فرد یا نهادی در جامعه بشه، آن عمل رو منفی یا پلید فرض میکنیم (کتاب The Moral Landscape یا چشمانداز اخلاقی:چگونه علم میتواند ارزشهای انسانی را تعیین کند، نوشته Sam Harris رو بخون). قبول؟
بی دین بودن برای من و شما یک امر پذیرفته شده است، اما به خوبی میدونیم برای فردی معتقد شکاکیت در هستی خدا بزرگترین گناهه. حتی دست زدن به یک بی دین از نظر مسلمانان عملی منع شده است و ازدواج با او چیزی از زنا کمتر نیست. اینجا درستی یا نادرستی این اعتقادات را بررسی نمیکنیم. احتمال میدم با دانشی مناسب تصمیم به بی دین شدن گرفتید، پس این احکام رو باید به خوبی بدونید. حال، با آگاه بودن از این دستورات دینی، هنوز پافشاری برای "پنهان" کردن یک مسئله که برای طرف رابطه تان ممکنه خیلی مهم باشه نوعی "خود خواهی" برای رسیدن به یک امتیاز نیست؟
در خوش بینانه ترین حالت، بر فرض که شریک زندگی شما بعداً متوجه بی دین شدن شما شد و با آن مشکلی نداشت. آیا با پنهان کاری که کردید کنار می آیند؟
راجع خانم سارا سادات هم کمی زود قضاوت کردید. به نظر من ایشون خیلی همسرشون رو دوست دارند و تلاششون رو برای بهتر کردن رابطشون میکنند. دقت داشته باش احمدی جان که شما زمانی یک بی دین بااخلاق خواهی بود که سایرین رو نه بر اساس اعتقاداتشون، بلکه رفتارشون محک بزنید. مادر من یک مسلمان محجبه و نیرویی مثبت در این دنیاست. به احترام ایشون و اعتقاداتش همیشه ساعت رو میذارم روی زنگ تا هنگام اذان یا نماز خواندن صدای تلویزیون یا لپتاپ رو قطع کنم. اگر هنوز به اعتقادات اطرافیانت حساس هستید، سعی کنید عملکرد خودتون رو با فردی که صرفاً بخاطر دیدگاهتون شما رو طرد میکنند مقایسه کنید. اگر هم از این مرحله (سطحی نگری) گذشتید، تبریک میگم و از هم صحبتی با شما خیلی خوشحالم. :-).
پ.ن: به نظر من بجای "من بی دین هستم"، میتونید از "من فرد معتقدی نیستم" استفاده کنید. اینطوری حداقل حقیقت رو گفتید.
احمدی جان موفق باشی.
بهار زندگی من مکانیزم مغزی ام شاید کمی با بقیه فرق می کنه همونم باعث شده شما فکر کنی من خیلی هیجانی عمل می کنم در حالی که به نظر دقیقاً برعکس هست .نقل قول:
ازتاپیک اولت تا همین الان بشمار چندتا تصمیم هیجانی گرفتی
نه من قصد سر کار گذاشتن کسی رو دارم نه هیجانی رفتار می کنم . عقاید من خیلی در اعماق ذهنم جای داره و خیلی کم تغییر می کنه . مثلا الان با اون موقعی که اومدم در همدردی با اینکه به نظرم تغییرات مثبتی داشتم اما خیلی عقایدم تغییری نکرده .
همون اولی ام که این مطلب رو در همدردی گفتم برای ازدواجم بود . حتی وقتی می خوام با بستگان یا دوستام برم بیرون اینکه اون ها با من هم عقیده باشند یا نه تأثیر خیلی کمی رو این داره که با کدومشون بیرون برم و برام رفتار هاشون مهمه نه عقایدشون . حتی برای همینه که می گم به زنم بگم عقاید هر کسی مسأله ای شخصی هست .
سروک باید بیشتر روی حرفاتون فکر کنم !
سروک نمی تونم به خودم بقوبولونم . می گی چکار کنم .
حالا اصلا کسی بش بگه من بی دینم . اون موقع اگه لازم بود می گم مسلمونم .
حرفات درسته اما بازم می گم نمی شه .. شاید به خاطر این هست که به افرادی با عقاید خودم مشکوکم ...
من آدمی هستم که زندگی رو دوست دارم برای بقیه ارزش قائلم اهل روابط نامشروع نبودم و در زندگی ام مسئولیت پذیر بودم .
الان فکر کنم تا حدودی فهمیده باشی دارم بت چی می گم . من اصلاُ نمی تونم با یک انسان بی عقیده هوس باز بی مسئولیت زندگی کنم .
ببین احمدی جان..تا حالا بارها شده مثلا گفتی این تاپیک منو قفل کنید..یا کاربری من بن بشه..بعد پشیمون شدی..اخرین نمونش همین تاپیکت.
نمیگم چرا پشیمون میشی..بلکه میگم وقتی مثلا تصمیم میگیری تاپیکتو ببندی یا کاربریتو بن کنی قبلش خوب خوب فکر کن..یه لحظه به خودت استوپ بده.
یا یهو تصمیم گرفتی واسه جلب اعتماد خونوادت تظاهر به نمازخونی کنی بعد که بهت گفتم اشتباهه دیدم یه تاپیک زدیو میگی کاربریم بن بشه و میخوام برم به خونوادم بگم الکی نماز خوندم.
عجولانه یه تصمیمی میگیری..بعد پشیمون میشی..فقط گاهی یه کم به خودت استوپ بده و صبر کن.
نیازهم نیست با یه حرف متحول بشی..فقط لازمه رو هر نظری فکر کنی..همین..و ازپاسخ دهنده ها تشکر کنی.
و اینکه ماها که هیچ کدوم متخصص نیستیم..هممون ادمای عادی هستیم که براساس تجربمون و اطلاعات شخصیمون مینویسیم.پس تو این تبادل اطلاعات باید به خودمون زمان بدیم و روی حرفایی که زده شده فکر کنیم.الان هم لازم نیست فوری جواب منو بدی..یه کم صبر کن.
با اون حرف سروک درباره سارا سادات هم موافقم..حتی خود تو هم داری درباره اون خانوم وکلا ادمایی که به نظرت باهات متفاوتن عجولانه صحبت میکنی.
وهمینطورفکر نکن کسی که دم ازدین میزنه حتما یه ادم چشم و گوش بسته است که کورکورانه یه سری عقاید رو پذیرفته..البته اینو کلی گفتم و نمیدونم ایا همچین فکری داری یا نه؟؟
الان اگه درست فهمیده باشم مشکلت اینه که اگه بگی بی دینی دیگران فکر کنن یه ادم بوالهوس و بی مسئولیتی؟؟یا یا ادمای بی دین (یا با دین) بی مسئولیت و بولهوس جذبت بشن.
خوب برای همین میگم معاشرت کن..گفتم که اسم بی دین هزار جور فکر و تصور تو ذهن ادم میاره..اما اخر سر این منش و رفتار تو هست که نشون میده چطور ادمی هستی؟
در کنارش تو هم طرف مقابلت رو میشناسی.و میفهمی مسئولیت پذیر هست؟مطابق معیارات هست؟
اگه بود اونوقت درباره عقایدت بهش میگی و حق انتخاب بهش میدی.
دیگه اون دختر براساس رفتار و اخلاقی که ازت دیده و بی دینیت دربارت تصمیم میگیره.
اما اینکه بذاری بعد ازدواج نه..دروغگوییم نه..وابسته کردن هم نه.
موفق باشی
برتراند راسل میگه:
"When you are studying any matter, or considering any philosophy, ask yourself only: What are the facts, and what is the truth that the facts bear out. Never let yourself be diverted, either by what you wish to believe, or what you think could have beneficent social effects if it were believed; but look only and solely at what are the facts."
وقتی مطلب یا فلسفه ای را مطالعه میکنی تنها از خودت بپرس: واقعیتها چه هستند و حقیقتهایی که واقعیتها را پشتیبانی میکنند کدامند؟ بخاطر تمایلات درونی یا تصوراتی مبنی بر مفید بودن یک باور برای جامعه اجازه نده از واقعیت منحرف شوی. منحصراً و فقط ببین حقیقت کدام است.
