RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط parsi1134
یک مدت که از رابطه گذشت، در یکی از ملاقات هامون مسئله علاقه خودم به ایشون را مطرح کردم و بر خلاف ترسی که داشتم ایشون بد برخورد نکرد. اما من فقط علاقه خودم را مطرح کردم و صحبتی از ازدواج به میون نیاوردم. از رفتارهای ایشون مشخص بود که ایشون هم نسبت به من نظر خوبی داره.
میشه یه خورده بیشتر در مورد این علاقه توضیح بدهید؟ (حد اقل برای خودتون بیشتر بازش کنید)
به عنوان کسی که سالهاست که تو دانشگاه ها درس خوندم و از نزدیک با این جور روابط آشنا هستم، می تونم بگم. 100% نه ولی به احتمال زیاد شما علاقه مند شدید و بعد در های منطق رو بستید و تا تونستید نهال احساستتون رو به این خانوم آبیاری کردید و...
شما هیچ کجا تو پست هاتون از چرایی علاقه ای که به ایشون دارید حرفی نزدید (امید وارم پیش خودتون دلایل قانع کننده داشته باشید) اما منی که از بیرون دارم به این داستان نگاه می کنم یه پسری رو می بینم که اسیر احساسش شده (امید وارم اشتباه کرده باشم)
ببینید دوست عزیز ما نمی تونیم دیگرانو سرزنش کنیم که چرا با احساسات ما بازی می کنن در حالی که خودمون این اجازه رو به اونها دادیم.
میدونم وقتتون تنگه و اون خواستگار به زودی از راه میرسه.
ولی دوستانه بهتون توصیه می کنم اجازه بدهید تا گرد و غبار این وابستگی شما به این خانم فرو بنشینه و بعد از روی منطق به این خانوم امتیاز بدهید.
برای اینکه ایشون رو همراه زندگیتون بدونید، دلیلی به جز عشق بیاورید.
یه عزیزی به من میگفت عشق و علاقه تو زندگی زناشویی مثل مغز می مونه برای بدن. ولی این عضو حیاتی برای بقا حتما باید توسط جمجمه حفاظت بشه!!!
جه منطقی عشق شمارو محافظت میکنه؟
اگر جواب درست رو پیدا کردی، میشه جنگیدن برای رسیدن به معشوقت رو توجیه کرد.
امید وارم تونسته باشم کمکی بکنم:72:
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آسایش
نه آقای پارسی با احساساتتون راحت باشین کسی به شما خرده نمی گیره ما حال شما رو درک می کنیم
به هر حال همه ما تو مشکلاتی هستیم که چون خودمون درگیر احساساتیم و از داخل به موضوع نگاه می کنیم نمی تونیم منطقی راجع بهشون فکر کنیم
به خاطر همیمنم مشاوره می گیریم
اینکه باید پا پیش بذارید یا نه به خودتون بستگی داره
به نظر من باید یه کم زمان بدین و سعی کنین تو این مدت از روش های توقف فکر و ارام سازی ذهن که توی همین تالار مقاله راجع بهش زیاد هست استفاده کنین و سعی کنین ذهنتونو اروم کنین
سعی کنید فکرتون رو مدتی ازاد کنین تا بتونین عاقلانه تصمیم بگیرین و شتاب زده و هیجان زده نباشین
واقعا اینکه دوباره اقدام کنید به خیلی چیزا بستگی داره اینکه فارغ از این احساس شدیدی که درگیرش هستین واقعا اون فرد به درد شما می خوره؟
به نظر می رسه که ادم صادقی نیست ایا تو موارد دیگه حس کردین باهاتون صادقانه رفتار کرده یا دروغایی رو ازش شنیدین؟
در کل اگر واقعا به این نتیجه رسیدین که می خواین دوباره اقدام کنین برحسب شرایطتتون دو راه دارین
یک اینه که خیلی رسمی یه روز برین و باهاش صحبت کنین اگر تو دانشگاه می بینینش تو یه فرصت مناسب ( البته بعد از مدتی که ذهنتون اروم تر شد) باهاش جدی صحبت کنین
ولی یه راه حل بهتر از نظر من برحسب شرایطتتون کمک گرفتن از یه بزرگتره مثلا استادی اگر باهاش صمیمی هستین یا مثلا ترجیحا از یکی از استادای خانم اگر هست که بتونین باهاش راحت حرف بزنین و ازش بخواین باهاش صحبت کنن و نتیجه رو به شما بگن و اگر قبول کنه ازش شماره منزلشون رو بگیرن و بعد شما از طریق خانوادتون اقدام کنین
باید ببینین شرایط خودتون چه جوری ایجاب می کنه
امیدوارم موفق باشین و اون چیزی که خیرو مصلحته براتون پیش بیاد
واقعاً نمیدونم به چه زبونی از توجه شما دوست عزیز تشکر کنم.
