RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
من بااینکه یه عضو عادی هستم وقتی دیدم شما اینطور باخدا حرف میزنید واقعا دلم گرفت و نمیتونم ساکت بمونم ازتون میخوام کمی خشمتون رو کنترل کنیدتا بعدها از حرف های خودتون پشیمون نشید.
وقتی حرفاتونو خوندم یاد یه داستانی افتادم:یه نفر روز و شب از خدامیخواست که تو بانک برنده بشه اما این طور نشد و حسابی شروع کرد به خدا تشر زدن میدونی خدابش چی گفت؟گفت:تو اول برو تو بانک حساب باز کن بعد دعا کن که برنده بشی.
امیدوارم که منظورم رو فهمیده باشین
من هر وقت از دست کسی عصبانی میشم قرآن میخونم هر وقت ناراحت میشم قرآن میخونم و با خداحرف می زنم کلی بهم آرامش میده و خدارو شکر میکنم که همیشه شنونده ی خوبی برای درد دلهای من هست
اما واقعا برای شما ناراحتم که از دست خداناراحتی واقعا نمیدونم چه راه کاری برای فرو نشستن خشم و غمت بهتون پیشنهاد کنم امیدوارم که بقیه دوستان راهنمایی تون کنن.
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خدمت
من بااینکه یه عضو عادی هستم وقتی دیدم شما اینطور باخدا حرف میزنید واقعا دلم گرفت و نمیتونم ساکت بمونم ازتون میخوام کمی خشمتون رو کنترل کنیدتا بعدها از حرف های خودتون پشیمون نشید.
وقتی حرفاتونو خوندم یاد یه داستانی افتادم:یه نفر روز و شب از خدامیخواست که تو بانک برنده بشه اما این طور نشد و حسابی شروع کرد به خدا تشر زدن میدونی خدابش چی گفت؟گفت:تو اول برو تو بانک حساب باز کن بعد دعا کن که برنده بشی.
امیدوارم که منظورم رو فهمیده باشین
من هر وقت از دست کسی عصبانی میشم قرآن میخونم هر وقت ناراحت میشم قرآن میخونم و با خداحرف می زنم کلی بهم آرامش میده و خدارو شکر میکنم که همیشه شنونده ی خوبی برای درد دلهای من هست
اما واقعا برای شما ناراحتم که از دست خداناراحتی واقعا نمیدونم چه راه کاری برای فرو نشستن خشم و غمت بهتون پیشنهاد کنم امیدوارم که بقیه دوستان راهنمایی تون کنن.
من دارم از واقعیت عینی حرف میزنم نه تلقین
منم هر وقت ناراحت میشم با موزیک اروم میشم در حقیقت موزیک ارومم نمیکنه چون به خودم این طوری تلقین میکنم ارامش میاد سراغم
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
یعنی الان بشینم و بگم که هیچ اتفاقی نیفتاده و بعد به خود بگم من چقدر خوشحالم.یعنی برم قران بخونم تا اروم شم
مگه قران برای ارامش ما اومده که هروقت ناراحت شدیم بریم قران بخونیم.
برای من دوتا سوال پیش اومده
خدا که بی حساب روزی می بخشد چرا به من بی حساب نبخشید؟
چرا خدا گفته بخوان مرا تا اجابت کنم تورا؟
ماجرای حدیث شریف کسا چیست مگه پیامبر ما قسم نخورده که اگه زمانی کسی از امت من این حدیث رو بخونه خدا هر چی غم و اندوه هست ازش بر میداره؟
اگه دعا به خودب خود بی ارزش هستش چرا تو مسجدهای ما مراسم مذهبی ما هی میگن اهای حاجت دارها هرچی حاجت دارین امروز بخواهین؟
اگه امام زمان صدای من رو می شنید چرا وقتی به جان مادرش فاطمه قسمش داد برای حل مشکل من کاری نکرد ؟
مگه هر کی نماز بخونه و روزه بگیره به پدر و مادرش نیکی کنه اهل بیت پیامبر رو دوست داشته باشه از امت پیامبر نیست؟
منظور خدا از تلاش چیست یعنی باید میرفتم چیکار میکردم؟ به دختره التماس میکردم هر روز خواستگار براش میفرستادم با باباش حرف میزدم من باید چیکار میکردم.من دو سال پیش به خودم گفتم برم کار کنم و پول جمع کنم بعد دو سه سال وقتی بزرگ شدیم میرم خواستگاریش تا اون زمون هم از خدا میخوام اون رو بران نگهش داره.خوب دیگه بیشتر از این نمی تونستم کاری بکنم.
خدا خودش هم خوب میدونه از 100 در صد دنیایی که افریده فقط یک درصد از نعمتهاش نصیب ما شده اونم باید انقدر کار کنیم تا بتونیم از این یک درصد بهره ببریم.چرا باید به خاطر چیزی که نداریم باید شکر گزاری کنیم کدوم منطق این رو میگه.گناه من نیست که اینقدر به خدا وابسته و نیازمندم خودش من رو این طوری افریده.امام جعفر صادق میگه بند کفشت رو نیز از خدا بخواه این یعنی چی خوب اگه من خودم میتونم به چیزی برسم دیگه نیازی نیست از خدا بخوامش .مثل اروپاییها که تلاش میکنند و پیشرفت میکنند دعا هم نمیکنند اما به همه چی میرسند
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط UUUU
یعنی الان بشینم و بگم که هیچ اتفاقی نیفتاده و بعد به خود بگم من چقدر خوشحالم.یعنی برم قران بخونم تا اروم شم
مگه قران برای ارامش ما اومده که هروقت ناراحت شدیم بریم قران بخونیم.
برای من دوتا سوال پیش اومده
خدا که بی حساب روزی می بخشد چرا به من بی حساب نبخشید؟
چرا خدا گفته بخوان مرا تا اجابت کنم تورا؟
ماجرای حدیث شریف کسا چیست مگه پیامبر ما قسم نخورده که اگه زمانی کسی از امت من این حدیث رو بخونه خدا هر چی غم و اندوه هست ازش بر میداره؟
اگه دعا به خودب خود بی ارزش هستش چرا تو مسجدهای ما مراسم مذهبی ما هی میگن اهای حاجت دارها هرچی حاجت دارین امروز بخواهین؟
اگه امام زمان صدای من رو می شنید چرا وقتی به جان مادرش فاطمه قسمش داد برای حل مشکل من کاری نکرد ؟
مگه هر کی نماز بخونه و روزه بگیره به پدر و مادرش نیکی کنه اهل بیت پیامبر رو دوست داشته باشه از امت پیامبر نیست؟
منظور خدا از تلاش چیست یعنی باید میرفتم چیکار میکردم؟ به دختره التماس میکردم هر روز خواستگار براش میفرستادم با باباش حرف میزدم من باید چیکار میکردم.من دو سال پیش به خودم گفتم برم کار کنم و پول جمع کنم بعد دو سه سال وقتی بزرگ شدیم میرم خواستگاریش تا اون زمون هم از خدا میخوام اون رو بران نگهش داره.خوب دیگه بیشتر از این نمی تونستم کاری بکنم.
خدا خودش هم خوب میدونه از 100 در صد دنیایی که افریده فقط یک درصد از نعمتهاش نصیب ما شده اونم باید انقدر کار کنیم تا بتونیم از این یک درصد بهره ببریم.چرا باید به خاطر چیزی که نداریم باید شکر گزاری کنیم کدوم منطق این رو میگه.گناه من نیست که اینقدر به خدا وابسته و نیازمندم خودش من رو این طوری افریده.امام جعفر صادق میگه بند کفشت رو نیز از خدا بخواه این یعنی چی خوب اگه من خودم میتونم به چیزی برسم دیگه نیازی نیست از خدا بخوامش .مثل اروپاییها که تلاش میکنند و پیشرفت میکنند دعا هم نمیکنند اما به همه چی میرسند
دوست عزیز تو داری زیادی جدی میگیری
الان کلیساهای امریکا اومدند فکراشون رو ریختند رو هم گفتند جوونامون دیگه به کلیساها نمیاند باید فکری کنیم تصمیم گرفتند تو کلیساهاشون رقص و پای کوبی و پارتی بیارند تا جوونها به کلیساها علاقه مند بشن این یعنی چی یعنی باید با یه بهونه ای جوونها رو به کلیسها بکشند.اینجا هم همینطوری هست.فقط شکل و عمل انجام شده تغیر میکنه اونجا با رقص اینجا هم با حاجت.
به نظر من برو مسافرت تا حال و هوات عوض بشه .به خودت ظلم نکن اولش برات سخته اما قول میدم تا یک سال نشده دختره از یادت میره بسپارش به زمان بذار زمان همه چیز رو برات تموم کنه.همیشه کارات رو با یاد خدا شروع کن اما انتظاری هم از خدا نداشته باش به امامان رو ننداز اونا برای دادن حاجتهای ما نیومدند.خودت زندگی کن واقع بین باش.نمازت رو اول وقت بخون واجبات رو به جا بیار دیگه تموم از خدا و دین همین قدر برات کافیه .تلاش کن رسیدی رسیدی نرسیدی بگو توان رسیدن رانداشتم اونوقت میبینی چقدر بهت خوش میگذره
از یه اسمون بی ابر طلب باران نکن بگذار هر وقت دلش خواست ببارد.ادمهای ضعیف دنبال مقصر میگردند و با دعاها خیالشون رو خوش میکنند دعا فقط حرفی ست که گفته میشه همین.اگه خودت شروع کنی مصلحت و حکمت کارهات هم دست خودته
موفق باشی
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
سلام
دوست من ارام باشید.ببین فکر نکن که این اتفاقا فقط برای خودت افتاده و یا اولین نفری هستی که دچار این افکار شدی.هزاران مورد بدتر از این برای ادمهای مختلف اتفاق میفته.که کسی هم نمیتونه بگه به خاطر به راه خطا رفتن و اشتباه رفتن مسیر این اتفاق براشون افتاده است..
اون بچه کوچکی که تو 5 سالگی سرطان میگیره و سالها درد میکشه و اخرش میمیره فکر کردی کم براش دعا میشه یا اینکه اون گناهکار بوده
اون زنی که دسته جمعی بهش تجاوز میشه و بعدش هم کشته میشه
اون بچه ای که تو بچکی پدر و مادرش اونو میذارن سر راه که عمری حسرت خانواده داشتن رو میکشه
اون بچه های کنار خیابون که ادامس میفروشن و ارزو دارن جای بچه ای باشن که دستش تو دست مادرش داره شکلات میخوره
هزاران مورد رو میشه لیست کرد.
اینا رو لیست کردم تنها به این دلیل که بگم که این سوالا تو ذهن خیلی ها میاد.فقط کافیه یه نگاه به دور و برمون بندازیم
بعضی ها از کنار این مسایل راحت رد میشن و میگن حکمتی بوده که ما نمیتونیم اونو بفهمیم و باید پذیرفت و فهمش کار ما نیست و حتی بعضیها سعی میکنن ایمانشون قویتر کنن
بعضی ها هم شروع میکنن به مطالعه و کتاب خوندن و سوال پرسیدن در این مورد و نتیجه ای که افراد میگیرن در نهایت ممکنه از فردی به فرد دیگه فرق کنه
موفق باشی:72:
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
اون بچه کوچکی که تو 5 سالگی سرطان میگیره و سالها درد میکشه و اخرش میمیره فکر کردی کم براش دعا میشه یا اینکه اون گناهکار بوده
اون زنی که دسته جمعی بهش تجاوز میشه و بعدش هم کشته میشه
اون بچه ای که تو بچکی پدر و مادرش اونو میذارن سر راه که عمری حسرت خانواده داشتن رو میکشه
چرا ما باید همه چیز رو زورکی قبول کنیم
این همه تحمیل چرا؟؟؟؟؟
ادما دارند به خاطر هیچ چی تلف میشن..... و ..... هرکاری که دلشون بخواهند سرمون میارند بعد میگن این حکمت و مصلحت هستش و تو نمی تونی بفهمی.
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
بازی با کلمات رو رها کن.
بازی با خدا رو هم رها کن.
یه مدت خدا رو همین طوری که میبینیش بپذیر. همون طوری که دلت میخواد (ته قلبت دلت میخواد) باشه. انتظارات بیجا هم ازش نداشته باش (که با حرف هایی که زدی فهمیدم نداری)
بپذیر که زندگی همینه.
هزار و یک بار خطا میکنیم (و یا خطا میکنن) و در نتیجه دوباره و دوباره باید راه رو پیمود.
نگران آینده نباش.
فقط فعلا باید روحت رو آروم کنی. فقط و فقط به همین فکر کن.
من به خودم گاهی میگم:
اگر خدایی هست، و اگر سرنوشت من براش مهمه؛ خوب خودش به موقعش کارها رو درست میکنه.
اگر خدایی هست، اما سرنوشت من براش مهم نیست؛ خوب پس برا چی برا من مهم باشه؟ گور بابای دنیا. برو حالش رو ببر و از زندگی لذت ببر. هر موقع هم خوردی زمین بخند و از نو .... چون قرار نیست تهش چیز خاصی باشه.
اگر خدایی هم نیست، که هم چنان برو حالشو ببر که هدفی هم در کار نیست.
پس؛ در کل یه مدت بیخیال.
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
بچه ها ممنون از راهنماییهاتون
در کل نتیجه میگیریم وقتی به مشکلی برخوردیم باید خودمون مشکلمون رو حل کنیم اون هم با تلاش و کوشش
پس در هنگام سختی و مشکلات نباید دعا کنیم باید تلاش کنیم و مشکلاتمون رو خودمون حل کنیم
سپاسگذار همتون .
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
بعد این همه پست به همچین جوابی رسیدی؟؟؟!!!!
تو چرا انقد افراط و تفریط میکنی؟
یه بار میگی تا هر چی معقول و نامعقول از خدا خواستم باید فوری بهم بده..مهم نیست شرایطش جوره یا نه؟مهم نیست به صلاحمه یا نه؟
حالا از اونور بوم افتادی و میگی همش خودمون تلاش کنیم و دعا بی فایده است...
با هر دو روش شکست میخوری.
باید بگم تو جوابا فقط اونچه که باب میلت هست رو توجه میکنی و از کنار بقیه رد میشی و تا اونجا که من فهمیدم این یعنی دقیقا ما زدیم به هدف اما نیمه تاریک وجود تو داره تو رو به سمت ندیدن و گوش نکردن هول میده.
RE: مشکل یک مترسک (شکست در عشق، عدم امید به آینده)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
بعد این همه پست به همچین جوابی رسیدی؟؟؟!!!!
تو چرا انقد افراط و تفریط میکنی؟
یه بار میگی تا هر چی معقول و نامعقول از خدا خواستم باید فوری بهم بده..مهم نیست شرایطش جوره یا نه؟مهم نیست به صلاحمه یا نه؟
حالا از اونور بوم افتادی و میگی همش خودمون تلاش کنیم و دعا بی فایده است...
با هر دو روش شکست میخوری.
باید بگم تو جوابا فقط اونچه که باب میلت هست رو توجه میکنی و از کنار بقیه رد میشی و تا اونجا که من فهمیدم این یعنی دقیقا ما زدیم به هدف اما نیمه تاریک وجود تو داره تو رو به سمت ندیدن و گوش نکردن هول میده.
شما منظورتون اینکه هم دعا کنم هم تلاش کنم اره منظورتون اینه..
خوب من میگم خودم تلاش کنم دیگه نیازی به دعا نیست که .اروپاییها تلاش میکنند به همه چیز میرسن خیلی هاشون حتی خدا رو هم قبول ندارند اما خیلی موفق هستند مثل صاحب فیس بوک که یک جوون 29 ساله پولدار هستش پس اصل مسله تو زندگی تلاش هست دعا فقط حاشیه زندگی هستش.نمی دونم چرا نمی تونم این دو یعنی دعا و تلاش رو یه جا بذارم
اگه از اول عاشقیم فقط تلاش بدون دعا میکردم الان اینقدر تو عذاب نبودم.خیالم راحت و اسوده بود