تردید در پاسخ مثبت به خواستگار به دلیل مشکلات ظاهری

عزیزم. تو اسلام اومده"هم کفو" ....
من متاهل هستم. از جمله کسانی هستم که رو افراد طبق ظاهرشون هیچ وقت قضاوت نمیکنم.
اما بحث همسر یه چیز دیگه ست.
خواستگاری داشتم که ظاهرشون به دل من ننشست اما از اخلاق و رفتار همه چی تمام بود. اتفاقاتی افتاد که خواستگاری به هم خورد. خدا رو شکر..
چون الان که ازدواج کردم تازه متوجه شدم که چقدر ظاهر همسر مهمه. اگه من با اون آقا ازدواج میکردم، سرانجام خوشی نداشت...
به نظر من که یه زنم ، زن نباید از همسرش سرتر باشه. (خصوصا تو ظاهر که برای هر خانمی مهمه)
دکتر انوشه یه سخنرانی جالب تو این زمینه دارن. حتما پیداش کن و گوش بده.
جایی خوندم که : هروقت خواستگاری داشتی که تو نگاه اول به دلت ننشست، رهاش کن. ابتدا ظاهر قابل قبول رو درنظر بگیر و بعد برو سراغ آشنایی و اخلاق طرفت و ...
این ازدواج ظاهرا به صلاح نیست.

مرسی‌.:72::72::72:

راستش من با حرفت موافق نیستم. چون زن به نظر من حتما باید از نظر ظاهری سر تر باشه. اصلا زن مظهر زیبایی هست. حالا شاید اختلاف نباید زیاد باشه. اتفاقا من فکر می‌کنم اگه زن از مرد زیبا تر نباشه ازدواجشون سست تر میتونه باشه. دوستان لطفا اگه نظرم درست نیست منو اصلاح کنید.:325:

خوب اختلافِ زیبایی من و ایشون زیاده اما از اونور ایشون از نظر علمی‌ خیلی‌ از من سر تره. ممکنه بگید خوب ایشون بره یه دختر با سطح علمی‌ بالا بگیره که زیبا نباشه. اتفاقا اینو با ایشون تو جلسو آشنایی ۲ مطرح کردم. ایشون گفتند واسه ایشون ملاکِ تحصیلات به اندازهٔ زیبایی مهم نیست. ایشون یه همسر زیبا رو به یه همسر با مدارکِ علمی‌ بالا ترجیح میدند. ایشون مخالف کارِ زن نیستند اما گفتند کار‌های در رده دکترا واقعا وقت گیر هست و یه خانم بهتره از اینجور کارا نکنه چون به زندگیش نمیرسه.:72:

بعضی‌ دوستان گفتند که من تحت تاثیرِ موقعیتِ ایشون هستم. خوب هستم !! هر کسی‌ جای من باشه میشه ! خوب ما خانم‌ها خیلی‌ موقعیت طرف واسمون مهمّه. اما ظاهر هم مهمّه.:303:

الان هر چی‌ فکر می‌کنم ظاهر ایشون طوری نیست که من بدم بیاد. درسته اون چند تاا مشکل رو داره اما غیر از اونا مشکلی‌ نداره و خوش تیپه. ولی‌ به قول خودش میگن که فردا که بیای اونجا، با خانم‌های دوستام دوست میشی‌ و بد یه وقت پیشِ خودت نگی‌ کاش شوهره من هم مثل شوهر دوستم بود و این مشکل‌ها رو نداشت. ایشون میگن توقع‌های انسان همیشه بالا میره. خودش رو مثال زد واسم که یک زمانی‌ آرزوش شریف بوده ولی‌ بعد رسیدن به اونجا، همین‌جوری توقّع هاش زیاد و زیاد تر شده.از من خواهش کرد که اگه بهش بله دادم باهاش واسه همیشه زندگی‌ کنم و هیچ وقت از این حرفا بهش نزنم.

البته این جلسه ۲، بهتر بود از قبلی‌. راحت تر صحبت هام رو کردم.

راجع به دوستانی که گفتند چند ماه باهم باشیم که هم رو بهتر بشناسیم، اولا فرهنگِ اینجا اجازه نمیده. اگه اسم یه پسر رو یه دختر بره و بهم بخوره واسه دختر خانم درست نیست. یعنی‌ کلا آشنایی محدود به همین جلساتِ داخلی‌ هست. ثانیا ایشون فقط ۲ ماهِ دیگه ایران هستند.

من تصمیم گرفتم تاا ۱۰ روزِ دیگه تصمیمِ خودم رو بگیرم. شاید ۲ جلسه دیگه هم آشنایی داشته باشیم تو این هفته و بعدش تصمیم میگیرم.

اميدوارم هرچي به صلاحتون هست اتفاق بيافته. شما جواب نداديد به سوال من. كشش فيزيكي به ايشون داريد؟ از اين نظر هم به ايشون نگاه كنيد.

ببينيد من خودم صد در صد قبول دارم كه ادمي كه اخلاقش خيلي خوب باشه، ظاهرش اگر خوب هم نباشه، به چشم نمياد. حتي اين جاي تحسين داره كه ايشون با اينكه كمي مشكل داشتن ولي اعتماد به نفس خوبي دارن و اين همه به موفقيت رسيدن. اين واقعا عاليه. ولي شما از خصوصيات اخلاقي ايشون هيچي نميگي. فقط تكيه كردي روي بالا بودن تحصيلاتش. از دست و دلبازي، شاد و خندون بودن، شوخ بودن، رمانتيك بودن، اينكه ايشون توانايي گفتن جملات قشنگ رو داره، زورگو نباشه، مردسالار نباشه و ....همه موارد ايشون رو بررسي كنيد.

اين با ارزش بودن تحصيلات و موقعيت ايشون تو اين سن شما براتون جذابه (مخصوصا اينكه چون شما خودتون اين راه رو نرفتين هنوز،جذابيتش بيشرهم شده) ولي توي سن 25 تا 27 سالگي ميتونه معيارهاتون كمي عوض بشه. ثبات كامل توي معيارهاتون به چشم نميخوره .

براي يه زن هيچ چيز جاي عاطفه و احساس رو نميگيره. اين خوبه كه الان شما نسبت به ايشون يه كششي داريد ولي اينكه حدس بزنيد در آينده با پيشرفت شما امكان اين هست كه از ايشون فاصله بگيريد كاملا بستگي به خودتون داره. به نظرتون دختر متعهدي هستيد يا تنوع طلبيد؟ اين مورد رو بايد بر اساس خصوصيات اخلاقيتون پيدا كنيد. يه كسي ميتونه همه چيز براش مهيا باشه ولي بازهم متعهد نباشه، يكي ديگه مي تونه هيچي نداشته باشه و متهعد بمونه. كاملا بستگي به شما داره و البته اتفاقاي آينده كه اين ديگه قابل پيش گويي نيست.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yefereshtehtanha

راستش من با حرفت موافق نیستم. چون زن به نظر من حتما باید از نظر ظاهری سر تر باشه. اصلا زن مظهر زیبایی هست. حالا شاید اختلاف نباید زیاد باشه. اتفاقا من فکر می‌کنم اگه زن از مرد زیبا تر نباشه ازدواجشون سست تر میتونه باشه. دوستان لطفا اگه نظرم درست نیست منو اصلاح کنید.:325:

خوب اختلافِ زیبایی من و ایشون زیاده اما از اونور ایشون از نظر علمی‌ خیلی‌ از من سر تره. ممکنه بگید خوب ایشون بره یه دختر با سطح علمی‌ بالا بگیره که زیبا نباشه. اتفاقا اینو با ایشون تو جلسو آشنایی ۲ مطرح کردم. ایشون گفتند واسه ایشون ملاکِ تحصیلات به اندازهٔ زیبایی مهم نیست. ایشون یه همسر زیبا رو به یه همسر با مدارکِ علمی‌ بالا ترجیح میدند. ایشون مخالف کارِ زن نیستند اما گفتند کار‌های در رده دکترا واقعا وقت گیر هست و یه خانم بهتره از اینجور کارا نکنه چون به زندگیش نمیرسه.:72:

بعضی‌ دوستان گفتند که من تحت تاثیرِ موقعیتِ ایشون هستم. خوب هستم !! هر کسی‌ جای من باشه میشه ! خوب ما خانم‌ها خیلی‌ موقعیت طرف واسمون مهمّه. اما ظاهر هم مهمّه.:303:

---

دوست عزیز:72:

من خودم دکتری تخصصی دارم و در اطراف همه همکارام دارای مدرک دکتری هستند فکر

نمی کنم چشم ایشون تنها بخاطر مطالعه اینقدر ضعیف شده باشه بررسی کنید که عوامل ژنتیکی دخالت نداشته باشه در این امر.

من فکر می کنم شما امدی اینجا که تایید بگیری نه مشورت کنی چون صحبتهای دوستان در

مورد سن را گفتی برای یک دختر سنم مناسبه و اختلاف سنی پدر و مادرم هم همینقدر بوده.

درمورد زیبایی گفتی باید زن زیباتر باشه.

در مورد موقعیت شغلی گفتی باید مرد موقعیت شغلیش بالاتر باشه.

ولی همه این استدلالهای شما برای یک انتخاب سنتی و یک زندگی سنتی و قدیمی مناسب

هست نه برای دنیای امروز با این همه وسائل ارتباط جمعی مثل اینترنت- تلویزیون - کتاب- مسافرت - معاشرت و........ که هرکدام روی انسان تاثیرات چشمگیری دارند.

به قول دکتر هولاکویی (روانشناس و جامعه شناس )بهترین ازدواج ، ازدواج برابر هست در قرن حاضر یعنی از لحاظ سنی - تحصیلی- ظاهری- فرهنگی و غیره.

جالب که نتنها شما دنبال هم کفو نیستی - ایشون هم دنبال هم کفو خودش نیست؟!؟!

ببخشید من و ولی در مورد صحبت ایشون در مورد گرفتن همسر با مدرک تحصیلی بالا یاد داستان گربه- گوشت- بوی .... افتادم.

امیدوارم عاقلانه ترین تصمیم را بگیری و آنچه به صلاحت هست اتفاق بیوفته.

موفق باشی.:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yefereshtehtanha

اایشون گفتند که به دلیل بالا بودنِ شماره چشم، ریسک ش زیاده. ایشون حتا چند بار واسه درمان به امریکا هم رفتند اما بهشون گفتند امن‌ترین راه عینک هستش.مگر اینکه تکنولوژی جدید بیاد.:323:

---

نه عزیز ،من منظورم جراحی برای تصحیح انحراف چشم بود نه لیزیک چشم!
درهر صورت ببینید اگرکمی هم قیافش به دلتون نشسته همون کافیه.
الان چون توسن پایین هستین انقدر رو ظاهرحساسیت نشون میدین باور کنید اگه چندسال دیگه بگذره و تجربتون زیاد شه به این میرسین که روح وباطن زیبا 1000 برابر ارزشش بیشتر از ظاهر زیباست.:72:

سلام دوست عزیز

یک سوال

اگر ایشون استرالیا زندگی نمی کرد و وضع مالیش خوب نبود زیاد و مثل خودت بود قبولش می کردی؟

یک سوال دیگه

میدونی آدمهای علمی زیاد نمیتونن کنار همسرشون باشن و زیاد سرشون تو کتابه و ممکنه نتونن خیلی از لحاظ حسی

باهاتون همراهی کنن و فقط یک عاشق میتونه موقعیتشون رو درک کنه؟

اگر شرایط مالیشون اوکی نبود باز هم نظرت بهش مثبت بود؟

اصلا ملاک هات واسه ازدواج چیه؟ اصلی هاش رو می گی؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mr6262

اميدوارم هرچي به صلاحتون هست اتفاق بيافته. شما جواب نداديد به سوال من. كشش فيزيكي به ايشون داريد؟ از اين نظر هم به ايشون نگاه كنيد.

آره . احساس می کنم بعد جلسه دوم احساس خوبی نسبت بهش داشتم

از دست و دلبازي، شاد و خندون بودن، شوخ بودن، رمانتيك بودن، اينكه ايشون توانايي گفتن جملات قشنگ رو داره، زورگو نباشه، مردسالار نباشه و ....همه موارد ايشون رو بررسي كنيد.

از دوستشون پرسیدم و بابام هم تحقیق کردند. دست و دلباز هست. شوخه. خیلی پر هیجان نیست. ولی رمانتیکه. به قول دوستش اگه یه فیلم احساسی ببینه بعضی وقتا گریه هم می کنه. ولی اها هیجان زیاد نیست واسه همین از سرو صدا خوشش نمیاد. کلاً که حرف زیاد می زنه. مرد سالاری تو همه مردهای اینجا هست چون تقریباً فرهنگمونه. البته ایشون می گفت من نیستم اما زن سالار هم نیستم . خودشون البته به من گفتند تو زندگی همیشه سعی کنید به مرد حس مرد سالاری بدبد و ازش سواری بگیرید چون همین که مرد فکر کنه زن مطیعش هست بیشتر زنش رو دوست داره. اینو مامانم هم تایید کرد.

---

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط bahar.shadi

سلام دوست عزیز

یک سوال

اگر ایشون استرالیا زندگی نمی کرد و وضع مالیش خوب نبود زیاد و مثل خودت بود قبولش می کردی؟

خوب اینو نمی دونم. با مامانم بحثشو کردم. مامانم میگه همه کسانی که موقع ازدواج حتی با عشق ازدواج می کنند موقعیت طرف مقابل جزئی از اون عشقه. البته اینو خودمم درک می کنم. خوب هر دختری بهش بگید اگه خواستگارت مثلاً اصلاً موقعیتی نداشت بازم می خواستیش فکر نکنم بگه آره

یک سوال دیگه

میدونی آدمهای علمی زیاد نمیتونن کنار همسرشون باشن و زیاد سرشون تو کتابه و ممکنه نتونن خیلی از لحاظ حسی

باهاتون همراهی کنن و فقط یک عاشق میتونه موقعیتشون رو درک کنه؟

اگر شرایط مالیشون اوکی نبود باز هم نظرت بهش مثبت بود؟

اصلا ملاک هات واسه ازدواج چیه؟ اصلی هاش رو می گی؟

ایشون می گفتند که روزی 10-12 ساعت کار می کنند و بقیه ش رو با خانواده خواهند بود.
خوب اگه بیکار بود خوب نه ! صادقانه بگم موقعیتشون تاثیر زیادی در نظر من داره. ولی خوب هر خواستگاری بیاد اگه بیکار باشه به دلم نمی شینه.
ملاک هام اینه که طرف مقابلم تا حدی مومن و مقید باشه، سیگارم نکشه، تا حدی وضع مالی خوبی داشته باشه، دست و دلباز باشه، خانواده خوبی داشته باشه. تحصیل کرده باشه. مرد زندگی باشه .
ایشون تقریباً همه رو داره غیر اینکه ظاهرشون همچین جذاب نیست.
راستش اینو با مامانم صحبت کردم می گفت حتی خودم از ظاهر بابت خوشم نمیومد:311: ولی الان واسش میمیرم. میگفت خانم ها بعد که تو زندگی میرن عاشق میشن و زشت ترین ها رو زیباترین می بینند. البته میگفت مردها اینطوری نیستند.
حتی من به مامانم گفتم که ایشون گفتن ملاک زیبایی واسشون از تحصیالات خیلی بالا ، مهم تره. مامانم گفت نطری نمیدم اما خوب این چون مرد هست و چند سالم خارج بوده و نیاز مالی برای کار زن هم نداره ، شاید واسش ملاک درستی باشه

---

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sanjab

ایشون تنها بخاطر مطالعه اینقدر ضعیف شده باشه بررسی کنید که عوامل ژنتیکی دخالت نداشته باشه در این امر.

اینو هم از خودش پرسیدم هم از دکتری که چند بار ایشون رو ویزیت کرده بود. دلیلش اصلیش عدم درمان در دوران کودکی بوده.

مورد سن را گفتی برای یک دختر سنم مناسبه و اختلاف سنی پدر و مادرم هم همینقدر بوده.

درمورد زیبایی گفتی باید زن زیباتر باشه.

در مورد موقعیت شغلی گفتی باید مرد موقعیت شغلیش بالاتر باشه.

ولی همه این استدلالهای شما برای یک انتخاب سنتی و یک زندگی سنتی و قدیمی مناسب

هست نه برای دنیای امروز با این همه وسائل ارتباط جمعی مثل اینترنت- تلویزیون - کتاب- مسافرت - معاشرت و........ که هرکدام روی انسان تاثیرات چشمگیری دارند.

