سلام
مرحبا به راهنماييهاي گردآفريد و اولدوز واقعا حرفي براي گفتن نيست ، دوست من جناب Jodashodeh دل و قلبمون سفيد و نوراني باشه كافيه و تيرگي جسم دليلي بر سياهي سيرت نيست انشاءالله كه در پناه حق زندگي سرشار از زيبايي و نورانيت داشته باشيد .
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
مرحبا به راهنماييهاي گردآفريد و اولدوز واقعا حرفي براي گفتن نيست ، دوست من جناب Jodashodeh دل و قلبمون سفيد و نوراني باشه كافيه و تيرگي جسم دليلي بر سياهي سيرت نيست انشاءالله كه در پناه حق زندگي سرشار از زيبايي و نورانيت داشته باشيد .
سلام Jodashodeh
اميدوارم كه جدا نشده باشي ؟؟:73:
با توجه به اين كه گفتي از سادگي او خوشت اومده بايد بگم كه جاي اميدواري هست چون تو به چيزي توجه كردي كه شايد ديگران توجه نكنند .
ازت مي خوام بپرسم كه غير از دو معيار (زيبايي، سفيدي ) كه براي ازدواج در نظر داشتي را بگي.
بعد بنويس كه اگر همسرت آن معيار ها را نداشت و اين دو معيار مهم تو را داشت فكر مي كردي ديگر مشكلي نداشتي ( اول تصور كن بعد جواب بده)
يكي از دوستان سئوال خوبي كردن و گفتند كه سر چه موضوع هايي دعوا مي كنيد اگر مي تواني بنويس. بهانه هاي
به غير از سادگي چه معيار هاي خوب ديگري دارند آنها را هم اگر مي تواني بنويس يا براي خودت يادداشت كن .
ازت مي خوام كه تا يك هفته بدون اين كه بپرسي چرا؟ كارهاي زير را انجام بده :
اول خصوصيات خوب همسرت را بنويس و تا يك هفته هر روز بهش بگو كه اين خصوصيت هايش را دوست داري مثلا : عزيزم تو چقدر قشنگ حرف مي زني
وقتي اينگونه نگاهم مي كني انرژي مي گيرم
چه زيبا لباس مي پوشي
و..
دوم : به او بگو رنگ پوستت چه قشنگه(اگر اين جور هم فكر نمي كني اما اين جمله رو بگو).
بعد از يك هفته يك گزارش از نتيجه ي كارت رو بگو.
اين دو مقاله در بخش مشاور خانواده در قسمت مقالات را هم بخوان.
مهارتهای ارتباطی بین زن و شوهر به تنهایی کافی نیست!!
زنان از شوهران چه می خواهند؟
شاد باشي.:227:
سلام به شما
من هم از اين اسم خوشم نيومد
آقاي خوب اولا اينقدر نگين مشكلم مسخره هست و...حتما يه چيزي هست كه شما رو اينقدر ناراحت كرده ديگه درسته؟
بعد همونطور كه خودتون و سايرين هم گفتن زيبايي ظاهر ملاك خوشبختي نيست
سما سايد حتي يه خانم سفيد عين برف داشتين ولي اخلاق درستي نداشت مثلا همش زيباييش رو به رخ شما مي كشيد يا دست پختش خوب نبود يا هزار تا ايراد ديگه داشت مطمئن باشين ديگه زيبايي اون به چشم شما نميومد
من خودم اين مشكل رو يه جور ديگه اش داشتم
فكر مي كردم زيبايي دليل خوشبختي مي شه و اين كه زيبا هستم ديگه همسرم براش كافيه ولي كاملا در اشتباه بودم اين زيبايي ظاهر يه مدت كوتاه اثر داره ولي بعد اگه خود آدم نا بلد باشه هيچ تاثيري نداره اينو مطمئن باشين
به نظرم چون شما دائم اين مورد رو در ذهنتون تكرار مي كنين براتون مشكل ايجاد كرده
بهتره يه روز حس كنين ببخشين ها معذرت مي خوام ولي فكر كنين كور هستين آيا اونوقت همسرتون رو دوست داشتين؟
آيا رفتارتون تغيير مي كرد؟
بد نيست به نكات مثبت همسرتون دقت داشته باشين شايد تحمل اين مورد براتون راحت تر بشه و كم كم يادتون بره كه مي خواستين همسرتون سفيد باشه!
يه مثال براتون مي زنم:
يه بار يه مردي عاشق يه خانمي مي شه كه سبزه بوده .اون خانم مي گه مي خواي همسرت پوستش چطوري باشه مرد مي گه فلفلي عين تو و يه عالم مورد ديگه كه الان يادم نيست
در كل مي دونم براتون سخته ولي همون جور كه خودتون هم فهميدين و مي گين اين مورد چيزي نيست كه به خاطرش اوقات خوش خود و همسرتون رو تلخ كنين
نمي دونم دقيقا چطور مي تونين از اين فكر بيرون بياين اگه راهي به نظرم رسيد بهتون مي گم ولي مي دونم تمامش به خودتون بسته هست
اميدوارم در كنار همسر فلفل نمكيتون!خوشبخت باشين!
اولا خيلي شيطوني !:227:نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
دمو اينكه بخدا من اصلا فكر نكردم همينجوري اين نام رو گذاشتم بعدش فك كردم ديدم چقدر فاز منفي داره و حال خودمم داره ميگيره !
