نمایش نسخه قابل چاپ
غزلواره جان دلیل ازداج نکردن شما قدت نیست. هنوز کسی که می بایست شریک زندگی شما باشه سر راهتون قرار نگرفته.
داداش من قدش 190 هست و بعد از 3 سال جستجو دختری با قد 179 پیدا کرد. خیلی هم به هم میان. حالا داداش خودت رو بذار کنار ولی بعضی از پسرها واقعا دوست ندارند با دختری که خیلی از نظر جثه ازشون کوچکتره ازدواج کنند و یا به قولی مثه فیل و فنجون بشن.
استیل اندامت رو سعی کن در بهترین حالت حفظ کنی. یه فکری به حال قوزت هم بکن. تا میتونی شرایط اجتماعیت رو ارتقا بدید.
من چرا انقد اینجا پست میذارم نمیدونم.
در مورد مانتو ارجاعت میدم به اینجا که احیانا دچار سوء تفاهم نشی.
یعنی مشکل شما اون 3 سانته؟؟3سانت که اصلا به چشم نمیاد.نقل قول:
بازه ای بین مینیمم 155 تا ماکسیمم 170 نهایتش 175
اما..
من فکر می کنم شما تو بازه مقایسه افتادین..خصوصا با برادر خانومتون.و هر نوع عدم پیشرفتی رو به قدتون نسبت میدین..نقل قول:
برادر خانم من 23 سالش هست و مثل من لیسانس داره.زبان درس میده و ظاهر قشنگ تری نسبت به من داره.هیچ وقت بهش حسادت نمی کنم ولی فکر می کنم از همه عقب موندم.
اگه ازدواج نکردی بخاطر قدته.اگه دوست نداری بخاطر قدته..اگه پیشرفت نکردی بخاطر قدته..
اما اینطور نیست..چرا از این جهت نگاه نمیکنی که برای پیشرفتت چه تلاشی کردی؟شما که هیچ فعالیت خاصی نداری چطور انتظار داری وقتی تو اجتماع نیستی خواستگار پیدا کنی؟چطور انتظار داری بدون تلاش و زحمت پیشرفت کنی؟کدوم پسری یه دختر بی اعتماد به نفس رو برای همسری انتخاب می کنه؟
تو خونه نشستی و مدام خودتو با دیگران مقایسه می کنی و هر تفاوتی رو ناشی از قدت میدونی..این حرفا رو بریز دور..
پاشو برنامه ریزی کن واسه زندگیت قبل از اینکه دیر بشه..
شما هر زن و مردی رو که ببینی یه نوع لباس بهش نمیاد یه نوعی هم میاد..اگه به تو دامن مدل ماهی میاد به کسی دیگه ممکنه نیاد و اتفاقا اون مدل رو دوست داشته باشه.نقل قول:
از قدم برای این ناراضی هستم که نمی تونم بعضی تیپ ها رو بزنم بهم نمی اد مثلا لباسی با دامن پفی به من نمیاد.برای عروسی برادرم می خواستم لباس با دامن اسکارلتی (پف) بپوشم ولی هر جا رفتم به من نخورد ،خیاط هم گفت تو یک لباسی باید بپوشی که دامن تنگ باشه و از زانو به صورت مدل پری دریایی یا ماهی
پاشو و انقد بهانه تراشی نکن..انقد با دید بد به خودت نگاه نکن.
نظرات دیگران بازتاب نظر خودت درباره خودته..تا زمانی که خودت خودتو همینطوری که هستی نپذیری و دوست نداشته باشی دیگران هم نمیپذیرنت و دوستت نخواهند داشت.این یه قانونه و درباره همه هست.
تو قدم اول همه باورها و حسهای منفی راجب خودت هرچی هست رو بنویس..گریه کن..ناراحتی کن و ...بعد روی همه خط بزن و بنویس بخشیدم و رها کردم و بعد بسوزون و خاکسترشو تو سینک ظرفشویی بریز.
بعد یه نامه به خودت بنویس..یه نامه پر محبت..هر اونچه که دوست داری از دیگران بشنوی رو بنویس و قربون صدقه خودت برو..برای خودت جایزه بگیر
موفق باشی
سلام غزلواره جان دوستان راهنمایی های خوب وکاملی کردن
فقط اومدم ی موردی بهت بگم.گفتی احساس اینکه از دیگران عقب مونده باشی ناراحتت میکنه...خوب بشینی و به این موضوع فکر کنی که عقب موندی از دیگران،چه میشه؟میری جلوتر؟
ببین اولا حرفت رو قبول ندارم که عقب تر از بقیه باشی هم تحصیلاتت رو داری و هم ی عالمه فرصت پیش روت هست که می تونی مسیر زندگیت رو تو یکی از اون فرصت ها ادامه بدی.
رشته تحصیلیت هم که علوم پایه هست خوب احتمالا یا فیزیک یا ریاضی یا شیمی.... خوندی.همه رشته های علوم پایه هوش بالایی می خواد و نشون می ده که خیلی باهوشی .برای رشته های علوم پایه هم همه مدرسه ها و آموزشگاه ها کار هست.هیچ کدوم هم نشد،تدریس خصوصی تو خونه خودتون خیلی خوبه.سعی کن خودت رو سرگرم کنی.
در مورد قدت هم،همون جور که خودت هم گفتی ناشکری می کنی...راستش من ی دوست صمیمی داشتم که قد بلند بود فکر کنم 175.ولی بر خلاف شما ناشکری نمی کرد قدر نعمتی که خدا بهش داده رو می دونست خودش به خودش افتخار می کرد.و حتی از خودش خیلی خیلی تعریف می کرد انقدر ازخودش تعریف می کرد که اعتماد به نفس من رو آورده بود پایین....(البته من رفتار اونم دوست نداشتم نمی گم اون راه رو پیش بگیر. ولی ناشکری هم نکن.)تا اینکه ی روز،قرار شد من رو ببره پیش خواستگارش که منم نظرم رو بگم. سه چهار بار بود که اومده بودن خونشون.و این جواب مثبت رو داده بود ولی از اونجایی که من رو قبول داشت منم باخودش برد سر کلاسش.و بعد کلاس خواستگارش اومد دنبالش.بعد از اینکه پسر رو دیدم من رفتم واونا رفتن بیرون.شبش دوستم بهم زنگ زد که بپرسه نظرم راجع به این پسر چی بود؟میدونی بهم چی گفت؟گفت نازنین امروز همش با خودم فکر می کردم حمید تو رو ببینه از ازدواج با من پشیمون میشه،می گه دوستش خیلی بهتره ، عاشق تو میشه ....!!!ی لحظه شاخ در اوردم ،گفتم واااااا!!!منم دقیقا تو اون زمان که رفته بودم خواستگار دوستم رو ببینم همش باخودم فکر میکردم الان که من از اینا خداحافظی کنم پشت سر من حرف می زنند و اون خواستگارش منو مسخره می کنه.و قد منو با قد دوستم مقایسه میکنه و احساس خوبی به خودم نداشتم....و قبل اینکه برم کلی دلیل آوردم که بپیچونم و باهاش نرم که ی وقت این جوری نشه .
خوب این داستان مفصل رو برات تعریف کردم که بگم تواز دل زن داداشت خبر نداری. الان اون زن داداشت هم تو دل خودش می گه خواهر شوهرم چقدر قدبلند و رشیده .وحتی ممکنه بترسه که داداشت قد اون رو با تو مقایسه کنه.
این رو مطمئن باش:46:
و سعی کن با رفتارت و اعتماد به نفس کافیت کاری نکنی که چیزی که می تونه باعث زیبایی باشه برات ی نقص محسوب شه.
از خودت ایراد نگیر.نمی گم مغرور شو. ولی این طرز فکرت باعث میشه دیگران هم قبولت نداشته باشن.
من حست رو درک می کنم آره شاید قدت کوتاه تر بود می تونستی کفش بلند بپوشی و چیزای دیگه ولی اینم بدون که بااین طرزفکری که تو داری اون موقع هم به ی چیزدیگت گیر می دادی و می گفتی کاش مثلا پوستم روشن تر بود،اگر پوستت هم روشن تر بود بازم به ی چیز دیگه گیر می دادی و می گفتی کاش موهام بور بود.... یعنی مشکل به هیچ وجه از ظاهرت نیست از طرز فکرته که مدام درگیر مقایسه است و نمی زاره تو شرایط حالت رو دوست داشته باشی.
درمورد قوز هم حتما همین امروز فردا برو پیش ارتوپد،ورزش اصلاحی هم از نت در بیار تو خونه انجام بده.
تو دختر مهربون ،متواضع و خوش قلبی هستی.ازنوشته هات معلومه.زیبایی درونت کاملا مشهوده و من مطمئنم این زیبایی درونی رو ظاهرت هم تاثیر داره و ظاهرت هم قشنگه.فقط باید اعتماد به نفست رو تقویت کنی.
سلام دوست خوبم..
منم تفریبا دختر قد بلندی هستم 171-172 و خدا رو شکر خیلی راضیم واقعا افتخار میکنم..
بر عکس نظر شما پسرا از دخترای قد بلند خیلی خوششون میاد و کمتر پسری بوده که از قد بلند تعریف نکرده باشه مخصوصا اینکه خودت گفتی که استخوان بندی درشتی داری و این یعنی اصلا لاغر نیستی و این فوق العاده س..
شاید خیلی تو اجتماع بنودی که برخورد دیگران رو راجع به قد بلند بدونی،
میتونی بری باشگاه بدنسازی و با این قدت هیکلت رو هم عالی کنی..
من ی بار یکی از دوستای فامیلمون رو دیدم که قدش 180 بود. من و خواهرم در اولین نگاه عاشقش شدیم با اینکه خیلی لاغر بود ولی استایل فوق العاده ای داشت طوریکه نتونستیم و همونجا کلی ازش تعریف کردیم..
سلیقه ها متفاوته ولی اصولا آدم های قد بلند اعتماد به نفس بیشتری به خاطر قدشون میتونن داشته باشن..
پس اصلا دیگه اینجوری فکر نکن فقط بیشتر به هیکل و ظاهرت برس، اعتماد به نفس رو بزودی پیدا میکنی..
ولی اینکه دوستان گفتن سعی کن بیشتر تو اجتماع خضور پیدا کنی رو هم خودم فعلا تفهمیدم چطوری، مثلا کلاس برم چون کار خوب خیلی سخت پیدا میشه؟
من کلاس هم میرم و پیشنهاد های زیادی هم دارم ولی پسرا معمولا هدفشون دوستیه، من دقیقا نمیدونم چطوری میشه با حضور فعال کیس ازدواج پیدا کرد؟ آخه خوب طبیعیه که با 1 بار دیدن هم پیشنهاد ازدواج ندن!!!
سلام
من هم قدم بلنده. این حس ها رو زمان مدرسه داشتم که از همه بلندتر بودم و شاید هم گاهی مسخره میشدم. ولی باور کن همه چیز بستگی به خودت داره. آدم های قد بلند اگه سعی کنند لاغر بمونن خوش تیپ تر و ظریف تر به نظر میرسن. من خودم سعی کردم وزنم بیاد پائین و از اون موقع به بعد اکثر آدم های اطرافم از هیکلم تعریف می کنن. حتی همه همکارام میگن که تو با اینکه قدت بلنده ظریفی. در ضمن در مورد لباس هم که الان این همه مانتوی بلند مد شده و فکر کنم دیگه مشکلی نداشته باشی. در مورد کفش هم که اصلا نباید همیشه کتونی بپوشی. . یه مغازه هست تو سپه سالار به نام شیما. کفش های بزرگ پای شیک داره. حدود 80 تومن هم هست قیمتش.ولی خیلی شیکه. کفش تخت و خیلی خوشگل هم داره. کلا به خودت برس ببین چی میشه. من از خودم تعریف نمی کنم ولی شاید به خاطر اعتماد به نفسم خواستگار زیاد داشتم. الان هم با یه پسر خوب ازدواج کردم. من قدم 175 هستش. اون هم شاید 2 سانت از من بلندتر باشه. خیلی هم از زندگیم راضی هستم و اون هم خیلی منو دوست داره و همش میگه ملاکش از زیبایی قد بلند بودن زن بوده. در ضمن به نظر من این رفتار آدم هاست که باعث جذاب شدنشون میشه. تو اگه به خودت برسی و چیزهایی که گفتم رو رعایت کنی و خوش اخلاق باشی همه دوستت خواهند داشت. همیشه سعی کن مهربون باشی خودت تأثیرشو میبینی تو زندگیت. مهربونی و اعتماد به نفس رو هیچ وقت فراموش نکن دوست عزیز.باز هم اگه کمکی بود در خدمتم:72::72:
سلام دوستم آخه هرکی می اد تو این تاپیک میگه منم بلندم 170 !خوب منم 170 بودم بازم خوب بود ولی من 7 8 سانت از شما بلندترمنقل قول:
نوشته اصلی توسط tanhaye tanha
شاید تو قد کوتاه تر 167 و 160 خیلی باهم فرق نکندد که بازم خیلی فرق دارن ولی قدمن با قد 170 فرق داره .
باشه منم سعی می کنم به خودم افتخار کنم.تنها جان لاغر نیستم چاق هم نیستم متوسط ولی تقریبا پر.مرسی از تعریف هات .تو اجتماع زیاد نبودم ولی بودم . معمولا دوستام تو دوره دانشگاه قداشون کوتاه بود.با اینکه از قد منم تعریف می کردن ولی من دوست داشتم مثل اونا باشم یعنی حس تافته جدا بافته بودن داشتم.پسرای دانشگاه تو دوره ما 3 یا 4 نفرشون از من بلند تر بودن که اوناهم رفتم با همین دخترای قد کوتاه یعنی با دوستام دوست شدن و ازدواج کردن.نمی گم پسرا از دختر قد بلند خوششون نمی اد .می گم کیس که به من بخوره کمه.خوب حتی اون قد بلنداشم رفتن سراغ دخترای کوتاه.خداییش برام مهم نیست که پسرا چه طور در موردم فکر می کنند.اینکه پسرا از قد من تعریف کنند خوشحالم نمی کنه یا اینکه دخترا بیان بگن کاش قد تو رو داشتیم .من زمانی خوشحال می شم که یک پسر خوب که قدش به من بخوره و شرایط خوب باشه از من خواستگاری کنه.تنها جان تو فامیلمون مندختر از من بزرگتر هم هست ولی همشون از من خیلی قد کوتاه تر و ریزه میزه ترن یعنی وقتی مهمونی چیزی باشه به اونا می اد خیلی از من کم سن تر باشن .چون درشت بودنم باعث میشه بزرگتر به نظرم برسم.یک بار اتفاقا ماه رمضون من با بچه دختر خالم و خود دختر خالم رفتم بقالی.تو برگشت ی خانمی اسم پسرمو پرسید گفتم بچه من نیست بچه اونه .هاج واج نیگا می کرد می گفت جدااا بیشتر می اد بچه تو باشه.این اتفاقا برای من خوشایند نیست.
به نظر من شما مشكلتون قد نيست.مشكلتون اينه الان بزرگترين دختر مجرد فاميل هستين.
عزيزم اين چيز مهمي نيست هر كس يه قسمتي داره بايد منتظر بود.
تو يه كتاب رمان ميخووندم كه مادربزرگ داستان به كسي ميگفت هرچيز يه زماني داره منتها صبر ما آدما كمه.
فكر نكن از دختراي فاميل عقب افتادي. اين فكر زماني درسته كه تو تمام هدفت ازدواج باشه.
آيا اين هدف توئه؟
مطمئنم نيست .تو رو خدا فكر نكن شاخ غولو شكوندن با شوهر كردن.
ببخشيد اگه زياد نتونستم راهنماييت كنم:72::72:
سلام دوست عزیز
راهنمایی های خوب بچه ها رو خوندم.
به چه چیز اعتراض داری؟ به چیزی که خداوند به تو داده؟ به صلاحدید خدا اعتراض داری؟ از لطف خدا متنفری؟ چرا؟
اول از همه بهت بگم خوب درکت می کنم چون عروس خانواده ما و برادرم هر 2 قد بلند هستن.
برادرم 190 و عروسمون هم قد تو با استخوان بندی درشته.
هر 2 همیشه فکر می کردن همسری براشون پیدا نمیشه تا اینکه وقتش رسید و خداوند به وقتش این 2 نفر رو بهم
رسوند. چقدر هم بهم میان و جالبه بعد از ازدواج همه بهشون می گن چه زوج خوش قد و بالایی.
یادمه برادرم همیشه بهم میگفت بهار دختری واسه من نیست انگار اما همیشه دعوتش می کردم به صبر در حکمت
خداوند و امروز خدا رو شاکره که ازدواجش رو به تاخیر انداخت تا با همسرش آشنا شه :)
مهم نیست تو چقدر هستی عزیزم. مهم اینه که خدای تو چقدر بزرگه؟ چقدر معتقدی به اینکه هر چیزی رو به صلاح ما
بهمون میده؟ :72:
ضمنا به نظر شما خودت نقطه ضعف دادی دست برادرت و ربطی به عروستون نداره.
اگر اعتماد به نفست رو زیاد کنی و کاری خوب پیدا کنی و صبور و خوش برخورد باشی همه عاشق همین قد و بالات
میشن و انشالا اگر خداوند صلاح ببینه به وقتش آدم مناسبت رو سر راهت قرار میده به شرطی که بلند شی.
از تو حرکت ، از خدا برکت.
ضمنا با خلق خدا خوش رفتاری کن تا خداوند لطف بیکرانش رو نصیبت کنه.
دل عروستون رو دریاب تا ببینی برادرت چطور احترام بهت میذاره.
مثلا من چنان دل عروسمون رو بدست آوردم که اگر خدایی نکرده برادرم ناخواسته حرفی بزنه روزگارش سیاهه چون
عروسمون حسابی وکیل مدافع من شده :) به این میگن سیاست خانوم گل. پس تو هم سیاست داشته باش.
قدر سلامتیت رو بدون. از وقتی این بلا سر انگشتانم اومد و دکتر بهم گفت درمانش حداقل 6 ماه زمان میبره قدر
سلامتیم رو دونستم و براش ساعت ها اشک ریختم.حتی میترسم دیگه خوب نشم.
پس از سلامتیت و آرامشت متنفر نباش. چون این قد و سلامتیت هدیه خداونده.
:72:
سلام
داشتم تو نت می چرخیدم...یه مطلبی پیدا کردم ناخوداگاه یاد تو افتادم...
http://www.seemorgh.com/entertainment/default.aspx?tabid=2418&conid=135766
تازه فکر کن این خانم توی ژاپن بوده...یعنی بین یه عالم ادم که به قد کوتاهی معروفن
اما اعتماد به نفسو داری؟!! فکر کنم که می دونی دختر شایسته علاوه بر داشتن معیارهای زیبایی باید از خیلی دیگه لحاظها مثل تحصیلات اخلاق توانایی های خاص و... خوب و منحصر بفرد باشه...حالا این خانم به جای اینکه بیاد یه تاپیک بزنه و بگه من میوون این جامعه پر از قد کوتاه(که حتی مرداشونم قد بلندی ندارن اکثرا) از خودم متنفرم رفته دنبال تواناییهاش تا جایی که به همچین مقامی رسیده که فکر نکنم چیز کمی باشه واسه یه دختر
قدر خودتو بدون خانمی:72: