RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
نازنین :72:1!!! خودتو بزار جای من حاضری اکانتت به خاطر هیچ و پوچ ول کنی یکی دیگه رو آغاز کنی؟
پس همیشه خودتو بزار جای طرف گاهی نمیشه
من مثل تو نیستم همیشه شخصیتم حقیقیه و fa mo معرف شخصیتم .البته انگار همچین چیزیو درک نکردی تا به حال
بهار شادی عزیز...:72:
توضیح دادم!!! اینجا سایتیه که با طرف تعامل روحی میشه و طرف وابسته با این که من خیلی راحت از همه چی میگذرم و الان خواهرم واقعا تعجب کرده میبینه بازم تو این سایتم!!! و باید پاسخ گوی تاثیرات روحی باشن
در ضمن من همون اکانتو میخوام اینو ساختم که صدای اعتراضمو برسونم
بازم میگم اگه اون آدم ها به جای رفتار درست و پاسخگویی وایستادن و نگاه میکنن نمیشه دیگه به اینجا اعتماد کرد
فرناز جان :46:من خونسرم خیالت راحت!!! اگه بدون دلیل نبود من انقدر شلوغش نمیکردم ....
بهار 66 عزیزم:72: امیدوارم پستت و حامد مدیر و بقیه بخونن و البته به عنوان مخاطب مخصوصا اونجا که گفتی ما اینجا نمیایم پست بزنیم تا تشکر و رتبه بگیریم..ما در مقابل هر پست که میزنیم مسئولیم چون دقیقا با زندگی یه ادم که شرایط سختی داره سر و کار داریم... (خیلی جالبه من برای یه پستی گزارش دادم و به نظرم بی احترامی به من بود از سوی حامد بعد مدیر به جای رسیدگی رفته برای همون پست سه رتبه داده به حامد)!!!
جرجیس عزیز من باید حقو بگیرم!!!:163: که لااقل تلاشمو کرده باشم نه که بشینم بزارم بم توهین شه
من میخوام یکی پاسخ گو باشه از همه دوستای عزیزمم ممنون بایت توجهشون اما همون طور که گفتم اگه یه روانشناس نتونه رفتار درست داشته باشه نمیشه بش اعتماد کرد چه برسه به یه سایت حالا مدیر بیاد پاسخگو باشه من اشتباهاتمو میپذیرم و میتونم دیگه خوب برخورد کنم (خوبی که مشا میگین) یا لااقل تظاهر کنم... اما اینکه بدون دلیل و توضیح بن شم و نمیپذیرم
در ضمن همه دوست من نیستن حامد خان عزیز و آقای شما با تشکرهایی که میزنه تو بعضی پستها رویکردش معلومه
تازه ممنون میشم کامل بخونید که چه اتفاقی افتاده
RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
میشه به ما بگین چی شده ؟
این دلخوری برای چی بوجود اومده؟
RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
توضیحش فایده نداره ویرایش میشه
همونی که تو پست اول نوشتم خلاصشه
فقط میتونم بگم به خاطر چند تا گزارش (که تو یکیش توهین بود و قبول دارم و توضیح دادم )
رتبه ای که به مدیر و حامد دادم و الان حذف شده !!!
(اول مدیر گفت خودت بیا حذف کن اما من دیدم قبل از اومدن دوباره من حذف شده]
و 2 تا پست تو تاپیک از علل طلاق که ویرایش شد
من در کمتر از یک ربع اخطار گرفتم بعدم جلوگیری شد از ارسالم بعدم بن شدم!!! پشت سر هم
RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
عزیزم پست 4 این تاپیک رو بخون: http://www.hamdardi.net/thread-20804-post-191830.html#pid191830
من فکر می کنم هنوز هم ناراحتی. اجازه بده یک مدت بگذره ناراحتیت که تموم شد باز بیا . اونوقت خودت مطمئنن راه بهتری پیدا می کنی. در ناراحتی تصمیم نگیر و مهمتر اجرا نکن.
RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
من نمیفهمم چرا همتون به من میگید
به کسی که اینجا ضعیفه و قدرت نداره
من مجبورم بگذرم مجبور چشم بپوشم
داره از قدرت اینجا سو استفاده میشه
کسی که قدرت داره باید ببخشه مگه نه؟؟؟
مثل اینه که مثلا حامد بزنه تو گوش یه بچه دو ساله بعد همه ، به بچه بگن:بچه جان حامدو ببخشش بگذر همینه دیگه ...قانونه
من فکر میکنم رفتار درست اینه که به حامد گفته شه چرا زدی
نه که به عنوان تشویقش ما هم بزنیم تو گوش بچه دو ساله که حق گریه هم نداری زندگی سخته لبخند بزن
ممنون از همدردی و راهنماییتون ه
RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
سلام عزیزم
می توانم درک کنم که از چه جایگاهی ناراحتی و اقدام به واکنش کرده ای اما درک من دلیل بر تائید واکنش نیست . ( دقت کن گفتم واکنش اما احساسات ترا و متعاقبا واکنش و ..............را درک می کنم )
نه اصل موضوع اختلاف با ح65 و نه م.ه را می دانم و راستش را بخواهی نمی خواهم هم بدانم . و قشنگ این بود که به گونه ای مطرح می شد تا مرا ( من نوعی ) خواهان و متمایل به دانستنش می کردی و حس کنجکاوی و یا حتی فضولی !مرا ( من نوعی ) برای دانستن تحریک می کردی .
نه کسی ح65 را تائید می کند نه تو را . اما او سکوت کرده و فقط تو یک تنه می تازی . چرا ؟!
اما می دانی چرا دوست ندارم کل ماجرا را بدانم ؟ به این علت که تو و آن دو نفر دیگر همه از دوستان من هستید و من دوست ندارم بی احترامی به دوستانم را ببینم . حتی اگر آن فرد تو باشی . تو خوب هستی آنها هم خوب هستند . سوتفاهم و عدم درک متقابل منجر به این موضوع شده که با گفتگو قابل حل است .( گفتگوی سازنده اما نه از نوع بی احترامی و بی حرمتی دور از شان )
اما دوست دارم فرض را بر درست بودن حرف و سخن تو بگذارم . به من جواب بده .
تو صدای آنها را شنیدی ؟
به اخطار توجه کردی ؟
تو آنها را از نگاهی دیگر در اوج فشار و..........دیدی ؟!
چرا فکر کردی که تو درست می گویی و آنها اشتباه ؟
چرا فکر کردی که فقط تو می توانی در اوج فشار باشی و یک مشاور و یا یک مدیر نمی تواند ؟
چرا عدم موافقت آنها با تو ( نه شنیدن ) ..............اینقدر ترا به هم ریخت ؟( فکر می کنی مشکل آنهاست که به تو نه گفتن یا مشکل تو ست که طاقت شنیدن مخالفت نداشتی ؟!
چرا تبدیل به دیکتاتور کوچولو شدی ؟:46:
اگر اشتباه می کنند چرا اشتباه می کنند ؟
چطور می توانم از راه تعامل سازنده با آنها گفتگو کنم؟
با بی احترامی ؟
با شلوغکاری ؟
با توضیح خواستن ؟
به اتهاماتی که زدی نگاه کن ( مسئله ی شارژ را مطرح کردی ) اختلاف تو سر شارژ بود ؟ یا همه چیز ر ا با هم قاطی کردی تا آشی که یک وجب روغن رویش بسته ..............بچه ها ی تالار را مهمان کنی ؟!:311:.
یا مسئله ی شارژ مکالمه ی درونی تو با مدیریت سایت است ؟!
و چون می دانم تازه واردی و شاید ندانی برایت می گویم
که این سایت هم روزی مجانی بود.......... با افزایش تعداد اعضا مشکلاتی برای دسترسی به تالار پیش می آمد ..........در نتیجه با مشکل مالی رو به رو شد ................اعضا و بچه ها معترض شدند ..............اعضا از مدیر همدردی توضیح خواستند ........................مدیر مشکل مالی را در فضای عمومی مطرح کرد ..............نظر خواهی کرد و همه ی اعضا با هم در یک نظر سنجی شرکت کردیم و خودمان برای حفظ تالار پیشنهاد شارژ و حتی کمک به تالار و هزینه هایش را مطرح کردیم .
برای آقای مدیر همدردی تصمیم گیری در این مورد بسیار سخت بود . مدتها روی این مسئله بحث و گفتگو بود .......عده ای مخالف .........عده ا ی موافق ..................
توضیح اینکه این تالار به لحاظ مالی سود مالی برای هیچ کس به همراه ندارد حتی مدیر همدردی .
اما هر آنچه که امروز به شکل قانون می بینی حاصل تلاش مدیر همدردی و بچه های تالار است . پس خوب بود این مکالمه را قشنگ مطرح می کردی تا خوب و واضح برایت روشن کنیم که از کجا شروع شد تا به اینجا رسید در نتیجه انگشت اتهام به سمت مدیر نمی گرفتی که هر آنچه هست حاصل تلاش همه با هم است درست مثل اعضای خانواده برای بحران پیش آمده تصمیم گرفتیم تا امروز تالاری باشد تا من و تویی باشیم .................تا .................... ( برای تک تک حرفهایی که زدی جواب دارم اما در حوصله نیست اما این بخش از گفتارت و مسئله ی شارژ دلم را به شدت به درد آورد و یاد روزگار ی را کردم که همه با هم و با چنگ و دندان می خواستیم تالار را سر پا نگاه داریم برای امروز و فردا و فرداها ...............و بیش از همه این فشار را همین م.ه متحمل شد که به سویش انگشت اتهام گرفته ای و کسانی که امروز خودشان یا در تالار ابدا حضور ندارند و یا هستند و کمتر فعالیت می کنند و یا همین مایی که می بینید و خودم برای آنها اسم ناظم السفرا و صورتی قشنگ و سبز قبا و ...........گذاشتم . )
ببین چگونه برای یک سوتفاهم ساده پای خدا و ترساندن دوستانت از او را وسط کشیده ای ؟!به نظرت این قشنگ است و این حرف ها در شان توست ؟!
و......................
( همه ی اینها نکات زندگی توست . نه زندگی مجازی بلکه زندگی حقیقی که اینجا تمرین می کنیم نقاط قوت و ضعف های خودمان را )
می توانستی در یک جای تنها به بالش( مثلا ح 65 مشت بکوبی ) یا به م.ه و..........و هر آنچه که از خشم در خود احساس می کردی روی آن بالش به ح 65 و م.ه فرضی بروز دهی
اما اینجا درست و قشنگ و منطقی حرف بزنی حتی بنویسی ح 65 تا می خوردی ترا ( بالش ) را زدم عصبانی بودم . هنوز هم فکر می کنم بتوانیم دوستان خوبی برای هم باشیم اما من هنوز قانع نشده ام و نفهمیده ام کجا اشتباه کردم و چرا نظر من درست نیست و ...................
البته یک نکته که بسیار خوب درک می کنم خط خوردن روی اسمت است . که خودت این حرکت را معنا دار کردی ...........بعد عجله کردی ..............ترس و خشم سراغت آمد......................واکنش نشان دادی .
معمولا اگر به اخطار توجه نکنیم ( حتی خود من ) این اتفاق برای ما می افتد ( به فارسی کشیده ی کوچکی می خوریم تا خودمان و واکنش هایمان را ببینیم ) اما یک زمان مشخص برای این اتفاق وجود دارد و اسم تو قابلیت برگشت داشت اما تو به دلیل معنادار کردن و عجله و ترس و تنفر و واکنش منفی غیر سازنده زمانش را یا به تاخیر انداختی و .............یا متاسفانه تصمیم بعدی مدیران ر ا نمی دانم و در حوزه ی دانسته های من هم نیست .
اینکه گمان کنید افرادی که اینجا حضور دارند با عناوین مختلف مدیر و کارشناس و ...............آدم هایی هستند که دغدغه ندارند بسیار اشتباه است . آنها فقط در سکوت مسائل و مشکلات زندگی خود را حل می کنند و نه تنها مسائل خود را بلکه سعی می کنند به سرپا نگهداشتن تالار کمک کنند و..............
RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
وااااااااااااااااااای آانی چی میگی؟
چرا درست نمیخونید پست ها رو؟؟؟
فرشته مهربون عزیز اومد گفت مخفیانه و پیام خصوصی برو اعتراض کن
منم گفتم برای اعتراض باید عضو شارژی بود؟ یعنی باید پول داد تا اعتراض کرد (این حرفم اگه غلطه یه جا تو این سایت بگو که بشه به مدیر درجه اعتراضمو پنهانی اونم منی که عضو شارژی نیستم برسونم ممنون میشم)
با ز هم میگم
در کمتر از یک ربع اخطار حذف قابللیت ارسال و بن !!! بدون فرصت برای توجه به هیچ کدووم من شکه شده بود
RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
با سلام،
برای جلوگیری از ادامه این بحث ها، این تاپیک موقتاً قفل می شود.
از شما درخواست می کنم تاپیک جدیدی ایجاد نکنید، تا مدیر به این تاپیک رسیدگی کند.
با تشکر.
RE: مشکلم بازگشت به جایگاه قبلی !!!
با سلام و احترام
پیرو ایمیلی که برای خانم fa mo گرامی ارسال گردید، نام کاربری ایشون از مسدودی خارج شده است.
امیدوارم با همکاری بیشتر ایشون، مشکلات این چنینی تکرار نشود.
==============
این تاپیک به زودی حذف می شود.