Re: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
خیلی ساده اش این است که شما بسیار احساساتی هستید ، و عنان اراده و رفتار و گرایشها و علائقتون دست احساسات ( کودک درون ) شماست و این مخرب و خطرناک هست ، و نیازه با شناخت بیشتر خود ، بخصوص احساسات و عواطفتان ، در جهت کنترل آن و محوریت بخشیدن به عقلانیت کار کنید .
عدم کنترل این احساسات در مورد همجنس زمینه ساز اختلال در گرایش جنسی است که یک هشدار جدی برای شماست . اگر به احساسات خود در مورد این شخص همنجس میدان داده و پر و بال دهید و تمایل به برقراری ارتباط با او را بها دهید و با عنوان عشق و افکار رمانتیک پی گیری کنید ( حتی فقط در خیال خود ) مطمئناً اختلال را گرایش جنسی را نشان می دهد .
بهترین کار برای مهار و کنترل احساس و هیجاناتت مراجعه به یک مشاور مطمئن و مطالعه در این زمینه هست .
لینکهای زیر را هم بخوان
http://www.hamdardi.net/thread-9047.html
http://www.hamdardi.net/thread-9046.html
.
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
قبلا مقاله اي نوشته بودم (
انرژی احساسی صلح آمیز ) كه در بخشي از آن به سرنخهاي كلامي كودك درون اشاره كرده بودم.
يكي از حفره هاي خطرناك و آسيب زاي رواني همه ما محوريت و كنترلگري ناهوشياري هست كه از كودك درون ما ريشه مي گيرد.
يعني با اينكه ما هم منطق داريم، و هم والد درون داريم و هم بالغ درون، و از آنها هم استفاده مي كنيم،اما مركز تصميم گيري و بار انساني ما بر دوش احساسات (بخوانيد كودك درون)، هست.
در اين وقت هست كه غم ها و رنجها، تفسيرات، تعبيرات، و فشارها را با احساس خود آناليز مي كنيم و بيشترين گيرنده آن كودك درون هست. اين كودك درون زيادي رشد كرده، و زيادي مراكز گيرنده، آناليز كننده و تصميم گير و اجرايي ما را در كنترل و اختيار خود گرفته است.
حرف منطقي مي زنيم،اما در پس آن احساس (كودك درون)، مي گويد كدام منطق را پياده كن.
تصميم هاي مهم و والدگونه مي گيريم اما اين كودك درون هست كه ناخودآگاه سكان دار اين كشتي وجوداست.
حتي وقتي آگاهي كسب مي كنيم، مطالعه مي كنيم، ارتباط مي گيريم و فكر مي كنيم... اما نمي دانيم كه همه اينها تحت كنترل مخفي احساسات دروني و نهفته ماست.
و اينها همه يعني عميق تر و گسترده تر شدن حفره اي آسيب زا در درون روان ما.
(اشتباه نشود، مسئله نفي و نهي از احساسات نيست ، حتي كمي و زيادي آن هم بحث ما نيست. بلكه صرفا كنترل گري ، مديريت و تصميم گيري هاي احساس ما در پس شخصيت ماست. )
اما چرا اين بحث را تحت اين تاپيك ظريف ايجاد كردم؟
دلم مي خواد...
آرزو دارم.....
اي كاش....
اگر اينطور مي شد يا نمي شد.....
ادبياتي هست كه به پر و بال گرفتن احساسات در مديريت انسان منجر مي شود.
وقتي فكر ما از طريق مرغ خيال به «باغ دلم مي خواهد » سر مي كشد ، عادت مي كند. پس از مدتي يا اجزاء و رفتار و افكار ما در خدمت چنين خيالات احساسي و قشنگ در مي آيد. اينطور مي شود كه در صورت برخورد كردن با مانع و شكست احساسي، تصور شكست خويشتن مي كنيم.
وقتي احساس= همه اجزاء شخصيت ما مي شود.
آنگاه:
وقتي احساس به در بسته بخورد ، تصور مي كنيم شخصيت ما شكسته شد.
در حاليكه ناكامي احساسي يكي از بديهي ترين و مستمرترين حادثه هاي زندگي هر آدمي هست.
و در هنگام مشكل احساسي، فقط آن فردي شكست خورده و مستاصل هست، كه غير از احساس چيزي نباشد. يا صرفا حكومت روانش با احساس باشد. در اينصورت ناكامي احساس، يعني شكست يك انسان.
خلاصه:
دلم مي خواد ها بايد مثل يك چاشني و بسيار كم باشد.
مخصوصا افراد احساسي بايد يك رژيم كم چاشني را در روزانه خود بگنجانند. چون آلرژي فوق العاده اي كه دارند منجر به آسم رواني آنها مي شود. و ريه و ناي وجودشان با اين چاشني ها و احساسات انسداد پيدا مي كند.
چنين افرادي همواره احساس آسيب و مشكل مي كنند، اما نمي دانند ريشه اين مشكل در كجاست.
آري اين فقط احساس و مديريت احساسي اوست كه با ادبيات و رفتار و افكار احساسي تقويت مي شود.
پس دلم مي خواد و يا نمي خواد ها را كمتر كنيم. (نه اينكه سركوب كرده و ناديده بگيريم)
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
ببخشید یه سوال خیلی خیلی مهم داشتم!
ته تهش میخواین به این جمله برسید که باید بیخیالش بشم؟
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
یه سوال دیگه هم دارم و از همه کسانی که اطلاعاتی دارن خواهش میکنم جواب بدن.
یه سری از عزیزان گفتن که این حسی که تو داری عشق نیستو بخاطر شرایط سنیت عادیه و کلا منظور عامیانشون این بود که هنوز بچه ای برای این چیزا!
بهرحال کار نداریم ما هم قبول کردم.
حالا سوالم اینه که تفاوت عشق با احساسی که من دارم و اسمش هم نمیدونم چیه،چیه؟تمامی موارد رو ذکر کنید لطفا
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
چی شد خانوم نازنین ۱ چرا ادامه ندادین بحثتونو؟
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
کیارش من در زمینه روان شناسی دانش اکادمیک ندارم تجربه خاصی هم ندارم و هر حرفی که می گم از رو مطالعات شخصی و طرز فکر خودم هست برای همین هم می ترسم در زمینه ای که اگاهی کافی ندارم راهنمایی اشتباه کنم
به حرف های فرشته مهربون خیلی دقت کن و حتما لینک هایی که گذاشتن رو بخون
چیزی که کاملا مشخصه اینکه شما در مقابل این موضوع که سعی کنی این احساس افراطی رو تعدیل کنی یا فراموش کنی به شدت موضع گرفتی!
همین نشون می ده که خودت نمی خوای کمک کنی تا مشکلت حل شه
کیارش تو نوشته هات گفته بودی علت علاقه مند شدنت به این پسر،قیافش هست!تو خودت پسر عاقل و فهمیده ای هستی (از راهنمایی که تو تاپیک من نوشتی ممنون) خودت اگر کمی فکر کنی می فهمی که این علاقه تو اصلا منطقی نیست اون هم به دلیل قیافه...حالا باز اگر می گفتی عاشقش شدم چون خیلی زرنگ و باهوشه یا خیلی مودبه ..جریان یکمی فرق می کرد.
اول بگو چه قیافه ای داره؟قیافه کاملا پسرونه یا یکمی دخترونه؟
تا ریشه این علاقه افراطیت مشخص شه....
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
ببینید من الان هرچی بگم شما بازم قراره حرف خودتونو بزنید که همونطور که گفتم اصلا امکان پذیر نیست!مگه اینکه سرنوشت این راهو مقابل من قرار بده!
بهر حال به نظر من این تاپیک تموم شده است...
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
به نظر من این تاپیک تازه شروع لجبازیای کیارش با خودش و منطقشه
قبل از این که چیزی بگم ازت می خوام که اگه حرفامو قبول نداشتی بی خیالش بشی از ته دلت به حرفام بخندی :311:
ادمه عاقلی به نظر میای پس جای تو بودم بیشتر به پست فرشته مهربون(22) توجه میکردم
بگذریم میدونی بعضی وقتا ادم یه کمبودایی رو تو خودشون حس میکنن که اونا در عرف به هیچ وجه کمبود نیستند برا همین نمی خوای از نداشتن این ویژگی ها کسی مطلع بشه یه سری ویژگی که دوس داری اونارو داشته باشی اما نداری و اون ویژگی ها و جذابیت هارو رو دقیقا تو ادمی میبینی که دوس داری همون طور که تو اون ادمو اسطوره میبینی اونم تو رو اسطوره ی خودش ببینه اما اما یه ترسی تو وجودت هست که میگه عمرا اونم مثل من فکر کنه ،میدونی چرا ؟؟چون تو خودتم میدونی چیزی که باعث شده تا اون طرفو دوس داشته باشی یه حس عجیب گنگ و بچه گانه است و این احساس هم ناشی از وجود توجه خاص تو به ویژگی های ظاهری مثله قیافه است بیشتر از اینکه بخوای باهاش دوست بشی دنباله اینی که از طرف اون قبول بشی یه جورایی دوس داری تحویلت بگیره در کنارش تنهایی ،در کل به نظرم با توجه به پستت تو تاپیک کامیار که در مورد کمرویی بود نشون میده این مسله رو داری برا خودت گنده میکنی
اما تفاوت عشق و احساس،عشق یعنی ما شدن از من گذشتن به ما رسیدن اما هوس یعنی من، من بودن من خواستن من دارم من میمیرم ...... و بعد بزنی زیر همه چیزو خدافظ شما ،عشق یعنی طرف به دلت بشینه همه جوره نه فقط ظاهرش ،قیافه اش احساس کیارش امیخته به هوس البته فکر کنما ،بازم اگه اینطوری نبود همون خنده رو بیا
یه تجربه از یه دوست نمی خوام مقایسه کنم فقط تجربه اشو میگم پسری که دانشجو بود پس از تو بزرگتر بود و تازه به مسائل جنسی هم فکر میکرد و به پسر هم رشته ای خودش پیشنهاد داده بود و نسبت به اون غیرت داشت و احساس دوس داشتن و خیلی چیزای دیگه ولی اخر داستان پشیمونی و خجالت از روبه رو شدن با هم دانشجویی خودش در حالی که هیچ اتفاقی هم بینشو نیافتاده بود این که نمی تونست با احساسش کنار بیاد به نظرم الان راحت تر میتونی با احساست کنار بیای تا بعد از دوستی با اون پسر،پس قبل از اینکه به دنبال ارتباط برقرار کردن با اون باشی با خودت روراست باش و با احساسو منطقت کنار بیا
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
حرف شما کاملا متین اما من روی این "من" زیاد تاکییدی ندارم!
از خود گذشتگی برای معشوق قشنگ ترین حالته که بالاترین حدش هم "مردن" است.
آدم به هر چیزی شک داشته باشه به احساس خودش که دیگه شک نداره!
:305:
:دی
RE: آرمان عشق واقعی - چطور میتونم اونو داشته باشم؟ (علاقه به همجنس)
کیارش چرا سوالم رو جواب ندادی؟
جواب بده!
اینم بگو که وقتی باهاش دوست شدی،بعدش به چی می خوای برسی؟
دوست صمیمی دیگه ای داری؟