علت مشکوک بودن شما به دیگر بی دینها کاملاً عادیه. شما در جایی بودید که اکثریت دیدگاهی متفاوت داشتند و تنها چیزی که شما در رابطه با فقدان باور به الهیات شنیدید، مسائلی منفی بوده. اگر شما نظری متفاوت داشتید جای تعجب بود. شما به واسطه یکه تاز بودن در اجتماع مجبور به تابعیت از آن شدید:
نقل قول از ویکیپدیا:
«همنوایی یا همشکلی یک رفتار اجتماعی است که وقتی بین اهداف و امکانات یا نیازهای تولیدشده در فرهنگ و جامعه و ارضای آن نیازها، هماهنگی و تعادل وجود داشته باشد؛ به وجود میآید. به کسانی که رفتار همنوایانه دارند، همنوا گفته میشود؛ همنوایان افرادی هستند که ارزشهای عموماً پذیرفته شده و وسایل رسمی تلاش برای تحقق آنها را میپذیرند و به موفقیت رسیدن یا نرسیدن آنها تأثیری در پذیرش اجتماعی ایشان ندارد. همنوایی در بیشتر موارد با پذیرش تمام هنجارها همراه است؛ میتواند از طرف یک فرد یا یک گروه اجتماعی باشد.ترس از مجازات، احساس محرومیت و یا درونی شدن ارزشها از عواملی است که باعث افزایش میزان همنوایی در افراد یا گروهها میشود.»
شما دو راه پیش رو دارید: یا هراستون رو بپذیرید و با دیدیگاهی که نسبت به بی دین ها دارید زندگیتون رو ادامه بدید، یا اینکه تحقیق کنید و واقعاً ببینید آیا واقعاً بی دینها آنطور که شنیده اید رفتار میکنند یا خیر.
در حال حاضر تنها توصیه ای که برای شما دارم اینه که زیاد به فکر ایجاد رابطه نباشید. در این شرایط فقط دنبال بهبودی وضعیت روانی خودتون باشید چون با افکاری خسته شما بیشتر احساسی به قضایا نگاه میکنید. وضعیت شما رو درک میکنم. هراس برای همیشه تنها بودن آن هم بخاطر دیدگاهتون یک احساس خوش آیند نیست، ولی باور کنید ترس شما هم تا حد زیادی بیمورد و بیش از حد بزرگ شده است. من به شما قول میدم بعضی از دخترهای مسلمان میتونند با واقعیت بی دین بودن شما کنار بیایند و خودم تجربه اش را داشته ام. قول هم میدم دیندار بودن (یا نبودن) یک معیار درست برای سنجش "پاکدامنی" فرد نیست. در همین دبی کم نیستند مسلمانهایی (ایرانی، عرب، پاکستانی و...) که بدون کوچکترین شرم و حیایی ساعت 2 تا 3 شب برای خرید و فروش شریک جنسی جلوی هتلها منتظر میمونند.
در طول 10 تا 12 سالی که دبی بودم نه یک بار لب به مشروب زدم، نه به مجالس پارتی رفتم، و نه مشتری آن هتلها شدم (هر چند با خانه ما فاصله خیلی کمی داره).
اتفاقاً برعکس، الآن یک سالی میشه که با پلیس دبی بصورت غیر رسمی همکاری میکنم تا خانمهایی که متاسفانه (و احتمالاً بطور ناخواسته و از سر نداری) به تن فروشی میپردازند رو از هتلها ببرند و بهشون کار شرافتمندانه آموزش بدهند (مثل خیاطی و کارمندی و...).
عکس پایین ایمیل من با نویسنده مقاله ای است که راجع به ایجاد یک خط تلفن ویژه مخصوص پلیس دبی صحبت کرده که فقط مخصوص گزارش برای نجات خانمهای تن فروش از چنگ مزدوران قاچاق انسانه:
http://www.hamdardi.net/imgup/42912/...d83e0c2372.png
در اون ایمیل اشاره من به این مقاله بود (ایمیل اون خانم رو میتونید در انتهای مقاله پیدا کنید) :
www.khaleejtimes.com/darticlen.asp?xfile=data/theuae/2011/April/theuae_April326.xml§ion=theuae
بعنوان پایان:
احمدی عزیزم، سعی کن همیشه افراد رو بر مبنای رفتار فردیشون قضاوت کنی. برچسب های مثل بی دین، با دین بیش از حد کلی هستند. مطمئن باش انسانهای زیبا و زشت در هر گروهی پیدا میشه، جمع بستن و مشکوک بودن به کل مجموعه منطقی و صحیح نیست.
توصیه میکنم در رابطه با اندیشه انتقادی امروز یا فردا (سر فرصت) کمی مطالعه کنی:
اندیشه انتقادی چیست؟ (زبان رو به فارسی تغییر بده - متاسفانه مقاله فارسی ویکیپدیا رو نمیتونم در این انجمن لینک بدم)
موفق باشی گلم.
اگه می گم یک موقع هایی تایپیکم رو قفل کنید برای این هست که می بینم وقتم داره گرفته می شه و مثله قبل نمی تونم به درسام و کارام برسم و به نوعی می خوام به خودم بگم که اینجا جای خوبی برای مطرح کردن مشکلاتم نیست .اما برای اینکه هنوز به جوابی که می خوام نرسیدم و جای دیگه ای رو هم جز اینجا بلد نیستم مجبورم برگردم .
در مورد جریان تقیه هم به نظر من حرفای اون خانم جالب بود . خواستم بیشتر به من توضیح بدهند اما ایشون گفتند باید مرحله به مرحله پیش برم تا بقیه حرفشون رو بم بزنند .
یک باری که منتظر جواب ایشون بودم رفتم به پروفایلشون تا ببینم اینکه جواب من رو ندادند به خاطر این هست که هنوز نظری ندادند با برای پست های دیگه نظر می دهند و فقط جواب من رو نمی دهند . دیدم ای بابا توی یک پستی برای دو روز پیش نوشتند من آدم مذهبی و چادری هستم . فهمیدم کلا سر کار بودم ! فقط برای اینکه ناراحت نشوند هیچی نگفتم و تایپیکم رو قفل کردم و گفتم کلا کاربری من رو هم حذف کنید !
راستی در مورد اینکه فرشته مهربان می گفت اینکه من همیشه می گفتم ۶ ساله بی دینم برای تأکیدم رو بی دینی بود باید بگم برعکس . این حرف رو می زدم برای اینکه هنوز جوانم کسی نخواد بحث اعتقادی رو با من شروع کنه و منو همینی که هستم بپذیرید .
چطور معاشرت کنم . اگه نخوام از طریق دوستی کسی رو پیدا کنم و بخوام خواستگاری برم که دیگه نمی تونم خیلی باش بیرون برم یا خیلی با هم آشنا بشیم . یعنی توی یک جایی مثله قم این عرف نیست .
سروک جان من خیلی از حرفایی رو که در همدردی نزده بودم زدم فقط برای اینکه پختگی رو در سخنان شما دیدم و امیدوار شدم که بتونم یک راه حلی برای مشکلم پیدا کنم گفتم
خب انگار شما کاربری تان لغو شده .پس دیگه جواب من فکر نکنم فایده ای داشته باشه . کاش من ایملتون رو داشتم . من هیچ انسانی هم فکر خودم که ۴ یا ۵ سال ازم بزرگ تر باشه و بتونه راهنمایم باشه رو نمی شناسم و اگه می شناختم می تونست کمک بزرگی برام باشه
من نظری راجع به سوالای فعلیت ندارم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط ahmadi-00
فقط می خوام یه یاداوری بهت بکنم. یه چیزی شبیه به همینی که سروک برات نوشت. اسم مهم نیست رفتاره که مهمه. اینکه اون خانم چادری هست یا نه مهم نیست مهم اون نوشته ها و راهنمایی هاییه که ممکنه بتونه بهت کمک کنه. تو اینجا به جای اینکه اصلو بگیری فرع رو چسبیدی. اصل اینه که مشکلی داری توی تاپیک وسوالی داری و هرکسی تا حد ممکن بتونه سعی می کنه کمک کنه. و تو باید از بین کمک ها تصمیم بگیری که چه کار کنی. ممکنه بهترین حرف رو بهت کسی بزنه که خودش خیلی هم مذهبی باشه. اصل و مورد مهم تو و سوالته و باید به دنبال جواب یا حل مشکلت باشی نه اینکه اون شخصی که پستی برات گذاشته چه طور زندگی می کنه و خودش چه عقایدی داره.
در مورد سروک احتمالا تا فردا کاربریش برمی گرده. سیستم هوشمند سایت بعضی وقتا ادم لینک که می ده بن می کنه تا مدیر همدردی یا یکی از مدیران بررسی کنن ببینن که سیستم خودش اینکارو کرده چند ساعتی ممکنه طول بکشه.
مینوش
باز هم حرفاشون برام شنیدنی بود .مثله خیلی های دیگه که مثله من فکر نمی کنند و دارم اینجا ازشون کمک می گیرم ولی چرا بم دروغ گفت و برام فیلم بازی کرد . آدم حس می کنه به نوعی سر کار رفته و شاید هدف اصلی ایشون علاقه مند کردن من به عقایدشون بوده نه اینکه بخواهند مشکل من با خانوادم حل بشه .
آخیش خیالم راحت شد پس دوباره سروک بر می گرده . :227: