RE: وابستگی فکری به همکلاسی سابق
سلام دوستان
حالم اصلا خوب نیست، هنوز هم تو حالت شوک هستم
امروز خیلی وقیحانه توی ایمیل برام نوشته که تا دو سه ماه دیگه داره ازدواج می کنه، با دختری که خانواده براش پیدا کردند
بعد من ابله شبانه روز به اون فکر می کردم،... بعد من تمام زندگیم رو برای اون گذاشتم
بعد من افسردگی گرفتم و شبانه روز کز کردم گوشه اتاق...
باورم نمیشه....
نوشته برام مشکل روحی روانی داره، نوشته قرص میخوره، نوشته تو زندگی استقلال عمل نداره،... ای کاش زودتر بهم میگفت این حرفا رو که من این همه عمر و جوونیم رو پاش نذارم
نمی تونم به خاطر این بلایی که این همه مدت سر من اورد ببخشمش هیچ وقت... نمی تونم
RE: وابستگی فکری به همکلاسی سابق
ستاره جونم غصه نخور عزیزم. می دونم شوک بهت وارد شده. می دونم چقدر حس بدیه. منم بارها تو زندگیم از این نوع شوک ها رو تجربه کردم. تا حدی که تمام سرم داغ کرده و تک تک موهای سرم شروع به سوزش کرده. عزیزم الان فقط به خودت مسلط باش و سعی کن خودتو آروم کنی. ببین خدا چقدر دوستت داشت که چنین پسری که نه استقلال داره تو زندگیش، نه میتونه در مقابل حرف خونواده اش وایسته و خودش تصمیم بگیره، تازه مشکل روحی روانی هم داره همسرت نشده. خدارو شکر کن عزیزم.
ما همه تو زندگی اشتباه می کنیم. نباید حسرت بخوری که چرا این اشتباهو کردی و عمرتو هدر دادی. حسرت خوردن هیچ چیزی رو درست نمی کنه. ما آدما باید اشتباه کنیم تا یاد بگیریم.الان وقت حسرت خوردن نیست. زمانی باید حسرت بخوری که خدای نکرده خدای نکرده یه بار دیگه چنین اشتباهاتی رو تو زندگیت مرتکب بشی که نشون بده درس های لازم رو از این تجربه زندگیت نگرفتی.
الان هم تنها نمون و فکر نکن. پاشو یه تفریح دسته جمعی جور کن. با دوستات برید بیرون. چند روز سعی کن از تنهایی دوری کنی تا یه کم احساساتت تعدیل پیدا کنه.
:46:
به نظر من جواب ایمیلش رو هم نده.
RE: وابستگی فکری به همکلاسی سابق
متاسفانه همون لحظه اول با خوندن حرفاش بهش جواب دادم
بد هم جواب دادم
می تونست خیلی زودتر و خیلی منطقی تر و خیلی زیباتر فقط با مردونه حرف زدن همه چیز رو قشنگ تمام کنه
نه اینطوری من رو له کنه، نه اینطوری زندگی منو ازم بگیره
اون واقعا مرد نبود هیچ وقت تو زندگیش، حتی یک بار هم حرف نزد مردونه، حتی یک بار...
برام دعا کنین طاقت بیارم این درد بزرگ رو
شکستم، تحقیر شدم... نابودم کرد...فقط با یک بار مردونه حرف زدن خیلی زودتر می تونست همه چیز رو درست و زیبا تمام کنه...
نکرد تا زندگی منو ازم بگیره، این کارو نکرد تا شخصیت و غرور منو نابود کنه، این کارو نکرد تا سه سال احساس خالص منو نابود کنه...
یه توصیه به همه دخترا دارم، تا زمانی که پسری ازتون خواستگاری رسمی نکرده عاشقش نشین، براش کاری نکنین... زندگی خودتون رو نابود نکنین...تا از مردونگی کسی اطمینان حاصل نکردین همراهش نشین، دوستش نباشین...همه آدم ها می تونن شیطان باشن، حتی ظاهرشون هم ممکنه خیلی خوب و متین و موقر باشه ولی از درون شیطان هستند، خود شیطان...گول نخورین ترو خدا
RE: وابستگی فکری به همکلاسی سابق
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ستاره خوشبخت
متاسفانه همون لحظه اول با خوندن حرفاش بهش جواب دادم
بد هم جواب دادم
می تونست خیلی زودتر و خیلی منطقی تر و خیلی زیباتر فقط با مردونه حرف زدن همه چیز رو قشنگ تمام کنه
نه اینطوری من رو له کنه، نه اینطوری زندگی منو ازم بگیره
اون واقعا مرد نبود هیچ وقت تو زندگیش، حتی یک بار هم حرف نزد مردونه، حتی یک بار...
برام دعا کنین طاقت بیارم این درد بزرگ رو
شکستم، تحقیر شدم... نابودم کرد...فقط با یک بار مردونه حرف زدن خیلی زودتر می تونست همه چیز رو درست و زیبا تمام کنه...
نکرد تا زندگی منو ازم بگیره، این کارو نکرد تا شخصیت و غرور منو نابود کنه، این کارو نکرد تا سه سال احساس خالص منو نابود کنه...
یه توصیه به همه دخترا دارم، تا زمانی که پسری ازتون خواستگاری رسمی نکرده عاشقش نشین، براش کاری نکنین... زندگی خودتون رو نابود نکنین...تا از مردونگی کسی اطمینان حاصل نکردین همراهش نشین، دوستش نباشین...همه آدم ها می تونن شیطان باشن، حتی ظاهرشون هم ممکنه خیلی خوب و متین و موقر باشه ولی از درون شیطان هستند، خود شیطان...گول نخورین ترو خدا
عزیزم ناراحت نباش. تو شخصیتت خورد نشده. غرورت له نشده. شخصیت اونه که الان جلوی تو خورد شده. دستش رو شده که چقدر رذل بوده. تو که کار اشتباهی نکردی که بخوای خورد بشی. تو فقط احساسات پاک و معصومانه داشتی که یه انسان بی شخصیت اونا رو نادیده گرفت و بهشون لگد زد. پس اصلا فکر نکن غرورت له شده. مطمئن باش عذاب وجدان ظلمی که در حق تو کرده آرومش نمی گذاره. عذابشو بسپر به دست خدا. خودتو آروم کن.
ببین اون پسر کاملا مشخصه که اصلا مردونگی نداشته. نه در مقابل خونواده اش تونسته حرفشو بزنه. همون طور که قبلا گفته بودی بهونش مخالفت خونواده بوده. هم جلوی تو نتونسته رک و راست حرفشو بزنه. کلا آدم ضعیفی بوده. مطمئن باش اگه این رفتارش باشه تو زندگی آینده اش هم صد در صد دچار مشکل خواهد شد و نمی تونه جلوی دخالت های اطرافیان تو زندگیشو بگیره و با مشکلات زندگیش بجنگه. خداروشکر که دختر گل ما کسی نیست که بخواد چنین مشکلاتی رو با اون تجربه کنه.
طاقت میاری دختر خوب. فقط تنها نمون. ببین من همیشه اگه مشکلاتی که واسم پیش میومد تو محیط خوابگاه و تو جمع دوستانم بوده خیلی راحت فراموششون کردم. اما مشکلاتی رو که خودم تو تنهایی خودم باهاشون سر و کله زدم تا مدت ها تو ذهن و روح روانم تأثیر داشته.
دیگه هم نگو شخصیتت له شده. باشه دختر خوب؟ :46:
:43::72:
RE: وابستگی فکری به همکلاسی سابق
سلام ستاره خوشبخت
اینکه ازدواج با یک مرد بچه ننه قسمتت نشد جای شکر داره.ببین مردهایی که کاملا مستقل هستن و فقط گاهی در برابر خانوادشون تزلزل در تصمیم گیری نشون میدن هم گاها تحملشون سخته چه برسه به مردهایی که اصول تصمیم گیریشون نظر و دخالت مستقیم خانوادشونه.مرد باید مقتدر باشه و بچه ننه بودن اقتدار مرد رو میشکنه و از چشم میندازتش.
اینکه چرا ایشون خبر ازدواجش رو به شما داده قابل درک نیست ولی من اگر جای شما بودم کلا جوابشو نمیدادم نه این ایمیل و نه ایمیل های دیگه ش نه حتی تلفن و ...
به آینده فکر کن
RE: وابستگی فکری به همکلاسی سابق
مرسی دلسوخته عزیز
مرسی فکور عزیز از دلداری هاتون
باشه دلسوخته دیگه نمی گم شخصیتم رو تحقیر کرد...از همین امشب می خوام عوض شم، امشب دیگه تو فکرم نیست
از امشب دیگه فکرم آزاد است، فکرم سه سال تمام تمام و کمال ماله اون بود، توی همه لحظه هام بود، همه جا همراهم بود ولی امشب دیگه فکرم رها شد...نمی دونم چه حالی دارم، هنوز شوکه ام، شاید خوشحالم، آره جای خوشحالی داره، من واسه زندگی آیندم خیلی آرزوهای قشنگ دارم نمی خوام یکی خرابش کنه، اون قطعا کسی نبود که مرد رویاهای من باشه
فکور عزیز، تقصیر خودم بود بهش ایمیل زدم گفتم دلیل رو بگو حداقل من بدونم دلیل این رفتارهات رو، بگو که حداقل فکر و روح منو که خیلی وقته اسیره رها بشه؛ که اینطوری بهم گفت
از امشب رها هستم دیگه، رهای رها...برام دعا کنید فقط... برام دعا کنید تو این شبها...
RE: وابستگی فکری به همکلاسی سابق
سلام الهام عزیزم
چه دیر تاپیکت رو دیدم شرمنده...انقدر درگیر هستم این روزها که دیر بهت سر زدم...عذر تقصیر! :72:
حالت رو خیلی خوب می فهمم. اما حالت خوب میشه عزیز دلم. همونطور که حال من خوب شد.
پرسیده بودی که چرا خدا جواب منو نمیده؟ من دلیلش رو بهت میگم!
گاهی ما بنده های خدا خودمون برای خودمون مشکل درست می کنیم و بعد که اتفاق رخ داد میگیم خدایا کجایی؟
عزیز دلم همین که این سایت رو پیدا کردی ، همین که زود این آدم رو شناختی و همین که با این چنین آدم
مسلوب الاراده ای اازدواج نکردی اینا همه به لطف حضور خداست!
و در ضمن دارویی به نام فراموشی و گذشت زمان برای ما قرار داده تا بتونیم با تلخ ترین وقایع کنار بیایم و به زندگی
برگردیم! از طرفی در کنار این وقایع روح ما رو بزرگ می کنه و تجربه ای گرانبها بهمون میده!
پس صبور باش! حالت خوب میشه! من انقدر حالم خوب شده که وقتی چند ماه پیش خبر نامزدی خواستگار سابقم
رو شنیدم فقط لبخند زدم همین! بی تفاوتی کامل!
و وقتی دوباره شنیدم که ازدواجش بهم خورده براش متاسف شدم که انقدر بدبخته واقعا! فقط همین!
حتی از این که شرمندست و دوست داره برگرده هم حسی بهم دست نمیده! اون برای من 2 سال پیش مرد!
حتی برام غیر قابل هضمه که چجوری من روزی چنین موجوی رو دوست داشتم :) باورت میشه؟
میدونی چرا اینطوری شدم؟ چون بهار بزرگ شد. و لباس قدیمی و کوچک گذشته مناسب روح بهار نبود!
می دونم روزی به بی تفاوتی کامل میرسی! مطمئنم روزی خدا رو شکر می کنی که با همچین مردی ازدواج نکردی
و به حال این روزهات می خندی :) مثل من. روحت داره سختی می کشه چون داره بزرگ میشه!
اما چند توصیه :
1- بزرگ برای خودت در جایی بنویس که چرا بهتر شد با همچین مردی ازدواج نکردی تا احساساتت توجیه بشه!
2- خودت رو ببخش و خودت رو سرزنش نکن! بهرحال تو انسانی و انسان حتم الخطاست!
3- برای کنترل افکار منفی از لینک های گذشته استفاده کن!
4- زمان و گذشت اون بهترین مرهمه! تو این مدت بیا و برامون درد و دل کن! نوشتن سبکت می کنه!
5- انقدر به خودت سختی نده! تو روحت به آرامش و سفر احتیاج داره و کجا بهتر از سفر پیش امام مهربانی ها؟
امام رضا (ع) . اگر درمانده هستی حریم امنیه حرمش...طی روزهای آتی قراره برسم خدمتشون. دعات می کنم.
و در آخر این شعر زیبا تقدیم به تو گل دختر :46:
گاهی گمان نمیکنی،ولی میشود
گاهی نمیشود که نمیشود!!!
گاهی هزار دوره دعا بی اجابتست!
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست،
گاهی تمام شهر گدای تو میشود!!
همیشه امیدوار باش به آینده و رحمت بی کران پروردگار
:72: