RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
همه دوستان گفتنی ها رو گفتن...راه های عملی اش هم اینه که اگه شاغلید بیشتر کار کنید..بعداز کارتون ورزش کنید اگه درس می خونید درس و ورززش رو زیاد کنید انقدر خسته باشید که اصلا وقت فکر کردن نداشته باشید. کتاب بخونید..من خودم با موسیقی خیلی اروم می شم مخصوصا وقتی که اهنگ هایی رو که دوست دارم با صدای بلند می خونم :163:یه جوری انگار انرزیم تخلیه میشه.
می دونی دوستم من وقتی ناراحتی برام پیش میاد یاد زمانایی می افتم که دانشجو بودم. چون شاغل هم بودم همیشه شب امتحانا چند شب پشت سرهم نمیخوابیدم وقتی می خواستم کم بیارم به خودم می گفتم المیرا این شبا تموم میشه و تو دوباره می تونی بخوابی پس نگران نباش دنیا یه جا نمی ایسته. الان هم همینه خیلی سخته ها خیلی خوب درکت می کنم...ولی به این فکر کن خوبی دنیا اینه که جاریه و تو هم باهاش حرکت می کنی...روزهای بهتری میاد که این رابطه برات یه خاطره خوشایند میشه که با دوستات یاداوری اش می کنی.
برات آرزوی آرامش می کنم دعایی که فکر کنم بشر امروزی بیشتر از هرچیزی بهش نیاز داره. دلت گرم باشه چون خدا پشتت قرص و محکم ایستاده:72:
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
المیرای عزیزم...ممنون از توصیه هات... یه چیزی که خیلی مهمه اینه که آدم باور کنه کاری درسته و روش پافشاری کنه. من خودم رو می شناسم. اگر همه کارهایی که گفتی رو انجام بدم و خسته و کوفته هم بشم اگر دلم اون سمتی بره ممکنه کاری کنم که همه چی دوباره خراب شه. کارهایی که گفتی درکنار باور به پایان ارتباط ، فوق العاده و عالیه و شابد بشه گفت دو سه ماهه میشه جمعش کرد...
سعی میکنم حتما به توصیه هات عمل کنم خانم گلی!:46:
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
سلام سر افراز عزیزم:
اینو به کامران هم گفتم..هیچ وقت فراموش نکن که بارانی باید تا که رنگین کمانی برآید و لیموهایی ترش تا که شربتی گوارا فراهم گردد...
پست هات برام خیلی آشناست خیلی..هم پست های شما هم پست های دختر مهربون در تاپیکش...من رفتم به روزهایی که خودم وارد تالار شدم و به هر گوشه ای سر می زدم تا جواب چرا هامو پیدا کنم؟گاهی اونقدر می گشتم که احساس می کردم زندگی برام ارزشی نداره و اصلا چرا باید این همه سختی تحمل کنم و کنار بیام با چیزهایی که به اجبار دچارشون شده بودم..
نمی دونم چرا شما و اون فرد جدا شدید و الان این اصلا مهم نیست مهم اینه که به هر دلیلی این رابطه تموم شده و الان شما موندید و دنیای خاطرات خوب دقیقا همون حای که من حدو 2 سال و نیم قبل باهاش وارد تالار شدم...دوستی اشاره قشنگی داشت..خوب مطمئنم می دونی که من ازدواج کردم با همون فردی که به خاطرش این تالارو پیدا کردم..کسی که واقعا دوستش دارم و هنوز هم مثل اون روز که وارد تالار شدم و از عشقش برای تالاری های اون زمان گفتم..
همه این مقدمات رو گفتم که بهت از تجربه اون زمانم بگم که الان هم با خودم یدک می کشم..
سرافراز عزیزم سعی کن به جایی برسی که از اون بگذری...
نمی دونم اون تاپیک های زمان من و بالهای صداقت خوندید یا خیر...
** برای رسیدن به همه چیز باید از همه چیز گذشت**
http://www.hamdardi.net/thread-11160.html
-----------------------------------------------------------
بالهای صداقت نوشته بود:
رها کن و به خدا بسپار...
در زندگی مواردی پیش می آید که لجاجت٬یکدندگی و سر سختی ما باعث رنج و بدبختی بیشتری میشود. در حالیکه می توانستیم از بروز آنها جلو گیری کنیم. بعضی اوقات هر چه بیشتر تقلا میکنیم ٬ اوضاع بدتر می شود.یکی از راههای ما رها کردن است.میتوانیم مشکلات را رها کنیم و آنها را به نیروی برتر بسپاریم. آری٬نیروی برتر من٬ توانائی حل مشکلاتی را دارد که من قادر به حل آنها نیستم.
***یا رهاکن ٬ یا درد بکش وتحمل کن... ***
مثل روز روشن است که وقتی رها می کنیم و به خدا می سپاریم٬ به صلح و آرامش می رسیم.وقتی کنترل امور را به خدا می سپاریم در اکثر موارد نتیجه بهتری به دست می آوریم.
*بعضی افراد فکر میکنند اگر چیز سنگینی را از زمین بردارند نشان میدهد که قوی هستند ٬ اما گاهی اوقات برای قوی بودن بایستی چیزهای سنگین را زمین بگذارند و رها کنند... ( سیلویا رابینسون))
اگر میخواهی چیزی را برای همیشه نگه داری ٬ باید آن را رها کنی.
تنها راه به دست آوردن رها کردن است...
ما باید انتظارات خود را از اشخاص کاهش دهیم .اگر به اطرافیانمان ،خانواده٬ دوستان و... محبت می کنیم و عشق می ورزیم بایستی عشق و محبتمان بلاعوض باشد
همانگونه که خداوند مهربان همه مخلوقاتش را دوست دارد و عاشقانه و بدون هیچ انتظاری این همه نعمت به آنها ارزانی داشته است ،
آن موقع است که تمام کائنات برای تامین نیازها وخواسته ها ی ما تلاش میکنند.
پس جا دارد که خالصانه و عاشقانه بگوئیم:
پروردگارا٬ راههای تازه ای برای زندگی شاکرانه به ما نشان بده....
تو را شکر میگویم به خاطر لحظه لحظه زندگیم... تو را سپاس میگویم به خاطر تمام داشته هایم که نعمت است و به خاطر تمام نداشته هایم که مطمئنا خیر و صلاح من در آن نهفته است...
--------------------------------------------------------------------------------
این تجربه ایست که من و بالهای صداقت با کمک فرشته مهربان انجام دادیم ....چند ماه بعد من بود که بالهای صداقت به کار برد و رسید....
نمی دونم چقدر می تونه این موضوع برای هم تالاری ها مفید باشه ولی آنقدر ارامش بخشه اون لحظه که باورش هنوزم سخته...
همه عشق های ما..دوست داشتن های ما ...به یاد هم بودن ای ما مهمه ولی تنها راه رهایی از این وابستگی ها گذشتن از همه اون هاست....
باور داشته باش که تا سنگ بر سر راه رودخانه نباشد هرگز صدای رودخانه دلنشین نیست.....
این راه رو پیدا کن و درش قدم بردار..اونقته که با گذشت چند وقت تاثیر شگرف اونو در زندگیت می بینی....
برات آرزوی بهترین ها رو دارم...
سارا بانو:72:
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
سلام به دختر سر افراز تالار همدردی
دختری که همواره صلابتش و آرامشش را در امور زندگی اش ستایش کرده ام.
به شدت با "سارا بانو" عزیز موافقم...گاهی فقط باید یگذری تا به همه چیز برسی...
این مراحل را در تاپیک عزیزترین کس زندگیم می توانی ببینی!
تاپیک "چگونه طاقت بیارم فقدان همچین عزیزی رو؟" را مطالعه کن تا ببینی چگونه صبوری کردم...
گاهی ما انسانها بسیار در بازی های روزگار عاجزیم و چاره ای جز توکل به معبود زیبایمان نداریم.
زمان ، زمان ، زمان و باز هم گذشت زمان مرهم زخم های روح و احساست هست...
عشق من دیگر کنار من نیست ولی یاد او هنوز در دل من زنده است...دیگر پذیرفته ام که هر آن
چه خداوند برایمان بخواهد بهترین است.
محال است او را فراموش کنی اما گذشت زمان تو را برای درک پذیرش این موضوع و حکمت آن
آماده خواهد ساخت و هیچ کس جز او آینده را نمی داند...کسی چه می داند آینده آبستن چه
وقایعی است اما هر چه هست نه من ، نه شما و نه هیچ کس دیگر از سپردن امور به او هرگز
پشیمان نمی شویم و دستاوردهایش را روزی به نیکویی تمام خواهیم دید!
گاهی فقط باید بنشینی و در سکوت و آرامش نظاره گر کارگردانی بی نظیر پروردگار در بازی
زندگی باشی و از اینکه این بازی را به او سپرده ای پر از آرامش و لذت شوی و بدانی که او
بسیار بیشتر از عزیزترین هایت نگران توست و می داند که چگونه بازی تو را اگر به او اعتماد
کامل داشته باشی به نحو احسن پیش ببرد.
سر افراز باید تنها خود را در دستان پر مهر خداوند رها کند و دل بی تابش را به او بسپارد...
گذشت زمان به او کمک خواهد کرد و کسی چه می داند؟ شاید آینده زیبایی منتظر اوست
اما الان زمان مناسبی برای وقوع آن اتفاق نیست و تو باید پخته تر شوی تا لایق داشتن بهترین
هایی که خداوند برایت در نظر گرفته است بشوی!
من که می دانم روزی که زمانش برسد به مراد دلم خواهم رسید و به خدا اعتماد کامل دارم.
تو چطور؟
این متن نیز پیش کش سرافراز عزیز من :
==========================
گفتم : خدایا! از همه دلگیرم. گفت : حتی از من؟
گفتم : خدایا! دلم را ربودند. گفت : پیش از من؟
گفتم : خدایا! چقدر دوری؟ گفت : تو یا من؟
گفتم : خدایا! تنهاترینم. گفت : با وجود من؟
گفتم : خدایا! کمک خواستم. گفت : از غیر من؟
گفتم : خدایا! دوستت دارم. گفت : بیش از من؟
آرزو می کنم بزرگترین خواسته ات از خداوند ، کوچکترین چیزی باشد که خدای متعال برایت
می خواهد.
:72:
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
سارابانوي گلم... پست قشنگت پر از انرژي بود... شايد جواب من به تو فقط يك درددل باشه وگرنه بين اتفاقي كه براي من رخ داد و اونچه كه براي شما و بالهاي صداقت افتاد فرسنگها فاصله هست.
نمي گم رسيدن به اون آدم ممكن نبود، بود اما به قيمت سنگين و شايد انقدر سخت و طاقت فرسا كه پشت اون آدم رو خم ميكرد ممكن ميشد. اصولا در اون زمان كه باهاشون آشنا شدم دنبال رسيدن بهشون نبودم و فقط مي خواستم مشكلشون حل بشه كه خدارو شكر تا حدود زيادي حل شد و بقيه اش هم به همت خود اون آدم برمي گرده.
من در همه اين مراحل و بيشتر هم الان، اون آدم رو رها كردم و خودخواهي رو در اين جريان وارد نكردم. تا جايي كه مي دونم هرگز براي امري پيشقدم نمي شم مگر خودش به اين نتيجه برسه كه تصميم جديدي بگيره و بخواد كه پاي تمامي ناملايمات بايسته... كه البته گزينه هاي ديگري هست كه اونها در اولويت هستند و البته عقلاني تر.
تاپيك شما و بالهاي صداقت رو قبلا خوندم نه يك بار بلكه چنديدن بار و با همه اونچه كه از سر گذروندين آشنا هستم.
من رها كردم و به خدا سپردم. نه سپردني كه به بازگشتش اميد داشته باشم! نه اينكه نخوام(كه مطمئنا نه قابل باور هست و نه غيرطبيعي) بلكه فايلهاي ذهني ام رو طوري مي چينم كه شب و روزم فكر برگشت اون آدم نباشم.
من براي اون آدم آرزوي خوشبختي مي كنم و شايد بگم اولين بار هست كه من از يك آدم كه باهاش قطع ارتباط كردم گله هاي اندكي دارم كه در مقابل خوبي ها بسيار كمرنگ هستند.
از طرفي از اينكه چرا اين اتفاق افتاد ناراحت نيستم چون درسهاي بزرگي ياد گرفتم كه مطمئن هستم در طي زندگيم و درخيلي جاها بكار من مياد.
اين روزها حال من بسيار بهتر شده. اتفاقا امروز با خودم فكر مي كردم چي شده كه همه چي مثل قبله شرايط تغييري نكرده و مشكلات عين قبل سرجاشون هستند اما حال من بهتره؟! جواب فقط يك چيز بود و اون نگرش من به اوضاع هست. اينكه چطور وقايع رو ببينم و چه برچسبي به اين اتفاقات بزنم.
تضمين نمي كنم حال من هر روز خوب باشه و اصلا دگرگون نشه اما تلاش مي كنم به اين فكر نكنم كه فردا رو قراره چطور سپري كنم. فقط به امروز فكر مي كنم و براش چاره اي پيدا مي كنم.
از اينكه ديدم ستاره خاموش در طي اين مدت تونسته بود انقدر به خودش مسلط باشه-علي رغم اينكه در جريان بودم چقدر حالش بد بوده- خيلي خوشحال شدم و خودم رو هم در همون موقعيت ديدم.
براي من و اون آدم كه ازش جدا شدم دعا كنيد. چون مي دونم اون هم حال و هواي خوشي نداره. خداوند در هر زمان ريسماني براي آدم مي فرسته تا با چنگ زدن به اون تحمل درد و رنج براش راحتتر بشه و ريسمان الان من هم اين تاپيك و لطف دوستان همدردي هست.
از همه بي نهايت ممنون و سپاسگزارم:72:
بهار عزيزم... چه زيبا نوشتي و با اون شعر قلب من رو لرزوندي... اونچه كه براي سارابانو نوشتم به شما هم ميگم و از اين رخداد گله اي ندارم و فقط و فقط منتظر لطف و رحمت خدا هستم كه بار ديگر شامل حال من بشه و تغييري در زندگي من رخ بده. هرچند به اين آرزوي وقوع تغيير و تحول هم آويزون نمي شم و نمي چسبم چون مي دونم كه براي رخ دادن، اين رو هم بايد رها كنم.
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
سر افراز عزيز( كه اميد دارم هميشه سر افراز باشي!)
اين تو يكي از كتب مقدس نوشته شده كه:"
زمانيست براي پيوستن
زماني براي گسستن
زماني براي سلام
و زماني براي وداع.."
برخي اوقات در شروع يك راه ما تصور مي كنيم اين راه ماست اما داده هاي بعدي راه ديگري را نشون ميدن. اينجور وقتا تقصير كسي نيست.
مهم در راه بودن و حركت كردنه سر افراز .مهمه كه انسان تشخيص بده لحظه عزيمت كي يه.. مهمه كه انسان شهامت رفتن در لحظه اي پيداكنه كه ديگران هنوز مردد هستن و مي ترسن و..
و مهمه كه گاهي تشخيص بديم شايد عمر يه رفاقت بسر رسيده.
زوج هايي رو دوستاني رو خانواده اي رو مي شناسم كه روزي به اينجا رسيدن كه به علت اون زمان مقدر براي جدايي رسيده..و با احترام و رفاقت باهم خداحافظي كردن.
دوست عزيزم!هر تصميمي گرفتي يقين دارم اونقدرنيرومند و توانا هستي كه از پسش بر بياي ..شايد لحظه هايي ناچار بشي به قلبت بگي نه!تصميمي كه اراده و شجاعت فراواني ميخواد..اما مي دونم اين روز ها هم ميگذره و تو با سربلندي به اونچه پشت سر گذاشتي نگاه ميكني ..به قول دوست عزيزم:
چه غم كه عشق به جايي رسيد يا نرسيد
كه آنچه زنده و زيباست.. نفس اين سفر است!:72:
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
ملاحت عزيزم... از پستت متشكرم... واقعا نگه داشتن حال در يك خط مستقيم كار بسيار سخت و طاقت فرسايي هست. باز هم به دعاي شما دوستان نياز دارم. شايد لازم باشه هر ساعت به ساعت دليل اتمام اين ارتباط رو مرتب به خودم گوشزد كنم و قلب من بعضي وقتها واقعا كم مياره... از اينكه تنهام نمي گذاريد ممنونم.:72:
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
خداتو شکر کن و واسه همیشه فراموشش کن.
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
سلام سرافراز عزیزم:
خدا رو شکر که دیدت به زندگی آنقدر قشنگه ..http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...b327c0c19f.gif...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
من رها كردم و به خدا سپردم. نه سپردني كه به بازگشتش اميد داشته باشم! نه اينكه نخوام(كه مطمئنا نه قابل باور هست و نه غيرطبيعي) بلكه فايلهاي ذهني ام رو طوري مي چينم كه شب و روزم فكر برگشت اون آدم نباشم.
من براي اون آدم آرزوي خوشبختي مي كنم
+++ بله سرافراز عزیزم..اصل رها کردن و گذشتن از یک چیز این هست که اصلا به بازگشت اون چیز یا فرد امیدی نداشته باشی ...همه ما در اعماق وجودمون اون چیزی که دوست داریم می خوایم و این کاملا طبیعیه ولی پروسه گذشتن یعنی تمام..یعنی شما اون چیز یا فرد آنقدر برات اهمیت داره که حتی نیامدنش برات مهم نیست مهم راضی و خوشبخت بودن اونه ....این پروسه نیاز به زمان زیادی داره و اگر بتونی با موفقیت در مسیرش قرار بگیری اثرات قشنگ اونه در جسم و روحت حتما می بینی...
***فقط و فقط منتظر لطف و رحمت خدا هستم كه بار ديگر شامل حال من بشه و تغييري در زندگي من رخ بده. هرچند به اين آرزوي وقوع تغيير و تحول هم آويزون نمي شم و نمي چسبم چون مي دونم كه براي رخ دادن، اين رو هم بايد رها كنم.
++و این نکته آخر ..ما انسان ها تا حدی قادر به درک رحمت و لطف خداوند نیستیم چون ما ممکنه نتونیم چیزی که به نظرمون شر میاد درش خیر و رحمت خدا رو تشخیص بدیم...آیا میشه به من بگی از نظر شما خیر و لطف خداوند کی هست و شما از کجا متوجه میشی در اون اتفاق خوش یا بد خیر و لطف هست؟و جمله آخرت که در تکمیل اون گفتی دقیقا هدف جمله ماست....منتظر هیچ چیز نباش ..هیچ چیز....
نمی دونم منظورمو متوجه شدی یا نه؟؟
موفق باشی..http://www.hamdardi.net/imgup/16901/...a4e3f5f5ba.gif
سارا بانو
RE: كنار آمدن با پايان يافتن يك رابطه عاطفي(به سرافراز كمك كنيد)...
سارابانوي گلم! اگر مي تونستم ملاقاتت كنم مطمئن باش مثل خواهرم بغلت مي كردم... :46:
مي دوني؟ من دورو بر خودم دوستاني دارم اما كساني نيستن كه حرفهاشون زياد به درد من بخوره. به خاطر همين خيلي وقتها در مورد مشكلاتم با كسي صحبت نمي كنم و ازشون كمك نمي خوام. بيشتر خودم به ديگران كمك مي كنم تا اينكه كمك بخوام. يكي از تفاوتهاي اون آقا با بقيه هم براي من در همين نكته بود كه چيزهايي بلد بود و بكار مي بست كه من در كمتر آدمي ديده بودم و در مواقع بحراني مثل يك دوست خوب بصورت فكري هرچه در توان داشت براي من انجام مي داد...بگذريم...
فكر نكنم شما دوستاني كه مياييد و براي من پست مي گذاريد خودتون متوجه باشيد كه چه تاثيري رو ي من مي گذاريد. راستش الان و در اين وضعيت مراجعين رو بيشتر درك مي كنم. چون روز اولي كه خودم پست گذاشتم تا قبل از اينكه آقاي sci متوجه بشن و در حال و احوال همدردي سراغ من رو بگيرن كسي متوجه تاپيك من نشد و شرايط بدي رو تجربه كردم.
خدارو واقعا شكر مي كنم كه اينجارو دارم و براي همه شما از ته ته دلم از خداوند نازنينم بهترين ها رو مي خوام.
روي جمله آخرت بازم بايد فكر كنم... شايد حرفشو بزنم اما بايد درونيش كنم. هرچند در ارتباط با اون آقا و درنظر گرفتن خير و مصلحتش ميشه گفت از خودم راضيم و به خودم نمره خوبي مي دم... اميدوارم ايشون هم در دلش به من نمره خوبي بده.
همتونو دوست دارم:72::72::72: