RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
من خيلي براش توضيح دادم كه نفس عمل برام مهمه
ولي اون اصلا يه ذره هم به من فكر نميكنه
همش با خودم فكر ميكنم كه اون دنبال يه رابطه دوست دختر دوست پسريه
كه فقط س.ك.س بهم پيوندشون ميده نه زندگي مشترك
بهش ميگم تو كه بچه نميخواستي چرا از اول به من نگفتي وازكتومي كردي
ميگه مگه هر كي ميخواد ازدواج كنه بچه ميخواد؟؟؟!!!!!!!!!!
ميگه اگه منو ميخواي بايد همينجوري بخواي؟
ميگم بريم پيش مشاور
مسخرم ميكنه
من تا حالا به هيچ كسي در مورد اين قضيه چيزي نگفتم
هر وقت كه خونوادم ازم در مورد بچه پرسيدن گفتم فعلا آمادگيشو نداريم
الان همه فكر ميكنن كه من مشكل دارم
RE: شوهرم فقط به خواسته هاي خودش اهميت ميده
بي دل عزيز!
من از حرفاي شما اين برداشت را كردم كه مردا هر كاري بكنن هرچقدر طرفشونو گول بزنن و هر چقدر دروغ بگن و خودخواه باشن زنا بايد دنبال يه نكات مثبت حتي شده خيالي توي زندگيشون بگردن و دلشونو به اونا خوش كنن و تحمل كنن و زندگي را به هر شكلي حفظ كنن.
ولي من مدام دارم به اين فكر ميكنم كه اينجوري هيچ ارزشي براي خودم قائل نميشم.چه جوري توقع داشته باشم كه اون بهم اهميت بده. وقتي راحت با اين دروغ توي زندگي كنار بيام و ببخشمش كاملا يه آدم منفعل ميشم كه فقط وسيله گذران زندگي اونه و خودش هيچ خواسته و نظري در مورد زندگي خودشم نداره. كه به نظرم از نظر انسانيت به خودم ظلم بزرگي ميكنم.
لطفا نظرتونو بگين:316:
RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
اشتباه برداشت کردید.
من نظرم را با توجه به مطالبی که شما نوشتید بیان کردم. شما الان پر از تناقضید! از یکطرف این زندگی را پر از مشکل و همسرتان را فاقد هرگونه نکته مثبت میدانید، از طرف دیگر اصرار عجیبی برای بچه دار شدن دارید و ایشان را هم به عکس العمل تند و دفاع از موضعش وا داشته اید. از یکطرف خود را فردی تنها و بدون هیچ پشتوانه میدانید به اضافه بی صبری و ضعفی که در همینجا از خود نشان میدهید، از سوی دیگر اصرار دارید به ما بقبولانید که این زندگی اصلا قابل اصلاح نیست و احیانا طلاق راهکار خوبی است. از سوی دیگر کاملا پیداست که شما علاقه به باز سازی این زندگی و سازگاری با آن دارید.
آنچه که من در پستهای قبلی خدمت شما عرض کردم با توجه به همین موارد بود. من برای شما تصمیم گیری نکردم. رفتار هسرتان را هم تایید نمیکنم. آن سوالات را مطرح کردم که بتوانی با پاسخ به اونها به ذهنت یک سامانی بدهی. بدانی که چه میخواهی؟ هدفت چیست؟ امکاناتت چیست؟ برای رسیدن به اهدافت چه امکاناتی داری یا نداری. کجاها باید چه هزینه هایی بکنی؟ ما حصل و یا تبعات هر تصمیمی چه خواهد بود؟ بدانی که بین ماندن و رفتن، انتخاب بین صفر و صد نیست. بدانی که بچه را از چه جایگاهی داری طلب میکنی. سوای تعصبات، سوای لجبازیها، سوای خواهشهای زودگذر، منافع دراز مدت زندگیت چه اقدامی را طلب میکند.
هر تصمیمی با توجه به شرایط خاص شما و تواناییهای شما معنا پیدا میکند. شاید دراین شرایطی که شما دارید یکنفر با مواجه شدن با چنین دروغی، فورا در صدد طلاق بر بیاید. یکنفر دیگر ممکن است بخشش کند و را هکارهای مختلفی را برای بهبود اوضاع بکار گیرد. هیچ حکم کلی وجود ندارد. هر مسئله ای راهکارهای مختلفی دارد.
فرض کنیم قتلی اتفاق افتاده. شاید یک خانواده ای مصر بایستد و خواهان قصاص باشد، و یک خانواده ای هم ببخشاید. یک خانواده ای شاید در قبال بخشش، دیه طلب کند، خانواده دیگری دیه را هم ببخشد. شاید کسی حتی با قصاص هم به آرامشی که لازم است نرسد و بر عکس فرد دیگری با بخشش احساس کند که لطف خدا در سرتاسر زندگیش جریان پیدا کرده و حس خوبی پیدا کند. همه اینها بستگی به ظرفیتها، قوه شناخت و درک ما از خودمان و زندگی شخصیمان و دنیای پیرامونمان دارد. بستگی به قابلیتها و صبر و پذیرش ما دارد. هر تصمیمی که شما بخواهید بگیرید سختیهای خودش را دارد. هزینه هایی دارد و شما باید خودتان سبک سنگین کنید ببینید کدامیک نفعش به ضررش بیشتر میچربد.
خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن:72:
RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
سلام خوش خبر
درک می کنم کاملا چه حسی داری ،واقعا این مساله بزرگی بوده که از شما پنهان کرده و حتما باید قبل ازدواج در این مورد با شما صحبت می کرد..
حالا اتفاقی هست که افتاده و ایشون این مساله رو پنهان کرده ...شما تو این شرایط به دلیل اینکه از ایشون دلخوری بزرگی دارید،نسبت به ایشون خیلی منفی شدینو هیچ چیز مثبتی در اون نمی بینید....
صد در صد شوهر شما سراپا منفی نبوده که شما تونستید باهاش 6 سال زندگی کنید تونستید حتی بچه های قبلی ایشون رو بپذیرید ..
ی ویژگی های مثبتی توش دیدید که قبول کردید با کسی که دو تا بچه داره ازدواج کنید
این حس منفی تون همش به خاطر این دروغه و الان باید سعی کنید منطقی باشید وبه خاطر ی دروغش که قبول دارم اصلا مساله کوچیکی هم نیست،بر روی همه خوبی های ایشون خط نکشید.
این حرفایی که می گم اصلا به این منظور نیست که بگم شما مقصرید ،مسلمه که همسر شما مقصر هست و تحت هیچ شرایطی نباید این موضوع رو پنهان می کرد ولی شما هم
خودتون در زمان ازدواج تون باید این مساله بچه دار شدن و علاقه تون به بچه رو مطرح می کردید،چون شما با فردی ازدواج کرده بودید که پدر بوده و دو تا بچه داشته،پس باید این احتمال رو می دادید که ایشون ممکنه دیگه بچه نخواد و اگر واقعا بچه دار شدن براتو ن خیلی اهمیت داشت قبل از ازدواج باید این مساله رو مطرح می کردید...
الان هم چون ایشون خودش می دونه مقصر هستش دار ه سعی می کنه به اصطلاح جلوی شما کم نیاره و از موضعش پایین نیاد ...
به نظر من اگر شما می تونستید به خشمتون غلبه کنید و به جای متهم کردن ایشون و کوچیک کردن شخصیت ایشون ...طوری رفتار کنید که به همسرتون احساس عذاب وجدان بدید خیلی موفق تر می بودید.
منظورم اینکه بدون عصبانیت و بدون تحقیر ایشون، فقط شدت و میزان آزردگی تون رو نشون می دادید و نشون می دادید از این مساله تا چه حد غصه دار هستید....
از اینکه فرصت مادر شدن رو از شما گرفته ....بدون اینکه با شما در این باره حرفی بزنه....
اگر با ملایمت فقط افسردگی و ناراحتی تون رو
نشون بدین ممکنه
ایشون از خر شیطون پایین بیان و برن عمل کنند .
چون من الان سرچ کردم دیدم نوشته در 70 درصد موارد این عمل قابل برگشت هستش.
RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
با سلام
شاید نظر من یکمی با بقیه متفاوت باشه
همسر شما مسئلهی به این مهمی رو به شما نگفته و اون رو پنهان کرده در حقیقت حق انتخاب رو از شما گرفته و حالا هم به جای اینکه شما براش شرط بگذارید ایشون دست پیش رو گرفتن که عقب نمونن !!!!
من اصلا نمیگم که به جدایی فکر کنید ولی باید با همسرتون طوری برخورد کنید تا متوجه بشه که نباید حق مسلم دیگران را به این راحتی ازشون بگیره
شوهر شما حتی از کاری که کردند پشیمان و ناراحت نیست و این از نظر من اصلا رفتار جالبی نیست
قرار نیست برای هر مشکلی به طلاق فکر کنیم ولی قرارم نیست واسه هرچیزی بخواهیم تا این حد کوتاه بیاییم
این شما هستین که الان باید برای همسرتون شرط بگذارید نه ایشون
یعنی که چی بین منو بچه باید یکی رو انتخاب کنی چرا این حرف رو زمان ازدواج نگفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا نگفت؟؟؟؟؟
همسر شما قطعا نکات مثبت داره من نظر بچهها رو رد نمی کنم ولی این کارشون اصلا منطقی نبوده و یه جورایی کلاه برداری محسوب میشه
می بخشید اگه تند شدم
RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
دوستان به نظر من مشکل اصلی این وسط گم شده و داره به حاشیه پرداخته میشه.
از دید من مشکل اصلی اینه:
همسر خوش خبر نمی خواد بچه داشته باشه. همین.
به نظر من پرداختن به مبحث وازکتومی الان مثل این میمونه که به مردی ایراد بگیریم که چرا از اول ازدواج نگفتی میخوایی پیشگیری کنی!
وازکتومی عمل غیر قابل بازگشتی نیست. پس چرا فکوس کنیم روی اینکه چرا ایشون وازکتومی کردن؟
البته قبول دارم که باید توضیح میدادن ولی درد لاعلاج نیستش که.
پس به نظرم باید با ایشون منطقی صحبت بشه راجع به بچه دار شدن. توی زندگی مشترک همون قدر که زن حق مادر شدن داره، مرد هم حق داره که بچه نخواد. بهتره با هم صحبت کنین و به یه نتیجه ی مشترک و معقول برسین.
RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
خوش خبر عزیز سلام
انشاله که خبر خوش مادر شدنت رو بهمون بدهی و کاممون شیرین بشه :72:
الان خیلی عصبانی هستی ها ، ولی اگر مدتی آگاهانه در صدد تلاش برای حل مشکلت باشی آرام می گیری
خانوم عزیز ، به قول نازنین 1 بالاخره ایشون یکسری نکات مثبت داشته که شما دوستش داری
اما الان آنچنان از دستش عصبانی هستی( کاملا هم حق شما هست) که خوبی هاش را کمرنگ می کنه
در خلال پست هایی که زدی ، مشکلات دیگری هم هست که خودشون باعث شده مشکل بچه دار شدن یا نشدن اینقدر خودش رو بزرگ جلوه بده
ببین خانومی یکسری وقایع هست ، هر چقدر هم بخواهیم اونها رو کتمان کنیم ، باز هم وجود داره
دسترسی به مسائل جنسی هست ! هرچند نادرست و .... حتی شرعی هم می تونه باشه پس چه دلیل داره ایشون با شما زندگی کنه و خودش را محدود به شما کنه؟
آیا هدف شما از ازدواج بچه دار شدن بوده؟( بر این مساله که بچه دار شدنم هم بخشی از زندگی مشترک هست خدشه ای وارد نمی کنم)
آیا اگر همسر شما بنا به دلایلی اقیم بود ، شما ازش طلاق می گرفتید؟
آیا یک درصد امکان نداره دلیل اینکه همسرت این مساله رو از شما پنهان کرده، این بوده باشه می خواسته شما همسرش بشوی؟
حرف شوهرت هم که گفته یا من رو باید انتخاب کنی یا بچه رو ، که آیه قران نیست ، شوهرت هم معصوم نیست ، بنابریان میشه سیاه سفید نکرد و کمی خاکستری دید
-------------------
تا حالا فکر کردی چرا همسرت برای خونه خرج نمیکنه؟
تا حالا فکر کردی چرا اینقدر کارش برایش مهم هست؟
تا حالا فکر کردی چرا شوهرت تمایل داشت بچه هاش از پیشش بروند؟
تا حالا فکر کردی آیا زندگی در کنار همسرت را دوست داری؟
تا حالا فکر کردی از نظر عاطفی چقدر هزینه کردی و از خودت مایه گذاشته ای؟
تا حالا سعی کردی با حرف نه ، بلکه در عمل از شوهرت بخواهی که اعتمادت رو جلب کنه؟
تا حالا این طور هم نگاه کرده ای که همسرت ممکن هست فکر کنه ، شما تنها برای فرار از تنهایی و بچه دار شدن باهاش ازدواج کرده ای ؟
تا حالا شده با خودت صادقانه بررسی کنی ، که آیا ممکن هست با حرفت و یا عملت چقدر ازدواج ناموفق همسرت و موقعیت خوب خودت را به رخش کشیده باشی؟
تا حالا فکر کردی شاید انتظارات همسرت را نشناخته باشی؟
تا حالا فکر کردی تعاملت با همسرت چقدر هست؟ چه خوب و یا چه بد
-----------------
توصیه می کنم ابتدا با خودت همدل شو و ببین آیا همین جوری همسرت را می خواهی و زندگی کردن با او را طالب هستی یا نه
بعد
اگر تصمیم به موندن گرفتی در صدد باش بکه تو و همسرت با هم همدل شود و به توافق هایی برسید
اگر هم تصمیم گرفتی که ارزشش رو نداره و طلاق بگیری بهتر هست ، خودت را برای شرایط پس از طلاق آماده کن
RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
سلام
نظرمن ازدیدگاه مردیه که خودش وازکتومی کرده.
دوستان جوابهای جامع وکاملی دادن فقط گذرزمان میتونه به شما کمک کنه به این معناکه اگه شوهرتان شمارو واقعا دوست بداره ازموضع خود کوتاه میاد ورضایت شماروجلب میکنه(که حتما همینطورمیشه)حداقل فرصتی برای سنجش علاقه ایشان به شما فراهم میشه وبهترمیتونی تصمیم بگیری.
RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
دوست عزیزم نمی دونم نمی خوام داوری کنم یا نظر شخصی بدم فقط یه حدس بود که از اولین باری که تاپیک شما رو خوندم حس کردم گفتم بگم که یک درصدم این احتمال رو در نظر بگیری و راجع بهش تحقیق کنی
از اولین باری که تاپیکتون رو خوندم حس کردم شاید اصلا شوهر شما بچه دار نمی شه آخه چه دلیلی داره که تو سن 32 سالگی یا حتی قبلترش با توجه به تاریخایی که گفتین کاری کرده باشه که تا آخر عمر بچه دار نشه
می دونم از ازدواج قبلیش بچه داره خوب شاید سرپرستی اون بچه ها رو مثلا گرفته بودن و بچه های خودشون نبودن
نمی دونم وقتی می گین گفته بین من و بچه باید یکی رو انتخاب کنی و دیگه اینکه می گفتین بیشتر تمایل داشته که بچه های ازدواج قبلیش پیش شما نباشن حس کردم شاید اصلا اون بچه ها بچه های خودشون نبوده و ایشون بچه دار نمیشه
اگر اینجوری باشه فکر کنم بیشتر درکش کنین که چرا مصرانه می گه که بچه نمی خوام.
در کل مطمئن هستین که این عمل رو انجام داده
RE: شوهرم قبل از ازدواج وازكتومي كرده و من بي اطلاع بودم
سلام به همه دوستاني كه به مشكل من توجه نشون دادن!:323:
از همتون ممنونم كه برام وقت گذاشتين و راهنمائيم كردين!:323:
بي دل عزيز واقعا ازت ممنونم. حق با شماس من الان توي موقعيت بدي گير كردم. از طرفي من شوهرمو خيلي دوست دارم ولي حسابي دلم ازش رنجيده.
فكر كنم قبل از هر چيز يه موضوعي را بگم :
همسرم هميشه با بچه داشتن مخالف بود. اين موضوع وقتي كاملا شفاف عنوان شد كه اون دو تا بچه از پيشمون رفتن. يعني بعد از يه مدتي كه از رفتن اونا گذشت من به شوهرم گفتم كه بچه دار بشيم. اونم حسابي از بديهاي بچه داشتن گفت از مسئوليتش-از قدر نشناسي بچه-از اينكه يه عمر بايد بهش سرويس بدي و اونم همش طلبكار باشه و ......
