RE: بازم دست روم بلند کرد
سلام دوست عزیز
شما قصاص قبل از جنایت میکنید .
یا میخواهید پیشگیری کنید که همسرتون دست به کار اشتباهی نزند .
میدونستید مردها خصوصیاتشون خیلی فرق داره هرچقدر سماجت کنید کنترولشون کنید
اگر هم بدونند اون کار اشتباه است بخاطر لجبازی دست به اون کار میزنند .
شما با این رفتارهاتون دارید تحریکش میکنید .
همسر شما اگر میخواست خلاف کند یا با کسی باشد در دوران مجردی اینکار رو انجام میداد .
مردها از کنتول شدن فراری هستند . سعی نکنید گوشیشون را چک کنید یا هر نوع کنترول دیگری را .
میخواهید با این کارتون گوشی وحتی خطرو بدهد به شما تا شما خیالتون راحت بشه که با هیچ کس رابطه حتی با دوستان مجردش ندارد .
اما در خفا در محل کار یک خط دیگری بگیرد که شما بیخبر باشید . پس نکنید اینکار رو
رفتارهای شما کاملا اشتباه است . دست از کنترول کردن بردارید .
مگر از همسرتون چیزی دیده اید که انقدر موشکافی میکنید .
زندگی رو به خودتون تلخ نکنید . او مرد هست میداند چه کاری بد و خوب است .انقدر بزرگ شده که
بداند متاهل است و بجز شما به هیچ کس دیگری فکر نکند.
(مرد ها لجباز هستند . با کنترول کردن کاری نکنید که دست به کاری بزنند که باب میلشون نسیت)
RE: بازم دست روم بلند کرد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط aphd
شارلوت خوبم شما قبل از این که زیر یه سقف برید با هم مشکل داشتید و از قرار معلوم به خاطر حرف مردم عروسی کردی درسته؟وحالا به جای اینکه شوهرت از لحاظ اخلاقی بهتر بشه بدتر شده و دست به زن داره درسته؟
دوست خوبم ما وقتی عقد بودیم هم مشکل داشتیم اما از وقتی ازدواج کردیم خیلی اخلاق شوهرم بهتر شده.گاه گداری بحث می کنیم با هم.
در ضمن من شوهرمو همیشه دوست داشتم و دارم.فقط هم یکبار سر لج و حساسیت بیش از حد به طلاق فکر کردم
ممنون پدربزرگ عزیز.همیشه از راهنماییاتون استفاده میکنم.من خیلی خیلی نسبت به قبل عوض شدم و از وقتی رفتیم زیر یک سقف حساسیتم خیلی کم شده و خبری از کنترل کردن نیست.آرامش و اعتمادم بیشتر شده.بخصوص وقتی میبینم روز و شب به فکر زندگیمونه و براش تلاش میکنه.
اما با دیدن اون فیلمها خیلی بهم ریختم.اصلا دلم نمیخاد شوهرم حتی یکبار دیگه اون دوستش رو ببینه.بیشتر حساس شدم چون جدیدن هم خیلی به شوهرم زنگ میزنه و پیام میده.البته همسرم اصلا جوابشو نمیده.ولی من دوست ندارم با اون بگرده.چیکار کنم؟
RE: بازم دست روم بلند کرد
خوب این خیلی خوبه که اخلاقش بهتر شده نسبت به عقد وجای خوشحالی داره .مردا چون مردن این خصلت یه جورایی تو وجودشونه که دوست ندارن بهشون امرو نهی بشه ومثل ما زنا نیستن که به خاطر هرکاری اجازه بگیرن .هر رفتاری اگه زیاد بشه آدمو حساس میکنه حتی دوست داشتنه زیادی هم باعث حساس و بی میل شدن طرف میشه اگر مشکل شما اینکه دوست ندارید با این رفیقش زیاد رفتو آمد کنه باید بگم که هر چی این حساسیت شما بیشتر میشه رفت و آمد همسرتون با دوستش هم به طبع بیشتر میشه توصیه میکنم که یک بار به صورت دوستانه با همسرتون صحبت کنید و بگید که علاقه ای به این رفت و آمد نداری و تا چند ماه دیگه هیچ مساله ای رو مطرح نکن .قول میدم بیشتر رابطش به خاطر اینه که سره لجبازیه و این که میخواد به شما ثابت کنه که تحت هیچ شرایط زیر بار خواسته شما که از نظر ایشون غیر منطقیه نمیره.و اگه از شما پرسید که چرا دیگه ناراحت نمیشی میتونی بگی که ناراحت هستم ولی به خاطر شما چیزی نمیگم.باور کن مردهارو میشه با پنبه سرشون رو برید ولی با چاقو هیچ وقت نمیتو کاری کنی.:72::72::72::72::72::72::72:
RE: بازم دست روم بلند کرد
ممنونم دوست خوبم.مشکله من اینه که تو این قضایا کم تحملم.تا میبینم به طرف زنگ زده یا رفته پیشش دنیام بهم میریزه و اینقدر قیافم تابلو میشه که بخام پنهونم کنم نمیتونم و خودش متوجه میشه.
خیلی سعی کردم از شدت احساساتم نسبت بهش کم کنم چون خیلی اذیت میشم اما نشد.تا حالا نتونستم.
RE: بازم دست روم بلند کرد
شارلوت جان سلام
منم با نظر Aphd موافقم. مردها رو به زور هیچوقت نمیشه وادار به کاری کرد. اینکه میخوای اونو از دوستاش مخصوصا دوستای مجردش دور کنی نظر منطقی هست ولی نمیشه اینکارو با زور انجام داد. بعضی مردها پس از ازدواج خودشون اینکارو میکنن. به نظر من شوهرت هنوز از حال و هوای مجردی در نیومده و میخواد با دوستاش باز اون شرایط رو برای خودش نگه داره. به نظر من باید با صبر و به تدریج اون رو به خونه زندگیش علاقه مند کنی عزیزم. وقتی میاد خونه کارایی رو که دوست داره با هم انجام بدید. بهش خیلی بها بده و بهش اظهار وابستگی کن. به هر ترتیبی که میتونی سعی کن علاقه مندش کنی که توی خونه بمونه البته نه به زور بلکه باید خودش دلش بخواد که بمونه!! بعد هم کم کم دوستان متاهل رو جایگزین دوستان مجردش کن. سعی کن رفت و آمد با اون دوستان براش به وجود بیاری و خلاصه مشغولش کنی که به چیرای نامعقول فکر نکنه. باید یواش یواش کاری کنی که سهم عمده ای رو توی زندگیش تشکیل بدی. البته بهت بگم اینکارا یک روزه انجام نمیشه. باید صبر داشته باشی و به تدریج ابنکارو بکنی. به مسایل جنسی تون بسیار اهمیت بده چون اوایل ازدواجتون هم هست این مسایل پررنگتره. میدونم سخته ولی راجع بهش با هم صحبت کنید و ببین چه کارایی رو دوست داره حتی اون تصاویری که توی موبایلش پیدا کردی رو بهانه قرار بده و راجع بهش صحبت کنید ببین چی جذبش کرده و چرا از اون فیلما خوشش اومده. شاید بنده خدا همونطور که گفته اونارو برای اینکه روابطتون رو هیجان انگیز تر کنه از دوستش گرفته!! خلاصه تو این موارد به دلش راه بیا خیلی مهمه. مردها مثل ما زنها نیستند و اینجور مسایل براشون خیلی مهمه. پس تو هم اهمیت بده. این تجاربی بود که من بعد از چندین سال زندگی مشترک بدست آوردم. کاشکی یکی هم بود و این مسایل رو اوایل زندگیمون به من میگفت. ولی متاسفانه مادرا به خاطر شرم وحیا این مواردو به دختراشون منتقل نمیکنند. من خودم حتما موقع ازدواج دخترم خیلی از این تجربیاتمو بهش میگم و تشویقش میکنم که اینجور مسایلشو حتی توی دوران ازدواجش بهم بگه و ازم مشورت بخواد.
امیدوارم موفق باشی عزیزم. زندگی زناشویی بالا و پایین زیاد داره ولی نگران نباش اگه همدیگه رو دوست داشته باشید هیچ چیز نمیتونه شما رو از هم جدا کنه!!
مورد دیگه اینکه هیچوقت اجازه نده دست روت بلند کنه این خیلی بده و حرمتا شکسته میشه. بهش بفهمون که این خط قرمز توئه و برات این رفتار به هیچ وجه توجیه پذیر نیست. اینکار رو هم باید با سیاست انجام بدی نباید هیچوقت به اون حد برسونیش که دست روت بلند کنه. اگه دیدی داره خیلی عصبانی میشه و شاید کار به اونجا برسه فورا محل رو ترک کن عزیزم.
RE: بازم دست روم بلند کرد
عزیزم درکت میکنم این واقعا سخته ولی شمام باید تمام تلاشتو بکنی.مگه نمیگی که این آقایی همسرت باهاش رفت و آمد داره متاهله خوب شما میتونی با همسرش در ارتباط باشی وازش بخوای که اونم یه خورده شوهرشو مدیریت کنه آگر این حرکت از دو طرف باشه مطمئنن تاثیر گذار تره .آرامشه خودتو حفظ کن
RE: بازم دست روم بلند کرد
ممنونم ازت زیبا جان
من به خواسته هاش خیلی اهمیت میدم و خودش همیشه میگه واسم هیچی کم نمیزاری و راضیم از ازدواجم.چندباری که دستش روم بلند کرد اتفاقن وقتی بود که جوش آورده بودیم و من میخاستم برم بیرون که جلو چشمش نباشم.
در مورد اون فیلم ها هم باید بگم واقعا اون چندروزی که تو گوشیش بود اصلا نگاه نکرد.قبلن بهم گفته بود که واسه اینکه تکراری نشه باید تنوع ایجاد کرد و یه چیزایی یاد گرفت.
یه مقدار گیجم.نمیدونم چیکار کنم.میدونم کم نمیزارم واسش و دقیقا همونطور که دوست داره هستم حتی فراتر از چیزی که میخاد اما ته دلم میگم نکنه من کمم واسش یا ییه جیزی این وسط خوب نیست و راضیش نمیکنه که دنبال این چیزاست.نگرانم
aphd جان همسرم خودش هم میگه اون دوستش و خانومش اصلا در حد ما نیستن و صلاح نیست با اونا رفت و آمد کنیم و رابطه داشته باشیم.طرف راننده شوهرم بوده.الانم فقط در حد اینکه مثلن شوهرم میخاد بره بیرون چندجا کار داره به اون زنگ میزنه بیاد دنبالش برن به کارا برسن.شوهرم میگه کات کردم باهاش ما باز زنگ میزنه بیا فلان چیز یکه میخاستی واست کنار گذاشتم بگیر.میاد میگیره.چون وضعیت مالیشون زیاد خوب نیست شهرم از سر دلسوزی به جای آژانس با اون میره اینور اونور تا بتونه به اون یه پولی بده
RE: بازم دست روم بلند کرد
خانم گل باور کن مشکلت اصلا حاد نیست خیلی از مردا واقعا با بیشرمیه خیلی زیادی این فیلمیرو نگاه میکنن و به این کارشون افتخار میکنن باور کن شوهرت مرد خوبیه البته با توجه به چیزلیی که خودت دربارش میگی .عزیز دلم با یه خورده توجه بیشتر میتونی اونو بیشتر به خودت جذب کنی .فقط خواهرانه بهت میگم هیچ وقت دیگه تو شرایطی قرارش نده که روت دست بلند کنه عصبیش نکن زن اوایل ازدواج حرمتی داره اگه چند بار روش دست بلند بشه یا حرفای رکیک بهش زده بشه بعد از چند سال که از زندگی مشترک بگذره دیگه به عنوان یک انسان پوچ و توسری خور بهش نگاه میکنن.با آرامش صحبت کردن و خونسرد بودن بهترین عامل برای محترم شدن ماست.اینجوری میشه کاری کرد که همسرت رو حرفت حساب کنه و اونو زمین نندازه نه با دعوا کردن و گریه کردن و قهر کردن.تا میتونی شخصیت خودتو محترم بشمار تا دیگران به شخصیتت احترام بزارن.:72::72::72::72::72::72::72:
RE: بازم دست روم بلند کرد
ممنون.
من کلا آدم آرومی هستم.اصلا اهل بد حرف زدن نیستم.هرکاری هم ازش میخام میگم لطفا یا میشه خواهش کنم فلان کار رو واسم انجام بدی؟
شهرم خیلی لجبازه و شدیدا عاشق مردسالاریه.البته نمیتونه کاری از پیش ببره چون دیده تو خانواده من از این خبرا نیست
RE: بازم دست روم بلند کرد
[align=justify]سلام شارلوت جان، خوبی عزیزم؟:46:
وقتی دو نفر تازه زندگیشون رو شروع می کنن، طبیعتا به عدم انطباق ها و عدم هماهنگی های زیادی برمی خوردن، و در نتیجه خیلی مسائل بینشون پیش میاد که به تدریج باید حل کنن تا با هم هماهنگ شن.
از طرفی وقتی مشکل بیکاری هست، ظرفیت ذهنی و روانی هر دو طرف پایین میاد.
بنابراین در شرایط کنونی زندگی شما، که هر دو مورد بالا در کنار هم دارن به رابطه تون فشار میارن، بهتره تا می تونی حجم مسائل مورد بررسی رو کاهش بدی.
در این شرایط بررسی مسئله ای مثل ارتباط با دوستان رو به تعویق بنداز عزیزم. الان اصلا وقتش نیست که بخوای روابط همسرت رو اصلاح کنی. بذار چند ماه بگذره، فشارهای مالی برطرف بشن، اونوقت اگه بازم دیدی همچین مسئله ای وجود داره، مطمئنا خیلی راحت تر از حالا موفق می شی حلش کنی.:72:[/align]