RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
سلام فاطیما..به همدردی خوش اومدی.
دوستان راه حل درست رو بهت گفتن..هر چند درک میکنم سخته..بله سخته..اما اگه بخوای مدام به خودت استرس بدی سختترش هم میکنی..خوب طبیعیه که ممکنه اون اقا با دیدن تغییر یه باره ظاهرت تعجب بکنه..اما اون مختاره قبول کنه یا نه؟
و نیازی نیست تو از قبلش با استرست بهش پالس منفی بدی..یعنی همونطور که صحبت در مورد این موضوع تحت عنوان عیب میتونه قضیه رو برای خواستگارت بزرگنمایی کنه داشتن استرس هم همین کارو میکنه.
قتل که نکردی دختر..جرم و جنایت هم نبوده..
تو همین تالار یه اقایی رفته بود خواستگاری یه دختر بعد نامزدی فهمیده بود هم سینه هاش مثه تو و هم بدنش خیلی پرموئه..افتاده بود تو شک اما اخر سر گفت من همین نامزدمو میخوام چون خصوصیات مثبتش برام پررنگتره.چند وقت پیش هم اومد سایت و از همه تشکر کرد.
یعنی میخوام فکر نکنی قطعا خواستگارت نظرش ازت برمیگرده..دلم میخواد جوری صحبت کنی که اگه تا حالا هم خیال کرده موضوع مهمیه از الان به بعد فکر کنه مهم نیست.
بدون استرس باش..دست دست هم نکن لطفا..یهو برو و قال قضیه رو بکن..بهتر از اینه که مدام حرص بخوری.
.................................................. ................
اما برای درمان..به پزشک متخصص مراجعه کن..شاید با درمان حل بشه.
بعد ازدواجت هم مشکلت تا حدودی برطرف میشه(وای ببخشید اینو گفتم)
هر کسی یه عیب و ایرادی داره..گل بی خار خداست..مشکل تو اینه..مشکل نفر بعدی یه چیز دیگه..مهم نیست.
موفق باشی
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
سلام به همه دوستان.
امشب این اقا با خواهرشون اومدن منزل ما.چون من گفته بودم میخام یکی دو جلسه دیگه هم صحبت کنیم.راستش وسط صحبتها به من گفتن میشه درو اتاقو یه کمی ببندی؟بعد که درو نیمه باز گذاشتم بهم گفت ببخشید که اینو میگم ولی من دوست دارم شما یه کم چاقتر بشی.اینم بگم که بازم سوتین پروتزدار زده بودم.خلاصه یه جورایی فهمیدم این مسائل براش خیلی مهمه.گفتم شما ظاهر چقدر برات مهمه گفت 70%. گفتم به من چه نمره ای میدی؟گفت 60 میدم ولی اگه چاقتر بودید همون 70 رو میدادم.راستش من از مشاورم یه سری سوالات گرفته بودم که قرار بود توی 2 جلسه بپرسم.یه جورایی فهمیدم حوصله ش سر رفته از این سوالا و میگفت چه لزومی داره دیگه پیش مشاور بریم و از این حرفا...یکی از سوالا این بود که اگر جواب آزمایش خون طوری بود که نتونیم ازدواج کنیم(مثلا واسه بچه مون بد باشه)شما چیکار میکنین؟گفت: من عاشق بچه م .خب ازدواج نمیکنیم دیگه!!در کل این حرفش باعث شد بفهمم منو خیلی دوست نداره.در صورتیکه روز اول که منو دیده بود به شوهردوستم که واسطه مون هست گفته بوده من دلبسته این خانم شدم و من دلداده ام و خدا کنه ج مثبت بدن و...!!!!خلاصه از این جواب خیلی سرد شدم.
در ضمن من چون عینک میزنم این اقا خیلی تاکید داشت که من حتما لیزیک کنم و منم گفته بودم نمیتونم و باید لنز بذارم(لنز دائمی).امشب هم که رفتن 2 ساعت بعدش زنگ زدن منزل ما و با من صحبت کردن.بهم گفت راستش من شما رو از همه نظر پسند کردم ولی فقط قضیه عینکتون فکرمو مشغول کرده و آخرش میخاید چه کار کنید؟منم براش توضیح دادم که میخام عمل کنم.بعدش گفت اگه یه جوری بشه دیگه ایندفعه جواب آره یا نه قطعی رو به من بدید ممنون میشم صلاح نیس دیگه بیشتر از این طول بکشه چون من چند روز دیگه دارم میرم شهرستان.(آخه این آقا روزی که اومد خواستگاری بیکار بود و جلسه دومی که از خونه ما رفتن براش یه شهر دیگه کار پیدا شد و رفته بود اونجا و الانم فقط 1 هفته بهش مرخصی دادن).
خلاصه کلام,الان کلی مساله اومده توی ذهنم غیر از مشکل قبیلم.میخاستم همین امشب پشت تلفن بهش بگم جوابم منفیه(چون نمیتونم با کسی که منو واسه بچه میخاد زندگی کنم).ولی مامانم نذاشت گفت الان نگو.
دیگه نمیدونم چی بگم...
درضمن امشب از لباس پوشیدنم هم ایراد گرفت.درصورتیکه به نظر خودم خیلی عادی لباس پوشیده بودم.یه مانتو که استینش کوتاه بود ولی ساق دست هم پوشیده بودم که حجابم کامل بود.و شلوار جین .و تازه از رنگ شالم که کرمی بود ایراد گرفت گفت من هرگز بهت اجازه نمیدم اینجوری بخوای بری بیرون!!!
خیلی جا خوردم.خلاصه اینم از این.راستش توی جلسه امشب خیلی چیزا واسم روشن شد...
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
سلام فاطیما جان
راستش با این پیام آخری که امشب نوشتی شرایط سخت شد...
این آقا می خواد کلا ظاهر شما رو عوض کنه یه جورایی
میگه هم باید چاق بشی، هم چشمات رو عمل کنی، هم طرز لباس پوشیدنت رو دوست نداره ( به احتمال زیاد به زیادی پوشیده بودنت گیر داده و می خواد که راحت تر لباس بپوشی یا حجاب رو کمتر رو رعایت کنی)
تازه مشکل بزرگی هم که هست مسئله کوچیکی سینه ات رو بهش نگفتی...
نه اینطوری نمیشه...باید همون موقع که راجع به عینکت گفت بهش میگفتی، نمیشه؛ من عمل نمی کنم، یا بهش میگفتی اگه من مجبور باشم همیشه عینک بزنم چی؟ آیا بازم منو می خوای؟ آخه یعنی چی قضیه عینک فکرمو مشغول کرده؟؟؟
البته واسه بچه بهش نمیشه ایراد گرفت، چون در این مورد نظر ها متفاوته ولی در کل به نظر من باهاش اتمام حجت کن، بهش بگو شما فرض کن من هیچ وقت چاق نشم، هیچ وقت چشمم رو عمل نکنم و هیچ وقت هم حجابم رو بیرون کم نمی کنم آیا با این شرایط منو می خواهین؟
اگه گفت نه که شما هم بگو نه
شما رو به خیر و مارو به سلامت
اگه گفت آره باز هم جای بررسی داره
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
دوست عزیز
هدف از خواستگاری رفتن جستجو موردی هست که تقریبا مورد پسند باشه نه اینکه موردی رو پیدا کنیم بعد بخوایم تازه مطابق میلمون تغییرش بدیم.
درسته جزییات رو کمی میشه اصلاح کرد اما تغییر کلی اگر مغایر با اعتقادات شما باشه صلاح نیست.
مثلا در مورد پوشش و حجاب تو این چند جلسه ایا صحبت نشده بود؟؟
در مورد ظاهر شما، جثه شما و....
بهتره با تامل بیشتر و بدون عجله(محدودیت کاری ایشون) بررسی بیشتر داشته باشید
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
این آقا ظاهرا حجاب بیشتری میخواد نه کمتر!!!
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ستاره خوشبخت
سلام فاطیما جان
راستش با این پیام آخری که امشب نوشتی شرایط سخت شد...
این آقا می خواد کلا ظاهر شما رو عوض کنه یه جورایی
میگه هم باید چاق بشی، هم چشمات رو عمل کنی، هم طرز لباس پوشیدنت رو دوست نداره ( به احتمال زیاد به زیادی پوشیده بودنت گیر داده و می خواد که راحت تر لباس بپوشی یا حجاب رو کمتر رو رعایت کنی)
تازه مشکل بزرگی هم که هست مسئله کوچیکی سینه ات رو بهش نگفتی...
نه اینطوری نمیشه...باید همون موقع که راجع به عینکت گفت بهش میگفتی، نمیشه؛ من عمل نمی کنم، یا بهش میگفتی اگه من مجبور باشم همیشه عینک بزنم چی؟ آیا بازم منو می خوای؟ آخه یعنی چی قضیه عینک فکرمو مشغول کرده؟؟؟
البته واسه بچه بهش نمیشه ایراد گرفت، چون در این مورد نظر ها متفاوته ولی در کل به نظر من باهاش اتمام حجت کن، بهش بگو شما فرض کن من هیچ وقت چاق نشم، هیچ وقت چشمم رو عمل نکنم و هیچ وقت هم حجابم رو بیرون کم نمی کنم آیا با این شرایط منو می خواهین؟
اگه گفت نه که شما هم بگو نه
شما رو به خیر و مارو به سلامت
اگه گفت آره باز هم جای بررسی داره
عزیزم اتفاقا منظورش اینه که باید حجابمو بیشتر رعایت کنم.واین لباسا جلب توجه میکنه!!!
میگفت رنگ شالتون روشنه خوب نیست!!!یا مثلا شلوارم چون کنارش بند میخوره گفت جالب نیس واسه بیرون!!!
من بهش گفتم همیشه شاید بخام عینک بزنم.همش میگفت مگه الان اذیت نیستی با عینک؟خب عمل کنی راحت میشی که!در کل فهمیدم هیچ جوری کوتاه نمیاد.(یه احتمال قوی هم که میدم اینه که اطرافیان توی این 1 ماه رو ذهنیتش کار کردن و موفق هم شدن.چون این اقا 2 بار منو با عینک دید هیچی نگفت اما بعد که رفت شهرستان خواهرش زنگ زد واسه عینکم گفت و الانم خودش گیر داده!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sea
دوست عزیز
هدف از خواستگاری رفتن جستجو موردی هست که تقریبا مورد پسند باشه نه اینکه موردی رو پیدا کنیم بعد بخوایم تازه مطابق میلمون تغییرش بدیم.
درسته جزییات رو کمی میشه اصلاح کرد اما تغییر کلی اگر مغایر با اعتقادات شما باشه صلاح نیست.
مثلا در مورد پوشش و حجاب تو این چند جلسه ایا صحبت نشده بود؟؟
در مورد ظاهر شما، جثه شما و....
بهتره با تامل بیشتر و بدون عجله(محدودیت کاری ایشون) بررسی بیشتر داشته باشید
منم با نظر شما موافقم نمیدونم این اقا چه فکری با خودش کرده!تو جلسات قبل گفته بود من با مانتویی بودنت مشکلی ندارم.ولی امشب از لباسام ایارد گرفت و گفت اجاز نمیدم اینجوری بری بیرون.گفتم من که فشن نیستم گفت اگه فشن بودی که من الان اینجا ننشسته بودم!!!در کل فهمیدم خیلی قراره به پوششم گیره بده.میگفت این لباسا جلب توجه میکنه.
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
سلام عزیزم
اصلا نگران نباش مسائل مهم تری هم در زندگی بجز سایز سینه وجودارد
در زندگی جاذیه زن به اخلاق و مهربانیش است
بسیاری از دوستان خودم هم سایز سینه شان کوچک بود ولی ازدواج کرده وبسیار هم خوش بخت هستند
تازه انان هم ادعای مانکن بودن داشتند
فکر کنم مانکن های فشن هم همین جورین
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
متاسفانه برخی از اقایون تو جلسات اول خواستگاری واقعیت خواسته هاشون رو نشون نمیدن
و صبر میکنن وقتی احساس کردن موردشون نظرش تقریبا مثبت شده تازه خود واقعی رو نشون میدن.
البته شما شانس اوردین ایشون قبل از نامزدی و عقد دارن احساسشون رو بروز میدن.
این هم از مزیتهای جلسات متعدد آشنایی هست که به شما کمک میکنه این اقا رو محک بزنید و با روحیاتشون اشنا بشید.
فقط دیگه تصمیم با شماست.مطمئن باشید اگر جلسات اشناییتون یشتر باشه چیزهای بیشتری هم متوجه میشید.
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
سلام فاطیما
منم مشکل تورو دارم منم سوتین پروتز دار استفاده می کنم
اینم که می گن نباید بکنی قبول ندارم
مگه کسی که ابروهاش کمه تو ابروهاش مداد نمی کشه
مگه کسی که چاقه گن نمی بنده
پس دخترای چاقم تو خواستگاری بدون گن بیان
همه بدون ارایش بیان.
همه دوست دارن بهتر دیده شن :302: اونم تو خواستگاری.
RE: مشکل عجیب من برای ازدواج
بهتره یه بار از خواستگارتون بپرسین که معیاراش برای ازدواج چیه؟ازشون نپرسیدین که چه مقدار حجابی رو از شما می خوان؟
از نظر خودت ظاهر این آقا چه جوریه؟ به دلت میشینه؟
به نظر من تو اینقدر غرق این شدی که از خودت عیب و ایراد پیدا کنی و اونا رو بزرگ کردی که یادت رفته اون آقا اومده خواستگاریت تا تو اگه دلت میخواد انتخابش کنی!!!
هر مردی حتی اگه همسرش زیباترین زن هم نباشه باید حس زیبا بودن رو به خانمش منتقل کنه... این نیاز خانماست!!! تو باید کنار ایشون این حس رو تجریه کنی نه اینکه مدام بترسی...
به نظر من قبل از فکر کردن به این آقا دو تا مورد را با خودت حل کن:
1. اعتماد به نفست رو ببر بالا
2. برای هر چه زیباتر شدنت قدم بردار... تو دختری و شیفته ی زیبایی پس تلاشت رو بکن و خودت رو به وزن ایده آلت برسون... اصلا کار سختی نیست!!! به جای اینکه بگی چرا من این مشکل رو دارم و ازش خجالت بکشی سعی کن رفعش کنی.
3.بعد ببین این آقا چقدر با معیارای تو هماهنگی داره
4. در مرحله ی آخر توانایی های خودت رو با معیاری آقا بسنج؛ ببین تو میتونی خواسته های این آقا رو برطرف کنی یا نه!