خلاصه همش سعي ميكرد منو متقاعد كنه كه بچه نباشه. بهم ميگفت براي اينكه تو خيالت راحت باشه هرچي توي زندگي خريديم به نام تو باشه كه تو هم احساس امنيت داشته باشي.
من تا قبل از اينكه از وازكتومي اطلاع پيدا كنم همش پيش خودم ميگفتم به مرور نظرش عوض ميشه . فكر ميكردم همين كه ببينه با هم تفاهم داريم و يه زندگيه آروم با هم داريم به بچه داشتن رغبت نشون ميده.
ولي وقتي گفت وازكتومي كرده و اصلا بچه نميخواد حسابي بهم ريختم.
توي اين چند روز تعطيلي حسابي باهم صحبت كرديم ولي اون همه حرفش اينه كه بچه نميخواد!
ميگه اگه واقعا فكر ميكني بدون بچه بدبخت ميشي فكراتو حسابي بكن! و يه تصميم اساسي بگير
بهش گفتم يعني از دست دادن من اصلا برات مهم نيست؟
ميگه تو چي به خاطر يه بچه اي كه هنوز وجود نداره ميخواي منو ترك كني؟
ميخواستم منو راهنمائي كنين: :316:
من اصلا به اينكه جدا بشم نميتونم فكر كنم چون به قول بي دل عزيز نقاط قوت زيادي داره كه مطابق با خصوصصيت مرد مورد علاقه منه؟ ولي از طرفي با اين قضيه كه زندگي مشتركمون يه نقص بزرگ داشته باشه نميتونم كنار بيام.
هر جائي برم بهم بگن چرا بچه نداري؟
اونائي كه در جريان زندگيمون هستن بگن تو چرا دكتر نميري؟ ( يعني شوهرت كه 2تا داشته حتما تو ايراد داري)
ميشه براي هميشه قيد بچه را بزنم يعني پشيمون نميشم؟
اين ديگه براي همسرم عادت نميشه كه همه تصميماي مهم زندگيمونو خودش بگيره؟
از همتون خواهش ميكنم در مورد نقاط ضعف و قوت اينكه من شوهرمو ببخشمو بچه نخوام منو آگاه كنين
از آقاي علي قشنگ ميخوام اگه امكان داره در مورد علت اينكه وازكتومي كردن رام توضيح بدن؟:316:
در جواب ليلاي ساروان عزيز
پيش يه دكتر متخصص رفتم گفت بايد معاينه كنه و يه سري آزمايش انجام بشه.
نميدونين با چه مصيبتي راضيش كردم اونم فقط به خاطر اينكه من مطمئن بشم وازكتومي كرده نه اينكه بخواد عمل كنه.
خلاصه بعد از معاينه و آزمايشات دكتر تاييد كرد و گفت چون 8 سال از عمل ميگذره احتمال موفقيت عمل كمتر از 30 درصده تازه بايد بعد از عمل هم اگه عملش موفق بود يه مدتي دارو بخوره .
بي دل عزيز ميخواستم منو راهنمائي كنين چطوري ميتونم شوهرمو از اين حالتي كه تصميماي مهم زندگي مشتركمونو خودش ميگيره خارج كنم .
يعني براي اينكه اون متقاعد بشه كه زندگي مشترك بايد تصميماتش مشترك باشه من چه كارايي بايد بكنم.
همسرم هميشه مورد تاييد خونوادشه يعني همه خونوادش به تصميماي اون اعتماد دارن و توي خيلي از مسائل ازش راهنمائي ميخوان. اينو گفتم كه بدونين زيادي اطرافيانش بهش پر و بال دادن كه صاحب نظره و به هيچ مشورتي احتياج نداره.
خيلي از تصميماتش مطمئنه و حاضر نميشه بخاطر نظر ديگران عوضشون كنه.
اصلا به مشاور اعتقاد نداره.خودشو عقل كل ميدونه.
لطفا راهنمائيم كنين چطوري زندگيمو سر و سامون بدم:316: