یعنی 13 سال اختلاف سنی مانع خوشبختیه؟؟

mah_v عزیز

به تالار همدردی خوش آمدی

فاصله سنی تا این حد ، هم می تواند مسئله ساز باشد ف هم خیر . در صورتی که سنخیتهای شخصیتی و روحیه بین شما ضعیف باشد ، قطعاً فاصله سنی این عدم سنخیتها را پر رنگ خواهد کرد ، و به عبارتی مسئله ای به مسائل اضافه می کند . اما اگر سنخیتهای شما بالا و پر رنگ باشد فاصله سنی بخصوص اگر پسر بزرگتر باشد یا مسئله ایجاد نمی کند یا مسئله حادی ایجاد نمی کند .

پس نیاز است که شما به مشاور خانواده و ازدواج مراجعه کنید تا شخصیت هردوی شما و معیارهایتان مورد بررسی قرار گیرد و میزان سنخیتها مشخص شود و سپس مطابق نتیجه مشاوره تصمیم بگیرید .


خلاصه :

شما نیاز دارید هر دو به اتفاق برای تشخیص میزان سنخیت حضوراً نزد مشاور برید و سپس تصمیم قطعی بگیرید .


موفق باشید

.

راستي mah_v جون، چند نكته ديگه هم يادم اومد كه بهت بگم:
دوست من هم با شوهرش 10 سال اختلاف سني داره و من چند تا نكته هم از زندگي اين دوستم برات مي گم:
اول از همه اينكه آقايوني كه از سن 30 سالگي رد ميشن بدليل داشتن تجربه زندگي مجردي و يا در كل گذر از سالهاي اوج جوانيشان، ممكنه در ابراز احساسات ضعيف باشند يعني شايد اولش از آشنايي با يه شخص جديد مخصوصا دختراني كه پرشور هستند خيلي هم به وجد ميان و كلي هم ابراز احساسات مي كنند اما ممكنه اين احساسات زودگذر باشه و بعدها در زندگي به مشكل بخورند. ( باز هم تكرار مي كنم كه استثنا هم وجود داره و من به صورت عمومي اين مسئله رو عرض ميكنم.)
اصلا اگه دقت كني و حتي يك نظرسنجي از پسران بالاي 30 سال بگيري متوجه ميشي كه اكثرشون دوست دارند كه اختلاف سني بيشتري با خانمشون داشته باشند، چون از خانمشون انتظار انرژي و شادابي بيشتر يدارند تا جبران اين احساسات خودشون رو بكنند.
نكته دوم: در عين حال كه مايلند همسرشون خانه دار باشه اما انتظار دارند كه خانومشون آنان را در همه جا همراهي كنند و باصطلاح گاهي اوقات به ديده همسر فرمايشي به همسرانشون مي نگرند. ( نمي دونم منظورم واضح بود يا نه، توضيحش يكم سخته چون در اين مورد يكم دوگانه رفتار مي كنند، يه جورايي از خانمشون مي خوان كه خانه دار باشه اما يك حضور تشخص آميزي در جامعه هم داشته باشند.)
و يك سوال هم كه هميشه مطرحه مسائل جنسي و اينكه (در مورد اين مسئله حتما مشاور بهت كمك خواهد كرد) اين سوال آخر رو خيلي جدي بگير، پدر دوستم با ازدواجشون بخاطر همين مسئله مخالفت داشت اما متاسفانه دوستم بي توجه بود.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط صنم_64

راستي mah_v جون، چند نكته ديگه هم يادم اومد كه بهت بگم:
دوست من هم با شوهرش 10 سال اختلاف سني داره و من چند تا نكته هم از زندگي اين دوستم برات مي گم:
اول از همه اينكه آقايوني كه از سن 30 سالگي رد ميشن بدليل داشتن تجربه زندگي مجردي و يا در كل گذر از سالهاي اوج جوانيشان، ممكنه در ابراز احساسات ضعيف باشند يعني شايد اولش از آشنايي با يه شخص جديد مخصوصا دختراني كه پرشور هستند خيلي هم به وجد ميان و كلي هم ابراز احساسات مي كنند اما ممكنه اين احساسات زودگذر باشه و بعدها در زندگي به مشكل بخورند. ( باز هم تكرار مي كنم كه استثنا هم وجود داره و من به صورت عمومي اين مسئله رو عرض ميكنم.)
اصلا اگه دقت كني و حتي يك نظرسنجي از پسران بالاي 30 سال بگيري متوجه ميشي كه اكثرشون دوست دارند كه اختلاف سني بيشتري با خانمشون داشته باشند، چون از خانمشون انتظار انرژي و شادابي بيشتر يدارند تا جبران اين احساسات خودشون رو بكنند.
نكته دوم: در عين حال كه مايلند همسرشون خانه دار باشه اما انتظار دارند كه خانومشون آنان را در همه جا همراهي كنند و باصطلاح گاهي اوقات به ديده همسر فرمايشي به همسرانشون مي نگرند. ( نمي دونم منظورم واضح بود يا نه، توضيحش يكم سخته چون در اين مورد يكم دوگانه رفتار مي كنند، يه جورايي از خانمشون مي خوان كه خانه دار باشه اما يك حضور تشخص آميزي در جامعه هم داشته باشند.)
و يك سوال هم كه هميشه مطرحه مسائل جنسي و اينكه (در مورد اين مسئله حتما مشاور بهت كمك خواهد كرد) اين سوال آخر رو خيلي جدي بگير، پدر دوستم با ازدواجشون بخاطر همين مسئله مخالفت داشت اما متاسفانه دوستم بي توجه بود.

---

ممنونم دوست عزیزم
آره مورد آخر ذهنم رو خیلی مشغول کرده فردا 1 وقت مشاور گرفتم چون نمی شناسنم تصمیم گرفتم فردا تنها پیش مشاور برم و بعد به اتفاق هم بریم انشالله که هر چی خیر هست پیش بیاد بازم از تجاربی که در اختیارم دادین ممنونم

سلام به همه ی دوستان
امروز رفتم پیش مشاور و نظرش این بود که به بقیه ی معیارها توجه کنم و پیشنهاد داد گفت بله برون کنید نه به اینصورت که جشن مفصل بگیرید و رفت و آمد زیاد کنید و با فاصله ی زیاد عقد کنید
از قضا ایشون می گفتن با تفاوت سنی کم مخالفند چونکه آقایون خیلی هاشون هستند که خانوم هاشون پاسخ گوی نیازهاشون نیستند و به ازدواج مجدد روی می آرن
بازم اگه کسی نظری یا تجربه ای یا .... داره ممنون میشم

دوست عزیز ، الان مشکل خاصی نخواهید داشت
ولی مردی که بالای 40 سال می ره خیلی از انرژیش کاهش پیدا می کنه و شما باید نسبت به اون باشید
فکر کنید ، نه اینکه خدیی نکرده شاد نیستید و ... ! ولی بدون فکر و اصول جلو نرید
به نظرم چند وقت با هم باشید ببنید اخلاقش به چه صورت هست ، رانندگی معاشرت با بقیه و موارد اجتماعی دیگه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط داود.ت

دوست عزیز ، الان مشکل خاصی نخواهید داشت
ولی مردی که بالای 40 سال می ره خیلی از انرژیش کاهش پیدا می کنه و شما باید نسبت به اون باشید
فکر کنید ، نه اینکه خدیی نکرده شاد نیستید و ... ! ولی بدون فکر و اصول جلو نرید
به نظرم چند وقت با هم باشید ببنید اخلاقش به چه صورت هست ، رانندگی معاشرت با بقیه و موارد اجتماعی دیگه

---

ممنونم بله حق با شماست باید بیشتر همدیگر رو بشناسیم
راستی منظورتون از رانندگی معاشرت ... چیه ؟ رانندگی ؟

دوستان من با ایشون مرتب صحبت کرذم و رفتیم بیرون و..... از نظرم پسره خوبی هست و دیروز سره مهریه هم با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم
حالا قراره 5 شنبه پدرمم خصوصی باهاش صحبت کنه و به نظره خودمم بعد از عید رسمی بیان خاستگاری و خرداد بله برون کنیم
خوبه؟کسی نظری نداره؟

مبارکه دوست عزیز .... امیدوارم خوشبخت و شاد و سرزنده باشید ....

دوست عزیزم
من و همسرم ده سال اختلاف سنی داریم و از دیدگاه خودم تجربیاتم رو در اختیارت می ذارم

1) نکته ای که بعضی ها قبلا اشاره کردن: اینکه ظاهرتون این تفاوت رو نشون نده و تو ذوق نزنه
2) سابقه ی بیماریهای ژنتیکی وابسته به سن رو تو خانوادشون چک کن، مرگ و زندگی دست خداست ولی خب آدمیزاد دیگه، من مواردی رو می شناسم که در خونواده سابقه ی بیماری های مختلف داشتن (به عنوان مثال فشار خون خیلی بالا و ...) که در چنین مواردی اختلاف سنی آزار دهنده می شه چون خانوم با وجود اینکه سن زیادی نداره ولی آقا سنشون از 50 گذشته و خانوم دائم مجبوره مریض داری کنه، رژیم غذایی های عجیب و غریب اعمال کنه نمی تونه راحت مسافرت بره ، افسرده می شه و ...
3) به گفته ی مشاورم در قدیم اختلاف سنی حدود ده سال چندان مشکل به حساب نمیومد ولی الان با وجود پیشرفت سریع تکنولوژی و آداب زندگی داره پر رنگ تر می شه در نتیجه این خیلی مهمه که شخص شما چه نوع شخصیتی دارین اگر آدم هیجانی هستین دائما دنبال تجربه ی چیزهای جدید و پیشرفت شاخص در زندگی هستین باید در زندگی با یه فرد 13 سال بزرگتر کمی از بعضی از این موارد کوتاه بیاین البته نقش خانواده رو هم در این زمینه در نظر بگیرین چرا که ممکنه در خانواده مدرن و سطح بالایی بزرگ شده باشه و از سنش به روز تر باشه یا در خانواده سطح پایین تر با اثر عکس
4) دقت کنین که به انداه ی کافی آدم پر انرژی برای زندگی با شما هستن یا نه

5) از نظر من تحقیق در مورد اینکه چرا این آقا تا قبل از این سن ازدواج نکرده هم ضروریه! ممکنه دلیلش وضع نا مناسب اقتصادی تا قبل از این بوده باشه یا اینکه طرف مشکل پسند بوده یا ...، احتمال دیگه اینه که این آدم کمی سرد مزاج باشه و نیازی به زندگی زناشویی حس نمی کرده ، یا مثلا اینکه قبلا روابط دیگه ای در زندگیش داشته خلاصه تحقیق کنید که آدم سر به زیر و خوبی باشه در زندگیش

6) ...

حالا از نکات خوبش بگم (من خودم از تصمیمم راضیم البته هنوز همسرم 40 سالش نشده) من این نکات رو در مورد همسر خودم می گم و بسط نمی دم اما فکر می کنم در مورد بقیه هم می تونه صادق باشه

1) ایشون رفتار پخته ای دارن در نتیجه ما خیلی به ندرت دعوا می کنیم و خیلی هم زود حل و فصل می شه چون مهارت رفتاریشون مناسب سنشون بالاست
2) وضع اقتصادی مناسب داریم که خیلی آرامش بخشه (وضع اقتصادی گاهی باعث مشکلات زیادی در زوج های کم سن و سال میشه)
3) با توجه به استقلال اقتصادی و سن بالاتر دخالت های خانواده ها به حداقل ممکن رسیده
4) با توجه به اختلاف سنی قدر شما رو بیشتر می دونه
5) با بالا رفتن سن، شما هم چنان برای همسرتون جذابیت دارین
6) ...

خلاصه اینکه ازدواج فاکتورهای متنوعی داره بسته به شخصیت و ذائقه ی شما (مثلا من خودم دوست داشتم همسرم رفتار پخته داشته باشه و اصلا خواستگار با اختلاف سنی کمتر از دو سال راه نمی دادم و الانم راضیم ولی برای همه نمی شه یه نسخه پیچید)
در کل پیشنهاد من اینه حالا که به تفاهم اولیه رسیدین در عقد عجله نکنین و نامزدیتونم خیلی مفصل علنی نکنین تا از روحیات ایشون مطمئن شین، همین طور پیشنهاد می کنم از خدا طلب خیر کنین (یا همون استخاره) نه به معنی رایج فعلی منظورم اون نماز و دعاهایی که به منظور طلب خیر از خداوند در ادیان اومده .

به خدا توکل کنین ولیدقت و تحقیق قبل از ازدواج هم یادتون نره!

این تجربات من صمیمانه در اختیار شما

با یک بغل آرزوهای خوب برای شما و خواستگار محترم :72:

خیلی خیلی از دوستان ممنونم
من بعده 1 ماه متوجه شدم این وصلت به صلاحم نیست و بهم زدم
ولی الان خیلی ناراحتم و وابسته شدم :302: