سلام زهره جان
در مدتی که ظرف میشستم و کارهای منزل رو میکردم مدام با تو صحبت میکردم
اما حالا که پشت سیستم هستم انگار همه حرفهام از ذهنم رفته....
چقدر این مطالبی که نوشتی قشنگ بود....دقیقا همین حس و ارزو رو چند شب پیش تجربه کردم....
خواهر عزیزم
خودت میدونی که همه ما به نوعی درگیر مشکلاتمون هستیم...همه مون...فقط نوع مشکلات ما باهمدیگه فرق داره
من هم برخی مواقع حال و احوال مثل تو میشه ....زهره بهترین چیزی که کمکم میکنه و واقعا نجاتم میده اینه که با خودم بدتر از این رو تصور میکنم....و میبینم که پس چقدر من جلو هستم و خدا دوستم داشته....
بعد از اون هم همه داشته هام رو مینویسم....
زهره عزیزم...
تو خیلی چیزها داری که برات نعمت بزرگیه....مثل والدینت.....
مثل خانوادت....
ما همه داریم امتحان پس میدیم...همین الان که بلند شی و بری بیرون رو نگاه کنی نمیدونی تو دل اون عابری که داره بی سر و صدا مسیرش رو میره چه غمی پنهان شده....
مریضیه....از دست دادن عزیزه...طلاقه....
زهره جان
این آیه خود قرآنه:
که به همراه هر سختی آسونی هم هست...چون خیلی زوم کردی روی سختیت آسونی ها رو نمیبینی....
و مطمئن باش این سختی ها ادامه نداره....هم خوشی و هم غم دوره ای داره...زمانی داره...
زمانش که سر برسه تموم میشه و فراموش میشه و میره
خداوند خودش گفته که ما به هرکسی به اندازه توانش مشکلات میدیم....پس مطمئن باش خداوند توان تورو دیده و میدونه
cعزیزم من نمیگم غصه نخور...شکایت نکن...گله نکن...
تو حق داری غصه بخوری و روزی هزاران بار از خودت بپرسی چرا من....
همه این مشکلات تموم شدنیست....
زندگی میکنم ... حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!! چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد بگذار هر چه از دست میرود برود؛ من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد، حتی زندگی را .
- ارنستو چگوارا
رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد ، اما حتمی است . . .