RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
دوست عزیز:72:
من فکر می کنم شما حتما به مشاوره حضوری نیازمندید.
ببخشید من و برای این صراحت کلام ولی علاوه بر ایشون که انسان شکاک و وسواسی هستند
شما هم از لحاظ روحی و روانی حال خوشی ندارید. و اگه به این رویه وابستگی نامعقول و بیش از اندازتون
به این آقا ادامه بدید خودتون رو از پا در می یارید.
بله من اصلا حال و روز خوبی ندارم . وابستگی یعنی چی ؟ اینکه بهش وفادار باشم میشه وابستگی ؟ اگه ازش پنهون کنم، دیگه بهش چیزی رو نگم وابستگیم معقولانه است ؟
و در سالهای آینده به یک انسان افسرده- خشمگین- و وابسته و ناتوان تبدیل می شید.
بله خودم میدونم که حتما تبدیل میشم . همین الانم واقعاااا افسرده ام . خیلی زیاد.
اگه از دوستان راهنمایی خواستی و اونها گفتند چیزی نگو پس چرا گفتی؟؟
چون دیگه طاقت پنهونکاری نداشتم و چون دیگه بغض گلوم داشت خفه ام میکرد. همینطور که الان میکنه . چون نمیخواستم خودمو جلوش خوب نشون بدم در حالیکه از نظر اون خوب نیستم. به خدا دیگه طاقت نداشتم.
موضوعات و افکار دوست پسرت برات مهمتره یا شخصیت و استقلال خودتت؟؟
خب معلومه که بعد از شش سال افکار اون خیلییی برام مهمه . الان طوری شدم که اگه اون تاییدم نکنه دیگه خودمو دوست ندارم . الان داره حالم از خودم به هم میخوره.
آیا شما خودتت به خودتت شک داری؟؟
شک ندارم ولی من کارایی که اون دوست نداره رو انجام دادم . من با اون بودم ولی با کس دیگه چت کردم . این اشتباه نیست ؟ پس چیه ؟ این که دیگه شک داشتن نیست و من اشتباه کردم حالا هم باید تاوانشو بدم.
آیا شما اینقدر نسبت به وجود خودتت بی تعهد هستی که باید دوستت پلیس و نگهبان وجود شما باشه؟؟
[color=#000080]نه به خدا من به خودم و اون تعهد دارم . من نمیخوام اون پلیس و نگهبان من باشه اما هر کس دیگه هم اگه بود وقتی این موضوع رو میفهمید یک طوری عکس العمل نشون میداد . وقتی میبینه بهش نامردی شده چیکار باید بکنه آخه؟
آیا توان این و داری که در زندانی که خودتت با افکار مالیخولیایی که از وابستگی به اون آقا ایجاد کردی یک عمر زندگی کنی؟؟
نمیدونم دیگه به خداومن الان فقط عذاب ارم که چرا این کارارو کردم .میخوام همونی باشم که اون میخواد و بابا من دوسش دارم . ای خدا
آیا توان این و داری که در زندانی که اون آقا وعده اش رو برای بعد از ازدواج داده یک عمر زندگی کنی؟؟
خودم میدونم چی در انتظارمه. من زندگیم به اون گره خورده به خدا و میدونم اشتباست ولی کاریه که شده :302:
لطفا به سولاتم خوب فکر کن و حتما با یک روانشناس در مورد این افکار و وابستگیهات صحبت کن.
موفق باشی.:72:
ممنونم دوست عزیزاز راهنماییتون
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط negin.sal
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
دوست عزیز:72:
من فکر می کنم شما حتما به مشاوره حضوری نیازمندید.
ببخشید من و برای این صراحت کلام ولی علاوه بر ایشون که انسان شکاک و وسواسی هستند
شما هم از لحاظ روحی و روانی حال خوشی ندارید. و اگه به این رویه وابستگی نامعقول و بیش از اندازتون
به این آقا ادامه بدید خودتون رو از پا در می یارید.
بله من اصلا حال و روز خوبی ندارم . وابستگی یعنی چی ؟ اینکه بهش وفادار باشم میشه وابستگی ؟ اگه ازش پنهون کنم، دیگه بهش چیزی رو نگم وابستگیم معقولانه است ؟
و در سالهای آینده به یک انسان افسرده- خشمگین- و وابسته و ناتوان تبدیل می شید.
بله خودم میدونم که حتما تبدیل میشم . همین الانم واقعاااا افسرده ام . خیلی زیاد.
اگه از دوستان راهنمایی خواستی و اونها گفتند چیزی نگو پس چرا گفتی؟؟
چون دیگه طاقت پنهونکاری نداشتم و چون دیگه بغض گلوم داشت خفه ام میکرد. همینطور که الان میکنه . چون نمیخواستم خودمو جلوش خوب نشون بدم در حالیکه از نظر اون خوب نیستم. به خدا دیگه طاقت نداشتم.
موضوعات و افکار دوست پسرت برات مهمتره یا شخصیت و استقلال خودتت؟؟
خب معلومه که بعد از شش سال افکار اون خیلییی برام مهمه . الان طوری شدم که اگه اون تاییدم نکنه دیگه خودمو دوست ندارم . الان داره حالم از خودم به هم میخوره.
آیا شما خودتت به خودتت شک داری؟؟
شک ندارم ولی من کارایی که اون دوست نداره رو انجام دادم . من با اون بودم ولی با کس دیگه چت کردم . این اشتباه نیست ؟ پس چیه ؟ این که دیگه شک داشتن نیست و من اشتباه کردم حالا هم باید تاوانشو بدم.
آیا شما اینقدر نسبت به وجود خودتت بی تعهد هستی که باید دوستت پلیس و نگهبان وجود شما باشه؟؟
[color=#000080]نه به خدا من به خودم و اون تعهد دارم . من نمیخوام اون پلیس و نگهبان من باشه اما هر کس دیگه هم اگه بود وقتی این موضوع رو میفهمید یک طوری عکس العمل نشون میداد . وقتی میبینه بهش نامردی شده چیکار باید بکنه آخه؟
آیا توان این و داری که در زندانی که خودتت با افکار مالیخولیایی که از وابستگی به اون آقا ایجاد کردی یک عمر زندگی کنی؟؟
نمیدونم دیگه به خداومن الان فقط عذاب ارم که چرا این کارارو کردم .میخوام همونی باشم که اون میخواد و بابا من دوسش دارم . ای خدا
آیا توان این و داری که در زندانی که اون آقا وعده اش رو برای بعد از ازدواج داده یک عمر زندگی کنی؟؟
خودم میدونم چی در انتظارمه. من زندگیم به اون گره خورده به خدا و میدونم اشتباست ولی کاریه که شده :302:
لطفا به سولاتم خوب فکر کن و حتما با یک روانشناس در مورد این افکار و وابستگیهات صحبت کن.
موفق باشی.:72:
ممنونم دوست عزیزاز راهنماییتون
دوست عزیز
همش می گی اون - نظر اون- افکار اون - شک اون و...............
این میشه وابستگی؟؟
پس تو چی؟ پس افکار و نظر تو چی؟
تو باید اخلاقی و درست برخورد کنی بخاطر آرامش خودتت نه بخاط اینکه نظر اون رو جلب کنی؟!
آیا اینقدر که نظر اون برات مهمه نظر خدا و یا خودت برات مهم هست؟
آیا فکر نمی کنی که اون کسی که شما معلم و راهبر قرارش دادی خودش پر از شک و وسواس هست؟
خودش 6 سال وارد یک رابطه بدون تعهد با دختری شده؟
خودش نیاز به کمک داره؟
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
[/color]
دوست عزیز
همش می گی اون - نظر اون- افکار اون - شک اون و...............
این میشه وابستگی؟؟
پس تو چی؟ پس افکار و نظر تو چی؟ خب فکر و نظر و عقیده منم اینه که تو یک رابطه نباید خیانت کرد، نامردی کرد. من اشتباه کردم . باشه من وابسته کم، اما اگه نبودم هم باز دلیل نمیشد که من بخوام کار اشتباهی انجام بدم . نظر اون برام مهمه چون من تو رابطه با اون هستم.من بهش تعهد داشتم. رسمی نه، ولی قلبی که داشتم.
تو باید اخلاقی و درست برخورد کنی بخاطر آرامش خودتت نه بخاط اینکه نظر اون رو جلب کنی؟! بله من اول از همه باید به خاطر خودم اخلاقی عمل میکردم، که نکردم. اشتباه کردم . به خودش هم هزار بار گفتم . حالا من باید چیکار کنم ؟ تکلیف من چیه ؟ اون میخواد که من ریز ریز زندگیم. بهش بگم، اما اگه بگم دیگه هیچی نمیمونه ازم . همه چیز نابود میشه. از این هم بدتر. من نمیتونم گذشته مو بهش بگم، نمیتونم قضیه عکس رو بگم . اینم میشه باز خیانت ؟ میشه پنهونکاری؟ میشه همون کاری که اون دوست نداره و متنفره ؟ هرچند که خودش هم این کار رو با من کرده . خواهش میکنم یک کم قضیه رو از دیدگاه اون نگاه کنید .
آیا اینقدر که نظر اون برات مهمه نظر خدا و یا خودت برات مهم هست؟
الان واقعا نظر اون برام مهمه، چون در حقش نامردی شده . من میخوام جبران کنم ، اما نمیدونم از کجا ؟ چطوری ؟ اصلا نمیدونم کارام قابل بخشش هست یا نه ؟
آیا فکر نمی کنی که اون کسی که شما معلم و راهبر قرارش دادی خودش پر از شک و وسواس هست؟
خودش 6 سال وارد یک رابطه بدون تعهد با دختری شده؟
خودش نیاز به کمک داره؟
[color=#000080] همه اینایی که شما میگید درسته . پر از شک و وسواسه، وارد رابطه بدون تعهد شده، به کمک هم نیاز داره اما هیچ وقت با دختر دیگه ای نبود . از این لحاظ همیشه به من وفادار بوده . خیانت نکرده و هرچند که طور دیگه ای کرده که نمیخوام بگم.
[/quote]
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
نقل قول:
میخوام همونی باشم که اون میخواد و بابا من دوسش دارم . ای خدا
همونی باش که خودت می خوای.
نقل قول:
من زندگیم به اون گره خورده.
زندگیتو به اون گره زدی.هر لحظه هم محکم ترش می کنی.
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
نگین جان
من تاپیک قبلیتو هم مرور کردم. دوستان خیلی واضح مطالب مهم رو عنوان کردن. فقط می مونه قبول کردن و پذیرفتن موضوعات اصلی، که به خودت بر می گرده . (جدا شدن از وابستگی مفرط و تایید شدن توسط دوستت ، تقویت عزت نفست ، بیش از حد لازم گناهکار ندونستن خودت و ... )
و اما نظر شخص من :
چند تا از معیارای من تو بررسی روابط اینه که:
- آیا اون رابطه باعث پیشرفت مادی ، معنوی هر دوشون شده یا نه ؟
- آیا آرامششون بیشتر شده یا نه؟
- آیا دوستان مشترک دارند یا نه (این بخش رو از این جهت بهش توجه می کنم که میشه فهمید تعصب غیر ضروری و حساسیت آزار دهنده نسبت به هم ندارند که در این صورت خیلی عالیه)
و اگه جواب این سوالا منفی باشه یعنی یه جای رابطه می لنگه که اگه بشه باید درستش کرد و اگه نشه با شجاعت باید تمومش کرد .
در رابطه با احساس گناه و خیانتت به نظر می رسه قضیه زیادی بزرگ شده برات. و بیش از اندازه داری خودت رو توبیخ می کنی. اگه عملی مخالف شرع و اخلاق انجام ندادی لطفن خودت رو مقصر ندون . اینکه دوستت این موضوع رو خیانت می دونسته ، نظر اونه! نه شما. به هر حال به قول خودت بعد از اطلاع از نظر دوستت اون کار رو ادامه ندادی ، پس لطفن این قضیه رو فراموش کن و به رابطه ات با دوستت و مشکلات اساسی که ممکنه براتون پیش بیاد توجه کن چون آیندت به این انتخابت بستگی داره.
عزیزم! سعی کن قوی باشی : )
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mar_yam
نگین جان
من تاپیک قبلیتو هم مرور کردم. دوستان خیلی واضح مطالب مهم رو عنوان کردن. فقط می مونه قبول کردن و پذیرفتن موضوعات اصلی، که به خودت بر می گرده . (جدا شدن از وابستگی مفرط و تایید شدن توسط دوستت ، تقویت عزت نفست ، بیش از حد لازم گناهکار ندونستن خودت و ... )
به خدا این کارا همه به حرف آسونه . عملی کردنش سخته.چطوری میتونم گناهکار ندونم خودمو ؟ چطوری میتونم خودم رو ببخشم ؟
و اما نظر شخص من :
چند تا از معیارای من تو بررسی روابط اینه که:
- آیا اون رابطه باعث پیشرفت مادی ، معنوی هر دوشون شده یا نه ؟
- آیا آرامششون بیشتر شده یا نه؟ آرامش اصلا.
- آیا دوستان مشترک دارند یا نه (این بخش رو از این جهت بهش توجه می کنم که میشه فهمید تعصب غیر ضروری و حساسیت آزار دهنده نسبت به هم ندارند که در این صورت خیلی عالیه) دوستان مشترک هم نداریم .
و اگه جواب این سوالا منفی باشه یعنی یه جای رابطه می لنگه که اگه بشه باید درستش کرد و اگه نشه با شجاعت باید تمومش کرد .
در رابطه با احساس گناه و خیانتت به نظر می رسه قضیه زیادی بزرگ شده برات. و بیش از اندازه داری خودت رو توبیخ می کنی. اگه عملی مخالف شرع و اخلاق انجام ندادی لطفن خودت رو مقصر ندون . مخالف شرع و اخلاق یعنی چه کاری ؟
اینکه دوستت این موضوع رو خیانت می دونسته ، نظر اونه! نه شما. نه نظر منم هست .
به هر حال به قول خودت بعد از اطلاع از نظر دوستت اون کار رو ادامه ندادی ، پس لطفن این قضیه رو فراموش کن و به رابطه ات با دوستت و مشکلات اساسی که ممکنه براتون پیش بیاد توجه کن چون آیندت به این انتخابت بستگی داره. نه وقتی فهمیدم دوست نداره دیگه انجام ندادم . به خدا نمیتونم فراموش کنم . چطوری میتونم فراموش کنم وقتی یکسره این قضیه رو میزنه تو سرم ؟ بهم میگه هر.. ؟ به خدا نمیشه .
عزیزم! سعی کن قوی باشی : )
چطوری قوی باشم ؟ توروخداااا بهم کمک کنید . به خدا گریه هام تموم نمیشن . الان همش به من توهین میکنه . چی میتونم بهش بگم ؟ احساس گناه دارم . عذاب وجدان احساس خیلی بدی هست.
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
بهت توهین می کنه آرامشتم بهم زده.دلت به چی خوشه داری ادامه می دی؟
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
بهت توهین می کنه آرامشتم بهم زده.دلت به چی خوشه داری ادامه می دی؟
یعنی چی ؟ اون باید دلش به چی خوش باشه ؟ به وفاداری من ؟
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
نگین،اگر می خوای از این احساس خارج بشی بگو تا بهت کمک کنیم اگرم نمی خوای بگو تا نه کسی انرژیشو هدر بده
نه وقت خودت تلف بشه.اینکه به هر پستی بلافاصله در تایید و دفاع از اون جواب می دی به جایی نمی رسی.
RE: من خیانتکار محسوب میشم؟
[/color]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
نگین،اگر می خوای از این احساس خارج بشی بگو تا بهت کمک کنیم اگرم نمی خوای بگو تا نه کسی انرژیشو هدر بده
نه وقت خودت تلف بشه.اینکه به هر پستی بلافاصله در تایید و دفاع از اون جواب می دی به جایی نمی رسی.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
نگین،اگر می خوای از این احساس خارج بشی بگو تا بهت کمک کنیم اگرم نمی خوای بگو تا نه کسی انرژیشو هدر بده
نه وقت خودت تلف بشه.اینکه به هر پستی بلافاصله در تایید و دفاع از اون جواب می دی به جایی نمی رسی.
[color=#000080] منظورتون اینه که شما میدونید من اشتباه کردم اما فقط میخواید به من تلقین کنید که کاری نکردم تا از این احساس لعنتی خارج بشم ؟ نه من میخوام کمکم کنید . خواهش میکنم.