RE: چگونگی برخورد با رفتارهای نادرست مادرم - میخواهم خودم باشم
سلام
من فكر ميكنم شما هنوز نتونستي مادرتو بپذيري,همينجور كه هست,با همين رفتارها و اينه كه ازارت ميده
تو دل خودت خش برداشته اول اونو درست كن!
ما نميتونيم كسي جز خودمونو تغيير بديم و به هر حال ممكنه باز هم از رفتارهاش ناراحت بشي و اين وسط تويي كه خودخوري ميكني
بپذير,هر جور كه هست,ما همه مون داريم همين كارو ميكنيم بخاطر ارامش خودمون, و شايد خونواده هامون هم همينطور
پذيرش كمك ميكنه اول ازار نبينيم و دوم چشممون واسه ديدن خوبياشونم باز بشه
دوست خوبم اينو تجربه اش كردم كه بهت ميگم,تو به دنياي خودت برس و بزرگ و وسيعش كن و سعي در جدال نداشته باش كه خودت اسيب ميبيني
تو ازرده اي,كاملا معلومه’يه كم خودتو ترميم كن و قوي شو
نرنج از نرنجان مهمتره
موفق باشي
RE: چگونگی برخورد با رفتارهای نادرست مادرم - میخواهم خودم باشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
ذوست عزيز...
تمام پستهاي تاپيكتونو خوندم و به نظرم پاسخ تمام سوالاتتون رو آقاي sci كامل ودقيق دادن،اما به نظر ميرسه شما بيشتر از ديد نظري باهاشون موافقت كردين ولي هنوز وارد فاز عملي نشدين!
در مورد اعتبار سازي وهمدلي بهتون توضيح داده شده،وجمله اي هم كه مادرتون گفته به خوبي نوع نگرشش رو نسبت به شما نشون ميده،اين كه احترام،تاييد و حتي تحسيني رو كه هميشه تشنه اش بوده به دست نياورده واين موضوع زجرش داده.ايا شما اقدامي دقيق وهوشمندانه براي اعتبارسازي وهمدلي انجام داديد؟
اكثر چيزهايي كه لازم بوده بدونيد رو دوستان متذكر شدن اما من به شخصه فكر ميكنم ضمن بازخواني راهنماييهاي دوستان علي الخصوص آقاي sciوالبته تلاش براي عملي كردنشون،بايد راههاي توقف فكر(براي جلوگيري از مرور خاطرات گذشته) و افزايش اعتماد به نفس والبته تمركز زدايي نسبت به كارها وفعاليتهاي مادرتون رو هم مد نظر قرار بديد.
تا زماني كه كارها ورفتار ها وجملات مادرتون رو اين قدر دقيق وموشكافانه بررسي ميكنيد نميتونيد آرامش داشته باشيد،توجه وتمركزتون رو تا حدود زيادي از ايشون برداريد،به جاش راهكارهاي آقاي sci روبه كار ببنديد(البته در انتظار تغييرات فوري هم نباشيد) سعي كنيد در هر واقعه اي كاري رو كه لازمه انجام بديد:در مواقعي مثل پست قبل همدلي واعتبار سازي ودر مواقع لزوم رفتار جرات مندانه(علي الخصوص در مورد درخواستهاتون).ودر ساير مواقع چندان به فكر اعمال ورفتار مادرتون نباشيد وروي خودتون واهدافتون متمركز بشيد،به اين ترتيب مسلما حال بهتري رو تجربه خواهيد كرد.
موفق باشيد
دوست عزيزم
اتفاقا هر دفعه به مشكلي اين چنيني برميخورم ميام پست هاي آقاي sci رو مي خونم و عملي مي كنم. ولي انگار روي مادر من جواب عكس ميده
خانم اميدوار
باور كنيد مادر من بيشتر از حد لازم و حتي جاهايي هم كه حقش نبوده، اعتبارگرفته. همه چي به مراد ايشونه. ولي من رفتار جراتمندانه رو دارم به كار مي برم، روش عدم تمركز فكر هم همينطور، ولي اين رفتارهاي ايشون حداقل روزي 2-3 بار تكرار ميشه. خيلي خسته كننده شده ديگه. ولي وقتي اينطور طعنه مي زنه نمي دونم عكس العمل من چيه؟
نوع نگرش ايشون نسبت به همه همين طوره. پدرم، برادرم، خواهرم ...
چه قدر محبت وقتب جواب عكس ميده براي ايشون؟ ايشون با اين نوع رفتار پر توقع تر شده و هيچ نغييري توي نگرشش به افراد خانواده ايجاد نشده. من مي خوام بدونم يه آدم قوي و با جرات،در مقابل اينجور حرفها چه عكس العملي نشون ميده؟
نميشه كه دائم ايشون از طرف ما محبت و احترام ببينه و ما دائم كنايه ها و زخم زبون هاي ايشون رو؟
شما فكر كنيد با كسي طرفيد كه هيچ حقي به ديگران نميده و هميشه احساسات خودش در اولويته حتي اگر غلط باشه. خواهش مي كنم فكر كنيد اصلا ايشون مادر من نيست و وارد فاز احساسي نشيم. در مقابل هر كسي كه اين رفتار رو نشون ميده رفتار درست جراتمند چيه؟ نميخوام منفعل باشم، و ديگه سكوت كنم چون ايشون رو به فاز بدتري مي بره.
RE: چگونگی برخورد با رفتارهای نادرست مادرم - میخواهم خودم باشم
mr6262عزيز
اگه دقت كني كسي وارد فاز احساسي نشده و اينكه ميگيم بپذير بخاطر احساسات نيست بخاطر اينه كه شما داري كنار ايشون زندگي ميكني
فرض بگير يك دوست نه يك ادم ديگه كه قراره كنارش يه مدت كوتاه يا طولاني زندگي كني,به نظرت اونموقع فرق ميكرد؟؟؟
مثلا اون موقع فكر ميكني جوابي ميدادي كه ارومت ميكرد؟
من صحبتهاي بقيه رو نخوندم و اگه نظري هم ميدم فقط تجربه شخصيمو ميگم هر جاي دنيا باشي و هر كسي با اين خصوصيات قرار باشه مدتي كنارت زندگي كنه اول بايد روي خودت كار كني و ببذيريش تا رنج كمتري ببري
ودوم به دنياي خودت ,افكارت,ارزوهات,اهدافت برسي و وسيعش كني , باور كن اونجوري هيج چيز ازارت نميده, الان نشستي توي گود و ما بيرونيم,ميدونم ازار ميبيني,تو هم بيا ازين گود بيرون
از تيوري تا عمل يه دنيا فاصله است
RE: چگونگی برخورد با رفتارهای نادرست مادرم - میخواهم خودم باشم
مرسي نقاشي عزيز
نميدونم چرا با خوندن نوشتتون اشك ريختم، حس كردم كسي پيدا شد كه حال خرابم رو فهميد.
خيلي دارم روي خودم كار مي كنم، ديگه به كارهاش اهميتي نميدم،وقتي ميبينم داره كاري مي كنه يا حرفي ميزنه كه ناحقه از اون محيط خارج ميشم
ولي وقتي حرفي در مورد زمينه اي كه بهم آسيب زياد زده و زندگيمو از اين رو به اون رو كرد (در مورد نامزديم) ميزنه كه ناحقه و به جاي اينكه ابراز پشيموني كنه يا حتي سكوت كنه، حرفي ميزنه كه آدم رو بسوزونه و حق نداشتشو به خودش ميده، نميتونم تحمل كنم. راستش دلم نميخواد همچين بلايي دوباره سرم بياد. دلم مي خواد بفهمه كه اشتباه مي كنه ولي انگار فايده اي نداره. دلم نمي خواد ديگه در مقابل اين حرفاش سكوت كنم و بازم باهاش با مهر و احترام رفتار كنم انگار اتفاقي نيفتاده...
باور كن من خيلييييييييييييييييي آسيب ديدم بابت اين موضوع، هنوزم تا فكر كارها و حرفاش مياد تو سرم اشكام سرازير ميشه ولي اون حتي يك درصدم فكر نميكنه كاراش اشتباه
الان كه دارم اينارو مينويسم شرشر اشك ميريزم، اشك هايي كه بايد به جاشون خنده و شادي باشه ، اشكهايي كه حق من نيست
وقتي يه آدمه غريبه آسيب ميزنه به آدم ، اينقدر اثر نداره كه مادر پدرت ميزنن، و اون هم از سر نادونيه نه بدجنسي
وقتي نميتونم بابت اين نادوني كاري كنم زجر ميكشم. آخه اين درست نيست كه با اينكه ميدونم چه آسيبي بهم ميزنن بازم سكوت كنم. اين حق من نيست
RE: چگونگی برخورد با رفتارهای نادرست مادرم - میخواهم خودم باشم
عزيزم,دوستم
من با يكي از همين ادم ها دارم زندگي ميكنم,من تمام حرفها و حساتو ميفهمم,من هم اسيب ديدم اما هر قدر دست و پا زدم رسيدم به همين يكي دو جمله اي كه واست نوشتم
امروز خودمم و خودمم و ارامشي كه كسي نميتونه ازم بگيره جز خودم و افكارم
دنبال اين نباش كه يه راه جادويي واست پيدا بشه,باورش كن,هيچ كسو نميتوني تغيير بدي, داد بزني, جواب بدي, بخواي دنيا رو هم به هم بريزي فقط و فقط خودت به هم ميريزي
فكرتو بگير تو دستت و جايي كه ازارت ميده نمون وكم كم واسه خودت يه دنياي قشنگ بساز
زندگي مسالمت اميز داشته باش
من هم اسيب ديدم اما امروز ميفهمم اسيب بيشترو خودم به خودم زدم كه عمرمو بابت اين رنجشها هدر دادم
اشك و گريه مال همه ماست,اما بسه,يه جا بايد تموم بشه
به خودت و روحت واينده ات احترام بزار و هواشو داشته باش