RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]
قبل از هرچیز بنده از همه دوستان پوزش میخوام چون امکان داره حرفهای بنده باعث مکدر شدن خاطر عزیزان بشه. اگر لازم باشه کلام مکتوبی را که بیان خود بنده نیست ذکر کنم حتما منبع را هم ذکر خواهم کرد تا باعث ایجاد شبهه نباشه. بنده هیچ نظر شخصی را درش دخیل نمیکنم و تصمیم قطعا به عهده شخص خواننده خواهد بود. از انتقادات دوستان هم البته در تاپیک های جداگانه شان استقبال میکنم. و ذکر کنم که حرفهای من مبتنی بر شرایط فعلی ایشون زده میشه نه برای بسط دادن به انواع ازدواج مجدد با شرایط های دیگر.
دوست عزیز، امید ایرانی، شما به سوال اصلی من هیچ جوابی ندادین، علتش چیه؟ آیا فراموش کردین؟ منظورم علت اصلی دوستتون از این تصمیمی که گرفته و هدفش را بیان نکردین. در مورد شرایط مخاطب ایشون (خانوم همکارشون) هم ما چیزی نمیدونیم. و اینکه آیا قراره در آینده با توافقاتی با این خانوم وارد زندگی بشن یا نه. اینطوری مجبوریم بر اساس حدسیات نظرمونو بگیم.
اگر همکار ایشون تابحال ازدواج نکردن، اول باید ببینید اصلا تمایلی به این ازدواج دارن یا نه!؟ باوجود اینکه ایشون تا امروز قضیه متاهل بودنشونو از ایشون مخفی نگه داشتن و اینکه با شنیدن حقیقت نظرایشون در مورد دوسستون تغییر پیدا کنه هست. با درنظر گرفتن اینکه ایشون شاغل هستن و از تاهل ایشون اطلاع ندارن، احتمال اینکه باهدف مرتفع کردن مشکلات مالی یا برای تطمیع جنسی تصمیم به ازدواج با ایشون گرفته باشن تقریبا نزدیک به صفر هست.
درضمن باید اینو در نظر داشت که همکار ایشون اگه بخوان با ایشون ازدواج کنن مسئول مشکلات زندگی ایشون نیستن. چراکه ایشون درصورتیکه مجرد باشن ازدواج اولشونه و حق دارن انتظارات کاملی بعنوان همسر اول از ایشون داشته باشن و این آقا هستن که خواستن ازدواج مجدد کنن و زندگی دومی تشکیل میدن قاعدتا همه مسائلشم پذیرفتن پس خودشون مسئول زندگی اولشون هستن و باید کمی ها و کاستی هاشو خودشون جبران کنن و هیچ گونه انتظاری از همسر دوم یا اول بابت همکاری و کوتاه اومدن از حقوقشون را نداشته باشن. و همینطور مشکلاتی که در کوتاه مدت یا دراز مدت بواسطه این زندگی سه نفره پیش خواهد اومد در درجه اول متوجه این آقا خواهد بود.
نگفتید نحوه برقراری ارتباط و نوع رابطه دوستتون در مدت آشنایی با این خانوم به چه صورت بوده اما از شواهد و قرائن و علاقه ای که بینشون ایجاد شده اینطور حدس میزنم که این آشنایی در رابطه ای مثل نوعی دوستی و نزدیکی فراتر از دو همکار شکل گرفته. اگراینطور باشه درحال حاضر رابطه ای که ایشون با این خانوم برقرار کردن تا اینجای کار رابطه ای غلط با شروعی غیر اخلاقی بوده و تا همینجا ظاهرش رابطه یه فرد متاهل بوده با یه فرد مجرد(کاری به سیرت و مضمونش نداریم و نمیخوام اسم روش بزارم) و مسلما بار عاطفی زیادی بدون آینده ای مشخص هم برای ایشون و هم اون خانوم بهمراه داشته. (لطفا اگه اشتباه میکنم بگید.)
مسئله دیگه نوع علاقه بوجود اومده بین این آقا و همکارشونه. همه ما کمابیش در زندگی خودمون گاه و بیگاه بی عدالتی میورزیم چرا که جهل ما و خود مرکز بینی ما برای تمام بی عدالتی هایی که ممکنه در حریم زندگی و شغل و کار خودمون بورزیم کافیه. اینکه ایشون با چه نگاهی به وادی علاقه پا گذاشته وضعیت الان و آینده این ارتباط و درستی یا نادرستیشو برای ایشون مشخص میکنه.
1-با در نظر گرفتن شرایط خودش که مرد متاهلیه و ایشون دختری مجرد، که احتمالا این یکی نیست چون اگر بود به رابطه و علاقه تعریف نشده و سردرگمی فعلی ایشون منتهی نمیشد.
2-با این دید که صرفا زنی مورد علاقه پیدا کرده بدون در نظر گرفتن هیچکس و هیچ چیز دیگه و شروع علاقه ای با انگیزه های غریزی بدون رعایت حدود اخلاقی و اینکه این خانوم به چه درد من میخوره؟ مثل علاقه شیر به آهو، چون بالاخره شیر هم آهو را دوست داره که جنس این نوع علاقه کاملا مشخصه. هرعاملى که باعث تحریک انگیزه هاى شهوانى در انسان بشه و موجب اختلال در نظم اجتماعی و بنیان خانواده بشه و به آرامش روحى، روانى و عفت عمومى، صدمه وارد کنه، مورد تأیید قشر، عرف و هیچ دینی نیست.
3-حالت سوم که میتونه درست ترین حالت باشه، با این دید که من به چه درد این خانوم میخورم؟ علاقه ای که اخلاق و عقل درش تصمیم گیرنده باشه.
نص صریح قرآن را یادآور میشم: : الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَن يَكْفُرْ بِالإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (مائده/5) امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و برشما حلال است ازدواج با زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانىكه پيش از شما كتاب آسمانى به آنان داده شده به شرط آنكه مهرهايشان را به ايشان بدهيد در حالىكه خود پاكدامن باشيد نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگيريد و هركس در ايمان خود شك كند قطعا عملش تباه شده و درآخرت از زيانكاران است.
بهترين و طبيعي ترين شكل ارتباط زن و مرد ويژگي هایي داره مثل:
1-پیوند زناشویی مبتنی بر قانون
2-تک همسری
3-ازدواج دائم
باید توجه داشت که ترغيب و تشويق به تشكيل خانواده، ازدواج دائم و تك همسريه اما به خاطر اضطرار و خروج از بن بست ((نه در عرض و همسان با ازدواج دائم و تک همسری)) راههای قانوني مثل ازدواج مجدد یا موقت، باز شده. نمیدونم آیـــــا برای دوستتون ضرورتی برای اینکار وجود داره؟
اگر دقت کرده باشین وقتی صحبت از ازدواج مجدد چه بصورت موقت و چه دائم میشه، همیشه این نوع ازدواج در مقایسه و موازی با شرایطی بخصوص یا یه سری کمبودها تعریف شده. شرایطی حاکی از اینکه یا امکان ازدواج برای فرد میسر نباشه و بحث اضطرار مطرح باشه (که این شامل کسانیه که تابحال ازدواج نکردن) و یا اینکه همسر اول مشکلاتی داشته باشه که نتونه بعنوان همسر برای داشتن یه زندگی زناشویی مطلوب وظایف و مسئولیتهاشو انجام بده. چون توی ازدواج دائم زن و مرد توقع دارن یه آرامش پایدار داشته باشن. طبیعیه که هر عقل سلیمی آرامش پایدارو به آرامش ناپایدار ترجیح میده و واضحه که هم زن و هم مرد مسئولیت دارن این آرامش را حفظ کنن و هر عاملی که باعث از بین رفتن این آرامش بشه را از زندگیشون حذف کنن. این یعنی حفظ بنیان خانواده که از وظایف اصلی زندگی زناشویی هست. فکر نمیکنم هیچ آدم آگاهی با دست خودش زندگیشو به مخاطره بندازه.
همسر ایشون به گفته خودشون مشکلی ندارن و زندگی خوبی دارن ولی ایشون بدلیلی که مشخص نیست تصمیمی گرفته که اولین پیامد منفی این تصمیم تزلزل بنیان خانوادش و از بین رفتن اعتمادهای عاطفی همسرشونه. بله ایشون حقوق مشروطی دارن اما یه سری وظابف و حدودی هم دارن.
امکانات رفاهی و روابط زناشویی را شاید بشه مورد شمارش قرار داد و دید ریاضی بهش داشت، اما عواطف و عشق ورزی را نمیشه با ترازوی عددی شمرد! چون غیر قابل شمارشه.
و ادعای اینکه ما عدالت برقرار میکنیم درحرف شاید ساده باشه اما در عمل بسیار دشوار. و اتفاقا اشتباه اصلی اینجاست که مردیکه (بدون هیچ دلیل مشخصی) تصمیم به ازدواج مجدد میگیره (در خوشبینانه ترین حالتش) تصور میکنه که قراره همه چیز به تساوی تقسیم بشه! (من به شما میگم تقسیـــمی درکار نیست، بلکه باید ضـــرب بشه!) چراکه نه تنها با تقسیم چیزی زیاد نمیشه بلکه تقسیم کم میکنه امــــا قرار نیست چیزی کم بشه، و گرنه............ (ما فعلا فقط سه فاکتور پول، روابط زناشویی و عواطف را درنظر میگیریم باوجود اینکه حیطه زندگی مشترک گستردگی و ظرافتهای کمی و کیفی بیشتری داره)
پول و مخارج زندگی قطعا نصف میشه(نیمی در این خانه و نیم دیگر در خانه دیگر)، حضور شما بعنوان همسر در زندگی نصف میشه(نیمی در ... و نیمی در ...)، به تبع آن روابطتان، نقشهایتان و عشقتان هم باید زمانبندی شود(زمانی در این خانه و زمانی دیگر در خانه دیگر)، اینو قبول دارید؟ آیا میتونید وجود تمام اینهارو دو برابر کنید تا به هرکدوم از همسران شما اونچه که سهم واقعیشون هست هدیه کرده باشید؟
تقسیم، اونچه که زن اول تا به امروز ازش برخوردار بوده را نصف میکنه پس حتی اگه کاملا مساوی تقسیم کنید باز هم حق مطلب را ادا نکردین، و همینطور همسر دوم را با این تقسیم از همان ابتدا از یه زندگی کامل محروم کردید، حتی اگه این دو نفر متوجه این قضیه نباشن، ایشون موظفن تمام اینارو در نظر بگیرن.
نص صریح قرآن را یادآور میشم: وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا (نسا/129) و شما هرگز نمىتوانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند بر عدالت حريص باشيد پس به يك طرف يكسره تمايل نورزيد تا آن زن ديگر را سرگشته و بلا تكليف رها كنيد و اگر سازش نماييد و پرهيزگارى كنيد يقينا خدا آمرزنده مهربان است.
من سعی کردم وجوه درست و غلط گرفتن این تصمیم را تا اونجایی که بتونم شرح بدم، شاید لازم باشه ایشون برگرده و دومرتبه تصمیم بگیره، تصمیمش با خودشونه.
اگر عقلشون گفت تصمیم درستی گرفتن، اینکه ازدواج مجدد باید با اجازه از همسر فعلی انجام بشه و اگر ایشون اجازه نده درست هست یا نه بعضی گفتن درست نیست مثل آیت الله صانعی و صراط النجاه للتبریزی و عده دیگری هم گفتن درسته. بهرحال اینو شما باید پیدا کنید با سنجیدن شرایطتون، با علم به درستی یا نادرستی تصمیمتون و فواید و مضراتش.
اینکه ازدواج دوم هیچ مشکل شرعی و اخلاقی نداره، به شرطه ها و شروطه ها بوده و هست که شروطش را مکررا ذکر کردیم. اما چیزیکه پر واضحه اینه که صد در صد برای ایشون و دو خانم و فرزندانی که درآینده وارد این دو خانواده میشن، بــــار اخــــلاقی منفــــی و احساسات منفی تاثیرگذاری خواهد داشت. چه از درون خانواده و چه از بیرون ازسمت آشنایان و جامعه. و اونچه که بیشتر از همه غیرقابل انکار هستش فقدانهای عاطفی این زندگی هاست.
سخن آخرم باز هم جلب توجه ایشون به سمت تصمیمی عادلانه بر مبنای اخلاق است. علی رغم هرآنچه گفتیم و گفتند عدالت ابتدا باید تعریف کلامی و فلسفی بشه و بلافاصله باید تعریف حقوقی بشه. وگرنه عدالت در آسمان معلق میمونه و به زمین نمیاد درصورتیکه اون عدالتی که انبیا بهش فراخوندن، برای اینه که عدالت فقط در آسمان نباشه و در زمین تحقق پیدا کنه!
عدالت مهمترین ایده ای بوده که بدست انبیا وارد زندگی عقلی و دینی بشر شده و این ایده درست به محض اینکه متولد میشه هم زمان به همراه خودش دست کم دو قاتل هم داره یکی تقسیر بد و یکی اجرای بد!
اگر عدالت را در روابطمون درست تعریف نکنیم و در برابر اون تسلیم نباشیم، و فقط در کلام عدالت را تقدیس کنیم اما در عمل اجرا نکنیم، عدالتخواهی یه جور خالی بستنه! و اصولا اگر ارزشهامونو(چه له و چه علیه ما باشن!) بدقت مطرح نکنیم این خطر وجود داره که این ارزش ها تبدیل به ضد خودشون بشن و یا دست کم بی اثر بشن.
آسان گیری و سهل انگاری در درک اونچه که ما موظف هستن انجام بدن و همچنین اونچه که دردین گفته شده را به ایشون پیشنهاد نمیکنم.[/align]
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
شما که دوستش هستی شاید بهتر بتونی بفهمی علت اصلی تصمیم این اقا واسه ازدواج مجدد چیه؟اگه تصمیم گرفت مشکلات شخصی و فردی و زندگی مشترکشو حل کنه و از این طریق به ارامش برسه که چه بهتر.کار درست و سنجیده ایه.اصلا تصیم گیری رو بذاره بعد از انجام این کارها.
اما اگه هنوز مصمم بود جریان رو به 2تا خانوم بگه.باید بگم صداقت خیلی خوبه اما برطرف کننده بقیه عیبهای ادم نیست.یعنی معنیش این نیست چون صداقت داره(که تا الان هم نداشته)بقیه کاراش درستن.
اما بازم اگه حتما میخواد اینکارو کنه بهتره اول صداقتشو خرج خانم دوم بکنه شاید اصلا این خانم با شنیدن این موضوع پاپس بکشه و به هیچ عنوان قبول نکنه.نکنه یه وقت قضیه رو از اول به هردو نفر بگه.اون خانوم که جواب رد بده و زن خودشم بهش بی اعتماد بشه و شاید این زندگیشم تباه بشه و از اون جا رونده و از اینجا مونده بشه
بعدشم باز رو مشکلاتش کار کنه چون هیچ بعید نیست که اگه این خانوم نشد سراغ کس دیگه ای بره
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
عرض سلام و خسته نباشید به همه دوستان ، خصوصا بهار جان و pk1365 عزیز . از نوشته های شما دلسوزی همراه با بیان منطقی موضوع مشخصه . دوست دارم باقی دوستان هم به همین شکل وارد بحث شوند ، چون که تنها راه کمک به حل مساله مواجهه منطقی به دور از غرایض و احساسات ( منفی و مثبت ) غیر مفید است . این بیان دو دوست عزیزم ، بیان موضوع را برای من سهل تر میکند . پیرامون سوالات دوست خوبم pk1365 که نوشته ایشان حاکی از دقت نظر بالای ایشان به مساله دارد ، عرض کنم که امروز یک مطلبی را با صحبت با دوستم متوجه شدم که تا الان خود بنده که دوست صمیمی ایشان هستم خبر نداشتم . من مساله را بیان میکنم و سوالات دوست خوبم pk1365 را در ضمن بحث پاسخ میدهم ، فقط امیدوارم برخورد منطقی و منصفانه ای با موضوع شود ، مثل قبل . بله موضوع از این قرار است که دوست بنده قبل از ازدواج با خانمش ، با خانم دیگری به مدت کوتاهی عقد کرده و نامزد بوده که به دلیل سخت گیری های پدر خانمش روی مسائل مالی ( چون اون زمان دوست بنده تمکن مالی زیادی نداشته . البته پدر خانمش توقعات بسیار بالای مالی داشته تا حدی که اصلا باقی معیار ها بعد از آن مورد توجه بوده ) و عدم توانایی در اجاره یک خانه مستقل و مراسم عروسی و با وجود حضور دختر خانم در منزل پدرش و تاثیر گذاری ایشان روی دختر ، نامزدی آن ها بعد از چند ماه عقد منجر به جدایی میشود که این مساله با وجود وابستگی بسیار دوست من به نامزدش باعث یک شکست عاطفی بزرگ در زندگی اش میشود . مدتی هم برای برگشت او صبر میکند اما در نهایت با نا امیدی به سراغ خواستگاری دیگری می رود که منجر به آشنایی و ازدواج با همسر جدیدش می شود . البته موضوع را همان روز اول به ایشان میگوید . در طول زندگی چند ساله اش گاهی اوقات از نامزدش هم بنا به اراده هر دوطرف صحبت هایی بینشان رد و بدل میشود و دوست بنده از علاقه اش به او میگوید البته با این هدف که به خانمش بگوید علت جداییشان عدم علاقه نبوده بلکه سخت گیری اطرافیان بوده و باز میگوید که حتی اگه نامزدش برگرده حاضر است با او دوباره تشکیل زندگی بدهد . توی همین سالها بدون اطلاع از اینکه همین صحبت های کم با اینکه گاه از طرف خانمش بیان میشده ، باعث یک دوری احساسی و عاطفی خانمش از او میشده تا جایی که دو طرف را در بر طرف کردن نیازهای زناشویی و عاطفی شان دچار مشکل شدید و نوعی بی میلی کرده|، اما عمیقا یکدیگر را دوست دارند و اصلا به جدایی فکر نمی کنند . این سردی در روابط در طول این مدت به توانایی ها و حتی تلاش شوهر برای کسب درآمد و منافع برای زندگیشان ضربه زده . واضح تر اینکه چون به وظایف شوهری اش در قبال همسرش عمل میکند اما برخورد و مواجهه همسرش با او سرد است نوعی روابط یک طرفه را باعث شده . علت اینکه سراغ ازدواج دوم رفته ، نه پشت کردن به همسرش ، بلکه این قطع یک طرفه روابط توسط همسرش ، آن هم طی چند سال که تازه متوجه شده یعنی تا قبلا گمان میکرد که خودش کم کاری میکند بنابراین هر روز تلاشش را بیشتر میکرد اما با این پیش آمد یک نوع دلخوری از همسرش پیدا کرد . این دلخوری نه در تصمیم اول بلکه در یک روند طولانی باعث تصمیم به رفع نیاز زناشویی ، عاطفی از طریق ازدواج دوم برای ایشان شد و انتخاب همکارش هم برای ازدواج با صبر و تامل و محک زدن خودش همراه بوده . این تا اینجا . در مورد تصمیمش او میگوید که همسر اولش را با این حال دوست دارد ، اما عدم رفع نیازهایش ، زندگی او را سخت و او را ناتوان کرده . به او گفتم خوب این مساله را با خانمش مطرح کند تا سوتفاهمات برطرف شود . دوستم میگوید این پنهان کاری و سردی در روابط از طرف همسرش توی این مدت یک فشار عصبی زیاد بر او وارد کرده که با مطرح کردنش شاید بتوان در کوتاه مدت جواب گرفت اما برای همیشه زندگی کمی سخت است . او از یک طرف نمی خواهد همسرش را از دست بدهد . از طرف دیگر با این روال باید از نیازهای خودش دست بکشد و این امکان ندارد . او با این تصمیم میخواهد هم توان خودش را باز یابد و هم همسر اولش را که دوستش دارد بخاطر رفع نیاز خود از دست ندهد . البته این قسمت فکر و تصمیمش منطقی است که نمی خواهد بخاطر رفع نیازش همسرش را دور بیندازد بر خلاف خیلی از ازدواج های دوم مرسوم . البته دوست خوبم pk1365 ایشان میگفت اون قسمت از حرف های شما در مورد ضرب و نه تقسیم فاکتورهای زندگی خیلی قکرش را مشغول کرده و البته بسیار مفید بوده . خلاصه بحث تا اینجا خیلی از موارد را روشن و تصمیم گیری را راحت تر کرد و البته من خودم مطلب آخر بهار جان در مورد نحوه تصمیم گیری و بیان مطلب موافقم . امیدوارم این روال به همین صورت خالی از تقیدات شخصی ادامه پیداکنه . با تشکر
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
با سلام
اینکه در اولین پستم مهمترین توصیه مشاوره ای ام را در این مورد کردم و گفتم باید حضوری به مشاور مراجعه کند، علتش اینست که این بحث ها که انجام می شود مثل حلوا حلوا کردن هست.
ضرب المثل هست می گوید:
وصف العیش نصف العیش
لذا گفتگو به هر نوعی با این گونه افراد(در ازدواج دوم) چه موافق چه مخالف منجر به گرم شدن آتش احساسی آنها می شود. و اینها لذت خواهند برد و قبح مسئله بیشتر برایشان می ریزد. و بیشتر به خطا می روند.
حالا بیشتر متوجه می شوید چرا اینگونه افراد به جای رفتن پیش متخصص، ترجیح می دهند پیش بقیه این موارد را بحث کنند.
برایشان مهم نیست کسی موافق یا مخالفشان باشد. همین که در این مورد گفتگو می شود مسئله برای آنها عادی تر می شود. و بیشتر ترغیب می شوند و بیشتر لذت می برند.
مثلا همین دوست شما اگر این تاپیک را مطالعه می کند مطمئنا از طولانی شدن آن لذت می برد، برایش فرقی نخواهد کرد چه کسی به نفعش صحبت کند چه به ضررش ، حتی اگر بهش اهانت کنند.
پس اولین قدم اینست که چنین فردی را از اینگونه حرفها و بحث دورنگه داشت.
جه کار باید کرد؟
چون احساس این افراد مرکز کنترلشان را در دست گرفته هست. لذا هر چه بحث بیشتر شود، چون از قوه عاقله در صدر تصمیم گیری خبری نیست، لذا بازخوردهایمان را از احساس این آدم دریافت می کنیم. البته احساسی که منطق را در اختیار گرفته هست و مسائل احساسی را با سفسطه های منطقی به ما منتقل می کند.
نباید فریب استدلالهای به ظاهر منطقی این افراد را خورد. چرا که همه بهانه های جامعه پسند برای رسیدن به همان احساس لذت خواهی درونی این افراد هست.
به هر حال به عنوان یک متخصص من چنین تاپیکهایی را اصلا و ابدا به نفع چنین مراجعانی نمی دانم.
هر گونه پیگیری شما در این رابطه و با این کلیات و این حرفها منجر به بدخیم تر شدن چنین مشکلی می شود.
چرا باید دوست شما هزاران متخصص را زمین بگذارد و غیر مستقیم از طریق شما به این موضوع بپردازد؟!
(از دوستان خواهش می کنم، افکار خود را به جای موضوع اصلی این تاپیک ، روی چرایی سئوال فوق که قرمز کرده ام بگذارند، بیشتر نتیجه خواهد داد.)
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
سلام بر دوستان و البته مدیر همدردی عزیز
در مورد مطلب شما ، خود بنده از دیروز که مسایل جدیدی از زندگی دوستم شنیدم اتفاقا همین مساله مراجعه به متخصص را برایش تاکید کردم والبته جلسه روز چهارشنبه اولین آن بود که این موضوع آنجا مطرح نشد . بنده هم با پیچیده شدن موضوع در این حد ، مراجعه به دفعات به مشاور تا برطرف شدن مسائل و خدایی ناکرده جلو گیری از بروز مسایل جدید تر را به ایشان گوشزد کردم و گفتم که ممکن است مواجهه افراد با مساله اش به صورت برخورد های احساسی و هیجانی مثبت یا منفی باشد . پس مطالب تاپیک را دنبال کند اما برای یک تصمیم گیری منطقی حتما چند جلسه با مشاور داشته باشد . البته صحبت های دوستان آنهایی که احساسی نبود تا حدی زوایای مساله و ملاحظات پیش رو را مشخص کرد .به شخصه امیدوارم که این مساله به درستی پیگیری شود و با دقت و تامل در همه جوانب آن به یک نتیجه منطقی منجر شود .
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
هر گونه پیگیری شما در این رابطه و با این کلیات و این حرفها منجر به بدخیم تر شدن چنین مشکلی می شود.
چرا باید دوست شما هزاران متخصص را زمین بگذارد و غیر مستقیم از طریق شما به این موضوع بپردازد؟!
(از دوستان خواهش می کنم، افکار خود را به جای موضوع اصلی این تاپیک ، روی چرایی سئوال فوق که قرمز کرده ام بگذارند، بیشتر نتیجه خواهد داد.)
:104::104::104::104:
خیلی ممنون آقای مدیر.
واقعا سوال بجایی بود من مرتب این سوال توی ذهنم بود.
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
شاید تصور من اشتباه باشه ولی من از همون اول حس میکردم این اقا اصلا دنبال حل مشکلش نیست.حتی با وجود اینکه همه دوستان نظرشونو گفتن باز هم حرف خودشو میزنه چون خودش از اول میدونست کارش اشتباهه فقط میخواست این جوری کمی از عذاب وجدان یا ترسشو کم کنه.نمیره پیش مشاور یا با علاقه و پشتکار نمیره چون نمیخوادچیزی عوض شه.هدفش حل مشکل نیست ازدواج با اون خانمه.که اینها نشانه هوسه.میخواد اگه کسی ازش پرسید چرا اینکارو کرد همون بهونه های واهی که به دوستش گفته به دیگران بگه.در واقع اون بهونه ها رو مجوز انجام کارش کرده.پس واقعا بحث بیشتر از این جایزنیست
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
[align=justify]همونطور که اشاره کردین این آقا با همسرشون در زندگی مشکلاتی دارن که باید با مراجعه بصورت دو نفری پیش مشاور نسبت به حل اونها اقدام کنن. از ابتدا با شرایطی که ایشون از زندگیشون ارائه کردن مشخص بود مجهولاتی در این بین وجود داره، و اونچه که در ابتدا گفتن همه ماجرا نبود. سوالات ما هم برای فهمدین این مطلب بود.
در زندگی دو نوع اشتباه وجود داره، اشتباهات کلی و اشتباهات جزئی اما اشتباهات جزئی حدی دارن و اگه بیش از اندازه تکرار بشن در ذهن ما تبدیل به یه مشکل کلی و غیرقابل حل میشن (البته در واقعیت اینطور نیست بلکه تمام مشکلات یه راه حلی دارن حتی مشکلات کلی).
آیا شما بخاطر یه اشتباه کوچیک مثلا یه دعوای کوچیک با همسرتون فوراً میرید و اقدام یه خودکشی میکنید!؟؟؟؟ هیچ انسان آگاهی چنین کاری نمیکنه بلکه سعی میکنه ببینه ریشه مشکلش کجاست و حلش میکنه.
اشتباهات این آقا در نوع برخورد با همسرشون و متعاقبا عکس العمل همسرشون اشتباهات جزئی بوده که اونقدر تکرار شده که در ذهن هردوشون تبدیل به یک اشتباه بزرگ و غیرقابل حل شده. ایشون از همون ابتدا بجای پاک کردن صورت مسئله، باید تصمیم میگرفتن مشکلشونو با راهنمایی مشاور حل کنن. الان ایشون باید مسئولیت اشتباهاتشو به عهده بگیره و همه تلاشش را برای حل مشکلات زندگیش انجام بده و تاوقتیکه ایشون تلاشی نکرده نباید انتظار بهبود شرایط هم داشته باشه!
مشکل در ذهنیت و نوع رفتارشونه که هنوز گذشته رو فراموش نکردن، تارمانیکه ایشون این اخلاق خودشونو تغییر ندن اگر با صد نفر دیگه هم ازدواج کنن، همین مشکلات براشون بوجود خواهد اومد و باید بدونن هیچ تضمینی نیست که اگه ایشون با همون نامزد قبلیشون و یا خانوم همکارشون ازدواج کنن به هیچ مشکلی بر نمیخورن و یه زندگی کاملا ایده آل خواهند داشت! باتوجه به اینکه طبق گفته هاتون ایشون دارن با ذهنیت برطرف کردن نیازها تصمیم به ازدواج مجدد میگیرن، که این خودش یه هشدار جدیه، که در هر ازدواجی (چه ازدواج اول و چه ......) معیار درستی برای شروع یه زندگی و انتخاب نیست!
رفتاری که ایشون داشته منجر به سردی همسرش شده و ازدواج مجدد ایشون نه تنها هیچ مشکلی را حل نمیکنه بلکه (با توجه به صحبت کردن مداوم این آقا درباره عشق از دسته رفته گذشته شون پیش همسرش و احساس بدی که در همسرش ایجاد کرده) این تصور در ذهن همسرش به یقین میرسه که این آقا بهش هیچ علاقه ای نداره.
بهتره هرچه سریعتر با همسرشون به مشاور مراجعه کنن و مشکلی که براحتی میشه حل کرد را با رها کردن و مسکوت گذاشتن به یه مشکل عظیم تبدیل نکنن.[/align]
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
چرا باید دوست شما هزاران متخصص را زمین بگذارد و غیر مستقیم از طریق شما به این موضوع بپردازد؟!
(از دوستان خواهش می کنم، افکار خود را به جای موضوع اصلی این تاپیک ، روی چرایی سئوال فوق که قرمز کرده ام بگذارند، بیشتر نتیجه خواهد داد.)
به نظرم اولین نفری که باید به این سوال بیشتر توجه کنه خود آقای امید ایرانی هستند.
RE: ازدواج دوم با وجود داشتن یک همسر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی نهایت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
چرا باید دوست شما هزاران متخصص را زمین بگذارد و غیر مستقیم از طریق شما به این موضوع بپردازد؟!
(از دوستان خواهش می کنم، افکار خود را به جای موضوع اصلی این تاپیک ، روی چرایی سئوال فوق که قرمز کرده ام بگذارند، بیشتر نتیجه خواهد داد.)
به نظرم اولین نفری که باید به این سوال بیشتر توجه کنه خود آقای امید ایرانی هستند.
==============================================
به نام خدا
سلام دوستان ، تشکر از محبت ها ( هم انتقادات هم پیشنهادات ) و به نظر بنده هر دو با هم موثر هست . ببینید اینکه سوال مطرح شده ، چقدرش مربوط به بنده هست باید عرض کنم که خود بنده از مسائل دوستم تا این حد خبر نداشتم و البته نه لازم بود و نه موقعیت طرح آن پیش آمده بود . اما در جریان این همفکری با بنده و سایر دوستان بعضی مسائل بیان شد که بنده شخصا به فال نیک میگیرم ، چرا که اگر فرض کنیم همین ها مطرح نمیشد و اصلا همین همفکری دوستان پیش نمی امد شاید مساله بدون مشورت و بدون توجه به مسائل پیرامونیش در اقدامات بیشتر دوست بنده به نتایج دشواری می رسید .این درباره سوالی که مخاطبش من بودم .ولی درباره مراجعه به مشاور ، خود بنده بعد از روشن شدن خیلی از موارد، از ایشان خواستم که حتما در چندین جلسه مسائل را با مشاور به صورت کامل مطرح کنند تا هم مشکل حل شود و هم خدایی نه کرده با بی ملاحظگی مشکلات عمیق تری پیش نیاید . اتفاقا هم با باز شدن موضوع نیاز به کمک و مشورت ، بیشتر شده چه از طرف مشاور ، چه از طرف دوستان خوبم. یعنی رها کردن ایشان در این حالت که تا حدودی به مسائل پی بردیم راه حل نیست . کسی هم که از دوستان مجبور نیست باب میل دوست من حرف بزند ، خود من بعضی انتقادات بجا و منضفانه و البته راهگشای برخی دوستان را صراحتا به ایشان گوشزد کردم .واقعا چند نفر از همین دوستان راهگشا بودند و مشخض بود که بدون غرض و احساسات و توجه درست به موضوع نظر میدادند حتی اگر به میل دوست من هم نبود و من از شان ممنونم . باز هم در خدمت شما هستم و اگر با روشن شدن بعضی موارد احساس می کنید که جای کمک و مشورت مضاعفی دارد ایشان را در یافتن مسیر و نتیجه درست کمک کنید . متشکر م