به قول دکتر هولاکویی (روانشناس و جامعه شناس )بهترین ازدواج ، ازدواج برابر هست در قرن حاضر یعنی از لحاظ سنی - تحصیلی- ظاهری- فرهنگی و غیره.

من تو این مدت خیلی تو این تلار گشتم. خیلی جاها خوندم که اختلاف سن 4-7 سال باشه. حتی کلی تاپیک بود که همسن بودن باعث مشکل شده بود.
به نظر شما اگه مرد حس کنه زنش زیباتر از خودش نیست احتمال نارضایتیش از زندگی نیست؟ بازم تو تالار خیلی تاپیک بود....
آره خوب چون تو یه محیطی با ففرهنگ مرد سالاری بزرگ شدم فکر می کنم مرد باید موقعیت بهتری داشته باشه.
من دنبال تایید نیستم. دنبال نظر کارشناسی شده و درست هستم. خوبی این تالار هم اینه که از جوانب مختلف توسط افراد مختلف به مساله نگاه میشه و این خیلی خوبه.

---

ظاهرا مهم هست اما اگر اخلاقش خوبه ظاهر محو میشه...
در مورد مقایسه کردن ظاهرش با دیگران: به نظر من اگر آدم خوش مشربی باشه، بقیه دوستش داشته باشند، تو ببینی که در جمع ها بهش احترام می گذارند، رو حرفش حساب میکنند، شوخ طبعیش رو میپسندند و در مجموع دلشون میخواد که با همسرت وقت بگذرونند اون وقت نه تنها با ظاهرش مشکل نداری بلکه به شخصیتش افتخار هم میکنی و ای بسا که دیگران غبطه همسر تو رو بخورند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط roze-zard

من فکر میکنم موضوعات بسیار مهم تری هست برای برسی تا اینکه روی ظاهر ایشون فعلا دودل باشید.

شما مطمئنید توانایی زندگی در خارج از کشور رو دارید؟ اونجا تنها هستید. همسرتون صبح تا شب سر کار هستند، روزهای تعطیل فقط شما دو نفرید و دیگه مثل ایران نیست که با خانواده و ... بتونید دور هم جمع شید.
تحمل چنین مسائلی رو دارید؟؟ این مسائل بسیار بسیار مهم هستند.
هستند کسانی که رفتند، و از شدت تنهایی (با وجود همسرشون) افسردگی مفرط گرفتند، تحمل نکردند و بعد از 6 ماه برگشتند....

---

به نکته بسیار خوبی اشاره کردی. همه فکر میکنن خارج عجب جاییه. اما اونجا هر کس باید دست کم صبح تا 4 عصر کار کنه بعد هم خسته و کوفته میاد خونه و دیگه حال اینکه با همسرش بره مثلا بیرون را نداره. تازه اگه نخواد تو خونه مطالعه کنه و .... خیلیا بودن رفتن و بعد چند وقت یا برگشتن یا طلاق گرفتن و همونجا رفتن با یکی دیگه. حالا که از ظاهرش هم خوشت نمیاد دیگه خیلی مساله خطرناک میشه. کسی که محقق یا به قول شما استاد باشه اکثر وقتش را درگیره کار و مطالعه هست بعد تو میمونی تک و تنها تو یه مملکت غریب و همش این عیوب ظاهریش میاد جلو چشت

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yefereshtehtanha

سلام
می خواستم با خانم های تالار مشورت کنم.
من 21 سالمه.
خواستگارم همشهریمون هست و از آشنایان دور.و 28 سالشه و الان در استرالیا استاده. وضع مالی خودشون خیلی خوب هست ولی وضع مالی خانوادشون چندان خوب نیست. ایشون خودشون با پشتکار زیاد و استعداد بالا تونستن از یکی از بهترین دانشگاه های کانادا دکترا بگیرند و از سال پیش هم استاد دانشگاه بشند. خانواده خوبی داره و به نظر پسر خوبی میاد. فقط یه مورد بود که یک مقدار مرردم کرده. ایشون قدشون کوتاهه و یکی از چشماشون خیلی انحراف داره و تازه کچل هم دارند میشند. نمی دونم چیکار کنم. از یه طرف هم موقعیت مالی و اجتماعی خیلی خوبی داره طوری که همه حتی فامیل های دورم هم میشناسنش و پسر فهمیده ای هم به نظر می رسه. اصلاً همین که تو این چند سال بودن در خارج از کشور هنوز خودشو گم نکرده واسم مهمه. تقریباً مذهبی هم هست و مقید به نماز و روزه هست. به قول خودش حتی گوشت غیرذبح شرعی هم نمی خوره.
از این نطرها دلم میخواد ولی از یه طرف میگم نه کنه بعداً پشیمون بشم که چرا شوهرم زشته و خوش تیپ نیست.
من خودم نسبتاً خیلی زیبا هستم و فکر کنم این تو انتخاب خانواده ایشون بی تاثیر نبوده ولی خوب تحصیلات ایشون خیلی بهتر از منه.یعنی اگه من 10 برابر ایشون زیبا باشم ایشونم 10 برابر من تحصیلات عالیه داره. ولی باز می ترسم که ممکنه من بعداً با کمک ایشون ادامه تحصیل بدم و دکترا بگیرم و خدایی نکرده یه وقتی مغرور بشم و اذیتش کنم؟
]رچی فکر می کنم ترس باهام هست.

---

ببخشید یه مطلب کمی بیربط اما کسی که 28 سال داره اون هم در استرالیا استاد نمیشه چون استادی مراتبی داره. ایشون احتمالا دانشجوی پست داک هست یا محقق تو یه مرکز دانشگاهی. البته در اصل مساله مشکلی ایجاد نمیکنه. ولی همینطور که تو یه پست دیگه گفتم شما باید بدونی موقعیت کاری همچون کسی چطوریه و در روز چند ساعت واسه تو میتونه وقت بزاره و چند ساعت کار و مطالعه میکنه اونم تو مملکت غربت

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط yefereshtehtanha

اینو قبلاً پرسیدم. ایشون گفتند که به دلیل بالا بودنِ شماره چشم، ریسک ش زیاده. ایشون حتا چند بار واسه درمان به امریکا هم رفتند اما بهشون گفتند امن‌ترین راه عینک هستش.مگر اینکه تکنولوژی جدید بیاد.:323:

آره موقییتش خوبش اما خوب با کمکش من هم رشد می‌کنم. من از چند سال دیگه میترسم که یهو نگم‌ای بابا من چه موقعیت خوبی‌ دارم و ....:303::163:

ایشون بهم گفتند که اگه باهاش ازدواج کنم باید تا آخرِ عمر زندگی‌ کنم. از من موکدن خواستند که این مسائل ظاهری رو جدی بگیرم و قبل از هر تصمیمی مطمئن بشم که واسم مهم نیست.:316:

---

سلام .نظر شخصیم رو می گم ..به نظرم شما روی مسئله ی موقعیت این اقا و رشد خودتون به واسطه ی ایشون و شرایطی که دارن تمرکز کردید
در صورتی که شما باید ببینید شخصیت و ظاهر ...این اقا رو همون طوری که هست دوست دارید یا نه بدون اینکه به فکر منفعت و رشدی که کنار ایشون میکنید باشید
چون احتمال این هست که بعد از ازدواج وقتی که به اون موقعیتی که خواستید رسیدید دیگه جدابیتی توی این اقا و شوقی برای ادامه ی زندگی با ایشون نبینید
به نظرم باید این طور فکر کنید اگر این اقا خارج از کشور زندگی نمیکردن و این موقعیت رو نداشتن باز هم حاضر به ازدواج با ایشون بودید یا نه
فرض کنید این اقا این شرایطی که داره رو بر اثر یه اتفاق خدایی نکرده از دست بده اون وقت چی؟
از عنوانتون مشخصه که ظاهر ایشون و یه مشکل حساب کردید به دلتون هم نشسته
به نظرم وقتی ادم چیزی رو دوست داشته باشه و قبول داشته باشه نگران حرف دیگران نیست که راجع بهش چی فکر میکنن ولی شما نگران هستید که دیگران اگه بگن زشت چه اتفاقی میفته
این تصمیم چیزی نیست که دیگران بتونن به شما کمک کنن .هر کسی معیار و اولویت خاص خودشو داره در رابطه با ظاهر:72: