مریم جان همش.باهم صحبت کردیم امشب خیلی همو دوست داریم.اما میخواییم رو جدایی هم
فکر کنیم.
چون با هم اختلاف نظر داریم
نمایش نسخه قابل چاپ
مریم جان همش.باهم صحبت کردیم امشب خیلی همو دوست داریم.اما میخواییم رو جدایی هم
فکر کنیم.
چون با هم اختلاف نظر داریم
به خاطر اختلاف نظر؟!!!!!!!!!!
فکر کردی همه زن و شوهر ها دارن در تفاهم کامل به سر میبرن؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا همدیگرو دوست دارین و این افکار رو دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منو همسرم به خاطر همدیگه از دنیا دست کشیدیم..اونوقت شما به همین راحتی؟!!
دوست عزیزم یک چیز بهت میگم ناراحت نشو
اما شما و همسرت اصلا درک درستی از زندگی مشترک ندارین و فکر میکنم برای ازدواجتون زود بوده....
فکر کردی بعد از جدایی چه خبر قراره بشه که الان نشده؟
فکر کردی خوشبختی در انتظارته؟
اگر واقعا همدیگر رو دوست دارین برای خوب شدن روابط و زندگیتون گذشت رو یاد بگیرید
البته تصمیم نهایی به عهده شماست و این مشایی که تصمیم میگیری جدا شی یا نه
اما شما زود ازدواج کردید و زود میخواید جدا شید
الان پدر و مادر خودت که سالها از ازدواجشون میگذره با هم تفاهم دارن؟؟!
مشکل ما جوونا اینه که زود عکس العمل نشون میدیم و به قول معروف صورت مسئله رو پاک میکنیم
هم شما و هم همسرت با این طرز تفکر با هیچ کس دیگه ای خوشبخت نمیشید
چون شما دو نفر معنی واقعی زندگی مشترک که گذشت هستش رو یاد نگرفتید
ساره جان عزیزم تند نرو.منم با مریم موافقم یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟
به همین راحتی؟.کی حرف جدائی رو پیش کشید؟
چرا جو رو عوض نمی کنید؟
ساره جان نگفتی چه طور شد که شروع کرد به فحش دادن؟مطمئنی تو ترغیبش نکردی؟
مطمئنی همسرتو شناختی؟.واقعا تو سعی کردی از راه درست این عادت فحش دادنشو ترک بدی؟.دوست داشتنت همین قدره؟.واقعا تو نمی تونستی بیای بگی شوهر عزیزم مهمونم یه مشکلی پیدا کرده به نظرت عصر که اومد ازش گله کنم که چرا عصر اومدی؟.به نظرت ازش بابت تاخیرش توضیح بخوام؟
باور کن اگه بخوای هزار راه هست .بخواه.آیه یاسنخون.اون از زندگی نا امیده امیدوارش کن.بهش محبت کن.هیچ وقت اونو ول نکن طرف یکی دیگه رو بگیر.همیشه طرف اون باش.بهش شخصیت بده.
سلام ساره جان.
یکی از اصول مهارت زندگی اینه که خانوم خونه ملکه ی خونشه و یک ملکه هیچوقت قلمرو خودش رو ترک نمیکنه. پس مطمئن باش بهترین تصمیم اینه که تو خونه ی خودت و در کنار همسرت باشی.اما یادت باشه این قلمرو پادشاهی داره به اسم مرد و اگه از حضور کسی تو خونه ش احساس ناامنی کرده به احساسش احترام بذار. برخی از حساسیتها مربوط به اوایل زندگیه و با گذر زمان حل میشه. هیچوقت نذار احساس کنه که دیگران برات مهمتر از خودش هستن.
سکوتش به معنی این نیست که شما رو دوست نداره. بلکه ترجیح می ده ساکت باشه و درمورد اونچه که شما می گی، و اونچه خودش گفته فکر کنه. برای ما خانومها بخشیدن و فراموش کردن راحتتر از آقایونه.نقل قول:
.الان بام قهر نیست حرف میزنه ولی کاری بام نداره در حد سلام و خداحافظ.شوهرم رو به زودی از دست میدم.این همون مردیه که اگه من میخواستم ترکش کنم گریه میکرد.بهم گفت برو خونه باباتفکراتو بکن ببین میتونی با من زندگی کنی؟بچه ها تو زندگی ما
خوشحالی و شادابی یه زن برای همسرش بسیار بااهمیته. یه مرد تا زمانی که همسرش درمورد احساسش صحبت نکنه از اون باخبر نمی شه، بنابراین بهتره احساسات و خواسته هات رو بیان کنی. خواسته ت رو صریحا بگو، چون آقایون طفره رفتن رو دوست ندارند. اگر خواسته ت را واضح اما نه با لحن طلبکارانه، بیان کنی، نه تنها گوش می کنه، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی هم پیدا میکنه.نقل قول:
.کم پیش میاد با من عاشقانه حرف بزنه.از نظر عاطفی منو ارضا نمیکنه
ضمن اینکه بیشتر آقایون ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن رو با انجام برخی کارها بیان کنن، مثلا وقتی وسایل خراب خونه رو تعمیر یا تو کارهای خونه کمک می کنن یا سطل زباله رو بیرون می برن، دوست داشتن خودشون رو نشون میدن. پس اگه شوهرت اهل محبت کلامی نیست دنبال نشونه های محبت عملیش تو زندگیت باش.
از ابراز عشق به همسرت دست بر ندار بذار بدونه شما چقدر دوستش دارین و خواهان یه زندگی عاشقونه هستین.
عاشق باشی و برقرار دوست من:72:
شوهرموخیلی دوستدارم.اما از حرفی که زده احساس نا امنی در من بوجود اومده که این که اینقد منو راحت میذاره کنار فردا روز با بچه این مشکل بوجود نیاد.فکر کنم این مساله به لطف خدا و همدردی شما حل شد:316:.ما دیشب کلی حرف زدیم و حالمون خیلی بهتر شد.
از همه دوستای گلم ممنونم
:43:
خوشحالم که خوشحالی. سعی کن این آرامش رو حفظ کنی.
خیلی هم رو جملاتی که موقع عصبانیت زده میشه تمرکز نکن.
مرسی ماه منیر جان:46::46::46:ایشالا مساله شما هم زود حل شه
ما هم فعلا تو آرامشیم. اگر من رو خودم کار کنم قطعا زندگی شادتری خواهم داشت. متاسفانه خیلی از مسائل ناشی از سوء تفاهمات و ساخته پرداخته ذهن خود ماست!!!
ساره عزیز حالا که اوضاع آروم شد تو هم بی خیال نشو و به فکر بهبود روابط باش:43:
سلام عزیزم
به نظر من اعتماد به نفس شما پایینه. ببرش بالا. خودت رو دست کم گرفتی و با التماس و خواهش کردن برای محبت و ... شوهرت احساس بزرگی زیادی کرده. به نظر من یکم سنگین تا کن و در حین حال با محبت. زیاد بهش نچسب . با کتاب خوندن و.... سر خودتو گرم کن. بزار اون بیاد سمتت.عادتش بده مطمئن باش موفق میشی