RE: رابطه سرد با خانواده همسر (در اصلاح رفتارم کمکم کنید)
ریحانا عزیزم ..
اولا که لحن صحبتت در مورد خانواده ی همسرت خیلی بده ! دائم این و اون خطابشون میکنی و میگی میخوام ادبشون کنم و پدرشوهرت دری وری گفته و ....... !!!!!!!!
شما دوست داری خانواده ی همسرت در رابطه با تو از این ادبیات استفاده کنن ؟!!!
عزیزم اگه احترام میخوای باید از ته قلبت بهشون احترام بذاری و حتی تو صحبت کردن مراقب کلماتت باشی .. حتی وقتی جایی که حضور ندارن .. این باید برات عادت بشه ... هرچقدر هم بد باشن و بیخیال و غیره بالاخره خانواده ی همسرت هستن و احترامشون واجبه ..
خب ! شما توقعت خیلی بالائه دوست خوبم .. خیلی خیلی بالا ..
یعنی شما و همسرت دو تیم مجزا از هم هستید ؟! و اگه قراره جایی برید باید یه بار دعوت از شما به عمل بیاد یه بار از شوهرت ؟:311:
یکم سطح توقعت رو بیار پایین .. مادرشوهرت اجباری نداره هر دفعه برات کادو بگیره یا سوغاتی بیاره .. شاید بنده خدا دستش تنگ بوده یا اصلا حواسش نبوده ! انقد منفی نگری نکن دختر ..
نمیدونم شاید ناراحت بشی از حرفای من ولی به نظرم مشکل اصلی از خودته عزیزم .. نباید انقدر خودتو دست بالا بگیری و انتظار داشته باشی همه همیشه هواتو داشته باشن ..
مادرشوهر من روز اولی که رفتم خونه شون یه جمله گفت همیشه یادمه .. گفت شاید تو خونه ی بابات وقتی قهر میکردی میومدن نازتو میکشیدن اما هیچ وقت یادت نره تو خانواده ی شوهر از این خبرا نیست .. واقعا هم راست گفت و ممنونم ازش بابت این حرفش ..
سعی کن باهاشون مهربون و دوست باشی .. انقدر ازشون توقع بی جا نداشته باش ..
RE: رابطه سرد با خانواده همسر (در اصلاح رفتارم کمکم کنید)
وای عزیزم
میدونم همه اینها داغی است بر دلت اما خیلی جدی نگیر
اونقدر چیزا برای من پیش اومده که این مسایل جزیی اصلا دگیه با چشمم نمی آید
تو فقط و فقط به فکر خودت و همسرت باش
زندگی خودتون از هر چیزی واجب تره
خوشحال میشم که تاپیک منو هم ببینی
http://www.hamdardi.net/thread-24517.html
RE: رابطه سرد با خانواده همسر (در اصلاح رفتارم کمکم کنید)
ممنون دوستان
الف - ح جان امیدوارم موقعیتی که برام پیش اومد برای تو پیش نیاد
من واقعا ناراحت بودم و هستم وشاید این ناراحتی تو حرفهامم اومده باشه
مادر من تو هیچ مراسمی خانواده همسر من و همسر خواهرمو تنها دعوت نکرده همیشه باهم دعوت کرده و یکسان احترام گذاشته
خیلی برام سخته که بخوام این برخوردارو ببینم
من توقع خیلی زیادی از خانواده همسرم ندارم ، خداروشکر دستشونم تنگ نیست ، من فقط احترام و ارزش قائل شدن میخوام ، چیز زیادیه؟؟؟؟
از روز یکشنبه 14/08 تا امروز که 24/08 هستش نه من بهشون زنگ زدم نه مادرشوهرم به من
فقط یه روز به محل کار همسرم زنگ زده بود که همسری هم باهاش سرد صحبت کرده بود
چند شب پیش من خودم به همسری گفتم یه زنگ بزن حال پدر و مادرتو بپرس ولی گوشی رو به من نده چون نمیتونم صحبت کنم
دلم نمیخواد کدورتی باشه ولی باعثش خودشون هستن
تولد خواهرشوهر رو هم تبریک نگفتیم ، دیگه کادو هم بهش نمیدم!!!!!!!!!!!!!!