حقیقت مطلب اینه که این خانم، اولین عشق زندگی من بوده و من هم نمیخوام که احساس قشنگی که بهش رسیدم خیلی گنگ و مبهم بیسرانجام بمونه. مطمئن هستم که اگر خانوادم از جریان اصرارهای من پس از اون حرفی که آخرین بار به من زد، مطلع بشن، خیلی ناراحت میشن. نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی اگه از این خانم بگذره، قرار نیست که در آینده مورد مناسب دیگهای تو زندگیم پیدا نکنم. نمیخوام از این حرف من، مصمم نبودنم را برداشت کنید. خدا شاهده که از طرف من سستی نبوده و نخواهد بود.
این که میگید بذارم یه مدتی زمان بگذره، خودم هم خیلی بهش فکر میکنم. بعضی وقتها به خودم میگم بذار مدتی زمان بگذره (مثلاً خدمتت تموم بشه و یا حداقل این ترم تحصیلی به پایان برسه). الان هنوز یک ماه بیشتر نیست که ما ارتباطمون تقریباً بصورت کامل قطع شده. مسلماً چون درگیر کار و مسئله خدمت سربازی هم هستم، دغدغه ذهنی کافی برای فکرنکردن به این مسئله وجود داره ولی با همه اینها اصلاً نمیتونم بیخیالش بشم (حداقل الان). مخصوصاً وقتی فکر میکنم که طبق گفته خود ایشون، اون آقا قراره تا حدود یک ماهه دیگه بره خواستگاریش، ذهنم شدیداً آشوب میشه.
این که میگید آیا دروغی ازش شنیدم یا نه، حقیقتش اینه که نه. مسئلهای که خلاف اینا بهم ثابت کنه، تا الان ازش ندیدم (تنها موردی که دوست دارم دروغ باشه، مسئله اون آقا هست).
با این حال حرکت سینوسی زیاد ازش دیدم که اوجش همون آخرین حرکتش بود که به فاصله زمانی 2 روز من را از عرش به فرش آورد.
این که آیا ایشون معیارهای من برای ازدواج را داره، به غیر از ناپایداری رفتاریشون (که در این رابطه مشهود بود و مدام خدا خدا میکنم که یه دلیل منطقی پشتش باشه)، همه جوره مورد پسند من بودن. چه از نظر معیارهای ظاهری، سطح تحصیلی، مذهبی، اخلاقی و ...
از اونجایی که من 6 سال در یک دانشگاه درس خوندم (کارشناسی و ارشد)، با تمامی اساتید گروه رابطه خیلی گرمی دارم و مطرح کردن مسئله از طریق اونها هم برام مشکلی نداره. ولی همونجور که قبلاً گفتم، من میخوام بصورت 100% از وجود اون آقا در زندگی اون خانم و این که علاقه خود اون خانم چیه مطمئن بشم، و اگه در حال حاضر امیدی هست، اینکار را انجام بدم. همونطور که قبلاً هم گفتم، اگه مسئله حضور اون آقا قطعی باشه و ایشون هم در حال حاضر به هر دلیلی کاملاً نظرش رو اون آقاست، اصلاً نمیخوام بصورت رسمی پیگیر قضیه بشم. از نظر خود من پیگیری رسمی تنها در صورتی مفیده که امیدی برا خودم متصور باشم و در حال حاضر به دنبال یافتن این امید هستم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دانوب
نقل قول:
نوشته اصلی توسط parsi1134
یک مدت که از رابطه گذشت، در یکی از ملاقات هامون مسئله علاقه خودم به ایشون را مطرح کردم و بر خلاف ترسی که داشتم ایشون بد برخورد نکرد. اما من فقط علاقه خودم را مطرح کردم و صحبتی از ازدواج به میون نیاوردم. از رفتارهای ایشون مشخص بود که ایشون هم نسبت به من نظر خوبی داره.
میشه یه خورده بیشتر در مورد این علاقه توضیح بدهید؟ (حد اقل برای خودتون بیشتر بازش کنید)
به عنوان کسی که سالهاست که تو دانشگاه ها درس خوندم و از نزدیک با این جور روابط آشنا هستم، می تونم بگم. 100% نه ولی به احتمال زیاد شما علاقه مند شدید و بعد در های منطق رو بستید و تا تونستید نهال احساستتون رو به این خانوم آبیاری کردید و...
شما هیچ کجا تو پست هاتون از چرایی علاقه ای که به ایشون دارید حرفی نزدید (امید وارم پیش خودتون دلایل قانع کننده داشته باشید) اما منی که از بیرون دارم به این داستان نگاه می کنم یه پسری رو می بینم که اسیر احساسش شده (امید وارم اشتباه کرده باشم)
ببینید دوست عزیز ما نمی تونیم دیگرانو سرزنش کنیم که چرا با احساسات ما بازی می کنن در حالی که خودمون این اجازه رو به اونها دادیم.
میدونم وقتتون تنگه و اون خواستگار به زودی از راه میرسه.
ولی دوستانه بهتون توصیه می کنم اجازه بدهید تا گرد و غبار این وابستگی شما به این خانم فرو بنشینه و بعد از روی منطق به این خانوم امتیاز بدهید.
برای اینکه ایشون رو همراه زندگیتون بدونید، دلیلی به جز عشق بیاورید.
یه عزیزی به من میگفت عشق و علاقه تو زندگی زناشویی مثل مغز می مونه برای بدن. ولی این عضو حیاتی برای بقا حتما باید توسط جمجمه حفاظت بشه!!!
جه منطقی عشق شمارو محافظت میکنه؟
اگر جواب درست رو پیدا کردی، میشه جنگیدن برای رسیدن به معشوقت رو توجیه کرد.
امید وارم تونسته باشم کمکی بکنم:72:
با سلام خدمت شما "دانوب" عزیز.
راستش من همچین تجربهای را قبلاً نداشتم که بدونم احساسم نسبت به این خانم در اصل چیه: وابستگی، دلبستگی، علاقه، عشق. تنها چیزی که میتونم در توصیف احساسم بگم، پاک بودن اونه. حداقل مطمئن هستم که هوس نبوده و خدا شاهده که تو ارتباط با این خانم حتی یکبار هم فکر پلیدی (مانند مسائل جنسی) و ... به ذهنم خطور نمیکرد. فقط و فقط ایشون را دختر آرزوهام میدیدم و بقیه اصلاً تو نظرم جذابیتی نداشتن (چه ظاهری، چه اخلاقی و ...). به خاطر همین هم برای اینکه از دستش ندم، خواهان رسمی شدن مسئله شدم.
در آخر باید بگم که شما دقیقاً رو اشتباه اصلی من تو این رابطه دست گذاشتید و اون هم مطرح کردن یک علاقه بدون هدف برای اولین بار بود. من خودم هم به این مسئله واقفم و خیلی ناراحتم که چر همون روز درخواست ازدواجم را مطرح نکردم. شاید اگه همون روز بصورت رسمی درخواستم را مطرح کرده بودم، همون موقع تکلیف مشخص میشد. تنها جوابی که در توجیه این حرکتم میتونم بیارم این بود که اون زمون هنوز من از پایان نامم دفاع نکرده بودم و فارغالتحصیل نشده بودم و به نوعی از شرایط میترسیدم. درسته که من از ابتدای شروع رابطه قصدم ازدواج نبود، ولی به هر حال به اشتباه خودم پی بردم و در صدد جبران بر اومدم.
با قبول اشتباهاتی که داشتم، ولی یک چیز به نظرم واضح و مبرهنه. اون هم اینکه این خانم هم اگه اشتباهش از من بیشتر نبوده، کمتر هم نبوده. اگه ایشون واقعاً به فرد دیگری علاقمند بودن که مسئله تا این حد جدی بوده، باید از همون اول خیلی قاطع کار میکردن و نمیگذاشتن رابطه ما به اینجا برسه و به همین خاطره که بعضی وقتها شدیداً از اینکه با احساساتم بازی شده، دلگیر میشم.
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
می دونم احساس شما پاکه.
دقیقا به همین دلیل هم اصرار دارم که ازش مواظبت کنید. و به جا خرجش کنید.
امیدوارم جواب سوال های بالا را حد اقل برای خودتون واضح و روشن داشته باشید.
الآن دیگه مهم نیست که این خانوم رفتارش مناسب بوده، منصفانه عمل کرده یا نه!
مهم اینه که شما بیدار شدید و باید برای این روح آزرده خودتون چاره ای بیندیشید.
ادامه یا قطع این ارتباط به شما و شرایط شما که عنوان کردنش تو این تالار نمی گنجه، بستگی داره.
تصمیمات عاقلانه پایدار می مانند.
عقلانه تصمیم بگیرید
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
با تشکر از نظرات و راهنماییهای همه دوستان.
واقعاً لطف بزرگی به من کردید.
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
[align=justify]با سلام دوباره خدمت همه دوستان.
امروز (سه شنبه) با یکی از دوستان نزدیک ایشون که به نوعی همشهری خودمون هم هستن و آدم بسیار منطقی و با شخصیتی هم هستن، صحبت کردم. با شناختی که از دوست ایشون دارم، مطمئن هستم که صرفاً نیومده بودن حرفهای اون خانم را تکرار کنن.
صحبتهای دوست ایشون که بیشترش همون چیزی بود که خود ایشون به من گفته بود، این بود:
"شخص دیگهای هم تو زندگی این خانم هست که از همکلاسیهای دوران لیسانس ایشون بوده و خیلی هم پیگیره و خانوادهها هم کاملاً در جریان هستن و قراره آخر امتحانات بیان خواستگاری. حتی اون آقا هم از مطرح بودن من به عنوان یک خواستگار مطلعه و به همین دلیل به صرافت افتاده. اون خانم هم به اون آقا علاقه داره ولی یک سری مشکلات (مانند بعد مسافت و یا مسئله ادامه تحصیل اون آقا) وجود داره که ممکنه (مثلاً 20%) که خانوادشون موافقت نکنن و به ازدواج منتهی نشه. در یک برآیند کلی هر دوتامون (یعنی من و اون آقا) هم سطحیم و این باعث دودلی نسبی ایشون شده. حتی الان هم این دودلی وجود داره ولی از اونجایی که اون آقا زودتر اقدام کردن، ایشون تصمیم گرفتن که تا قبل از مشخص شدن جریان اون آقا و این که ok را به ایشون میدن یا نه، رابطشون با من قطع باشه.
این خانم واقعاً به شخصه خود من را قبول داره و بارها گفته که اگه مسئله اون آقا مطرح نبوده، سریعاً به من جواب میداده.
دلیل حرکت سینوسی این خانم هم مربوط به زمانیه که با اون آقا صحبت میکرده"
در کل دوست ایشون معتقد بود که این خانم دلیلش برا کنار گذاشتن من، شخص من و شرایطم نبوده و به خاطر این که شرایطمون برابره و اون آقا زودتر اقدام کرده، اولویت را با اون آقا گذاشته.
دوست ایشون تاکید داشت که شما صبر کنید و اگه اون آقا به هر دلیل رد شدن، شما با خانوادتون پا پیش بذارید. مطمئن باشید که جواب میگیرید.
ضمناً دوستشون از من پرسیدن که اگه اون آقا ok نشد، شما میتونی با این مسئله که ایشون قبلاً با یکی دیگه رابطه داشته و حتی احساسی هم بوده کنار بیایی؟ که من جواب دادم اگه رابطشون خیلی احساسی هست و این احساس خصوصاً از طرف این خانم هست، نمیتونم.
گلهای که از اون خانم نزد دوستش هم کردم این بود که ایشون اگه از اول به اون آقا علاقمند بوده و شرایط اون آقا هم از من پایینتر نبوده، چرا اجازه دادن که من تا این حد به ایشون نزدیک بشم و چرا تو رابطشون با من قاطعانه برخورد نکردن. که دوستش هم این اشتباه اون خانم را قبول داشت.
در عین حال دوستش گفت که با شناختی که از اون خانم و حتی خانوادشون داره، انتخاب من خیلی خوب بوده و انصافاً هم از نظر خانوادگی و هم از نظر شخصیتی، خیلی دختر خوبیه.
دوستشون گفتن که تقریباً کاملاً در جریان ارتباط ما بودن و هم به دلیل شناختی که از من داشتن و هم به دلیل همشهری بودن با من، همواره جانب منا داشتن.
من به دوست ایشون (و حتی قبلاً به خود ایشون) گفتم که اگه رابطم با ایشون به ازدواج نرسید، من هم آدمی نیستم که الان فشار عجیبی برای ازدواج کردن احساس کنم و سریعاً به دنبال یکی دیگه باشم. بلکه زندگی عادی خودم را ادامه میدم تا زمانی که به مورد مناسب دیگهای که کاملاً شناخته باشمش، نرسم، صبر میکنم. این گذر زمان حتی باعث بهتر شدن شرایط من هم میشه.
الان هم به نظر خودم چاره کار جز گذر زمان و صبر، چیز دیگهای نیست. گذر زمان هم باعث میشه تکلیف روشن بشه و هم آتیش وابستگی من به ایشون فروکش کنه.
با تمامی این تفاسیر، شدیداً مشتاق شنیدن نقطه نظرات دوستان هستم
[/align]
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
سلامم
من جای شما بودم این قضیه رو تموم میکردم فوری
یعنی به خودت میگفتی دیگه تموم شد و نه خودت هی به ابعاد قضیه فکر میکردی و نه با کسی حرف بزنی
شدیدا هم توصیه میکنم اصلا از کسی هم اخبار و اطلاعات نگیر
یوقت یه چیزهایی میبینی و میشنوی که حالت رو خراب میکنه
هرچی باشه تو پسر هستی و به اون هم علاقه داری,
شنیدن بعضی چیزها آدم رو خورد میکنه,بهتر هست اصلا از چیزی خبر نداشته باشی:305:
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
برادر خوبم
به نظر میرسه این خانم دلش جای دیگه ایه! اینکه ایشون با احساسات پاک جوانی بازی کنند چیز کمی نیست.دختر ها معمولا احساساتی تر از این حرفها هستند اما ایشون بسیارحسابگرانه عمل کردند.هر چند لازم بود شما قبل از ایجاد هرگونه وابستگی و دلبستگی موضوع رو به صورت رسمی از طریق خانواده ها پیگیری می کردین.به هر حال خیر ما در چیزی است که اتفاق می افتد.مطمئنا با گذشت زمان و فروکش کردن احساسات شما به مرور زمان به ابعاد بیشتر این مساله پی خواهید برد.بهتره از تمرکز بر این خانم بیرون بیاید و زندگی عادی خودتون رو انجام بدید.شما درخواست خودتون رو مطرح و جوابتون رو دریافت کردین.
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
به نظر من هم كلا بي خيال اين خانم شويد بهتر است. فوقش به او هم برسيد فردا كه حرف و حديثي پيش بيايد مي گويد كه من عاشق سينه چاك داشتم تو برايم پرپر زدي و نگذاشتي و به نوعي خواسته هايش را بر شما تحميل مي كند.
به نظر مي رسد اين خانم بسيار حسابگر و دور انديش اند. به هر حال هر دوتايتان را در آب نمك خوابانده تا حساب كتابش كامل شود. :227:
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
از همه دوستان صمیمانه سپاسگزارم.
خودم هم به این نتیجه رسیدم که به هیچ وجه دیگه درصدد برقراری ارتباط مجدد با اون خانم نباشم تا به مرور یادشون از ذهنم بره. پیگیری من نتیجهای جز اینکه بیشتر کوچیک بشم و عزت نفس خودما بیشتر بشکونم، نداره. راستش را بخواهید امشب حتی با مادرم هم صحبت کردم و حرفهایی به من زد که من ارزش واقعی خودما بیشتر شناختم. همونطور که مادرم هم تاکید داشت، وضعیتم خدا را شکر خوبه و در زمان مناسبتر، گزینههای بهتری هم ممکنه برام پیدا بشه که کاملاً مورد پسند خانواده هم باشه.
البته نمیخوام از این صحبتم این جور برداشت بشه که من نسبت به عشقی که داشتم، بیوفا بودم و یا خانوادم با ایشون مخالف بودن. کما اینکه با پستهای قبلی در جریان پیگیری من قرار گرفتید و حداقل پیش خدای خودم راضیم که برای رسیدن به کسی که دوستش داشتم، از هیچ تلاشی فروگذار نکردم. منتها من فقط نیمی از ماجرا بودم و نیمه دیگه که اون خانم بود، دلش جای دیگهای بود و به هر دلیلی نمیخواست که به هم برسیم.
من از این ماجرا چندتا درس گرفتم:
1. تا مسئله رسمی نشده، نباید به طرف مقابل دل بست.
2. برای کسی بمیر که برات تب کنه. به بیان دیگه احساستون را برای کسی خرج کنید که ارزششا داشته باشه.
به امید موفقیت و عاقبت به خیر شدن همه جوونهای عزیز.
RE: به رابطه با کسی که میگه به یکی دیگه تعهد داره ادامه بدم؟
با سلام دوباره خدمت همه دوستان
به نظر شما، فرستادن پیامی با این مضمون "سلام. خوب هستید؟ کار خاصی نداشتم فقط ... که هیچ" از جانب خانم، بعد از حدود یک ماه قطع ارتباط کامل، چه معنی میتونه داشته باشه؟
من در جواب فقط تشکر کردم و گفتم هر جور که راحتید. به نظر خودم خیلی سنگین جواب دادم.
تو این حدود یک ماه هیچ حرکتی از جانب من صورت نگرفته بود ولی هر از چندگاهی همدیگه را توی دانشکده دیده بودیم که باز هم من برخورد خیلی سرد و عادی در حد جواب سلام داشتم.
روزی هم که این پیام را فرستاد، تا جایی که اطلاع دارم روز آخر امتحاناتش بود و صبح اون روز، آخرین امتحانش را داده بود. من به دلیل نوع کارم و رفت و اومدی که به دانشکده دارم، از برنامههای امتحانی بچههای ارشد تقریباً با خبر بودم.