RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
مریم عزیز از جواب محبت آمیزت خیلی ممنونم
من وقتی رفتم وسایلمو جمع کردم دقیقا بعد از 5 ماه همسرم رو دوباره دیدم و با اینکه دل خیلی پری ازش داشتم و 2 ماه تموم بود که کوچکترین خبری از من نگرفته بود(شمارمو داره) اما من با مهربونی دستاشو گرفتم و بهش گفتم که من هرگز به کارایی که در حقم کرده فکر نمی کنم و فقط زندگیمون واسم مهمه و متهمش نکردم و بهش گفتم که تو اون لحظه هیچ خاطره ی بدی ازش تو ذهنم نیست و این اولین قدم مثبتی بود که بعد از هفت ماه برداشتم و تصمیم دارم که ادامش بدم. در حالیکه اون روز دائم زیر لب به من فحش میداد اما من نهایتا بهش خندیدم و اونم از کار خودش و فحش دادن هاش خنده اش گرفت.
چون خونه ی پدریم شهرستانه و من در حال حاضر اونجا هستم این قضیه ارتباط مارو یه ذره سخت کرده. راستش دیروز که دنبال لباسام میگشتم دیدم که کرواتاش که خیلی هم دوسشون داشت تو وسایل من جامونده میخواستم تک تکشون رو تزیین کنم و واسش تو یه جعبه بفرستم اما با خودم گفتم باز الان به حساب این میخواد بذاره که میخوام گولش بزنم.خلاصه هرکاری که میخوام بکنم با خودم میگم فایده نداره.
ضمنا همسرم عدم تمکین نداده. و اخلاقی که داره اینه که وقتی من کنارش نباشم انگار که اصلا زنش نیستم و از همه چیز محرومم.یه مواقعی که تنها به دیدن پدر مادرم می رفتم شهرستان اینطور بود چه برسه به الان که با هم قهریم!
به نظر شما واسه ولنتاین که یکی دو روز دیگست اگه یه ایمیل احساسی براش بزنم چطوره؟
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
سلام دوست گلم
خدارو هم شکر کن که حکم تکمکین نداده چون اون موقع دیگه باید برمیگشتی تو اون خونه و حرفی هم نمیتونستی بزنی
اینو یه وکیل به من گفت.گفت مردی که حکم تمکین نمیده یعنی نمیخواد زنشو اذیت کنه.
در مورد روز والنتاین..اره فکر خوبیه.فقط چند تا نکته رو دقت کن
1.اهل ایمیل خوندن هست؟چون اگر نباشه باز یه سوئتفاهم دیگه پیش میاد.
2.الان هم سرویس جی میل و یاهو قطع هستش.این رو هم در نظر بگیر
اینا رو بررسی کن
اگر همه چی اکی بود که اقدام کن.
کمکی هم خواستی به من بگو
خدا همراهت باشه
اگر هم متن اون نامه رو خواستی بگو من برات تایپ کنم
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
دوست عزیز سلام
من همونطور که قرار بود یک ایمیل به همسرم زدم و کلی احساس درش به کار بردم یه قصه از جاهای خوب زندگیمون باپاورپوینت ساختم و توش کلی عکس لاویز گذاشتم دو سه ساعت بیشتر طول نکشید که دیدم همسرم یک ایمیل بلندو بالا نوشته و هر جمله اش دستامو سردتر و سردتر کرد. همه ی جملات مایوس کننده و یخ زده بود و هیچ اثری از امید درش نبود. و چندین بار اشاره کرده بود که دیگه نمیشه به عقب برگشت.
ممنون میشم بازهم راهنماییم کنید و بگید باید چیکار کنم.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
شما مایوس نشو و ادامه بده
بگو دلم می خواهد آخرین روزهای با هم بودنمان زیبا باشد و با خاطره ای خوش . من خودم را بهت تحمیل نمی کنم . سهم خودم از اشتباهات را می پذیرم و در پی یافتن بیشتر اشتباهاتم و اصلاح آنها هستم ، نه برای آنکه تو مرا بپذیری ، برای آنکه زیبنده من این است و موفقیت در زندگی را موجب ی شود . خودم را بهت تحمیل نمی کنم و بهترینها را برایت از خدا می خواهم . اما اجزاه بده و دلم می خواهد که این آخرین روزها را زیبا کنم و این آخرین خواسته ن از تو هست که توی ذوقم نزنی اگر همراهی نمی کنی . بزار حرفهایم را حرف دلم را بزنم و برم .
کوتاه نیا ، اما به این امید که او رام شود هم این کارها را نکن ، بلکه او را رها کن ، از او بگذر و اینگونه عاشقانه عمل کن . این یعنی عشق ورزیدن بخاطر خود عشق به خاطر او ، نه به خاطر خودت و منفعتی مد نظر . هیچ انتظار تأثیر نداشته باش و به نیت تأثیر گذاشتن هم این کار را نکن،خالص خالص فقط به خاطر خوداو و به خاطر ارزش عشق نه چیز دیگر . بنا را بر اینکه عاقبت این زندگی کات شدن است بگذار و عشق بورز . میدونم سخته اما بعداً که اثر و نتیجه اش را در درون خود دیدی خواهی فهمید این سختی ارزشش را داشته .
.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
دوست عزیز سلام
من از راهنمایی شما(فرشته ی مهربون) استفاده کردم و دوباره ایمیلی به ایشون با همون محتوایی که شما اشاره کرده بودین زدم. خداروشکر من به این مرحله رسیدم که عشق بورزم و با احترام صحبت کنم بدون اینکه توقع داشته باشم که زندگیم دوباره درست بشه و اینو دقیقا روزی که رفتم وسایلمو جمع کنم، فهمیدم.به اینصورت که هر چقدر همسرم و مادرش به من بی احترامی کردن کوچکترین جوابی ندادم و حتی تونستم با محبت سر حرفو با همسرم باز کنم. اما چند تا نکته تو ایمیلی که همسرم به من زده وجود داره که براتون می نویسم.
- چرا روزی که من رفتم وسایلمو جمع کنم همسرم چندین بار گفت که همه چیز درست میشه اما حالا که توجهی از سمت من دیده(فرستادن ایمیل) دم از دیر شدن و ناامیدی میزنه.(چرا ا وقتی صدای اعتراض من بلنده و ازش فرار میکنم اون به سمتم می دوه و وقتی من به سمتش میرم ازم فرار میکنه)
- همسرم باز هم تو ایمیلش حرف پدر و مادر من رو زده بود و اینکه روزی که بعد از دو ماه و از ترس اینکه مبادا من مهریمو به اجرا بذارم اومد دنبالم و پدر و مادر من رو التماس کرد و من قبول نکردم و نوشته بود که اگر سنگ هم میبود تو اون لحظه میترکید. چرا از هر فرصتی برای متهم کردن ادمای دیگه استفاده میکنه.در حالیکه این خانواده ی اون بودن که گفتن اقدام قانونی کنید و مارو نجات بدید.
- همسرم به این نکته تاکید کرد که "من خودم هستم و خودم تصمیم میگیرم" و دلیل مردد بودن من رو راجع به اینکه خودش نیست و دیگران براش تصمیم میگیرن اینطور بیان کرد که: چون تو تا به حال من رو اینقدر مصمم و استوار ندیدی فکر میکنی خودم نیستم. در حالیکه روزی که رفتم وسایلمو جمع کنم استیصال و مردد بودن تو چهره اش موج می زد و حسابی ترسیده بود و حتی خودش تو ایمیلش نوشته یود که دو شب بعد از اون روز بیمارستان بوده.(ایا ادمی که در تصمیم گیری مصممه باید راهی بیمارستان بشه؟)
- همسرم تو ایمیلش بیان کرده بود که روزی که من رفتم وسایلمو جمع کنم ایشون منتظر اشاره ای از سمت من بوده که تمام اون افرادی که تو خونه بوده اند رو بیرون کنه . چرا ایشون این انتظارو از من داشته؟ در حالیکه خونه رو اماده ی تخلیه کرده و تو این هفت ماه اجازه نداد که من وارد خونه ام بشم حتی کلید خونه رو از من گرفت.
ضمنا الان همسرم اس ام اس داد که تهرانم یا شهرستان و من هم جواب دادم که شهرستانم ولی اگر اون بخواد میرم تهران و اس ام اس داد که میخواد منو ببینه.
منتظر نظرات و راهنمایی دوستان خوبم هستم.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
سلام عزیزم من داستان زندگیتو خوندم برات آرزوی موفقیت میکنم. به نظر من اگه میتونی یه مدتی بیا تهران خونه دوستی آشنایی فامیلی تا بتونی راحت شوهرتو ببینی ، با هم بیرون برین و به یاد دوران نامزدی و عقدتون بیفتین چون دوری خودش سردی میاره. انشااله هرچی که خیر هست همون بشه واست عزیزم.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
سلام
محکم باش و با اراده و قوی
بدون هر قدمی که برمیداری برای حفظ زندگیته.بها این سختی ها زندگی تو و جلوگیری از فروپاشی اونه
اره..برو و ببینش.منتها ببخشید اینجوری میگم...هرجا میری رابطه زناشویی نداشته باش.این خودش عاملیه که همسرت رو برای رسیدن به تو تشنه تر میکنه.الان اگر انجام بشه شاید ازت دوبره فاصله بگیره
ولی رابطه عاطفی تا میتونی داشه باش.هر چی بلدی استفاده کن
یادت باشه عزیزم ایرادگیری...شکایت...شکوه....چر ا اینجوری کردی...چرا اونجوری کردی....
همه رو بذار کنار.هرچی میخوای بگی در نهایت محبت .اگر دیدی میخواد بگه بابات اینجوری کرد و ....بگو الان مهم من و توییم.
تو میشینی و مدام با خودت میگی چرا اینجوری کرد..چرا اینو گفت...چرا مصمم نیست...
من هم اگر میخواستم مدام ذهن خودم را با این چراها مشغول کنم الان صد در صد کارم به طلاق و جدایی رسیده بود.این چراها آدم رو بیشتر خشمگین میکنه و حتی ممکنه از تصمیمی که گرفتی پشیمونت کنه.
الان بشین خوب فکراتو بکن و ببین در مواجهه باهاش چی میخوای بگی.حتی بنویس تا حرفهای مناسب و سنجیده ای بزنی(البته نوشته ات رو جلوش در نیاریا)
مطمئن باش اونم دوست داره و به زندگیش علاقه داره ولی برخی اوقات فشارای روانی و روحی زیاد کاری میکنه که آدم نتونه درست تصمیم بگیره.
من و همسرم انقدر تحت این فشار ها بودیم که من وقتی برگشته بودم خونه مون بلد نبودم با فندک گازم کار کنم !!!
یا همسرم یادش رفته بود قبله کدوم وریه !
اینها طبیعیه.ذهن همسرت الان مثل ذهن خودت بهم ریخته است.
بهش بگو تمام سعی خودم رو میکنم بهترین زن دنیا برات باشم. و برای خوشحال کردنت هر کار حاضرم بکنم/
مطمئن باش با این حرفا اونم نرم میشه
انشاالله
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
دوستان عزیزم سلام
همونطور که گفتم من به همسرم ایمیلی زدم و اون در جواب ایمیل پر احساس من کلی حرفهای سرد زد و من در جواب اون حرفای سرد و بی احساس دوباره با توجه به صحبت های افتاب مهربون یک ایمیل پراحساس دیگه بهش زدم اما در حالیکه مطمئن هستم اون ایمیل دوم منو هنوز نخونده بود روز بعد برام اس ام اس داد. ایشون کلا ادم بی فکری هستن و سریع به اونچه احساسش بهش میگه تن میده و به همون سرعت هم پشیمون میشه و اما محتوای اس ام اس هایی که بین منو ایشون ردو بدل شد این بود که: ایشون میخواست منو ببینه و من گفتم شهرستانم ولی اگر اون بخواد میرم تهران اما ایشون جواب دادن که نه راضی به زحمتت نیستم هر موقع اومدی بهم خبر بده تا همو ببینیم فقط مراقب باش خیلی دیر نشه!
جالبه چرا ایشون به خودش اجازه میده در این شرایط منو تهدید کنه که مراقب باشم خیلی دیر نشه و خودش جرات نمیکنه که ازم بخواد مثلا فلان روز برم تهران.از این گذشته تا به حال چندین بار بهم گفته که همو ببینیم و هر بار رفته و دیگه ازش خبری نشده.نمونش همین هفته ی گذشته که رفتم وسایلمو جمع کنم بهم گفت که شب میاد دنبالم اما دیگه خبری ازش نشد و حالا که من به شهرستان برگشتم بعد از یک هفته تازه ایشون سراغ منو میگیره.من می ترسم این همه راه برم تهران و به ایشون خبر بدم تهرانم و بگه که مثلا من شمالم یا هر چیز دیگه ای که معمولا میگه.به نظر شما من کی برم و آیا قبل از رفتنم باهاش هماهنگ کنم.
و اما سایر نگرانی های من:
مسلما ایشون از اونجا که همیشه دست پیش رو میگیره تا خدای نکرده عقب نمونه یک سری سوالات و توقعات از من داره که من میتونم حدس بزنم، لطفا با بهترین جواب ها منو راهنمایی کنید که در جواب این دوتا مسئله چی باید بگم؟
- پشیمونی؟ می خوای برگردی
- شکایتتو پس بگیر
لطفا این رو هم در نظر بگیرید که من برای گرفتن وکیل تا به حال 10 میلیون خرج کردم هر چند که در مقابل پاشیده شدن یک زندگی این مبلغ اهمیتی نداره اما چون من خودم سرکار نمیرم و این پول رو قرض کردم واسم مهمه و حاضر نیستم که به راحتی و از روی احساس از شکایتم صرف نطر کنم.خودم و وکیلم نظرمون اینه که در مقابل پس گرفتن شکایت باید حق طلاق به من داده بشه. نظر شما چیه؟
به نظر شما من چه صحبت هایی باید داشته باشم؟
ممنون میشم به تمام سوالاتم پاسخ بدید
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
سلام دوستای گلم
همین الان ایمیل همسرم به دستم رسید که کاملا منو شکه کرد. یک ایمیل پر از حرفای احساسی و قشنگ درست 24 ساعت بعد از اون ایمیل پر از یاس و نا امیدی. و البته تو ایمیلش به این نکته اشاره کرده بود که دوست داره هر چه زودتر قضیه ی دادگاه و این حرفا کنسل بشه.آخه در طول 24 ساعت چه اتفاقاتی افتاد که تا به این حد تغییر کرد. آیا هر دومون داریم همدیگرو گول می زنیم؟ من برای داشتن یک زندگیه خوب و اون برای کنسل کردن شکایت؟
عزیزای من لطفا منو راهنمایی کنید که الان باید چه رفتاری در مقابل این همه تناقضات داشته باشم.آیا اصلا صلاح هست که من که یک خانوم هستم تنها برم تهران اصلا اون چرا نیاد شهرستان؟ آیا رفتن من به تهران اونو بیش از حد متوقع نمیکنه؟ ایا در طول این چند روز زیادی کوتاه نیومدم!!!
لطفا منو راهنمایی کنید.
RE: طولانی شدن قهر و به اجرا گذاشتن مهریه
آفتاب مهتاب عزیز ، سلام
مریم 123 خیلی خوب دارند به شما راهنمایی می دهند و شما هم خیلی خوب و درست راهنمایی ها رو بکار می گیری :72:
امیدت رو از دست نده تا انشاالله نتیجه بگیری
خانومی
زندگی کردن خیلی آسون هست ، اما درست زندگی کردن خیلی سخت!
یکبار به دنیا می آییم ، یک بار زندگی می کنیم ، و یک بار می میریم ، پس فرصت کمی برای آموختن شیوه درست زندگی داریم !!
و راه و روش زندگی کردن رو هم نمی دانیم ، همه ما انسانها به صرف اینکه بزرگ و بالغ شده ایم ، فکر می کنیم که علامه دهر هستیم و بلدیم چگونه از پس زندگیمون بر بیاییم !!!
اما حالا چرا بعضی ها زندگی های خوب و پر از عشق دارند و بعضی ها زندگی هایی پر از رنج و غصه؟!
چون عده ای هستند ، مثل شما که از طریق خرد جمعی و بکار بردن مشورت ها در صدد ساختن زندگی خویش بر می آیند ، و این تلاش درست برای ساختن زندگی هست که تضمین یک زندگی ایده ال را می کند
بنابراین در طول عمرمون ، هدف باید باشه درست زندگی کردن !!!
یه نگاهی به امضا فرشته مهربان بکن
مهم بودن خوب است
(بودن: وجود داشتن ، دارا بودن ، موجود بودن )
(خوبی: حال خوب، لباس خوب ، خونه خوب ، غذای خوب ، سلامتی خوب )
پس یعنی دارا بودن همه خوبی ها مهم هست
اما خوب بودن مهم تر است
( این قسمتش میگه ، با اینکه داشتن یک زندگی خوب و ایده ال مهم و حق مسلم ما هست ، اما مهم تر از اون این هست که من به عنوان یک انسان "خوب" باشم ، خوب باشم یعنی خوب و درست رفتار کنم ، یعنی سهم من در این "خوب بودن" درست بودن رفتار و آرمانم باشه )
و حالا شما خانومی ، این محاسبه کردن ها رو رها کن
محاسبه کردن یعنی
پیدا کردن دلیل ، مقایسه دلایل و ...
که
شما به منظور تلاش دوباره برای زندگیت
به منظور دادن آخرین فرصت
به منظور رفتن هزار راه رفته
به منظور عشق و علاقه
به منظور نداشتن عذاب وجدان
به منظور
.
.
.
وهمسرت به منظور
نرفتن به دادگاه
ندادن مهریه
در رفتن از زیر مسئولیت
گول زدن شما
مقابله به مثل کردن با شما
.
.
.
را رها کنی ، مهم نیست دلیل همسرت چیست ، مهم این هست که الان هدفت را بگذاری که شما درست زندگی کنی ، شما رفتار درست داشته باشی ، شما واکنش درست بروز بدهی
اگر صبر داشته باشی و قدم به قدم و آرام آرام برداشتن گام هایت را به شیوه درست تغییر بدهی ، نوبت به خطاهای همسرت ، کاستی ها و سهم ایشون از مشکلات و اصلاح همسرت هم خواهد رسید