RE: خصوصیات اخلاقی که برای من معیار شدن،ممکنه خصوصیات مثبتی برای شریک زندگی آدم نباشن؟
بهار شادی عزیز
گفتی ادامه دارد....!ادامش کوش:302:
این آقایی که گفتم چند وقت اومد اینجا ولی رفتش از اینجا ،وقتی رفتنش قطعی شد به من گفت که من این مدت فهمیدم جای کسی مثل شما تو زندگی من خالیه
من فکر کردم میخواد با من دوست بشه ولی خودش پشتش گفت من هیچ وقت به ازدواج فکر نکرده بودم ولی تو این چند هفته خیلی بهش فکر کردم .....ی چنین چیزایی گفت ولی من دقیق یادم نیست حرفاش.اون روز بهش گفتم اصلا نمی تونم در این مورد فکر کنم و قصد ازدواج ندارم ،گفت شما هیچی از شرایط من نمی دونی !همین جوری میگی نه؟
منم گفتم آخه من مشکلم با اصل موضوع ازدواج هست نه با شما نه با شرایطتون....خیلی حرف زد ،آخرش گفت کجا درس خونده و این جور حرفا،خونشون کجاست ،از اطلاعاتی که داد حدس زدم شوهر خواهرم رو بشناسه گفتم اسمشو،یهو هیجان زده شد گفت اون دوست صمیمیم بوده هم محلی ما بودن و .....
این جورری جریان شکل گرفت
شوهر خواهرم می شناستش اول نگفتم خواستگار منه
گفتم فقط همکارمه ،گفت خیلی پسر خیلی خوبیه کلی از خودش و خانواده اینا تعریف کرد،بعدش شبش خواهرم زنگ زد گفت شوهرش می گه این پسره خیلی مورد مناسبی برای نازنین هستش .....!!!
منم دیگه به خواهرم واقعیت رو گفتمو....و اونم به شوهرش گفت و خو د همکارم شماره شوهرخواهرم رو گرفت و به اون جریان رو گفت.دوبار باهم رفتن بیرون،و همین جوری دیدار تازه کردن،ی بار هم اومده خونشون ولی من نرفتم....
فردا قراره بیان خونمون البته مامانم فقط باشه، مامانم در جریان کامل موضوع نیست فکر می کنه این خواستگار از دوستای احسانه ومن رو ندیده و هیچی هنوز نیست و فقط ی خواستگاریه .اونم فقط مامانش می اد ،اونم به مامانش گفته دوستم خواهر خانمش رو معرفی کرده ،یعنی من گفتم ی وقت فکر می کنم ما باهم دوستیم اینجوری بگی بهتره،الان هم که دیگه همکار هم نیستیم که.و.. ...
به بابام نگفتیم
امروز گفت مامانش اینا دارن میرن مسافرت،اصرار کردن قبل رفتنشون بیان خونمون .
حالافردا می اد دیگه.
کلا چیکار کنم.؟بهش گفتم غافل گیر شدم ،گفتم انقدر عجله و شتابش رو دوست ندارم
گفتم اون حرفم جدی بود که گفتم ازدواج نمی خوام کنم.
ولی بهار دیشب خواب دیدم ی بچه گربه ملوس اومده دمه خونمون من بهش غذا دادم خیلی دوستش داشتم ،داشتم برای گربه می مردم از دوست داشتنش.....یهو گربه ببر شد.به من حمله کرد.
ببین به خواب اعتقاد ندارم ولی این خواب عجیب بود.
بهار جان فردا چه چیزهایی رو بگم؟اصلا لازمه حرفی بزنم؟یا تو دیدارای بعدی بزنم؟
RE: خصوصیات اخلاقی که برای من معیار شدن،ممکنه خصوصیات مثبتی برای شریک زندگی آدم نباشن؟
سلام نازنینم
حرفهای رو که بهت گفنم اصلا قرار نیست الان و به هر غریبه ای بگی!
فعلا واسه اول کار بذار فقط اون حرف بزنه و تو بیشتر شنونده باش!
این خوابت من رو دچار تردیدی کرد که بهت تو پیام خصوصی می گم نازی!
اما در مورد آقا پسر. ازدواج رو با عقلت و بدبینی تمام انجام بده و حس هات و اتفاقات رو بذار کنار.
میدونی من چطور با خواستگارم آشنا شدم؟ تا حالا قصه اش رو نگفتم بهت
تازه از اعتکاف اومده بودم...پر از یک حس و حال خوب معنوی. تازه توی شرکت یکی از آشنایان استخدام شده بودم که
اونجا خواستگار اسبق رو دیدم. یک پسر بسیار مودب ، موقر و متین!!! وقتی پروژه مشترک با من برداشت و باهاش
تبادل نظر کردم حس کردم بهتر از اون نیست!
برای همین به فال نیک گرفتم و اومدن خواستگاریم خیلی زود. اما من که غرق احساس خوب بودم و فکر می کردم
خیلی منطقی هستم در نظر نگرفتم خیلی از نشونه ها رو تا خداوند مهربون بهم لطف کرد و تو همون جلسات معارفه
همه چیز بهم خورد!
بعدها فهمیدم خداوند بهم یک رسول باطنی خوب داده که بای بر اساس اون و تحقیق بسیار به امر شناخت بپردازم
برای همین الان برام اصالت ، ایمان ، نوع تفکر ، اخلاق ، حتی گرایش های فکری و مذهبی و سیاسی و خانوادگی
فرد و حتی چشم انداز زندگیش مهمه.
خواستگار من هم بهترین دوست همسر دوستم و 5 سال همکار خواهرم بود و همه به سرش قسم میخوردن!
همه مثل هم نیستن البته ، اما نازنین عزیزم خیلی حواست رو جمع کن! به خاطر اینکه یه دوره ای همکار خودت و
همکلاسی شوهر خواهرت بوده خوش بین کامل نباش و اعتماد کامل نکن.
امام علی می گه : "اعتماد کردن به مردم قبل از آزمودنشان از ضعف ایمان است!" باید محکش بزنی! امتحانش کنی!
تحقیقات گسترده کنین از خودش و خانوادش!
در جلسات معارفه هم به هیچ عنوان موضوعی رو که بهت گفتم رو فعلا نگو. به وقتش اون موضوع رو هم بهت می گم
کی مطرح کنی.
نازنین با توجه به قرائن و شواهد خیلی حواست رو جمع کن!
حتما پدرت رو در جریان بذار.
ازش بپرس هدفش از ازدواج چیه و چجور همسری می پسنده؟
بذار خط فکریش رو مشخص کنه. خیلی رسمی باش. جدی باش که فیلم بازی نکنه 1 وقت واست.
آهسته و پیوسته برو جلو!
از الان خودت رو عروس نبین که دچار خطای شناختی بشی.
عزیزم به خدا توکل کن و 2 رکعت نمازی که بهت می گم بعدا رو بخون تا پنهان امور برات آشکارشه. باید پیداش کنم.
انشالا که خیره گلم.
:72:
RE: خصوصیات اخلاقی که برای من معیار شدن،ممکنه خصوصیات مثبتی برای شریک زندگی آدم نباشن؟
بهار شادی، میشه این نمازی که میگی رو اینجا بنویسی که ما هم استفاده کنیم.
ممنونم
RE: خصوصیات اخلاقی که برای من معیار شدن،ممکنه خصوصیات مثبتی برای شریک زندگی آدم نباشن؟
خیلی متشکـــــــــــــــــــــ ـــر از جوابتون و از حذف پستم!!!
البته قطعا دلیلی داشته ....ولی لطفا بعد از این اقدامات استراتژیکتون یه پیام خصوصی هم بدین به فرد خاطی! ثواب داره! هم دیگه تکرار نمیکنه اشتباهشو همم این شکلی نمیشه:162:
RE: خصوصیات اخلاقی که برای من معیار شدن،ممکنه خصوصیات مثبتی برای شریک زندگی آدم نباشن؟
خواستم تشکر کنم ار بهار شادی و بقیه بچه ها..
با اسم تایپیک اومدم تو و درستم حدس زده بودم.. منم همین تصویر سازیا و خیال بافیا باعث میشه به آدمی که اون خیال بافیا توش هست.. تو ظاهر.
یه حس مثبتی پیدا کنم که انگار همون آدم تو ذهنمه.. بعد خیلی از عیبارو دیگه نمیبینم یا دلم میخواد بگم نه اونا مهم نیستنکک خیلی از نشونه ها رو نمیبینم.
حرفاتون اینجا به نازنین به منم کمک میکنه.. کاش بتونم جلو این خیال بافیا و تصور سازیارو بگیرم :(