RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
من دكتري رو كه خودم رفتم و راضي بودم رو اينجا مي نويسم...
موسسه فرهنگي هنري تربيت فرزندان برتر
جناب آقاي دكتر مجد
02188034669
02188729546
يكم دير نوبت ميده ولي ميارزه...
درضمن براي شروع مي توني با روانشناسان مركز مشاوره دانشگاه صحبت كني و خيلي سريع هم مي توني ازشون وقت بگيري...:72::72:
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
سلام شقایق جان
خوشحالم که به همخونگی ات با این آقا پایان دادی قدم بزرگ وشروع خوبی هست.الان باید ضربه نهایی رو بزنی و قاطعانه بهش بگی که از این بلاتکلیفی خسته شدی و بیشتر ازاین نمی خواهی به این شکل ادامه بدهی و دوست داری تا فلان تاریخ ( یک زمان چند هفته ای یا حتی چندماهه رو مشخص کن) تکلیف این رابطه رو مشخص کنیم که می خواهیم برای آیندمون چه تصمیمی بگیریم. و ازش بخواه که توی این مدت هیچ تماسی باهم نداشته باشین تا بدور از احساسات وبالغانه تصمیم تون رو برای ادامه (خواستگاری رسمی)یا کات این رابطه بگیرین. و توی این مدت هم تو حتماً پیش مشاور برو و از کلاسهای خودشناسی ومطالعه غافل نشو. تو سایت همدردی هم مطالب ومقالات جالب ومفیدی هست که می تونی مطالعه کنی. سایت دکترشیری هم جالبه.www.doctorshiri.com
اینم شماره کلاسهای تحلیل رفتار متقابل(TA):موسسه فراروان(خیابان جمالزاده شمالی) 66437753
تواین موسسه خدمات مشاوره ای هم انجام میشه.
تو سایت همدردی هم اگه سرچ کنی مدیرهمدردی مشاورهای خوبی رو معرفی کردن.
حتماً ما رو درجریان پیشرفت کارهات قراربده.
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
مرسی سرافراز جان
پارمیداجان
من نمی تونم این طوری باشم، اگه می تونستم کارم به اینجا نمی کشید
لطفا راهکارای ملایم تری به من بده
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
وای شقایق خیلی خوشحال شدم که بلاخره صدای شقایق کوچولو ترسان که هر لحظه ازاینکه دیگران رهاش کنن وحشت داره رو شنیدی.خیلی خوبه که رو این موضوع کار کنی.
اما یه چیزی که تو نوشته هات دیدم شباهتیه که از یه جهاتی تو و دوستت دارین.من از نوشته هات که گفته بودی نمیخوای با کسی پایینتر از خودت ازدواج کنی احساس میکنم تو دوستت رو یه جورایی نردبانی برای بالا رفتن خودت میبینی.بین خودت و اون تفاوت مالی و... میبینی دوست داری از بودن با اون تو هم به اوجی که دوست داری برسی.اما جالب اینجاست که اونم همچین طرزتفکری داره.میگه اگه دختری پولدارتر یا زیباتر دید سراغ اون میره.(یکبار هم قصد ازدواج با یه دختر بسیار پولدار رو داشته).
دوم اینکه چون بین خودت و اون فاصله طبقاتی میبینی احساس حقارت پنهانی میکنی که سعی میکنی با تلاش برای نزدیکتر کردن اون به خودت این حس حقارت رو از بین ببری و به خودت بگی من تونستم اونو بدست بیارم.
اما بذار شقایق جان بهت بگم شما حتی اگه با هم ازدواج کنید هم موفق نخواهید بود.تو باید دنبال کسی باشی که به معنای واقعی تو رو بخواد حتی اگه ازنظر ظاهری از دوستت پایینتر باشه.شقایق جان تموم زندگی ادم تو تیپ و قیافه و زبون و پول خلاصه نشده.تو باید یاری رو واسه زندگیت انتخاب کنی که شریک روزگار پیریت هم باشه.نه اینکه در خوشبینانه ترین حالت تا چین چروک رو صورتت نشست رهات کنه
تو پست اولت نوشته بودی دوستت با انصافه.متاسفم که بگم انصاف یعنی من به علاقه تو احترام بذارم و حداقل ازارت ندم که متاسفانه اون...
شقایق جان لازم نیست ادم تو هر چیز ظاهری اول باشه.انقد مسائل ظاهری رو پررنگ ندون و کمی هم برای درون ارزش بذار.
زندگی شبه زن و شوهری که شما داشتین و روابط جنسی مکرر هردوتون رو وابسته کرده اما من تقریبا مطمئنم که دوستت پیشخودش فکر میکنه همچین دختری مثه شقایق با این همه محاسن چرا انقد اویزوونه(ببخش که این کلمه رو استفاده کردم) حتی اگه به روت نیاره.تو انقد بهش چسبیدی که اولا باعث شده اعتماد به نفس کاذبش بالا بره و دوم حتی اگه بخواد هم دیگه نمیتونه درست ببیندت.چون همیشه در دسترس بودی و گاهی اون شاید هوس کنه دخترای دست نیافتنی تر رو بدست بیاره تا هم اعتماد به نفسش بالا بره و هم بقول خودت پز بده.تو شدی همون تلویزیونی که تو خونه هست و طرف گاهی دلش سینما میخواد و یا شایدم یه تلویزیون جدیدتر.
متاسفم اگه حرفام ناراحتت کرد.
کمی روی حرفام فکر کن
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
شقایق جان درک می کنم که چقدر این کار برات دردناکه ولی قصد ما اینه که بفهمیم این آقا شما رو برای ازدواج میخواد یا نه؟ مطمئن باش بهترین راه برخورد با این آدم برخورد قاطعانه است اگر بخواهی با ملایمت برخورد کنی تو بازنده خواهی شد. این درد زایمان روحی رو تحمل کن تا یه تولد باشکوه رو شاهدباشی وگرنه یه روزی که دور هم نیست این آقا وقتی که با دلبستن به یکی دیگه وبا شکستن دل تو، ترکت می کنه اونوقت پشیمون میشی که چرا خودت قبلاً برای خودت تصمیم نگرفتی. اگر این آقا شما رو بخواد می تونه اعلام کنه وگرنه با محبت نمی تونین مجبورش کنین با شما بمونه. وقتی شما قاطعانه تصمیم تون رو اعلام کنین چه بسا براش جذابیت بیشتری هم پیداکنین.
شقایق جان اینجا خلاصه ای ازفصل اول کتاب یارپنهان رو که برات معرفی کرده بودم گذاشته دوست دارم برداشتت رو دراین مورد بدونم.
http://jahadstudingunit.parsiblog.com/Posts/7
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
به نظر من موضوع اساسی اینجا این نیست که ایشون دوست پسرش می خواد باهاش ازدواج کنه یا نه، موضوع ما اینجاست که آیا این آقا برای ازدواج مناسب هستند یا نه؟ که نشونه ها به طور واضح می گن که نه نیستند، به نظر من اصلا جای بحث و گفتگو نیست
از یک طرف یک مشکل اساسی هم اینجاست که روی شخصیت این دوست خوبمون خانوم شقایق بیشتر زوم بشه که چرا ایشون چنین انتخابی کردند و این انتخاب رو ادامه دادند؟ یک نوع عدم اعتماد به نفس و غیرواقع بینی اینجا دیده میشه اون هم از نوع شدید. شقایق باید اول خودش را بشناسه و روی نقاط ضعف خودش کار کنه بعد خودش بتونه یه ارزیابی منطقی داشته باشه که آیا چنین فردی که در آغاز اینطوریه برای زندگی مشترک مناسب هست یا خیر.
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
شقايق جان... ميدونم سختته...باشه قبول. به خودت زيادي سخت نگير ولي از يك جايي شروع كن باشه؟ يه مشاوره برو! اون جايي كه پارميدا گفت يك سري بزن...
ببين عزيزم... ما خارج گود هستيم و از بيرون داريم دنياي تورو تماشا مي كنيم. يكي از دوستان دوران دبيرستانم رو كه بعد از سالها ملاقات كردم يك چنين حالتي رو گذرونده بود. با يه پسره چند سال زندگي كرده بود. مي گفت براش لوبيا پلو مي پزم چون دوستش داره درحاليكه خودش از لوبيا پبو متنفر بود(يعني فكر كن چه كارها كه واسش نكرده بود)... پسره مرتب با اين و اون دوست مي شد. حتي يبار با يك دختر دوست شد و آوردش خونه درحاليكه اين دوست ماجراي ما هم توي اون خونه بود و به اون دختر جديد گفت كه اين دختر(يعني دوست من) دختر عمه اشه!!!! دو نفر همزمان! فكر كن! دوست من داغون شد! بعد از مدتي هم پسره يك دختر پولدار پيدا كرد كه باهاش ازدواج كنه و قضيه رو با دوستم مطرح كرد و محترمانه(!) ازش خواست كه ديگه خونه اش نياد! اين دوست من افسردگي گرفت... الان ازدواج كرده اما من وقتي ديدمش حال خيلي بدي داشت و حتي يكبار تا مرز طلاق با شوهرش پيش رفت. بهم مي گفت براي اين شوهرشو انتخاب كرده كه شبيه اميده(همون دوست پسره)...
ببين عزيزم! اين راه تباهيه! درده! رنج بي نهايته! همين الان هم رنجه...مطمئنا رهاش كني بازم رنجه اما لااقل روي پاي خودت وايميستي... اگر با روانشناس و حتي دوستاي اين تالار در تماس باشي خودتو حتماپيدا مي كني... رها كن خودتو از اين سياهي و پليدي بي منتها! بخدا هستن آدمهايي كه از ته دل براي آدم احترام قائلن و هرگز آزارت نمي دن! بند كردي به اين پسر كه چي؟
بلند شو شقايق! دوستت دارم... منم مثل تو از خانواده متوسطي بودم...منم مثل تو دوران كودكي خوبي نداشتم... منم مثل تو در يكي از بهترين دانشگاههاي تهران درس خوندم... منم مثل تو ضعف داشتم اما از رنج كشيدن خسته شده بودم... خوندم و خوندم...گشتم و گشتم...تا كمي خودمو پيدا كنم...هنوزم راه دارم....
ديگه نمي خوام خانم دكتر خوشكل باهوش مخترع مهربونم بازيچه اون پسره ازخودراضي ببينم! اوكي؟
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
وای شقایق خیلی خوشحال شدم که بلاخره صدای شقایق کوچولو ترسان که هر لحظه ازاینکه دیگران رهاش کنن وحشت داره رو شنیدی.خیلی خوبه که رو این موضوع کار کنی.
اما یه چیزی که تو نوشته هات دیدم شباهتیه که از یه جهاتی تو و دوستت دارین.من از نوشته هات که گفته بودی نمیخوای با کسی پایینتر از خودت ازدواج کنی احساس میکنم تو دوستت رو یه جورایی نردبانی برای بالا رفتن خودت میبینی.بین خودت و اون تفاوت مالی و... میبینی دوست داری از بودن با اون تو هم به اوجی که دوست داری برسی.اما جالب اینجاست که اونم همچین طرزتفکری داره.میگه اگه دختری پولدارتر یا زیباتر دید سراغ اون میره.(یکبار هم قصد ازدواج با یه دختر بسیار پولدار رو داشته).
دوم اینکه چون بین خودت و اون فاصله طبقاتی میبینی احساس حقارت پنهانی میکنی که سعی میکنی با تلاش برای نزدیکتر کردن اون به خودت این حس حقارت رو از بین ببری و به خودت بگی من تونستم اونو بدست بیارم.
اما بذار شقایق جان بهت بگم شما حتی اگه با هم ازدواج کنید هم موفق نخواهید بود.تو باید دنبال کسی باشی که به معنای واقعی تو رو بخواد حتی اگه ازنظر ظاهری از دوستت پایینتر باشه.شقایق جان تموم زندگی ادم تو تیپ و قیافه و زبون و پول خلاصه نشده.تو باید یاری رو واسه زندگیت انتخاب کنی که شریک روزگار پیریت هم باشه.نه اینکه در خوشبینانه ترین حالت تا چین چروک رو صورتت نشست رهات کنه
تو پست اولت نوشته بودی دوستت با انصافه.متاسفم که بگم انصاف یعنی من به علاقه تو احترام بذارم و حداقل ازارت ندم که متاسفانه اون...
شقایق جان لازم نیست ادم تو هر چیز ظاهری اول باشه.انقد مسائل ظاهری رو پررنگ ندون و کمی هم برای درون ارزش بذار.
زندگی شبه زن و شوهری که شما داشتین و روابط جنسی مکرر هردوتون رو وابسته کرده اما من تقریبا مطمئنم که دوستت پیشخودش فکر میکنه همچین دختری مثه شقایق با این همه محاسن چرا انقد اویزوونه(ببخش که این کلمه رو استفاده کردم) حتی اگه به روت نیاره.تو انقد بهش چسبیدی که اولا باعث شده اعتماد به نفس کاذبش بالا بره و دوم حتی اگه بخواد هم دیگه نمیتونه درست ببیندت.چون همیشه در دسترس بودی و گاهی اون شاید هوس کنه دخترای دست نیافتنی تر رو بدست بیاره تا هم اعتماد به نفسش بالا بره و هم بقول خودت پز بده.تو شدی همون تلویزیونی که تو خونه هست و طرف گاهی دلش سینما میخواد و یا شایدم یه تلویزیون جدیدتر.
متاسفم اگه حرفام ناراحتت کرد.
کمی روی حرفام فکر کن
:(
آخه چه طور ممکنه اون انقد بی رحم باشه؟
چرا باید تنوع طلبی برای اون تعریف بشه؟
من بهش نچسبیدم واقعا
یکی از دلیلایی که می گه شاید یه روزی بره دنبال یکی دیگه همینه که من حداقل تو ظاهر غرورمو حفظ می کنم و به گفته خودش بقیه دخترا براش می میرن اما من خیلی عادیم و دلیل دیگش هم اینه که من خیلی باهاش قهر می کنم
من اولین بار که خوندم ناراحت شدم اما بعدش به این نتیحه رسیدم که شما صلاح منو در نظر گرفتی
ممنونم
جزییات زیادی اینجا وجود داره
وگرنه من هم آدم کم شعوری نیستم که تحت این شرایط دردناکی که شما می گین ادامه بدم
شاید من خیلی اگزجره نشون دادم ولی به هر حال ممنونم دوست خوبم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پارميدا
شقایق جان درک می کنم که چقدر این کار برات دردناکه ولی قصد ما اینه که بفهمیم این آقا شما رو برای ازدواج میخواد یا نه؟ مطمئن باش بهترین راه برخورد با این آدم برخورد قاطعانه است اگر بخواهی با ملایمت برخورد کنی تو بازنده خواهی شد. این درد زایمان روحی رو تحمل کن تا یه تولد باشکوه رو شاهدباشی وگرنه یه روزی که دور هم نیست این آقا وقتی که با دلبستن به یکی دیگه وبا شکستن دل تو، ترکت می کنه اونوقت پشیمون میشی که چرا خودت قبلاً برای خودت تصمیم نگرفتی. اگر این آقا شما رو بخواد می تونه اعلام کنه وگرنه با محبت نمی تونین مجبورش کنین با شما بمونه. وقتی شما قاطعانه تصمیم تون رو اعلام کنین چه بسا براش جذابیت بیشتری هم پیداکنین.
شقایق جان اینجا خلاصه ای ازفصل اول کتاب یارپنهان رو که برات معرفی کرده بودم گذاشته دوست دارم برداشتت رو دراین مورد بدونم.
http://jahadstudingunit.parsiblog.com/Posts/7
ممنون پارمیداجان
من اون متنو خوندم، تحلیلم اینه:
من فکز می کنم دوست من که شخص مادی گراییه یک تصویر مادی از خودش روی من انداخته و به همین دلیل فکر می کنه می تونه این موجود مادی رو به یک نسخه بهتر تعویض کنه
در عوض من که یه شخصیت جاه طلب دارم تصویر تاج قدرتمو انداختم روی اون و چون نمی خوام قدرتمو از دست بدم به شدت وابسته این تصویر هستم
حالا برای اصلاح رابطه باید این تصاویرو حذف کنیم (کنم) و چیزی که واقعا وجود داره ببینم
من نیازی ندارم به خاطر اینکه اون بهترینه خودمو بهترین ببینم خودم چیزای زیادی برای بهترین بودن دارم
درست فهمیدم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
بلند شو شقايق! دوستت دارم... منم مثل تو از خانواده متوسطي بودم...منم مثل تو دوران كودكي خوبي نداشتم... منم مثل تو در يكي از بهترين دانشگاههاي تهران درس خوندم... منم مثل تو ضعف داشتم اما از رنج كشيدن خسته شده بودم... خوندم و خوندم...گشتم و گشتم...تا كمي خودمو پيدا كنم...هنوزم راه دارم....
ديگه نمي خوام خانم دكتر خوشكل باهوش مخترع مهربونم بازيچه اون پسره ازخودراضي ببينم! اوكي؟
چشم سرافراز عزیزم
ممنونم از کمکت
خدارو شکر می کنم
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
شقایق خانم مشکل شما رو خوندم و خواستم به عنوان یه پسر نظرم رو بگم
از نظر من بزرگترین کار غیر متعارفی که شما انجام دادید هم خونه شدنتون با اون پسر بوده و برقراری رابطه جنسی
همین باعث شده که تا این حد گنگ بشید و نتونید اتفاقاتی که داره میافته رو تحلیل کنید
وقتی بدون وجود هیچ تعهد رسمی (منظورم ازدواجه) خودتون رو در اختیار یه پسر میزارید در واقع به اون اجازه میدید که هر موقعه که خواست بزارتتون کنار. چون کسی هستید که تجربش کرده و دیگه چیز جدیدی براش ندارید، در کنارش تعهدیم که بهتون نداره، حالا دیگه چشمش باز شده، شروع میکنه به مقایسه کردن شما با بقیه دخترها، از ظاهرتون گرفته تا رفتارتون، میدونه که هر موقعه که بخواد شما رو خواهد داشت. مطمئن باشید که با ادامه پیدا کردن این رابطه به این صورت تنها کسی که لطمه میبینه شما هستید. اون پسر با شما هم که تموم کنه خیلی راحت با هرکسی که بخواد میتونه ازدواج کنه پشت سرش هم هیچ حرفی در نمیاد، اما برای شما چی؟؟
من فکر میکنم مشکل شما از اونجا شروع شده که از شهرستان اومدید تهران و از خانوادتون جدا شدید، احساس تنهایی و نیاز به یه پشت گرمی باعث شد که بجای خانواده به اون پسر پناه ببرید. شقایق خانم شما بزرگترین چیزی که یه دختر داره رو به راحتی تقدیم اون پسر کردید، حالا وقتی همه جوره شما رو تجربه کرده برای چی باید پای شما بمونه؟؟؟
جلو ضرر رو هروقت که بگیرین منفعته؛ میدونم چه فشاری رو دارید تحمل میکنید اما الان عاقلانهترین کار اینه که به این رابطه خاتمه بدید، اگه واقعا شما رو بخواد برای ازدواج میاد جلو وگرنه که اگه تموم بشه خیلی بهتره. کدوم عاشقی جلو عشقش با یه دختر دیگه ارتباط برقرار میکنه؟!! حتی اگه باز هم فکر میکنید که پسره خوبیه این رابطه رو تمومش کنید، قضیه یه عمر زندگیتونه شوخی که نیستش که. اگه واقعا دوستتون داشته باشه مطمئن باشید که بر میگرده
RE: شک در ادامه رابطه به خاطر بی اعتمادی و عدم مسئولیت پذیری
نقل قول:
من اون متنو خوندم، تحلیلم اینه:
من که یه شخصیت جاه طلب دارم تصویر تاج قدرتمو انداختم روی اون و چون نمی خوام قدرتمو از دست بدم به شدت وابسته این تصویر هستم
حالا برای اصلاح رابطه باید این تصاویرو حذف کنیم (کنم) و چیزی که واقعا وجود داره ببینم
من نیازی ندارم به خاطر اینکه اون بهترینه خودمو بهترین ببینم خودم چیزای زیادی برای بهترین بودن دارم
درست فهمیدم؟
کاملاً درسته:104:
خیلی دلم می خواست این بتی که ازاین آدم برای خودت ساختی رو بشکنیش و فکر می کنم تا حدود زیادی موفق شدی. دلم می خواست اینقدر خودت را پایین واون آدم رو بالا نبینی. الانم دلم می خواد ببینی تو چجور پسری رو دوست داری نه اینکه مدام ببینی ایشون میلشون به چه جور دختری میره و با خودت بگی من اینقدرخوبم که جذب هرکی هم بشه بالاخره برمیگرده پیش خودم وبهتر ازمن پیدا نمی کنه. شقایق جان تو نیاز به مرد حمایتگری داری که حس حسادت تو رو مرتب تحریک نکنه. مرتب با مقایسه تو با دخترهای دیگه اعتماد به نفست رو ازت نگیره .
شقایق جان این آدم باعث میشه حس شک و بدبینی (که ممکنه تو زمینه هاش رو از کودکی درون خودت داشته باشی) تقویت بشه و شاید مشکل بتونی درآینده به مرد دیگری هم اعتماد کنی واینجوری زندگی آیندت رو هم خراب می کنی. این جور مردها با هرزنی که باشن زندگی اون زن رو هم خراب می کنن.