شوهرم به من خیانت کرده بمانم یا طلاق بگیرم؟ (بر سر دوراهی)

با سلام خدمت شما خوبان:
با عرض پوش برای یکی دو روزی که که به تاپیکم سر نزده بودم و دیگر از البالو جان که در پاسخ قبلی او را اشتباه باران خطاب کردم من به هر دوی این عزیزان ارادت دارم از هر دویشان بابت پاسخ به بنده سپاسگذارم
همان طور که خودتان هم اشاره کردید دوست داشتم ادرسی از ان خانم داشته باشم تا به همین راحتی وقتی برای اولین بار با او صحبت میکنم با وقاحت تمام در بار مسائل زناشویی یا به قول خودش سکس اینقدر راحت و وقیحانه حرف نزند ان وقت اولین کاری که میکردم این بود چنان میزدمش که نتواند از جایش تکان بخورد درست است با عصبانیت کار درست نمیشود ولی واقعیت این است که این خشم در وجودت هست و نمیتوانی انکار کنی آنی جان نمیدانم همسرم چه عکس العملی از من انتظار داشت که به وقوع نپیوسته ولی من پس از حرفهای اخرش مبنی بر علاقه اش به ان خانم و نبودش حتی زمان سال تحویل کنار خانواده اش واقعا قاطی کردم سانازی جان من هر روز از ته دل نفرینش میکنم و فقط میخوام خدا بلایی رو که اون سرم اورده رو سرش بیاره وقتی با تمام وجود عاشق یه نفره اون فرد تو صورتش نگاه کنه و بخنده و رهاش کنه ................تنهاش بذره تنهای تنها مثل من.....هر چند که میگن نفرین چاقوی دو لبه است ممکنه بجای دامن اون خودتو زخمی کنه ولی مگه از این بدتر هم میتونه سرم بیاد..............پس بادا باد...
در اخر باید بگم یه وقت مشاوره گرفتم که فردا میرم برام دعا کنین.
با تشکر:72:

با سلام خدمت شما خوبان:
نمیدانم چی بگم گاهی شما دوستان محترم و گرامی به یک تاپیک علاقه مند میشوید ولی انگار تاپیک من زیاد مورد توجه شما قرار نگرفته...من در این دو سه روزی که منتظر یک راهنمایی از طرف شما بودم تاپیک های مربوط به آقای sci و تاپیک های مربوط به خانم رایحه عشق را تا حدودی خواندم من شرایط و روحیاتم را با خانم رایحه عشق نزدیک دیدم ایشان خانم بسیار محترم و احساساتی هستند:16::16: من هم دقیقا اینگونه بودم تا قبل از ان اشتباه فاحش و دردناک ولی از موقع تا به حال گویی تمام احساساتم از بین رفته :302:.......تبدیل به ادم بی روحی شده ام که گاهی خودم از خودم متنفرم :97:.....و آقای sciدقیقا حرفهای همسرم را تکرار میکند ای که دلش به حال ان خانم میسوزد و نمیتواند او را رها کند:161:.....خواهشا جواب بدهید من در موقعیتی قرار دارم که قدرت تصمیم گیری ندارم :203:....... هر کاری بخوهم انجام دهم از عواقبش میترسم شما مرا راهنای کنید شوهرم حتی به تلفن های من و خانواده ام جواب نمیدهد ما را توی لیست سیاه گذاشته و حتی با پیامک هم سراغی از پسزش نگرفته این انسان انگار احساس ندارد و به کل ما را فراموش کرده..:47:.....از اساتید محترم خواهشمندم نظر بدهید کمکم کنید:325::316:
با تشکر:72:

دوست عزیز مورد شما ربط چندانی به کیس رایحه ندارد. از طرفی آقای اس سی آی هم همان موقع اون خانم را ترک کردند و قضیه فیصله پیدا کرد. آقای اس سی آی خودشان میخواستند ترک کنند و تلاش هم کردند و توانستند.

مشاوره آخری را که رفتی چه شد؟ مشاور چه راهکاری پیشنهاد داد؟

سلام. خیلی خیلی خیلی ناراحت شدم. واقعا از ته دلم از حضرت زهرا می خوام که کمکتون کنه. لیلا جان نمی تونی از طریق خانوادشون وارد شید؟ با خانوادشون صحبت کنید و از اونا بخواید که با همسرتون با آرامش صحبت کنن و ازش بخوان که با شما تماس بگیره. ولی سعی کنید وقتی اومدن خودتون رو ضعیف نشون ندید تا فکر نکنن که شما محتاج ایشون هستید.

لیلا جان ......عزیزم ....خدابزرگه ...ان شااله همه چی درست میشه....همگی واست دعا میکنیم
فقط میخواستم ازت خواهش کنم باز هم صبور باشی....
عزیزم با توجه به اینکه گفتی 10ساله به پاش عشق ریختی و گفتی پسر گلت 6 سالشه پس فکر کنم خیلی کم سن و سال نباشی که بخوای عجله کنی و فکر کنی بهتره زودتر تکلیفت مشخص بشه
یه موقع ازم نرنجی....اخه معمولا اونایی که کم سن هستن فکر میکنن بهتره زود تکلیفشون مشخص بشه که شاید بخت بهتری در انتظارشون باشه(نمیگم شما ینطوری فکر میکنیا)
منظورم اینه که به خودت بگو مثلا تا 1 سال فقط صبر میکنم....تا بتونی تحمل کنی
به نظر من شوهرت یه روزی پشیمون میشه مخصوصا چون بچه داره ....شاید خیلی زمان ببره تا سر عقل بیاد اما میاد
دوستان از من بهتر نظر میدن اما من فکر میکنم یه روز میفهمه که چه اشتباهی کرده....من اگه جات بودم تا اون روز صبر میکردم چون چیزی واسه از دست دادن نداری اما اگه برگرده خیلی چیزا بدست میاری

عزیزم
شوهرت چه جور آدمیه؟ منظورم اینه که آدمیه که توی معذورات قرار میگیره؟
واسه این پرسیدم چون یه احتمال وجود داره و اونم اینه که شوهرت توی اون رابطه گیر افتاده. نه راه پس داره نه راه پیش. انگار یه جورایی پاش گیره یا معذوراتی داره با اون خانوم

ليلاي عزيز سلام

مشكلتو خوندم و واقعا ناراحت شدم. از خدا مي خوام كه به زودي مشكلتو حل كنه و با آرامش و خوشي بري سر خونه و زندگيت.

عزيزم صبور باش و از خدا كمك بخواه، فقط خداست كه مي تونه مشكلاتمونو اونطور كه بايد حل كنه ، پس به خدا توكل كن.
اكثر كساني كه تو اين تالار ميان مشكل دارن ، منم جزو يكي از اونام ولي اين وسط يك چيزي هست كه من بهش خيلي اعتقاد دارم و اونم خوندن اين دعاست. بخون حتما حتما حتما حاجت مي گيري. من گرفتم.

الهي قد انقطع رجايي عن الخلق و انت رجايي يا كريم (اينو تا اونجايي كه مي توني با تسبيح يه جاي خلوت بگو انشاا... مشكلت حل ميشه.) بهت قول مي دم. فقط اينكه حتما بايد اعتقاد داشته باشي وگرنه نميشه.

با سلام خدمت شما خوبان:
بی دل جان میدانم که تمام انسان ها یکی نمیشوند و تمام سرگذشت ها و مشکلات با هم فرق دارد این که میگویم من شباهتی با رایحه عشق عزیز دارم منظور روحیاتم بود :43:نه مشکل ایشان دعا میکنم که مشکل ایشان مثل بنده اینقدر حاد نباشد و با همسرشان با شادی زندگی کنند.چیزی که من برای تمامی شما ارزومندم و خودم از ان محروم هستم:321:.... شب و روزم را با اه گریه و دلتنگی میگذرانم:302::302:.......و اقای SCI از این جهت به همسرم شباهت دارد که مثل ایشان در پی پایان دادن به این رابطه است ولی هر بار بهانه ای می اورد میدانم که ایشان با اراده قوی خود مشکلشان را حل کردند ولی شاید همسرم این اراده را ندارد و فکر می کنم حق با البالو جان است ایشان به بهانه کمک در این رابطه گیر کرده همسرم ادم دهن بینی است و ان خانم با زبان او را خام کرده البته خودش خیلی مقصر است:101: بیدل جان مشاورم جناب اقای ملازمانی هستند مشاور مجله روزهای زندگی ایشان هم اعتقد دارد که همسرم زیاد از حد پر رو شده بهتر است برای اینکه ایشان را متوجه خطایش کنیم بهتر است دیگر هیچ اقدام مبنی بر منت کشی مثل زنگ از طرف خانواده ما برای دیدار انجام نشود زیرا الان این وظیفه اوست که تماس بگیرد دیگر این که برای مهر و نفقه و .... اقدام انجام دهید و طی یک تست و صحبت هایی پیرامون زندگی افسردگی حاد را تشخیص دادند:54::54: در بعضی مواقع با حرف های ایشان موافقم ولی واقعا میترسم در این مورد هم ایشان اطمینان دادند که همسرم بازمیگردد دلینا جان من 26 ساله هستم و دلیل عجله ام از معلوم شدن تکلیفم بازگشت به زندگی مشترکم است و به هیچ چیز غیر از بازگشت فکر نمیکنم هر کاری هم لازم باشد انجام میدهم رویا جان از دعایی که گذاشتی ممنون حتما ان را میخوانم :203:.......در اخر از همدلی تمامی شما دوستان گرامی صمیمانه متشکرم.:104:
باتشکر:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط لیلا64

بهتر است دیگر هیچ اقدام مبنی بر منت کشی مثل زنگ از طرف خانواده ما برای دیدار انجام نشود زیرا الان این وظیفه اوست که تماس بگیرد

---

:104::104::104::104::104::46::46:
عزیزم ما رو بی خبر نذار:72:

عزیزم خیلی خوشحالم که به بازگشت فکر میکنی ....از ته دل برات دعا میکنم که با سر بلندی و سرفرازی به زندگی مشترکتون برگردی
عزیزم به خدا توکل کن ان شا اله همه چیز درست میشه
:46: