RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
رزا جون نمیتونی مداراکی به دادگاه ارائه بدی که روابط نا مشروع همسرت رو ثابت کنی؟
مثلا پرینت موبایل یا اس ام اس
یه همچین اتفاقی برای خانمی از دوستان من افتاد و این خانم به دادگاه گفت که همسرش روابط نا مشروع داشته و از دادگاه خواست برای اثبات حرفهاش حکم قضایی بده که از شماره موبایل همسرش پرینت گرفته شه
بعدشم همین کارو کرد و اس ام اس هایی که همسرش داده بود و شماره ای که با اون خانم تماس گرفته بود نشون داده شد و همسرش محکوم شد
یا همینطور که گفتی تو کامپیوتر همسرت نشونه هایی دیدی از روابطش با دخترهای دیگه از اونها استفاده کنی؟
به نظرم با یه وکیل صحبت کنی بهتره تا مشاور شرایط شما الان نیاز به وکیل داره که حقت پایمال نشه تا یه مشاور که بهت بگه چطور خیانت همسرتو فراموش کن یا راههای آشتی کردنو بهت بگه
اگه الان با این همه وقاحت اون اقا کوتاه بیای بعدن دیگه نمیتونی جمعش کنی همین الان عزیزم محکم وایسا واعتماد به نفستو حفظ کن مرد خیانتکار لیاقت بخشش و عشق نداره و با خودت هم بگو اون لیاقت منو نداشت مطمئن باش کسی که میبازه و پشیمون میشه همسرته نه شما
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
رزا جان
از این نظر گفتم همه چیز سر جاش نبوده که شما عنوان کرده بودی همسرت رو مطمئنی که معتاد به خودارضایی هست خوب این زمینه ساز خیلی از مشکلات هست.
البته میدونم این حرفا کمکی برای بهبود وضعیتت نیست ولی از این نظر که افسوس اون روزها رو نخوری گفتم.اون طو که از متنت مشخصه احتمالا اون موقع هم این مشکلات بوده ولی شما متوجه نشده بودی
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
taranee جان ممنون از جوابت
وکیل دارم . پرینت تماسهاش هم هست منتها همونطور که گفتم داره از بیخ و بن دروغ میگه ادعا کرده که اصلا گوشیش دست ِ من بوده . یه دردم اثبات واقعیتیه و درد بزرگترم اینه که هر بار دادگاه میرم ببینمش دیوونه میشم انگار یکی دیگه است هیچ شباهتی به اونی که من می شناختم نداره.
هنوز توی ذهنم گاهی با همون کسی که میشناختم و عاشقش شدم درد و دل میکنم؛ و وقتی این دروغها رو میشنوم انگار تمام کهکشانها رو سرم خراب میشن و هیچی دیگه تو زندگی برام معنی نداره
فکور عزیزم
آره در مورد اون عادتش تقریبا مطمینم اما چرا همین آدم روزهای اول ازدواج این عادت رو نداشت یا کنار گذاشته بود؟
چرا دوباره سراغش رفت؟ چرا با اون دختر؟ با اینکه از نظر زناشویی هیچوقت نشد که دست رد به سینه اش بزنم اما فکر میکنم شاید من یه جایی کم گذاشتم. چرا کسی که یه زنِ جوون داره که هر وقت هم بخواد در اختیارشه باید بره سراغ خودارضائی با اس ام اس و عکس و ... ؟ دیگه داره باورم میشه که شاید من یه مشکلی دارم که خودم و خانواده و دوستام نمیبینن اما اون فهمیده بوده. دائم تو خودم دنبال اون ایراد می گردم
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
باز سلام
راستش واقعا برام سوال شده چرا جواب درستی از اینجا نمی گیرم چند روز از آخرین ارسالم می گذره ولی خبری نیست.
ولی امشب قصدم از اومدن به اینجا این بود که ازتون بخوام تو این شبهای قدر برام دعا کنید نمیدونم واقعا چی میخوام یا چی درسته . اما برام دعا کنید آرامش پیدا کنم یا اگه قرار دیگه جدا بشم بتونم با جداییش کنار بیام میدونم که کار سختیه
با اینکه جوابمو نمیدین ولی ممنون
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
دوست عزیزم از شنیدن این اتفاقات متاسفم به شدت و توی این شبها به یادت خواهم بود.
امیدوارم دوستای باتجریه و مشاورا بیان و راهنمایی های خوبشون رو ارائه بدن.
من فقط نظر شخصیم رو میگم.
الان توی یه بهت و شوک هستید،
نگذارید این بهت و شک مسیر تصمیماتتون رو تحت تاثیر قرار بده.
به هر حال هرکسی دیگه هم جای شما بود فشار شدیدی رو با این توصیفاتی که کردید تجربه میکرد،
حتی مایی که میخونیم بهت زده میشیم... .
ولی اینها رو باید تحمل کنید.
دیگه به این فکر نکنید که چرا اینطوری شد یا توی رویای هیچ معجزه ای نباشید.
همسر شما، اشتباهاتش رو قبول نمیکنه، دروغ میگه، سعی در پوشوندن کارهاش و فریب بقیه داره، قبحی از کارهاش ندارهريا، توی هر شرایطی باز کارهاش رو ادامه داده،
حتی از خود شما شخصا و خصوصی عذرخواهی نکرده، خصوصی ازتون طلب بخشش نکرده، سعی نکرده دلتون رو به دست بیاره، اینها همه نشون از مشکل اساسی داره،
یعنی یا از خداش بوده این جدایی اتفاق بیفته یا در نهایت براش فرقی نداشته که چی میشه...
چون از دروغ و فریب ابایی نداره و با این روش کار خودش رو پیش میبره،
اون پیش شما که همسرش بودید و عاشقانه دوستش داشتید ذره ای خجل نیست،
پس از اینچنین آدمی چه انتظاری دارید؟
میتونید اطمینان کنید دو سال دیگه، سه سال دیگه باز همین کارها رو تکرار نکنه؟ میتونید اطمینان کنید با بازگشت و کوتاه اومدن شما از این بدتر هم نکنه؟
الان جوونید فرصت پیش روتونه... خوب به اینها فکر کنید... .
هیچ آدمی زیر و رو نمیشه اونم با این مشکلاتی که ایشون داره...
به نظر من ابدا به تغییر و اصلاح ایشون و برگشت به این زندگی امیدوار نباشید.
دیگه چرا ها رو تموم کنید.
شما دل پاکی داشتید و عشق پاکی رو نثار همسرتون کردید...
گناه و اشتباهات اون حتی اگر ریشه در مشکلات با شما رو داشته، توجیه پذیر نیست،
بخشودنی نیست به اعتقاد من.
حتی اگر ببخشیدش، اعتماد به آینده تون و عدم خیانت ایشون، یه ریسک بزرگ خواهد بود.
پس بپذیرید که شما در مقابل فردی قرار گرفتید که به هر دلیلی انسان شریفی نبوده.
این رو بپذیرید، و با چرا پرسیدن ها خودتون رو اذیت نکنید. آدمی که اخلاقیات نداره چرا سرش نمیشه،
آدمی که این مسائل خیانت براش قبح نداره نمیفهمه عشق شما رو، نمیفهمه وفاداری مفهومش چیه، هرچی بهش بگید کارت بد بوده اصلا درکی از این بد بودن نداره، ....
اون شوهری که شما میشناختید، شخصیت واقعی این مرد نبوده.
تمام... .
الان فقط با وکیل و مشاور خوب مشورت کنید که بتونید حقوقتون رو تمام و کمال و هرچه زودتر بگیرید.
دروغهای ایشون هم سودی نداره، دادگاه مدرک میخواد، حرف باد هواست.
میگه گوشی دست شما بوده، خب از حرفای توی مسیج ها میشه فهمید که دو تا زن مسیج میدادن به هم یا یه مرد و زن!
همینطور از روی شماره ی اون طرف میشه فهمید طرف زن بوده یا نه،
نگران نباشید قاضی هم اونقدر تجربه داره که بازی این آقارو نخوره.
توی موضع عاطفی ابدا قرار نگیرید در این شرایط ، که موضع ضعفه فقط.
همه چیز رو قانونی طی کنید.
به حق همین شب ها که از این بحران با آسیب هرچه کمتر بیرون بیایید
و زندگی پر آرامشی پیش روتون قرار بگیره.
نگران نباشید این یکی از سخت ترین جاده های زندگی شما خواهد بود، اما تموم میشه. بالاخره به آخر میرسه...
ممکنه تصاویر این جاده تا ابد توی ذهنتون بمونه... اما قطعا مسیرهای دیگه ای هم پیش رو دارید که از زیباییش محو بشید و لبریز لذت...
هیچ چیز تموم نشده. شما جوونید... اتفاقاتی رو پشت سر میذارید و قطعا فرصت های جدید در زندگی پیش روی شما خواهد بود.
این شرایطیه که شما درش قرار گرفتید... ازین به بعد رو مدیریت کنید که آسیب کمتری به روح و جسم و زندگی شما زده بشه.
حرف مردم رو هم گرچه سخته اما سعی کنید بهش فکر نکنید.
چیزی که مهمه خود شما هستید. خود خود شما که از این بحران درست و سنجیده خارج بشید.
خداوند پشت و پناهتون... .
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
سلام روسا جان نمیدونم منی که این اتفاق رو تجربه کردم چی باید بگم فقط میگم مواظب خودت باش منطقی رفتار کن خودتو عذاب نده,نشین و همش فکرنکن که چرا که چطور تونست که چرا من؟؟؟این سوالا داغونت میکنن فقط جواب این سوال رو پیدا کن که برای بهبود آینده ام چه عملی انجام دهم بهتر است؟؟ بازم تاکید دارم که آروم باشی. اگه قصد برگشت داری خودتو آماده ی هر نتیجه ای کن.خودتو به قسمها و قولهاش امیدوار نکن شوهر منم قول داد و قسم خورد ولی باز تکرار کرد امکان تکرار هست از نظر روانشناسها خیانت اغلب دو تا دلیل داره یکی اعتیاد و عادتشون که از تنوع طلبیشون شکل میگیره و یکی هم اختلال شخصیتیه.دوست داشتن شما خیلی باارزشه امیدوارم شوهرتون زودتر ارزشها و خواستنهای شما رو به یاد بیاره . دعا میکنم هرچی مصلحت خداست براتون رقم بخوره
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Rosa91
چرا با اون دختر؟ با اینکه از نظر زناشویی هیچوقت نشد که دست رد به سینه اش بزنم اما فکر میکنم شاید من یه جایی کم گذاشتم. چرا کسی که یه زنِ جوون داره که هر وقت هم بخواد در اختیارشه باید بره سراغ خودارضائی با اس ام اس و عکس و ... ؟ دیگه داره باورم میشه که شاید من یه مشکلی دارم که خودم و خانواده و دوستام نمیبینن اما اون فهمیده بوده. دائم تو خودم دنبال اون ایراد می گردم
هنگامی که سقراط به اتهام بی اعتقاد بودن به خدایان محاکمه میشد، یکی از سوالاتی که از او پرسیده شد چنین بود: وقتی کسی کاری ناشایست (پلید) انجام میدهد، اگر خدا را ناراضی نمیکند و فرمان خدا مبنی بر نیک بودن را نمیشکند، پس او اخلاقیات و نیک بودن را از کجا می آورد؟
سقراط - که در انتها نوشیدن زهر (مرگ) را پذیرفت (درصورتی که میتوانست فرار کند) - در پاسخ چنین گفت: وقتی کسی کاری ناشایست انجام میدهد، فردی را گول میزند، یا دروغی به کسی میگوید...، ندایی در وجودش به او خواهد گفت: "عمل زیرکی انجام دادی، اما انصاف و شایسته نبود و نباید چنین میکردی!".
آدام اسمیت به این ندا که در وجود انسانها جای دارد "شاهد درون" نام داده و سی اس لوئیس آن را وجدان یا ضمیر اسم گذاشته. آن همان چیزی است که ما در خلوتمان دائماً با وی در حال مکالمه هستیم و یکی از علت های نیک بودن انسانها، آن هم زمانی که هیچکس شاهد اعمالمان نیست وجود وجدان یا شاهد درونمان است. هنگامی که کیف پولی پیدا میکنید، انتخاب برداشتن آن برای خود را دارید، ولی وجدان به شما پیشنهاد میدهد کیف را به قصد یافتن شواهدی از صاحب اصلی باز کنید تا به او کیف را بازگردانید.
اما هستند کسانی که نسبت به این ندا (وجدان) ناشنوا هستند و مثل سوسیوپاتیکها تنها به منفعت خود فکر میکنند.
چون سوال شما "چرا او به من خیانت کرد" بود، نظرم را نوشتم، در صورتی که من تجربه ای در این زمینه ها ندارم.
- - - - - - -
به عنوان فردی فوق العاده کنجکاو، یک سوال از دوستان باتجربه انجمن دارم: به نظر شما آیا برگشتن این خانم به زندگی مشترک با شوهری که خیانت کرده، دروغ گفته، و حتی بدور از انسانیت از خانمش که گناهی مرتکب نشده شکایت کرده چراغ سبزی برای او نیست که باز به کارهای اشتباهش ادامه دهد؟ چرا برگشتن به آن زندگی به نسبت سرد و بی اعتماد مهمتر از جدایی و خلاص شدن است؟
از همتون ممنونم. :-)
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
عزیزم سلام
دارم برات مینویسم تابدونی احساست رو درک میکنم و میدونم که واقعا روزهای سختی رو میگذرونی.من از همون ابتدا هم بهت گفتم دنبال چرایی مسئله نباش اینجور فقط و فقط خودتو اذیت میکنی و نه چیز دیگه.به این فکر کن که شاید اون تصویری که تو از اون به عنوان عشق ساخته بودی واقعی نبوده اون واقعی نبوده و اینا واقعیه.سعی کن اصلا به خاطرات خوب فکر نکنی.حقیقت اینه شوهر شما راهی برای برگشت شما نذاشته.اون اصلا تمایلی برای برگشت شما نداره.اصلا شاید از خداشم بوده که شما بری و کار به اینجا برسه.وقتی اون حتی یه قدم برنمیداره برای برگشتن شما میخوای چیککار کنی؟اونی از اینی که هست وقیح تر نکن.نذار اینقدر عذابت بده.خودتو اول از همه دوست داشته باش.به خودت احترام بذار.به خودت بگو که لیاقت تو این نبوده و نیست.پس به چیزی که استحقاقشو داری خودتو برسون.عمر ما کوتاهه و زندگی یک باره .ازش لذت ببر.زندگی رو به خودت سخت نگیر.سر بخور از کنار این مسائل.آینده بهتری انتظارت رو میکشه.این روزها هرچند سخت میگذره.اما اصلا از کوچکترین حقتم نگذر.تا آخرین قطره شم ازش بگیر.بذار به خاک سیاه بشینه.اصلا کوتاه نیا.و دنبال چرایی نباش.مواظب خودت باش.موفق باشی
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Simko
به عنوان فردی فوق العاده کنجکاو، یک سوال از دوستان باتجربه انجمن دارم: به نظر شما آیا برگشتن این خانم به زندگی مشترک با شوهری که خیانت کرده، دروغ گفته، و حتی بدور از انسانیت از خانمش که گناهی مرتکب نشده شکایت کرده چراغ سبزی برای او نیست که باز به کارهای اشتباهش ادامه دهد؟ چرا برگشتن به آن زندگی به نسبت سرد و بی اعتماد مهمتر از جدایی و خلاص شدن است؟
از همتون ممنونم. :-)
سلام
دوست عزیز، این خانم زندگیش رو دوست داره، و براش اهمیت داره، خودش ،بچه، و زندگیش، اینها چیز ساده ای نیستند، و قرار بر این نیست هر کدام از طرفین مرتکب خطائی شد بدون هیچ درنگی جدائی را به میان اورد،
این خانم حق دارند، ناراحت باشند،آشفته حال باشند و نگران، و این حق را نیز دارند برای از دست ندادن زندگیش بجنگد و اگر خلاف این بود به این تالار مراجعه نمیکرد،
ما توصیه مکنیم، ایشان به مشاوره حضوری نیز مراجعه نمایند،تا نتیجه بهتری عاید شود.
RE: چرا به من خیانت کرد؟ میتونم با جداییش کنار بیام؟ چرا دست از دروغ برنمیداره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Simko
به عنوان فردی فوق العاده کنجکاو، یک سوال از دوستان باتجربه انجمن دارم: به نظر شما آیا برگشتن این خانم به زندگی مشترک با شوهری که خیانت کرده، دروغ گفته، و حتی بدور از انسانیت از خانمش که گناهی مرتکب نشده شکایت کرده چراغ سبزی برای او نیست که باز به کارهای اشتباهش ادامه دهد؟ چرا برگشتن به آن زندگی به نسبت سرد و بی اعتماد مهمتر از جدایی و خلاص شدن است؟
از همتون ممنونم. :-)
سلام
دوست عزیز، این خانم زندگیش رو دوست داره، و براش اهمیت داره، خودش ،بچه، و زندگیش، اینها چیز ساده ای نیستند، و قرار بر این نیست هر کدام از طرفین مرتکب خطائی شد بدون هیچ درنگی جدائی را به میان اورد،
این خانم حق دارند، ناراحت باشند،آشفته حال باشند و نگران، و این حق را نیز دارند برای از دست ندادن زندگیش بجنگد و اگر خلاف این بود به این تالار مراجعه نمیکرد،
ما توصیه مکنیم، ایشان به مشاوره حضوری نیز مراجعه نمایند،تا نتیجه بهتری عاید شود.
درود و احترام به شما آقا کیوان و ممنونم از راهنمایی که کردید.
مسلماً هر انسان و حتی جانداری خود و زندگی اش را دوست دارد و هر لحظه برای بقا و بهبود وضعیتش در تکاپوست. دقیقاً به همین علت سوال پرسیدم که چرا برگشتن به زندگی با فردی که خیانت کرده، دروغ گفته و بی ملاحظه نیز هست اقدامی مثبت قلمداد میشود.
بگذارید از دید متفاوتی سوالم را مطرح کنم: اگر همین خانم قبل از ازدواج به این انجمن مراجعه میکردند و دروغگویی و نیز ارتباط نامشروع داشتن خواستگارش با دیگر خانمها را ذکر مینمودند، 9 از 10 اطمینان دارم که همه متفق القول میبودند که به خواستگار پاسخ رد دهد. اما بعد از ازدواج این مسئله و چگونگی برخورد با این مشکل تقریباً کاملاً متفاوت است. چیزی که من را کنجکاو نموده این است: چگونه کوتاه آمدن و برگشتن به زندگی مشترکی که برای یکی از طرفین قرارداد ازدواج و تعهد تقریباً کاملاً بی معناست میتواند وضعیت را بهبود بخشد؟ جاهل بودن من را در این زمینه ببخشید، قصد گستاخی ندارم، به نظرم باید مکانیزمی اعمال گردد که بین این خانم و شوهرش تعادل را برقرار سازد و به عبارتی ساده تر قدرت برتر بودن فعلی شوهر را کاهش دهد... اما این راه حل چیست را نمیدانم و مایلم بدانم :-).
احتمالاً این پست نوعی بی نزاکتی به صاحب اصلی ترد باشد، شاید. اگر صلاح میدانید این پست و نیز قسمت Bold شده پست قبلیم را حذف کنید. :72: