چرا در خواستگاری مهریه بالا می گوید

چرا به علت ناتوانی قانون باید یک قانون زیانمند و اختلاف درست کن را اجرا نماییم.مهریه مال دوره ای بود که زنان پا از خانه بیرون نمی گذاشتند،نه حالا که ماشائالله بیشتر از مردان درآمد دارند.البته به نر من بجای مهریه باید خرج زن مطلقه تا پیش از ازدواج دومش با شوهر اولش باشد و مهریه هم با تحقیقات قانونی و به نسبت ثروت حقیقی پسر باشد.

من مهريه بالا قبول ندارم خانوادم حكم كردند و همسرم پذيرفت . ولي خودم معتقدم كه مهريه براي زنهاي بي پناهي خوبه كه چشمشون به داشته هاي شوهرشونه .وگرنه زن شاغل كه درآمد داره مهريه نياز نداره ولي واقعا" هميشه دوست داشتم حق طلاق با خودم باشه كه مي دونم هيچ مردي زير بار نميره

در جواب دوستمون كه ميگفتن مهريه خوشبختي نمياره بايد بگم كه حرف شما كاملا درسته ... ولي يك موردي اينجاست:
مردم كه دخترشون رو از سر راه نيووردن كه بدنش به يك پسره كه اگه دو روز ديگه از دستش خسته شد ولش كنه و بره سراغ يكي ديگه !!!!
سود مهريه بالا :
1) اگه مرد اهل زن و زندگي باشه كه اصلا لزومي نداره كه مهريه رو بپردازه . هدف پدر و مادر دختر هم از مهريه بالا تضمين زندگي دخترشونه كه اگه مرد زنش رو دوست داشته باشه و زندگي خوبي باهم داشته باشن ديگه نگراني هم نبايد از مهريه داشته باشه
2) اگه مرد هم از اون آدم هاي بي مسئوليت باشه و بخواد دختر مردم رو بدبخت كنه كه دندش نرم بايد مهريه رو تا قرون آخرش بپردازه كه ادب بشه . در ضمن تكليف اون دختري كه سياه بخت شده چي ؟ والا واسه همه چي ديه تعيين كردن و ديه طلاق براي زن مهريه اش هستش

فقط يك موردي ميمونه : اگه مهريه عندالمطالبه باشه ... قطعا بايد كم باشه چون زن هر موقع مهريه اش رو بخواد مرد بايد بده و اگه مهريه زن زياد باشه مرد نميتونه بده و دو حالت داره :
يا دختره از اون آدم هاي كلاه برداره كه تا عقد ميكنن مهريه اش رو طلب ميكنه و تا قرون آخرش رو از مرده ميگيره و مرده هم ميگه حالا كه دختره اينجوريه منم كه دارم مهريه اش رو ميدم طلاقش بدم بهتره ( از اين موارد جديدا زياد شده ها.مواظب باشيد!!! قابل توجه آقا پسرا)
يا اينكه خوب مهريه حق زنه و بايد بگيره و اگه مهريه قابل پرداخت باشه هيچ موردي پيش نمياد.( ولي به نظر من زندگي همچين آدم هايي اصلا خوب پيش نميره ... چون اگه زن و مرد از زندگي شون راضي باشن كه چه لزومي داره زن مردش رو بيچاره كنه تا بخواد مهريه اش رو بگيره و بعدش هم بين اين زن و مرد به نظر من هيچ علاقه اي باقي نميمونه البته اين نظر منه !!!)
و مسئله ي مهمتر اينه كه تا از كسي مطمئن نشدين و شناخت كامل پيدا نكردين و به تفاهم نرسيدين ازدواج نكنين و به نظر من اين بهترين راهه و ديگه نگراني اي بوجود نمياد كه واي مهريه رو چه جوري بدم؟؟؟؟؟چون در موارد خيلي كمي هم اين خانم هستش كه سازگار نيست و اهل زندگي نيست و اين ديگه به عهده ي آقا پسر هاست كه طرفشون رو بشناسن :
اگه از اين فرمول تبعيت كنين . مهريه بي مهريه :
شناخت + تفاهم + علاقه به همسر + علاقه به زندگي= عدم پرداخت مهريه و خوشبختي
البته اين كه بخواي با گفتن مهريه بالا مرد رو از طلاق گرفتن منصرف كني و يا اهل زن و زندگي كني بسيار بسيار اشتباهه . چون مردي كه بخواد بخاطر ترس از پول مهريه زن زندگي شو نگه داره ارزش يك لحظه زندگي كردن نداره و اگه از اون آدم هاي عوضي باشه هركاري رو كه بخواد ميكنه البته به صورت پنهاني و بعد هم به زن ميگه طلاقت رو نميدم و به نظر من اين مصداق حرفيه كه ميگن : مهريه بالا خوشبختي نمياره و اين كاملا درسته
گفتن مهريه بالا براي حفظ زندگي به نظر من 100% اشتباهه

رویا خانم،درود بر شما
خیلی جالب است،قصاص پیش از جنایت هم مگر می شود؟شما یا آن پدر و مادرهای دختران ستم کشیده یا در آینده نامعلوم از آن پسران بدِ بدِ بد جدا شده و آسیب دیده،از کجا فهمیده اید که پسران جوان این کار را می کنند؟؟!!یا اینکه دخترانشان را بدبخت می کنند؟؟؟؟
چرا شما که این طور فکاهی فکر می کنید،همه مردم را به جرم اینکه روزی و فقط روزی می خواهند دزدی نمایند،در زندان نمی اندازید؟؟؟؟؟؟دستکم این شوهرهای هیولا را همه را بندازید در زندان که البته همین الان هم بسیاری از آنها به دلیل بی عقلی خودشان و خانواده خود و دختر در زندان هستند.
آن وقت باید واردات شوهر داشته باشیم!!!چون قحطی الشوهر می شود،دیگر!!!از آفریقا این مردان سیاهپوست را وارد نماییم،چطور است،خوب است؟؟
. . . . و اما شناخت . . . . . برای چندمین بار می گویم،خواهر گرامی شما از چه چیزی سخن می رانید؟اصلاً مگر چیزی هم بعنوان شناخت در میان پسران و دخترانی که می خواهند برای ازدواج اقدام کنند،وجود دارد؟!!!
اگر پرسیدن از در و همسایه ای که ممکن است با خانواده طرف دشمن یا دوست باشند یا نشستن و چند لیتر چایی خوردن و چند کیلو میوه و شیرینی خوردن و اگر و آنهم اگر خانواده دختر راضی شوند با وجود سرخری با دختر بیرون رفتن،شناخت است؛پس وای بر من،شما و همه.
تا روابط آزاد نباشد و دختر و پسر فارغ از وابستگی احساسی و کنترل درونی که می شود از کودکی آنها را به همه آموزش داد و افزون بر این تا از سنن پوسیده و بدبخت کننده خود نگذریم،این قافله تا به ابد لنگ است.

خيلي ميبخشيد آقاي گرد آفريد ولي اگه يك پسري اهل زن و زندگي باشه ديگه هيچ ترسي هم نبايد از مهريه داشته باشه در ضمن مهريه 25 ميليون توماني هم كه چيزي نيست كه شما اونو زياد ميدونين مهريه زير 1000 سكه خوبه و متعارفه در ضمن اصلا هم سنگين نيست
اينو بدون فقط كسايي كه يه جاي كارشون ميلنگه مجبور ميشن مهريه رو بدن و آن هم حقشونه كه بايد هم بدن ....من قصاص قبل از جنايت نكردم فقط تعيين كردم كه اگه كسي جنايت كنه سزاش اينه( يعني اگه دزدي كني ميري زندان ) . حالا اگه كسي ميترسه كه نكنه همچين كاري بكنه بهتره كه اصلا زن نگيره
در ضمن من فكاهي فكر نميكنم و شما خيلي هم بي ادب هستين . من كي گفتم همچين حرفي رو .... اگه هم منظور من رو نفهميدين اين مشكل از خودتونه.... من گفتم اگه مهريه عندالمطالبه باشه بايد كم باشه كه مرد بتونه پرداخت كنه .. ولي وقتي مردها مهريه رو زماني ميدن كه زن رو دارن طلاق ميدن سزاوارشونه كه برن زندان. چون زندگي يك دختر رو تباه كردن و اين جرم سنگينيه

در ضمن تا زنداني نباشه هرچقدر هم كه دزد رو از زندان بترسونيم چون ميبينه كه زنداني وجود نداره خيلي راحت دزدي ميكنه وقتي ميتونيم با درست كردن زندان جلوي دزدي كردن رو بگيريم چرا نكنيم؟
و كلا باز هم ميگم اگه آدم بخواد با مهريه مرد رو از كاري كه ميخواد بكنه منصرف كنه اصلا ارزشي نداره
در ضمن هرچيزي بهايي داره....مهريه هم توافقيه.....اگه به خودتون اونقدر اعتماد ندارين كه به طلاق حتي فكر ميكنين و طبيعتا به مهريه اي كه بعد از طلاق بايد بپردازين چه انتظار دارين كه دختر فكر نكنه؟؟؟
هميشه وقتي كه يك معامله اي انجام ميدين براي فسخ معامله بايد جريمه بدين و جريمه ي به هم زدن معامله ي عقد هم پرداخت مهريه است....
نميگم مهريه بهاي زنه چون زن فروشي نيست ولي مهريه ديه ي خوشبختي زنه البته هيچي رو نميشه با خوشبختي مقايسه كرد (مثل مرده اي كه پول ديه اش رو ميگيرين)
البته ميبخشين كه اينقدر راجع به معامله و اينجور چيزها حرف زدم ازدواج چيزي نيست كه بخوايم با اين جور چيزها مقايسه اش كنيم.ولي مثال زدم كه بهتر جا بيافته .
آقا پسرها جواب بدن : من واقعا نميفهمم .....اگه واقعا اونقدر ميترسين روزي برسه كه مجبور بشين زن رو طلاق بدين و مهريه اش رو بدين ....چه طور انتظار دارين زن نترسه كه ممكنه يك موقع يك روزي طلاقش بدين(شما كه از خودتون مطمئن نيستين انتظار دارين دختره از شما مطمئن باشه؟)

رویا خانم،خواهر گلم،درود بر شما
می دانید،بنده در برابر سخنان بی منطق حساسیت دارم و البته اگر و فقط اگر اندکی دقت داشتید بنده گفتم که این طور می اندیشید و هرگاه اندیشه در مقام *عمل* بروز و ظهور یابد،آنگاه می توانید صفت فکاهی بودن را به خود بگیرید که در آن صورت واقعیتی است تلخ که باید بپذیرید و داوری آن را بر عهده دوستان خردمند می گذارم.
و اما در مورد اینکه چرا پسرها از مهریه بالا می ترسند!!!!بنده نمی توانم روشن تر از این با سرکار سخن بگویم،چون شما توان درک مفهوم روشن محق بودن آنها را در نپذیرفتن مهریه ندارید و البته بسیاری هم ندارند.آخر کدام عقل درست و حسابی و کدام آدم عاقل این دیوانگی و مسخره بازی را می پذیرد که زیر دین و قرضی برود که توان پرداختش را ندارد؟چرا دختران و خانواده شان با گفتن واژه *شاید و اگر و نگرانی درباره آینده دخترشان * چنین زیان کاریهایی را می کنند؟چرا فرض را بر یک چیز بد و منفی می گذارند؟چرا دیدگاه آنا این چنین بدبینانه است؟چرا و باز هم چرا قصاص پیش از جنایت می کنید؟چرا به خود و همه دروغ می گوییم؟این سخن یعنی چه که چرا پسرها از مهریه های سنگین می ترسند؟!!
مگر پسر می خواهد حتماً دختر را طلاق دهد؟چرا فرض را بر یک امر موهوم و احتمالی که درصدش کم است می گذارید؟چرا پسر نترسد؟؟؟؟؟؟از کجا روشن است که دختر پسر را آزار ندهد و او را مجبور به طلاق نکند؟یا اینکه با کمال آرامش و در عین تفاهم چیزی را که حقش است و البته بنابر قوانین عندالمطالبه هم هست،نگیرد؟به پسری که هنوز اول زندگیش است و چیزی ندارد می گوید که:یا الله مهریه ام را بده؟چه تضمینی وجود دارد؟کی گفته است یا نوشته است که دختری با مهریه بالا و ضمانت اجرایی شدید قانونی این کار را نکند؟
خواهر خوبم،من می دانم که شما دلتان برای زنان ستمدیده،کتک خورده،بدون درآمد،شاهد خیانت قانونی یا غیر قانونی شوهر خود و . . . . می سوزد،اما چرا از این سوی بام می خواهید بیفتید؟ببینید،من یک جوان یا مودی هستم که قصد ازدواج دارم . . . .
می روم خواستگاری . . . می گویند بروید با هم سحبت کنید تا شناخت حاصل نمایید!!!!. . . . .
خودتان شاید بدانید که پسری که تمنای نیاز جنسی دارد و دختری که دلش می تپد برای خواستگار و با این حیا و خجالت بیهوده و زیان آور و ماسک زدنها و دروغ گویی ها و تعارفها و سپس پس از چند جلسه رفت و آمد خانواده های دو طرف و تحقیقات بی نتیجه از همسایه هایی که دشمن یا دوستند و سخنشان ناشی از چگونگی رابطه با خانواده مورد نظر است و خوردن چند کیلو میوه و شیرینی و چند لیتر چای و قهوه و شربت و کوفت و زهرمار و خنده های الکی و تعارفات مسخره تهوع آور که می گویند، . . . . و حالا هنگام نوشتن قول و قرارها روی کاغذ است که مهریه چقدر باشد و جهزیه و مکان مجلس عروسی و . . . .
خوب در این پروسه سراسر مسخره و جهالت آمیز چیزی که انجام نمی شود،همین **شناخت** است.منِ پسر از کجا بدانم که دختر،واقعاً دختر نبوده و پیش از این دوست پسران زیادی نداشته و بکارتش زایل شده و سپس با جراحی درست شده است؟چگونه بفهمم که او چه اخلاقی دارد؟حساس است،بی خیال،دروغگو،ساده،ببو،زرنگ ،مال دوست،معتاد است یا مثلاً پدرش قرض دارد و او مترصد شکار پسری ابله بوده است تا با به اجرا گذاردن مهریه اش قرض پدرش را ادا نماید؟یا اینکه خیلی به خانواده اش وابسته است و آنها مدام در کار زندگی ما در آینده دخالت می کنند و . . . یا اینکه با اجبار خانواده اش تن به ازدواج داده است و یا اصلا کس دیگری را دوست دارد و البته برعکس همه این موارد درباره پسر؟و دختران معصوم از کجا درستی این مطالب را بداند؟
می دانید،مشکل از باور هر یک از ما یا حق را به جانب خودمان دادن نیست یا درستی و نادرستی سخنان پسران و دختران،مشکل آن است که پسران و دختران در هزاره سوم دیگر همان آدمهای سالیان پیشین نیستند و قوانین ما همگام با رشد عقلی و هوشی و تکامل همه جوانب جهان رشد ننموده اند و مشکلات فراوانی در این میان بوجود آمده اند.
اگر غیرتهای کور بی جهت درباره روابط دو جنس جهت شناخت که البته با آگاهی خانواده است برداشته و مهارتهای رفتاری از دبستان آموزش داده شوند،با رفت و آمد آزادانه دو طرف بسیاری از نادانسته های ازدواج به دانایی دگرگونی یافته و مشکل مهریه هم حل می شود.
که البته امری فعلاً ناشدنی است و بالاخره یا دختر زیر بار هریه خیلی کم و سپس ظلم شوهر یا پسر احمق زیر مهریه سنگین و ترس از زنش در آینده خواهد رفت.

سلام رویا خانم من با حرف گرد افرید عزیز موافق هستم موفق وشاد باشید

مهریه هر چقدر هم باشه وقتی خدایی نکرده کار به طلاق کشید جون طرف رو می گیرن تا مهرش رو بهش بدن. آخر سر هم جمله معروف مهرم حلال جونم آزاد رو میگه و خلاص میشه. زندگی که توش میزان مهریه انقدر پررنگ باشه و باعث بحث و جدل طرفین بشه، ارزش نداره. خانمی که با همسرش سر این قضیه که چرا مهر من کمه بحث می کنه داره به همسرش میگه که تو لیاقت منو نداری، و مردی هم که به خاطر مهر زیاد با همسرش بحث می کنه داره می گه که تو لیاقت این مهر رو نداری. خوب به نظر شما این جور زندگی ها چقدر عمیق می تونه باشه؟
وقتی که دونفر می خوان واقعا و از صمیم قلب با هم زندگی کنن، جون و روحشون رو وسط میذارن، روزهای زندگیشون رو میزارن وسط، انرژی و فکر و اعتقادشون رو میزارن، اینها هستن که اگه مهرشون 1 شاخه گل یا n سکه باشه فرقی براشون نمی کنه و اهمیتی نمی دن.

حالا از مهریه گذشته، آقای محمد ابراهیمی یه سوال بپرسین چرا انقدر جهیزیه می دن؟؟؟

سرکار خانم شاد،درود بر شما
می دانید من درباره بسیاری از موضوعات و نه تنها مطلب مهریه،به سیاق این نوشتار آخرتان سخن می گفتم،اما . . . اما این ا بدانید که زمان گفتن این حرفها و اینکه گوش شنوایی باشد،گذشته است و مقوله ازدواج هم هندوانه ی سربسته است و ریسکی بزرگ که من یکی طرفش نخواهم رفت . . . .