RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
به نظرتون خونه خواهر شوهر کوچکم هم باید کمتر برم وفقط مواقعی برم که همه هستند و اون نتونه با لباسهای نامناسب ظاهر بشه یا نه نباید اهمیت بدم و من هم رفت و آمدم رو بیشتر کنم ولی توی این کار خیلی ضعیفم چون با دیدن این صحنه اعصابم بهم می ریزه
mahi91
ممنونم از دلداریت ولی یکم از راههای بی خیالی بهم بگید
به نظرتون وقتی جک می خواد تعریف کنه پیش شوهرم وایسم و به جکش گوش کنم و بخندم یا اینکه اونهارو تنها بزارم تا برادرش توی تنهایی خودشون به جک اون نخنده و اونو ضایع کنه یا چکار کنم
بیشتر راهنماییم کنید
از بقیه دوستان هم تقاضا دارم مرا با نظراتشان بیشتر آگاه کنند و همین طور از مدیر همدردی می خوام منتی بگذارند و من وشوهرم رو راهنمایی کنند
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
من کاملادرکت میکنم.توبایدرگ خواب خواهرشوهرتوبدست بیاری.بایدازدرصمیمیت واردشی.حتی اگه ازدیدتوکاراش اشتباه باشه یه مدت بروی خودت نیاروباهاش رابطه صمیمی برقرارکن.حتی بعضی وقتهابراش کادوهم بخروحتی تومواردی هم ازسلیقش واشپزیش تعریف کن.اون وقت خودت تغییرات خواهرشوهرتومیبینی شک نکن.:310:
حتی به جکهایی که میگه بخندودوتاجک هم توتعریف کن.خودت اثرشومیبینی.
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
مرسی از اینکه باز هم منویاری کردی
ولی من 6 سال از زندگیم گذشته و همه این کارها و کردمو امتحان کردم ولی اون کینه بدی به دل گرفته و حتی اگه توی دهنش عسل هم بزارم میگه زهره
البته ناگفته نماند او بعضی اوقات با من خوب بوده ولی توی تنهایی و توی جمع ارزشی برایم قائل نمی شه مخصوصا جلوی جاریم ضایع می کنه
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
خب ببین جاریت چیکارکرده که اوناحاضرندپیش جاریت توروخراب کنند..راستی پیش جاریت اصلاازخواهرشوهرات بدگویی نکن.چون احتمال این که بره پشت سرت حرف بزنه زیاده.
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
من نکات مثبتش رو خیلی به روش میارم کلا با همه اینطوریم و خیلی زود ابراز احساس می کنم ولی اون فکرش در مورد من منفیه
در حالی که با خواهر کوچکترش هم همین طوری هستم فقط با این تفاوت که به او تا به حال از پوشش انتقاد نکردم اونم به خاطر اینکه ترسیدم او هم مثل خواهرش با من رفتار کند به خاطر همین خواهر بزرگه میگه چرا پس به من انتقاد کرده و پیش اون چیزی نمی گه ولی باور کنید چشمم ترسیده وگرنه به او هم می گفتم که اجازه ندهد خواهرش تحریکش کند
من هیچوقت پیش جاریم چیزی نمی گم چون همه حرف هایم رو به مادرشوهرم میگم چون اون زن فهمیده ایه
من یکبار در خانه مادر شوهرم در اتاق را باز کردم و دیدم خواهرشوهر بزرگم و جاریم و برادر شوهرانم در اتاقند طوری که خواهر شوهرم داشت شلوار عوض می کرد و جاریم هم وقتی این صحنه رو دیدبلند شد و کل لباسهایش رو در آورد و به شوهرش گفت من کدوم لباس زیرم رو بپوشم بله دوستان جاریم با رفتارش و با پررویی کامل اورا دک کرده ولی من این شرایط رو ندارم چون همیشه توی جمع با شوهرمن اینگونه است اگه توی تنهایی بوده شاید من هم این کار را می کردم ولی نه او به دنبال نقاط ضعف من است و با جاریم این کارها را نمی کند
البته جاریم زیرکتر است و او همیشه میرفت و کارهای خانه اش را انجام می داد و منتظر بچه او می شد تا از مدرسه بیاید و برایش ناهار درست کند چون خواهر شوهرم شاغل بود به خاطر همین آنها با هم یکی هستند و خواهرشوهرم همیشه پیش او شرمنده است
ولی من توی شرایطی نبودم که این کارها رو بکنم وچون من وجاریم با فاصله یک هفته به این خانه آمدیم همیشه مارا مقایسه می کردند و خواهرشوهر بزرگم و جاریم چون توی یک شهر زندگی می کنند با هم ارتباط بیشتری دارند و جاریم هم راحتر این کارها را با او می کند پدرشوهرم هم دختر بزرگش را خیلی خیلی خیلی دوست دارد و به خاطر این روابط خواهرشوهر وجاریم او با جاریم هم خیلی خوب است و او را خیلی تحویل می گیرد و حتی با او خیلی شوخی می کند که من یکمی حسودیم میشه به این رابطشون که چرا پدر شوهرم با من اینگونه نیست در حالی که من هم با او شوخی می کنم ولی او مرا تحویل نمی گیرد به خاطر همین فکر می کنم رابطه من با خواهر شوهرم روی پدرشوهرم هم تاثیر بدی گذاشته و مرا تحویل نمی گیرد
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
یک مساله دیگه هم که هست اینه که خواهربزرگش حتی کم مونده بود ازدواج ما رو بهم بزنه اونم اینکه:
روز جهازبرون ما ، من با خودم یک فیلمبردار برده بودم که غریبه نبود خواهرشوهر خواهرم بود البته در منزل خودمان هم از خودمان و جشنی که بپا کرده بودیم فیلم گرفتیم و وقتی که جهاز را بردیم من او را هم با خودم برده بودم تا از چیدمان خانه مان فیلم بگیریم و بعد از آنجا رفتیم منزل پدرشوهرم چون انجا هم جشنی گرفته بودیم من به فیلم بردارم گفتم فیلم بگیرد البته با اجازه همه ولی بعد از مراسم فیلم رو گرفتم و دست خودم بود و خواهرشوهرم بهم گوشزد کرد که حواسم به فیلم باشد و از طرف دیگه هم جاریم فیلمبرداری می کرد البته برای خودش و می گفت به تو نمی دم و من هم گفتم اشکالی ندارد چون فقط من توی فیلم نیستم که بلکه همه هستند و بیشتر هم از خانواده خودش فیلم گرفته
بالاخره اون روز گذشت و دقیقا روز عروسی همسرم آمد پیشم و با ناراحتی از من خواست که فیلم رو بده به من ،گفتم منظورت چیه فیلم دست خودمه و من که سوءاستفاده نمی کنم یعنی تو به من اعتماد نداری اون گفت که خواهرم توی اون فیلم رقصیده و باید دست من باشه من هم که خیلی ناراحت شدم گفتم خواهر تو همش 10 دقیقه توی فیلم بود ولی خانواده من کلی توی این فیلم هستند و از اونجایی که اونو پرش کرده بودند یهو از کوره در رفت و دادو بیداد کرد و گفت تو عقلت نمی رسه بده من منم ناراحت شدم و گفتم پس چرا اومدی سراغم اگه بهم اعتماد نداشتی چرا خواستی با من ازدواج کنی خلاصه همه متوجه این مشکل ما شدند و از اونجایی که پدرم به رحمت خدا رفته عمویم پا در میونی کرد و گفت که فیلم رو بهش بدم و خراب نکنم برای من که این کار همسرم برام خیلی سنگین بود فیلم رو بهش دادم و گفتم بعدا از این کارت پشیمون می شی:324:
و بهش گفتم برو و فیلمی که جاریم هم گرفته رو ازش بگیر چون ما همه توی اون فیلم هستیم و اون گفت که این کارو می کنم
خلاصه مراسم عروسی شروع شد ومن از دست خواهر شوهرم ناراحت بودم یهو وسط عروسی با خنده اومد گفت پاشو با خواهرات و ما برقص و من گفتم دوست ندارم برقصم
و دوباره این براش یه عقده شد و الان هم توی هیچ مراسمی منو تحویل نمی گیره و همش با جاریم می رقصه
و خواهرش رو هم صدا می کنه پیش خودش و سه تایی باهم هستند همیشه با هم و من تنها می مونم
اخه بگید با این عقده های الکی چیکار کنم که برام معضل شده
با این کاراش اهل فامیل هم فکر می کنند من مشکل دارم که اونها به من محل نمی دن به نظرتون چی کار کنم حتی پیششون حرف هم کم میارم
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
لطفا منو در مورد خواهرشوهر کوچکم هم راهنمایی کنیید ایا درست است اوبا لباس زیر وارد شود:316::302:
خواهش می کنم دوستان دوباره نظر بدید آخه خیلی استرس دارم و خیلی تنهایم
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
ببین عزیزم مامیگیم بیخیال باش وبروت نیارولی توداری همون حرف اولتومیزنی.
ببین ازحرفات برداشتم اینه که توازکارای اوناجوری ناراحتی وواکنش نشون دادی که اونامتوجه شدندودارن روزبه روزبه کاراشون رنگ ولعاب میبخشند.ببین بالاترازسیاهی که رنگی نیست.بزارلخت مادرزادبگردند.اگه توازخودت صبرودرایت نشون بدی واخلاق چهرت بابت کارای اوناعوض نشه دست ازاین کارشون میکشند.فقط یکم خونسردباش.امیدوارم دوستانه دیگه هم بیان ونظراتشونوبگن.
موفق باشی :72:
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط 861010100
من یکبار در خانه مادر شوهرم در اتاق را باز کردم و دیدم خواهرشوهر بزرگم و جاریم و برادر شوهرانم در اتاقند طوری که خواهر شوهرم داشت شلوار عوض می کرد و جاریم هم وقتی این صحنه رو دیدبلند شد و کل لباسهایش رو در آورد و به شوهرش گفت من کدوم لباس زیرم رو بپوشم
اینکه خواهر شوهر شما جلوی برادرش با لباس زیر می گردد و شوهرش چیزی نمی گه و اینکه جاری شما جلوی برادرشوهرش از شوهرش در مورد لباس زیرش بپرسه و ....
مربوط به یک زندگی و خانواده عادی نیست. شما چطور این موارد را قبلا ( خواستگاری و نامزدی و ... ) بررسی نکردید و متوجه نشدید؟
الان هم دایما می گید اونها بدون لباس می گردند و من را تحقیر و ضایع می کنند. من ربط این دو تا را نمی فهمم.
احساس می کنم دومی بیشتر اذیتتون می کنه. دایم می گید من را تحویل نگرفتند ... اولی خیلی براتون مهم نیست مشروط به اینکه تحویلتون بگیرند!!
راستش اصلا نمی فهمم ...
RE: روابط خواهر همسرم با همسرم
سلام عزیزم وقتی همه حق را بهت می دهند و شوهرت هم بهش گفته ازکاراش بدش می آید نگرانیت چیه ؟ به نظر من نباید حساسش کنی و باهاش رابطه های طولانی مدت و رسمی برقرار کنی همسر او چه عکس العملی نشان می دهد