از همه ي شما عزيزاني كه بهم كمك كردين ممنونم. واقعا به همه ي چيز هايي كه گفتين فكر كرده بودم اما جدا نياز به ياد آوري داشتم. از امروز سعي ميكنم ديدم رو عوض كنم. حقيقتا خصوصياتي داره كه بعيد ميدونم خيلي از خانوم ها داشته باشن. اون اوايل خيلي جر و بحث داشتيم ولي الان از اين رو به اون رو شديم. همه ي اون خاطرات رو مي ريزم دور و با ديد جديدي ادامه ميدم.
:16::16::16::16::16::16:
:72:
ایـــــــــــــــــــــــ ــــول، صلواااااااااااااااااااات ..........اوخ نه ، یعنی تشکر از گردآفرید و تبریک به دوست عزیزمون :Pنقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
خیلی خوشحال شدم به خدانقل قول:
نوشته اصلی توسط Jodashodeh
باور میکنید همین الان از مراسم شام غریبان حضرت فاطمه اومدم، اونجا آقای جدا نشده رو به اسم دعا کردم :203: (البته بقیه رو دوستان رو هم همین طور)
آقای (دوست جون) شیرینی بچه ها یادتون نره
میدونید که شیرینیش چیه؟
لاگین شدن با آیدی جدید و پر از انرژی و تعریف کردن از زندگی شاد خود برای دیگران :73:
اولدوز،من را و ما را هم دعا کردید یا تنها جداشده را؟؟؟در ضمن چرا پس از واژه صلوات گفتید:ببخشید و بجایش تشکر را آوردید!!؟
سلام دوستای گل
خیلی خوشحالم که دوستای خوبی دارم که انقدر خوب همدیگه رو راهنمایی می کنن :73:
یه چیز جالبی که هست اینه که با فهمیدن ایراد و عیب کسی که باهاش زندگی می کنیم بیشتر خوبی هاشو درک می کنیم. چون ذهنمون ناخودآگاه برای آروم کردن دلمون می گرده دنبال نکات مثبت.. و اونقدر می گرده تا بتونه اون خصوصیتی که ما دوست نداریم رو جبران کنه.
:72:
سلام عزیزم
واقعا این موضوع مسخره ای
باید این ملاک را دور بریزی یا اول اینکار را نمی کردی و به حرف مادرت گوش نمی دادی یا حالا که همه چیز را قبول کردی باید ملاکت را دور بریزی در ازدواج چیزهای مهمتر از اینها وجود دارد حالا از این ملاک نگاه نکن از ملاک این که دختر خوبیه نگاهش کن احساس کن رنگ تیره اش به تو حرارت عشق می دهد خودت را عاشقش کن این دعواها کمرنگتر خواهد شد و شما بعد از این همه دعوا به هم نزدیکتر می شوید
باور کن می توانی دوست من
برادرت وم
من فکر می کنم شما با هی بیشتر و بیشتر فکر کردن به این موضوع اون رو برای خودتون و برای ذهنتون حادتر از حالتی که حتی واقعا براتون اهمیت داره جلوه اش دادین.یعنی چون از اول این یه عیب بوده در نظرتون وقتی در طی زندگی بحثی یا اختلافی یا بداخلاقی ای پیش اومده ذهنتون کار رو راحت کرده و همه چیز رو انداخته گردن رنگ پوست.که هی مدام به جای حل مسئله تو ذهنتون این صدا تکرار بشه که"من از اولشم از قیافه ی این دختر خوشم نیومد،هرچی مشکل داریم به خاطر همینه،عجب غلطی کردم!" ولی این اشتباهه.
من خودم در یک حدودی مشکل شما رو داشتم همیشه توی ذهنم همسرم رو سفید و چشم و ابرو مشکی و خیلی قد بلند می دیدم ولی الان همسرم سبزه است.چشم و ابروش البته مشکیه ولی قدش زیاد ازم بلندتر نیست.این موضوع اوائل آزارم می داد ولی بعد یه مدت برام حل شد الآن گاهی وقت ها واقعا حس می کنم تیپ و قیافه اش برام ایده آله و حتی بسیار بیشتر از اون تصویر همسر آرمانی ام می پسندمش.منظور اینکه این قضیه یه چیز ثابت نیست که فکر کنین چون از اول خوشتون نیومده دیگه تا ابد محکومین.اگه احیانا لحظه ای چیزی از وی÷گی های همسرتون به نظرتون زیبا اومد اون رو خوب به خاطر بسپرین.سعی کنین روی رنگ پوستش فوکوس نکنین. شما می تونین کنترل ذهنتون رو بدست بگیرین.به این صورت که یه مدت برای خودتون ممنوع کنین که به این موضوع مجال فکر کردن بدین.اولش سخته ولی می شه.تا این موضوع اومد تو ذهنتون به خودتون بگین الآن وقت این فکر نیست و خودتون رو به کار دیگه ای مشغول کنین.یا نهایتا اگه خیلی به ذهنتون میومد به ذهنتون وعده بدین که سر یه ساعت خاص فقط به مدت مثلا 15 دقیقه حق فکر دارین و الان وقتش نیست و سر اون ساعت واقعا بنشینین و 15 دقیقه به این موضوع فکر کنین.نتیجه ی جالبی داره.
سلام به همه
دوستان دقیقا دو سال گذشته و باز هم من نتونستم و نمی تونم با این موضوع کنار بیام! واقعا مساله دیوانه کننده شده. همینکه صداش رو می شنوم یا نگاهش می کنم رنگش میزنه تو چشمم. فکر می کنم الان جوونیم و این طور. چار روز دیگه که پیر شیم و قیافه هم به هم بریزه من که انقدر حساس هستم رو زیبایی چی میشه :302::302: