پس فعلا به همه جواب رد بدم؟:310:
نمایش نسخه قابل چاپ
پس فعلا به همه جواب رد بدم؟:310:
عزيز من مولاناي عزيز ميگه:نقل قول:
نوشته اصلی توسط setareye khamoosh
پيش چشمت داشتي شيشه كبود
زين سبب عالم كبودن مي نمود
عزيزم اگه شيشه كبودي به نام شكسته شدن در رابطه با اون آقا رو كنار بذاري از جلو چشمت يه عالم چيز قشنگ هست كه ببيني
من اكثر روزا از اين كه اين همه زيبايي به دوتا دونه پنجره كوچك به اسم چشمام هجوم ميارن تعجب ميكنم به خدا
روز هايي هم هست كه انگار چيزي جلو چشامو گرفته و نمي تونم همه چيزو واضح ببينم و از همه زيبايي ها لذت ببرم.به قول معروف عين سرما خوردگي روحي كه نميذاره كه مزه دنيا رو خوب بچشي.
عزيزم الان پاييزه يه نمه پنجره رو واكن ببين برگهاي رنگي چي مي گن آخه؟
يه كم به خنده بچه ها نگاه كن؟
به صورت خودت به قول سر افراز جان.. آدمي كه تونسته يه راهه درست ترو انتخاب كنه
زماني درس درس آزمايشگاه داشتيم و من عاشق بافت ها و سلول ها بودم.. يه بار شده نگاه كني ببيني چقدر قشنگن؟
از تماشاي ساده جهان يا گوشه اي از اون شروع كن جانكم.. تا بتدريج به ديدن اعماق برسي
بهت چي بگم همين الان كه منو تو داريم از طريق اين جاده آبي مجازي با هم حرف مي زنيم 13 مليارد نرون تو مغز هر كدوم مون همكاري ميكنن كه همو بفهميم .. چي از اين زيبا تر
و در مورد ازدواج..
وقتي ذهن آدم و دل آدم زخمي يه آدم با زخمهاش تصميم ميگيره نه با انديشه و منطقش.. اجازه بده زخمات خوب بشن. اگر كسي ازت درخواست ازدواج كرد و نظرت بهش مردد شد دست كم مي توني بگي در اين بازه زماني ( حالا نميدونم چند ماه) به فلان علت تصميم ازدواج ندارم اما بعد از اون آماده ترم. اين باعث ميشه اگه فرد در تصميمش قاطع باشه صبر كنه و اگر نه هم نه.الان اول روح خودتو كه زخمي شده آرام و ترميم كن گلم. راه ها رو هم كه دوستان گفتن( ناز بشي تو دختر!)
:72: