نمایش نسخه قابل چاپ
برادر من من به شما توهین نکرد که پاک نیستید .
حالا یا کارمند یا کارکر .مهم زیزدست بودن بود که عرض کردم.
من همه خانوادها رو نگفتم .مثال زدم گفتم شاید خانواده دختر از اون نو ع خانوادهای هستند بیشتر به خود مرد یا پشسر توجه دارند تا به پولش .
پول ومقام همیشه گی نیست هر لحضه امکان داره شکست بخوره از دست بره .
اما خوب بودن احل زندگی بودن و خیلی معیارهای دیگه که در انسان هست .از بین نمیره.
نماز روزتون قبول
انشاالله که همه ما خوب باشیم و اهل زندگی و معنویات.نقل قول:
نوشته اصلی توسط پدربزرگ
پدربزرگ خیلی منطقی گفتن و شما به خاطر غرورتون زود ناراحت شدید
جدا دختر خیلی خوبی بوده که به دیده پول و مقام شما نگاه نکرده
الان اینجور دختر ها خیلی کم هستند که کسی رو به خاطر خودشون بخواد نه مقام و پول طرف
نقل قول:
نوشته اصلی توسط meinoush
خیلی ممنون. شما هم از معدود خواهر(؟)هایی بودید که بهم روحیه دادید:104:
با اینکه از دستش ناراحتم اما اعتراف میکنم که دختر خوبی بوده واسه همین رفتم سراغش!نقل قول:
نوشته اصلی توسط داود.ت
خب اگه به نظرتون دختر خوبی هستند، یه بار دیگه باهاشون صحبت کنید و علت رو جویا شید شاید بتونید مشکل رو حل کنید. اگه از لحاظ رفتاری شرایط خوبی دارن پیشنهاد می کنم به این راحتی کوتاه نیاید!
راستش خیلی سخته برام. مخصوصا اینکه تو محیطی هستیم و رابطه ما در اون محیط طوری هست که نمیشه زیاد بهش گیر بدم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط marzieh411
جدا از این میدونم که آدمهای فهمیده ای هستن و اگه یه تصمیم گرفتن حتما دلیل قابل قبول و محکمی داشتن براش و چیزی نیست که با صحبت مجدد بشه براحتی نظرشون را برگردوند.
شاید اگه در محیط روزانه با هم برخورد نداشتیم یه بار دیگه سعی میکردم. حتی فکر میکنم توانایی ایجاد علاقه و کشش در فرد مقابل را هم دارم. اما با توجه به محیطمون و نیز شخصیت اون زیاد پیگیر شدن مساله به صلاح موقعیت من نیست. شاید یه جوری اصلا از طرف اونها مزاحمت تلقی بشه...
راستش یه اعتراف دیگه هم میخوام کنم. 2-3 تا از دوستام در جریان قضیه بودن و با اونها مشورت میکردم. دیگه روم نشد بگم نه گفته! گفتم باهاش صحبت کردم ولی توقعاتش زیاد بود و من پشیمون شدم!!!:316: البته این دوستام این خانم را از نزدیک نمیشناسن .
اگه براتون اهميت اون دختر بنظرم ازش بپرسيد چرا.اون خودش منتظر اين سوال از طرف شما هست اينقدر راحت ازكنارش نگذريد. خودتون اذيت ميشيد و بنظرم تا باهاش حرف نزنيد ازين فكر خلاص نميشيد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط wrecked
خوب اگه اینطور که گفته واقعا بخاطر درس خوندن بوده باشه که هیچ. اما اگه مثلا به خاطر عیبی بوده باشه که در من دیده یا به کس دیگه دل داده باشه یا از من خوشش نیاد با شناختی که ازش دارم هیچ وقت جواب واقعی را نمیده. مطمئن هستم. چون خیلی تو دار هست. خیلی
خب چرا همون موقع بهش نگفتید که مانع ادامه ی تحصیلش نمیشید.چون کاملا مشخصه که این فقط بهونه بوده.اینجوری میشد بهتر فهمید که دلیل اصلیش چی بوده
شاید مسئله ای بوده که قابل حل بوده
خب منم فهمیدم بهونه هست. اما همونطور که همه دوستان گفتن من انگار خیلی مغرورم و به همین خاطر دیگه هیچ بحث را ادامه ندادم. به هر حال اگه قابل بحث بود حتما خودش میگفت.نقل قول:
نوشته اصلی توسط تی تی