RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
آقای آسان
حالا این دختر به نظر شما زیبا اومده شاید اصلا یه تعدادی از آقایون از دختره ریزه میزه خوششون نیاد ..... مثلا داداش من به دخترهای قد کوتاه و ریزه میزه میگه سر سوییچی ( باعرض معذرت از همه خانومها ... فقط محض اطلاع آقای آسان گفتم) اصلا حاضر نیست با دختر قد کوتاه و ریز حتی با قشنگ ترین صورت هم ازدواج کنه.
باور کن بعضی از آقایون اصلا این دخترو نمی پسندند ... اینقدر واسه خودت بزرگش نکن ... اون فقط به نظر شماجذاب اومده و شاید اینقدر وسواس شدید رو این قضیه که فکر می کنی همه نگاش می کنند.
مطمئن باش دو سال که از ازدواجتون بگذره دیگه این حس رو نخواهی داشت ....
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام مجدد.
آقای آسان من هر چی بیشتر حرفها و نظرات شما رو میخونم بیشتر نگران آینده این ازدواج و البته اون خانم میشم.
این حساسیت اصلا طبیعی به نظر نمیاد.
شما میگی این خانم به خاطر حضورش در اجتماع میخواد کار کنه.پس یعنی مسئله حضور در اجتماع باید خیلی براش مهم باشه که اونو اولویت برای اشتغال قرار داده.
اما شما که میگی تصور فضاهایی که من توی پست قبلیم بهش اشاره کردم هم براتون سخته.
ذهن شما الان داره به بهانه عشق و علاقه زیاد این حساسیت غیر عادی نسبت به زیبایی ایشون رو عقلانی سازی میکنه.اما ازتون خواهش میکنم یه بار همه این استدلالهایی رو که در درونتون انجام میدین کنار بذارین و به عنوان کسی که درجه بالایی از خودآگاهی و شناخت از خود رو داره منصفانه پای میز حلاجی این داستان بنشینید.
برای من دیدگاه شما رد شده است چون خودم در زندگی شخصیم در جایگاه مشابه اون خانم هستم(حالا شما نگی همه خانمهای تالار تریپ زیبایی برداشتن:311:)
اما جدای از شوخی همونطوری که گفتم من خودم از زیبایی ظاهر نسبتا زیادی برخوردارم. اما خدا رو شکر با همسرم هیچ وقت در این زمینه به مشکل بر نخوردم به دو دلیل:
اول دیدگاه ایشون به این مسئله که زیبایی تنها عامل جذب نگاه دیگران نیست. بلکه مهمتر از اون چیزی که میتونه باعث تداوم این نگاها میشه نوع رفتار و البته تا حدودی نوع پوشش یه خانم هست.
من خودم دارم توی یه محیط کاری با همکارهای مرد کار میکنم که البته همشون هم جوان هستند. بعضی متاهل و بعضی مجرد. اما این مسئله حتی کمترین شائبه ای در ذهن همسرم ایجاد نمیکنه. نه به این دلیل که همسرم آدم بی تفاوتیه بلکه به این دلیل که با شناخت درستی که ازمن پیدا کرد با رضایت خودش خواست که من توی یه همچین محیط کاری مشغول باشم. مسئله اعتماد مقابله نه تکیه بر پارامترهایی که ممکنه و فقط ممکنه باعث توجه سایرین بشه.
دلیل دوم هم نوع پوشش و رفتار خود من هست که توی این 6 سال زندگی مشترک به یاد ندارم که همسرم به خاطر نوع پوشش و ارایشم مسئله ای رو به من متذکر شده باشن. باز هم نه به این دلیل که ایشون بی تفاوت باشه بلکه به این دلیل مهم که ما از همون ابتدا همدیگر رو بر مبنای اونچه که دیده میشیم و هستیم انخاب کردیم و پذیرفتیم. و تنها کاری که کردیم این بود که بعد از ازدواج بدون هیچ اجبار یا تحمیلی از طرف مقابل یا حتی اشاره مستقیم به چیزی تصمیم گرفتیم رفتارهامون رو به خواسته هامون (دوطرفه) نزدیک کنیم.
این فقط تجربه شخصی من بود که خواستم بدونید صرف مسئله زیبایی نباید مانع پیشرفت یا حضور زن در جامعه شد.
اما به نظر میرسه شما حاضر نیستی که هیچ یک از دو جنبه رو نادیده بگیری یا حتی کمرنگتر ببینی.به خودت هم حق میدی چون میگی من عاشقشم.
بازم به خاطر آینده خودت و اون دختر خواهشا بیشتر سبک سنگین کن.
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
آقاي آسان
به نظر مياد شما از نظر شخصيتي كمي حق به جانب و سلطه جو هستي. اين همه از دوستاي تالار ديدگاه شما براشون غير موجه و ناپسند و نادرست اومده، بعد شما ميگي ميدوني كه داري درست فكر مي كني؟
با احتمال زياد با اين طرز فكر با اين خانم به مشكل بر ميخوريد.
عوض كردن ديدگاه يعني پذيرش آزادي فردي هر كس توي هر زمينه اي. حساسيت شما خيلي زياده و اين مشكل شماست نه اون خانم يا هر خانم زيباي ديگه
شما هم خدا رو ميخواي هم خرما. اين دو تا باهم جمع نميشه.
اگر اون خانم و زندگي با اون خانم رو دوست داريد، كمي توي حرفهاي دوستان دقيق شيد و از اين تالار براي كم كردن حساسيت هاتون استفاده كنيد. و گرنه زندگيتون حتما با مشكل و ناراحتي همراه ميشه. اون خانم رو همون طوري كه هست بپذيريد. ايشون احتياج به تكيه گاه عاطفي داره، نه ....
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلااااااااااااااااااااااا م
مختصر بگم:
بهرحال هر دختری،نه اصلا پسری،نه اصلا هر فردی بستگی ب نوع ظاهرش طرفدارایی داره،کسایی که این ظاهرو میپسندنو تحسین میکنن اما!!!
اگه ایشون با شما ازدواج کنه،شما ب این فکر کن ک شما هم برای اون همونطوری هستی ک اون برای شما!!!
یعنی شما باید ب این ببالی ک با همدیگه این،و فقط ب شما احساس داره
اتفاقا بفیه باید حسودیشون شه،شما باید مغرور شی
(البته اینم بگما،هرکسی معیارهای خودشو داره،این فکرا خیلی سطحیه!)
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
یلدا خانم مشخصه عصبی هستی
نادیا عزیز می گم وقتی می دونستی که جلب توجه می کنی باید بیشتر مراقب پوشش و رفتارت می شدی تا حساسش نکنی
نادیا ممنون از اینکه تجربت رو گفتی
سان لایف عزیز چیزی که دارم با چشمم می بینم ناراحتم می کنه حرفایی که در مورد اون یا هر دختر خوشگل و خوش اندامی که مثل اون مرکز توجه باشه می شنوم، نگران می شم. وگرنه بحث سلیقه چیز دیگه است می دونی عزیز چه جوریم من!همین سرسوئیچی یا اشانتیون گفتن هم اذیتم می کنه یعنی هر گونه جلب توجه.خانمایی که تجربشو دارن می گن عادی نمیشه میگن بعد ازدواج بدتر میشه :316: منم الان از روز اولی که ازش خواستگاری کردم بد تر شدم دارم حس می کنم این روز به روز بدتر شدنو
سیتروس حرفات آرومم کرد ممنونم . سیتروس و mr 6262 رو خودم کار می کنم از بقیه پرسیدم نظرشون چیه من بدبینم یانه!فعلا با نظر سنجی درمورد خودم استارتشو زدم .
اوه اوه یدونه احساس عاشیق برادر چه نام سوزناکی داری.من افتخار می کنم بهش باعث غرور منه می بالم از اینکه با اون باشم و ماله من شه ولی نگران نگاهای کثیفم
می دونم زیادی حساسم ولی حساسیتم ریشه داره.اول که می خواستم ازش خواستگاری کنم به یکی از دوستام و گفتم و اون دوستم گفت بابا این دختره که عشق علی فلانی هست ،رفتم پرس جو کردم دیدم اره اون علی هم دنبالش بوده .تو همون پرس و جو ها اسم خیلیارو شنیدم و اون کسایی که دنبالش بودن فرض کن از 10 نفر 8 نفر از این پسرای عیاش بودن،دونستن این چیزا اذیتم می کنه
یا مورد دیگه رفتم از دبیرخونه آمارشو در بیارم گفتم برای امر خیر ، تا فامیلشو گفتم خانم دبیرخونه گفت اون دختر خوشگله که حقوق می خونه ریزه میزه است...
فامیلیش ی چی مثل احمدیه که کلی از اون فامیلی هست این همه دانشجو من نمی دونم چه جوری اون سریع این دختر رو شناخت
خوب این چیزاست که منو دو دل کرده
از راهنمایی های همه ممنون رو حرفاتون فکر می کنم و دنبال راه حلم قبول دارم دیدم درست نیست ولی نمی دونم چه جوری درستش کنم.
با ارزوی خوشبختی برا تک تکتون
سوال:نادیا خانم جدا شدی ازش؟
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
از تشخیصت در مورد من خوشحالم چون نشون میده زدم تو خال
من از یکی مثل تو جداشدم وقتی روز اول واسش میمردم وبتم بود،گفتم جمله هات واسم آشناست،خواهرانه میگم زودتر برو پیش روانشناس نگران عصبانیت منم نباش،نگران اینده اون دختر باش
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
باور کن زیادی حساس شدی.
هر دختری تا وقتی مجرده براش خواستگار میاد و این طبیعیه ممکنه از بین خواستگاراش یه تعدادیشون هم عیاش و بی اخلاق باشن .... (مگر اینکه بخواین با دختری ازدواج کنید که اصلا هیچ کس تا حالا خواستگاریش نرفته باشه که احتمالا معایب زیادی داره و شما هم به خواستگاریش نمی رین)
از جو دانشگاه که خارج بشید خیلی چیزا عوض میشه ... توی دانشگاه (بخصوص اگه دانشگاه سراسری باشه و یا نظارت زیادی رو حجاب دانشجوها داشته باشن) یه دختر خانمی که یه کم قیافش از بقیه بهتر باشه زیاد توی چشم میاد ولی همین دختر خانم اگه توی خیابون با یه ظاهر ساده و بدون آرایش قدم بزنه (در میان خانمهایی که به لطف انواع جراحیها و لوازم آرایش ها عین عروسک و مانکن شدن) اصلا به چشم نمیاد....
به نظرم فعلا اقدام جدی انجام ندید تا این حساسیتتون کم بشه.... شاید یه جور بدبینی نسبت به جامعه داشته باشید که اونوقت چه به این خانم ازدواج کنید چه با هر فرد دیگه ای این مشکل زندگی شما رو مختل خواهد کرد.
ضمنا دقت کنید که این خانم اهل آرایش کردن نباشند و حجاب کاملی داشته باشند ( این مسئله با توجه به ویژگی رفتاری شما خیلی مهمه)
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام.
به نظر میاد شما نسبت به گفته ها و شنیده های رایج توی محیط دانشگاه یه کم حساس شدی.
چیزی که شما راجع به حرف اون خانم توی دبیرخونه گفتی خیلی جالب بود .چون منو یاد یه خاطره از اولین روز بعد عقدم انداخت.
شب عقدمون بعد اینکه مهمونا رفتن با شوهرم راجع به خستگی و اینکه فردا کلاس دارم صحبت کردم. اون هم خیلی معمول راجع به ساعت و محل برگزاری کلاسم پرسید.
فرداش که سر کلاس حاضر شدم(کلاس جمعیت و تنظیم خانواده) بود استاد گفت از این جلسه کلاس رو با تفکیک جنسیتی برگزار میکنیم. ما خانمها 45 دقیقه اول رو سر کلاس بودیم و بعد آقایون. من کلاسم که تموم شد یه راست رفتم خونه.فکرشم نمیکردم که نامزدم بیاد دنبالم چون ساعت کاریش بود. بنده خدا مرخصی ساعتی گرفت و اومد.
اما بعد کلاس اقایون. کلاس که تعطیل شد از چند تا از آقایون سراغ منو گرفت و اون اقایون به خیال اینکه ایشون یکی از هم دانشکده ایهاست به شوخی بهش میگن دنبال خانم خوشگله میگردی؟
به نظرتون عکس العمل همسرم چی بود؟ شما اگه جاش بودین چه عکس العملی نشون میدادین؟ و اصلا فکر میکنید چه عکس العملی بهترین بود در این شرایط؟
واما برخورد همسرم به گفته خودش:
خیلی آروم و جدی و البته محترمانه به اون آقایون گفت: فکر کنم اشتباه متوجه شدید من همسر ایشون هستم و اومدم دنبالشون.هم کلاسیهام هم یه لحظه یخ کردند و افتادن به عذر خواهی و البته بعدش تبریک.
میخوام بگم همیشه اولین عکس العملی که به ذهنمون میرسه بهترین نیست. بدون شک همسر من هم از بی ادبی و مزه پروندن اون آقایون به شدت ناراحت شده اما خدا میدونه که چقدر به اعصابش مسلط بوده که تونسته یه همچین واکنشی نشون بده.
آقای آسان عزیز شما باید از تکنیکهای کنترل فکر استفاده کنید. افکارتون رو در جهت مثبت هدایت کنید و هر وقت هم افکار بدبینانه به سراغتون اومد بتونید مهارت توقف فکر رو اجرایی کنید.
همین چند تا مسئله خودش زمان نسبتا زیادی میبره تا ملکه ذهنتون بشه.
بنابر پیشنهاد فعلی من به شما اجتناب از هر تصمیم شتابزده و نسنجیده در این زمان هست.
به خودتون فرصت بدید. هم برای کار کردن روی این مهارتها و هم برای شناخت بیشتر اون خانم.
بعد از اون فکر کنم تصمیمی که میگیرید توش ریسک کمتری باشه.
در ضمن این خیلی خوبه که شما متوجه وجود این مشکل شدین ودر پی حلش براومدین. برعکس خیلیها که فکر میکنن پاک کردن صورت مسئله علاج درده.
شاد و خوشبخت باشید.
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
yalda7 نمی دونستم تا این حد می تونه مشکل ساز باشه طرز فکرم.ممنون ازاینکه تجاربتون رو در اختیار من گذاشتید.
سان لایف عزیز زیاد اهل آرایش کردن نیست امروزی ولی نسبتا ساده است
,سیتروس عزیز از راهنمایی های شما ممنونم کمی دیدم تغییر کرد
از نظرات همه دوستان ممنونم تصمیم گرفتن تا حل شدن این مشکلات و رسیدن به ثبات فکری در این زمینه فعلا اقدامی نکنم... تا بعدا زندگیم دچار مشکلاتی از قبیل مشکلات برخی از دوستان نشه
با تشکر از همگی :72:
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
آسان جان بنده پوششم بسایر هم خوب بود و محجبه بودم.
بله ما الان 2 ساله که از هم جدا شدیم و چند بار نزدیک بود تو زندگی مشترک حتی منو بکشه.
حساسیتها بعد از رفتن تو زندگی مشترک از بین نمیره هیچچچچچچ بلکه 1000 برابر بدتر هم میشه