RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
میترا جان خواهر خوبم
من همیشه تایپک شما رو دنبال می کردم ولی همیشه فکر می کردم چرا شوهرت تا الان هیچ اقدامی نکرده واسه برگردوندنه شما
خواهر خوبم الان می بینم تو خودت باعث شدی شوهرت نیاد دنبالت
می دونی تا الان تو سنگ انداختی زیر پای شوهرت؟
می دونی باعث افسردگی شوهرت خودت هستی؟
می دونی خودت باعث شدی که شوهرت حتی به بچه اش بی میل باشه؟
من اولین باره می بینم که مردی این همه به بچه اش بی میل باشه
می دونی چرا؟
چون مادرش حق طلاق می خواد در صورتی که شوهرت اصلا هیچ اقدامی واسه طلاق نکرده
حالا می خوای شرط امضا کنه
چرا؟
مگه با امضا زندگیت خوب میشه؟
چرا این همه غروره شوهرتو له می کنی؟
عزیز من اون مرده
اسلام قانون یه چیزی می دونه که حق طلاقو داده به مرد
الان شوهرت درست میگه که به شما امضا داده
خواهر عزیز من خواهش می کنم امضا نگیر
باور کن تو بعضی از زندگیها مرد تا حد مرگ زنشو میزنه اون زن امضا نمی گیره چون مثل شما زندگیشو دوست داره
تو بعضی از زندگیها مرد معتاده مواد مصرف می کنه باز اون زن امضا نمی گیره
باور کن شوهرت ایرادی نداره
اگه در مورد کارش مشکل داری دیگه این قسمت بوده
باور کن بعضی زندگی ها مرد خونه همون کارم نداره
میترا جان برگرد سر خونه زندگیت
دلت یه کم به حال شوهرت بسوزه
اون افسرده شده و بدتر هم میشه و گناهش چیه؟
گناهش اینه که باید امضا بده
باید غرورشو بشکنه
اگه شوهرتو دوست داری؟
اگه بچه اتو دوست داری؟
اگه زندگیتو دوست داری با امضا نمیشه
باور کن راست می گم
بزار از ته دل دوست داشته باشه
نه با زور امضا
اگه زندگیتو دوست داری برگرد
برگرد
برگرد
بازم می گم با زور نمیشه
میدونی اگه به فنر زیاد فشار بیاری ولش کنی یه دفعه می پره از دستت در میره
ولی اگه روش فشار نیاری نه ول میشه نه از دستت در میره
شوهر تو الان مثل فنره
زیاد روش فشار نیار
بزار تو حالت عادی زندگیت درست بشه
با فشار فقط از دستت میدی
RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
گل یاس مهربون یادت رفته اون موقع که شما هم مشکل الان منو داشتی چطور سر چند هفته بلاتکلیف موندن اعصابت ریخته بود به هم ؟ اون موقع شما هم حق به جانب حرف می زدی و حاضر نبودی خودت برگردی یا شاید بهتره بگم مثل من شرایط برگشتن رو به خاطر عوض کردن قفل در نداشتی با اینکه شما مقصر بودی (حالا خواسته و ناخواسته) کاری ندارم ولی باز هم دوست داشتی که بیاد دنبالت درسته؟ اینجوری بیشتر دوست داشتی مگه نه؟
من تو این 10 ماه کاری نکردم که شوهرم به بچه اش بی میل شه اصلا هیچ چیزی جلوی عاطفه و مهر پدری رو نمی تونه بگیره این کارش هیچ توجیهی نداره .
من اگه الان این شرط رو گذاشتم بعد از گذشت 10 ماهه وگرنه تو این 10 ماه حداقل 10 تا فرصت برای شوهرم خودم بوجود آوردم و چندین بار دیگران خواستند که ما آشتی کنیم ولی هر بار اون بود که این فرصتها رو از جفتمون گرفت گل یاس عزیز منم به زندگی باشرط و شروط اعتقاد زیادی ندارم مثل مهریه که الان هیچ ضمانتی برای زندگی من نکرد نه آدمی هستم که دنبال گرفتنش باشم و نه حتی اگر بگیرم هم باعث خوشبختی من نمی شود می دونم اگه طلاق بگیرم پول هم نمی تونه آرامش واقعی رو به من بده همه اینا رو می دونم . ولی باور کن که حرفها و رفتار خودش باعث شد که من اون روز عصبی بشو و این شرط رو عنوان کنم آخه تو این مدت به همسایه مون گفته بود که باید اونقدر بشینه خونه باباش که موهاشم رنگ دندوناش بشه من طلاق بده نیستم و در صورتی که مهریه شو ببخشه و سر کار نره می تونم به زندگی باهاش فکر کنم . شما باشی قبول می کنی مطمئنم که نه چه بسا که تجربه هم کردین خوب چرا فرهنگ ما اینطوریه که وقتی آقایون یه همچین شرطایی می ذارند کسی بهشون خرده نمی گیره ولی اگه ما خانوما بخوایم حرفی بزنیم انگار که اهل زندگی نیستیم و خیلی به غرورشون برمی خوره
من کجای این 10 ماه سنگ جلوی پای اون انداختم اون موقع که التماسش کردم واسه برگشتن و با بی اعتنایی رد کرد یا صبر بیش از اندازه ای که خود شما رو متعجب کرده بود ؟ من چه کاری از دستم بر میومد که نکردم که حالا باید اینطوری خودم و بچم تقاص پس بدیم خوب منم یه حرفی زدم قبل از اینکه به اجرا برسونم پشیمون شدم و واسه همینم خواستم یه جلسه دیگه برامون بذارند در مورد افسردگی شوهرمم باید بگم از قبل از ازدواج با من ایشون افسرده بودند اون وقتها پی نبردم حالا که به عقب برمی گردم می فهمم مثلا نمونه اش اقدام به خودکشی بوسیله خوردن یک عالمه قرص اون هم یک هفته مونده به عروسیمون منتها اون موقع من خیلی احساساتی بودم و به این چیزا توجهی نکردم .
هیچ بهانه و توجیهی وجود نداره که ایشون بخواد زندگیشو و زن و بچه شو بلاتکلیف و بی مسئولیت به امان خدا بذاره
RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
دوستان عزیز و همراهان گرامی
خبر خوشی براتون دارم من و همسرم تو جلسه پنجشنبه ای که تو شورا داشتیم آشتی کردیم و رفتیم سر خونه و زندگیمون خیلی خوشحالم ، پسرم کم مونده بال در بیاره و همسرم هم از خوشحالی تو شوکه میگه باورم نمیشه. ما برگشتیم بدون شرط و شروط فقط یکسری خواسته هایی که از همدیگه داشتیم رو مطرح کردیم اونایی که منطقی و به صلاحمون بود شورا صورتجلسه کرد و هر دو امضا کردیم و از همونجا هم با همدیگه رفتیم امیررضا رو برداشتیم و رفتیم سر خونه زندگی خودمون من هم کار نفقه و مهریه رو متوقف کردم و الان هم همه چیز اول به لطف خدا و بعد شما دوستان خوبم روبه راه است و هردو راضی و خوشحال هستیم امیدوارم که بعد از این با رفتار درست و به جا زندگی بدون تنشی داشته باشیم و از خدا می خوام که مشکل تک تک شما هم حل بشود .
RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
:46:وای میترای عزیزم
خدا رو هزار مرتبه شکر
خانمی خیلی خیلی خوشحال شدم و به خاطر این خبر خوب، بهت تبریک میگم.
خدا رو شکر.....
اما عزیزم خواهش میکنم واقعا برای زندگیت تلاش کن.
اگر مشکلی هست هوشمندانه و با صبوری حل کنید. (مثل همین الان)
خیلی خوشحالم :310: :227: :104:
RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
الهی شکر...
خوشحالم، نه فقط برای تو و پسرت، بلکه برای همسرت و هر دو خانواده هم...
دعا میکنم که دیگه هیچ وقت روزهای تلخ توی زندگیتون نباشه و از این به بعد هرچی هست شادی و عشق و محبت باشه.
خوشحالمون کردی میترا جان :)
RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
ميترا جان
پيگير تاپيكت بودم و امروز با ديدن مطلبت خيلي خيلي خوشحالم:310:
از خدا شادي و خوشبختي و درك متقابل واستون ارزو ميكنم, سعي كن هميشه زندگيتو مديريت كني مثل اين روزاي قشنگ و از تجربه هات استفاده كن
اميدوارم عشق بين شما و همسرت و فرزندت روز به روز بيشتر بشه
موفق باشي:72:
RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
میترا جان تبریک میگم عزیزم
امیدوارم شادیتون همیشه پایدار باشه :72:
خیای خیلی خیلی خوشحال شدم از خبرت .
میدونم خیلی خوشحالی عزیزم .بعد از 9 ماه سختی امیدوارم انقدر زندگی خوبی 3 تایی در کنار هم داشته باشید که اون 9 ماه رو جبران کنه .
عزیزم میبوسمت و برای خوشبختبت دعا میکنم .:46::43:
RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
عزیزم منم تبریک میگم پیگیر مشکلت بودم الان خوشحالم خیلی.............:46::46:
امیدورام روزهای خوشی روکنار همسرت وپسرت داشته بشی :46::46:
RE: بالاخره اقدام قانونی برای تعیین تکلیف زندگیم کردم
سلام میترا جان:72:
خیلی خیلی خوشحال شدم:227::227::227::227:
می بینی بعد از قهر زندگی چه شیرین میشه
ادم خستگی از تنش در میره:310:
بازم میگم
خیلی خوشحال شدم:43:
امیدوارم شاد و خوشحال زندگی کنید:43::46: