RE: اختلاف نظرهای من و همسرم در مسائل اجتماعی
پس دید من نسبت به زندگی اشتباهه؟؟؟؟؟؟؟؟
من فکرم اینه که ما باید به هم کمک کنیم تا رشد کنیم به سوی کمال.حالا بهترین رشد معنویه ولی این چیزها هم جا برای پیشرفت داره.
من این تاپیکو زدم فقط برای اینکه قدمی دیگه به طرف ایده آل برداریم اتفاقا خیلی دو دل بودم واسه زدن تاپیک چون حدس می زدم شما فکر کنید چقدر نا شکرم ولی من فقط دوست دارم رشد کنم.الانم پی به اشتباهاتم بردم و امیدوارم همه تردیدهام رفع شه از همه شما هم به خاطر راهنمائی هاتون متشکرم:46:
RE: اختلاف نظرهای من و همسرم در مسائل اجتماعی
رایحه جان من اصلا فکر نکردم که تو ناشکری اتفاقا به این فکر کردم که رایحه دوست داره مسر زندگیش یکی بشه با شوهرش ...
گلم می خواستم بگم خیلی خوبه که دوست داری به همدیگه کمک کنید تا رشد کنید ولی این زمانی جواب می ده که همسرت بخواد و قبول کنه که مثل تو فکر کنه یا نه اصلا تو بخواهی مثل اون فکر کنی ...
ما فقط می خواستیم بگیم که نسبت به این تفاوتها حساس نشو و هردو مسیرتون رو به صورت طبیعی پیش ببرید که قطعا هر کسی برای راهی که پیش گرفته یه دلیلی محکمی داره ...
خوب خواسته هایی که تو داری بیشتر به خاطر اینه که اطرافیان اعتراض نکنند و توقعاتشان رو برآورده کنی ولی عزیزم توقع تمام ناشدنی است ...!!!
منم دوربرم توقعات زیاد دارم و حتی خیلی موقع ها سعی کردم اجرا کنم تا مشکلی پیش نیاد ولی همیشه بازم بوده تا اینکه رهاشون کردم و خودم رو آزاد کردم یعنی با مسیری که خودم و شوهرم آزادیم پیش می ریم و هر کسی هم که اعتراضی داشته باشه می گم این مسیریه که ما دوتایی انتخاب کردیم و راضی هستیم و انقدر تکرار کردم که حتی اطرافیان هم عادت کردند و بعضی اوقات چندین بار بهمون می گن و گفتند که خوشمون میاد که توی مسیر خودتون حرکت می کنید ...
بازم برای اینکه اونها تایید کنند کاری نمی کنم یعنی دیگه دارم یاد می گیرم خودم برای خودم باشم و فقط احترام نگه می دارم ...پس در حین احترام مسیر خودت رو برو و کاری نداشته باش که کی چی می گه و چی می خواد .
RE: اختلاف نظرهای من و همسرم در مسائل اجتماعی
نقل قول:
ما یه مدت نماز صبحامون قضا می شد من نگران اون بودم وگرنه من گیر ندادم بهش
رایحه جان از توضیحی که دادی ممنونم.نگران نباش دوست عزیز...اگه نگرانی ازحد مجازش اونورتر بره تاثیر عکس میذاره.
نقل قول:
من فکرم اینه که ما باید به هم کمک کنیم تا رشد کنیم به سوی کمال.حالا بهترین رشد معنویه ولی این چیزها هم جا برای پیشرفت داره.
اتفاقا به نظر من فکرت درسته...اما اول هرکسی باید اول به فکر کمال و رشد خودش باشه.
مثلا من چقد دلم میخواست خیلی رفتارای خونوادم رو تغییر بدم .میدونستم اونجوری همه خیلی راحت تر و خوشحالتر خواهند بود....
الان به این نتیجه رسیدم یه جاهایی باید ببینم و بگذرم.جاهایی که کاری از دست من برنمیاد.این خودش یه جور مهارته برای من،که به مسائلی که قدرتی روشون ندارم تمرکز نکنم.
یه جاهایی میتونم کمک کنم..باید راهشو پیدا کنم...باید قلق اون فرد رو پیدا کنم.مثلا مامانم یه مدت کلا بیخیال کار خونه و زندگیش شده بود..هرچی حرص میخوردم فایده نداشت.اینجا هم تاپیک زدم..بلاخره از یه در دیگه وارد شدم..در تشویق و انرژی مثبت..مامان دلم برای دست پختت تنگ شده..نیمرو هم درست میکرد تعریف میکردم..سعی کردم بهش برسم تا بلاخره از جاش بلند شد و خدارو شکر دیگه به کاراش میرسه.
یه جاهایی هم ایراد از نگاه ماست نه کارطرف..
اصلا فهمیدن اینکه اون مسئله از چه نوعه و راه حلش چیه باعث رشد ادم میشه...پس رایحه عزیز همیشه یه موضوع رو ازچند زاویه نگاه کن و ببین کدوم صحیحتره..این یعنی رشد
موفق باشی
RE: اختلاف نظرهای من و همسرم در مسائل اجتماعی
نقل قول:
من فکرم اینه که ما باید به هم کمک کنیم تا رشد کنیم به سوی کمال.حالا بهترین رشد معنویه ولی این چیزها هم جا برای پیشرفت داره.
ضمن تایید حرفهای بهار66 عزیز ، یک نکته ای رو در این مسیر باید بهت یادآور بشم!
بهار به نکته خوبی اشاره کرد! راه تغییر دیگران تغییر خودمونه! تغییر نگرشمون.
یادمه setareh عزیز یک تاپیکی باز کرده بود که توش نوشته بود : "میخواستم فرزندم رو تربیت کنم ، برای اینکه سختی
تربیت شدن رو حس کنم تصمیم گرفتم اول خودم رو تربیت کنم تا بهتر درکش کنم! اوایل خیلی سختی می کشیدم
برای ترک عادات زشتم...جالب اینجا بود که در طی این مراحل چون خودم سختی زیادی می کشیدم برای ترک
عادات غلطم زیاد به فرزندم سخت نمی گرفتم اما در کمال تعجب می دیدم با وجود اینکه من سخت گیری نمیکردم
فرزندم همونطور که میخوام درست رفتار می کنه چون رفتار عملی مثبتم رو دیده بود..."
رایحه عزیزم
اینو نوشتم چون میخواستم بدونی اگر بخوایم کسی رو به راه بیاریم و رشدش بدیم باید اول خودمون رو درست
کنیم و به راه بیاریم تا اعمال مثبتمون روی طرف مقابل اثر بگذاره...اونوقت می بینیم که دیگه خیلی مسائل و حرف
دیگران واسمون مهم نیست.
موفق باشی گلم
:72:
RE: اختلاف نظرهای من و همسرم در مسائل اجتماعی
سلام
منم به نوبه خودم به همسر شما تبریک میگم که دیدگاهشون به مسائل پیرامون اینگونه هست.
.
خانم رایحه، کردار و گفتار همسر شما کاملا مطابق با طرز فکر و اعتقاداتشون هست که این تیپ آدم ها خیلی کم پیدا میشه تو جامعه تزویر و ریایی که ما درش زندگی میکنیم.
.
یاد آهنگ "نقاب" سیاوش قمیشی افتادم، که هر وقت میریم بیرون نقاب شخصیت دیگه ای رو به چهره میزنیم و با اون نقاب با جامعه ارتباط برقرار میکنیم.
.
متاسفانه برخی رفتار ها و طرز فکر های غلط اونقدر در جامعه رواج پیدا کرده که تبدیل به عرف و فرهنگ شده و اگه کسی خلاف این رفتار داشته باشه برچسب بی فرهنگی میخوره.
.
اینکه میگید که "اطرافیان چطور فکر میکنن راجع به شما" به نظر من اهمیت دادن به طرز فکر دیگران حتی 1% هم زیاده! هر طور که رفتار کنید باز هم حرف و حدیث پشت سرتون هست پس بهتره اطرافیان رو با دنیای خودشون که احتمالا پر از تناقض و تعارض هست رو تنهاشون بزارین و اجازه ندین که تو روند زندگی شما تاثیر بزاره. اینطور که دوستان هم اشاره کردن طرز فکر و رفتار شما آرزو و مورد تایید "قلبی" بیشتر دوستان هم بود. همسرتون این طرز فکر رو به عملشون هم کشوندن پس چه ایرادی داره انسان از این جهت نسبت به جامعه متفاوت باشه؟! این خودش یه ارزشه! ارزش واقعی.