-
RE: ترس از آینده
سلام غریبه
منم گاهی خسته میشم اونقدر که میزنم زیر همه چی
مثلا من دو تا رشته دانشگاهیو با هم میخوندم یکیش الان تو مرحله پایان نامه است یکیشم سال دووم بودم که یهو خسته شدم دیگه طاقتم تموم شد اولیو گذاشتم کنار و دوومیو انصراف دادم .... الان خیلی خوشحالم
بعد یه دوره استراحت تونستم به خودم بیام و کارهایی که دوس دارم با لذت انجام بدم
مثلا ببین من تابستون پارسال تو 20 روز 22 تا امتحان سخت دادم فقط به این امید که امسال راحتم و میتونم استراحت کنم
باور کن حتی گاهی میشد 5 روز خواب درستی نداشتم مثلا دو سه ساعت اونم نه خواب راحت
به نظر من موقعیتتو اصلا از دست نده خیلی خوبه که مردیو تواناییت از یک زن بیشتره اما خودتو انقدر خسته نکن که یهو بزنی زیر همه چیز
الان حدود دو ماه به پایان ترم مونده همه تلاشتو کن که همه چیز خوب پیش بره
به لذتهات برس ... مثلا تو یه گروه کوه نوردی اسم بنویس معمولا 6 تا 8 صبح یاحتی زودتر برنامه هاشون و معمولا جمعه هاست
برای وقت از خوابت بزن هیچی نمیشه برای یه انسان 3 ساعت خوابم کافیه موقع خواب سعی کن ذهنت درگیر نباشه میتونی قبلش یه سوره قرانو گوش بدی به جای موسیقی خیلی تاثیر داره برای آرامش تو خواب یا مثلا وضو گرفتن قبل خواب واقعا تو خواب آرووم و عمیق داشتن تاثیر داره
به شهید مطهری فکر کنم گفتن چرا نمخوابی؟؟؟ گفت بعد مرگم انقدر وقت دارم که بخوابم....
تو هم به درست و کارت و معنویاتت که خیلیها آرزوشونه برس
لذتهاتم جا بده یه زمانیو برای خودت باش
مردها خوبیشون اینه که محدودیت ندارن مثلا تو میتونی باشگاه بری 12 تا 2 شب..باشگاهههای هست برای مردها که تو این زمانها باز باشه
ببین این چیزایی که من و بقیه میگیم در حد پیشنهاده تو ببین کدومشو دوس داری و انجامشون بده
دارم میگه این دو ماههو تلاش کن بعد با یکی از همین دو تا دوستت یا هر دوشون یه برنامه تعطیلات برای تابستون بزار و از الان با خانوادت مطرح کن که میخوای این کارو کنی داشتن یه برنامه آرووم برای آینده میتونه خیلی بت انرژی بده .
این همه چیزی بود که به ذهن من رسید
البته من هیچ وقت از پر بودن وقتم ناراحت نمیشم الانم که یه مدت به همه چی گیر میدم به خاطر اینه که سرم خلوته وگرنه سرم شلوغ باشه از زندگی بیشتر لذت میبرم
فقط سعی کن لذتهای کوچیک ببری
مثلا برای خودت موسیقی لایت بزار.. من با قران آرووم میشم.
برو استخر(همون ورزشی که گفتم خیلی موثره تازه من محدودیت تایم هم داشتم)
موقع کار و درس سعی کن هفته ای یه بار گل تازه بزار رو میز مثل مریم و سنبل و زنبق که هم عطر دارن هم رنگشون قشنگه
صبح ها پاشو برو نون تازه بخر و صبحانه رو برای بقیه آماده کن ( شاد کردن دیگران به آدم کلی انرژی میده )
از بچه ای که فال میفروشه فال بخر باش دوست شو بزار بشناستت و بت سلام کنه(اگه هر دفعه میبینیش)
تمرینات ریلکس و انجام بده...موقع خواب و بیداری کمتر از 10 دقیقه طول میکشه http://www.hamdardi.net/thread-20597.html
برای خودت چای یا قهوه تلخ درست کن
اینا همه کاراهایی که برای من تو اوج مشغله جواب داده تو هم سعی کن زیبایی های زندگیو ببینی :72:
در ضمن این که به نظرم تو آدم متوقعی هستی مثل خودم!!! سعی کن توقعت از دیگران و بیاری پایین زندگی برات خیلی آسون تر میشه مثلا تو این سایت چه توقعی داری که بت توجه شه؟؟؟ حالا یکی مثل من پیدا شه درکت کنه و چیزایی که تجربه کردو بگه یا یکی دیگه به خاطر رضای خدا راهنماییت کنه باید خدا رو هزار بار شکر کنی
راجع به آینده هم ترس نداره به قول یه دوستی تو همه تلاشتو کن اما برای چیزی که دست تو نیست نترس و بش فکر نکن چون فکر کردن تو و افسوس خوردنت هیچ تاثیری نداره ( نه راجع به گذشته که گذشته نه راجع به آینده که نمیدونی چی میشه) پس انرژی ذهنیتو جای دیگه ای مصرف کن
-
RE: ترس از آینده
سلام..
ممنون بابت توجه ات...و این همدردیت...خیلی گرفته بودم....داشتم میگفتم اصلا ولش کن دیگه نمیام اینجا...من راهنمایی نمیخواستم کمی دلگرمی و همدردی میخواستم....فقط میخوام یکی حرفامو بشنوه...راهنمایی درست بکنه برام مهم نیست..فقط میخواستم یکی یه پستی داده باشه ..همش آخرین پست برای خودم نباشه.... که پست شما رو دیدم...خیلی خیلی ممنون..خیلی عالی بودن..دارم چند باری میخونم .خیلی انرژی گرفتم......بعدا میام جواب میدم..:72: