RE: میان سنت و مدرنیته گیر کردم
با تشکر از مدیر همدردی .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
این مسئله ی تابو شکنی که گفتم ربطی به از دست رفتن هویت ملی و مذهبی ندارد . می توانی یک فرد مسلمان ایرانی باقی بمانی اما بخش های دست و پا گیر مسئله را به روز کنی .
این ربطی ندارد که تو از خانواده ات کنده شوی . بی احترامی کنی . یا وارد گفتگو با آنها نشوی .
اما باید یاد بگیری مسئولیت انتخاب ها و تصمیمات خودت را به عهده بگیری و با بهای انتخاب های خودت رو به رو شوی و سهم خودت از این انتخاب ها را پرداخت کنی
از نگاه من این پدر و مادرها نیستند که مشکل دارند آنها مطابق با درک و فهم و نوع و سبک و سیاق زندگی و باورهای خودشان کارشان را انجام داده اند و همچنین دارند زندگی می کنند . اگر اعتراضی هست باید به این خانم و آقای سی ساله گفت جای تو کنار دست خانواده ات و تنگ دل آنها نیست . به آنها خرده نگیر و نخواه که آنها را با 50 - 60 سال عمر و زندگی عوض کنی .
کار آنها در قبال احساس وظائفی که باید در مورد تو فرزند می کردند تمام شده است و امروز وقت آن است که به خودشان بپردازند و.....................
اما در این سن و سال آنها باید به جهاز تو فکر کنند . به مسئله ی ازدواج تو فکر کنند . به مسئله ی بیکاری و یا حقوق تو فکر کنند و حتی به ناهار و شام خوردن تو فکر کنند و..............!
و دست از اتهام زدن به آنها به واسطه ی دخالت در امر ازدواج بردار . زمانی که تو چون کودک رفتار و احساس و فکر می کنی به والدین محترم نشان می دهی و ثابت می کنی که باید تو را سرپرستی و مدیریت کنند و برایت تصمیم بگیرند اگر نه تو از عهده ی یک انتخاب ساده و تصمیم گیری و به اجرا در آوردن آن بر نخواهی آمد .( مثل انتخاب رشته ی تحصیلی )
دقت کن اگر بر سر انتخاب رشته پافشاری می کردی و تصمیم خودت را می گرفتی و همان را به اجرا در می آوردی چه اتفاقی می افتاد ؟
چه رفتار و واکنشی می دیدی که حرف خانواده را گوش کردی تا با آن روبه رو نشوی و یا چه سودی از این کار برده ای و............
در نتیجه عزیزم
اگر پدر و مادر کاری می کنند که باعث دلخوری و نارضایتی شما می شود در اصل شما از کنار آنها سعی داری تغذیه بشوی و سود می بری . سود خودت به شکل مفتی را قطع کن و روی پای خودت بایست بهای این روی پا ایستادن راه رفتن - زمین خوردن - بلند شدن و حتی خستگی و زخم برداشتن و ............است و بهای انتخابات خودت را بپذیر و به شکل مسئولانه خودت پرداخت کن .
و اما mr6262
به عنوان پیشنهاد برای اینکه خودت را بسنجی از اینجا شروع کن و به خودت استرچ بده .
برای امکانات و اتاقی که در اختیار داری وحتی هزینه ی شام و ناهار و آب و برق و تلفن و خدمات ساختمان و.....مستقل شو و حق و سهم خودت را پرداخت کن . ( درست مثل یک مستاجر و با تعارف آنها از موضع خودت کوتاه نیا و اجازه ی تخفیف و.....را نه به خودت بده و نه به دیگران . یک قیمت کاملا به روز )
خرج لباس و تحصیل و کلاس و آرایشگاه و هزینه های ماشین و......... رو خودت بده .
اگر ماشین داری حتما خودت ببر تعمیرگاه و بالای سر ماشینت برای تعویض روغن و .......بایست .
تمام کارهای بیمه ی ماشینت رو خودت انجام بده
اگر تصادف کردی خودت ببر صافکاری و........
اتاقت رو شخصا خودت مرتب کن و مسئول سیر کردن شکم خودت باش ( این مسئولیت در حوزه ی مالی و حرکتی است ) و برای اینکه نشان بدهی مستقل هستی یک وقتهایی به فکر سیرکردن شکم جماعت اهل خانه از پول خودت باش و حتی در یک برنامه ریزی مشخص کن که چه روزهایی آشپزی باتوست . ( درست مثل اینکه صاحب خانه هستی و مسئولیت پذیرایی از میهمان ها به عهده ی توست .)
برای خرید خانه برنامه ریزی کن و خودت را مسئول در قبال آن بدا ن و با این بهانه که مامان و یا بابا انجام می دهند از موضع خودت عقب نشینی نکن .
در جلسات ساحتمان شرکت کن و نظر بده ............
جمعه ها خودت را موظف کن که همه ی خانه را آب و جارو کنی و به خانه روحی بدهی و بعد به فکر استراحت و یا تفریح باش . ( حتی اگر کارگر دارید و یا فکر می کنی که این کارها را کارگر هم می تواند انجام بدهد خودت را موظف کن که در این شش ماه این برنامه ها رعایت بشود و انجام بدهی و اگر پولش را داری پول کارگر را خودت از جیب خودت بده اما نظارت دقیق با خودت باشه . نظرم بر برنامه ریزی زمانی و..........است با بهانه ی اینکه وقت ندارم از زیر ماجرا ی مدیریت در نرو . )
به مدت شش ماه روزی دو بار صبح و عصر خودت را مقید کن که به پدر و مادرت بگی که دوستشان داری و از بابت تمام زحماتی که در حقت کشیدن سپاسگزاری و آنها را ببوسی ( نه با نفرت بلکه با عشق و از ته دل ) و به درد دلهایشان ( درد دل نه غیبت پارتی ) گوش بدهی و در این مدت هر درخواست منطقی که ازت داشتن بپذیری و بهانه نیاوری ( مثلا حمایتشان برای دکتر رفتن و ..........) و از انجام کمک به آنها در نروی .و به شکل مسئولانه در این شش ماه با بهانه های مختلف یک شاخه گل بخری و به آنها بدهی .
و به مدت شش ماه ابدا به بهانه ی خستگی و فشار کار و ............از برنامه ریزی که می کنی دست نکش .
مدت شش ماه تصمیم بگیر خودت را در فضای قضاوت کردن و درست و غلط کردن دیگران قرار ندهی و دنیا را از چشم دیگران ببینی ولی نظرات خودت را اعلام کن و اگر در جایی اشتباه داشتی عذرخواهی کن .
پای غیبت پارتی هیچ کس نشو .
و خلاصه یک برنامه ریزی و تغییر و تحول اساسی و هدفمند و مسئولانه نسبت خودت و دیگران و محیط زندگی و کار خودت و در کل نسبت به استقلال خودت سختگیر باش .
به مرور شاهد تغییراتی از جانب خانواده خواهی بود . در این زمان دچار یاس و ناامیدی نشو .
اگر به لحاظ مالی کم آوردی و ترس از بی پولی و به آخر ماه نرسیدن حقوقت داشتی از برنامه ات کوتاه نیا بلکه تدبیری برای به پول رسیدن و رشد بیشتر کن و با اولین فشار سراغ خانواده نرو ...........
و مهم تر از همه جلوی دهانت را بگیر و در مورد این استرچ به کسی توضیح نده که تصمیم دارم تمرین استقلال کنم و.....................
در این صورت با عواقب این سکوت یاد می گیری از برچسب دیوانه شدن تا تائیدیه بزرگ شدن به شکل یکسان روبه روشوی و از هر کدام از آنها گذر کنی و از مسیر اصلی و هدف خودت منحرف نشوی .
شاید اصل و محوریت این نوع استقلال روی مسائل مالی شد اما به مرور خواهی دید که دامنه ی آن به روابط تو با افراد خانواده و احساسات و افکار و قاطعیت تو رسوخ خواهد کرد .
فعلا اینها را داشته باش تا بعد ................
این هم نوعی جاناتان بودن به سبک ایرانی است که در آن نه سیخ می سوزد و نه کباب
RE: میان سنت و مدرنیته گیر کردم
مرسي فرشته مهربان از اينكه به تاپيكم سر زدين و منو از راهنمايي هاي قشنگتون بهره مند كردين. حتما هم روي حرفهاي شما، هم مدير همدري و هم آني عزيز فكر مي كنم و شروع به عمل و شناخت خودم و بالا بردن مهارتهام و اگر خدا بخواد استقلالم مي كنم.
مرسي آني عزيزم كه تنهام نذاشتي، حرفات خيلي ذهنم رو باز كرده، انگار يه باري از رو دوشم برداشته شده كه من با اين طرز فكر ديوونه نيستم و راهيه كه اگه درست برم، مي تونم موفق باشم، گرچه به قول شما اولش ممكنه مهره ديوونگي بخورم ;)
فعلا بايد روي خودم كار كنم و روي حرفهاي شما فكر. فعلا خاموش مي مونم ولي بازم مزاحمتون ميشم
بازم مرسيييييييي:72::46: