RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
خانوادم می گن باید باهاش برخورد کنی و قاطعیت داشته باشی ولی از طرف دیگه خودشون هم می ترسن کار به جاهای باریک برسه فقط سرزنش می کنن از طرف دیگه اگه بابام بخواد با خانواده علی یا با خودش صحبت کنه مطمئنم لجبازی می کنه و اوضاع بدتر می شه اخه می دونین همسرم خیلی تو این زمینه بد برخورد می کنه
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
خزان1366 خوش اومدید.
دخترخوب اشتباه بزرگی رو مرتکب شدی!!!
اینجوری که ازحرفات برمیاد این آقا درمورد تفکرات وخواسته هاش جزخودش کسی رو قبول نداره ومخصوصا به خانوماحق انتخاب نمیده.
اگرمن جای شمابودم یه مدت 2 الی 3 ماهه مرخصی بدون حقوق می رفتم وبه نامزدم میگفتم که ترک کارکردم.خسته میشم ونمیخوام کار کنم.توی این مدت بیکار نمی نشستم وهربار به بهانه ای یکی از مدارکم رو ازش می گرفتم.مثال:
به خاطر تمدید کارت ملی ، کارت ملی رو می گرفتم.
به خاطر بیماری،دفترچه بیمه رو می گرفتم.
و...
حتما به مشاوره حضوری می رفتم وبا راه حل های پیشنهادی ایشون سعی در راضی کردن ایشون جهت مراجعه به مشاور می بودم.سعی می کردم دوستان وآشنایان بویی ازاین اختلافات نبرند وخودم هم هیچ توجهی به حرفهای اطرافیانم نمی کردم.طی این مدت از هیچ محبتی برای همسرم دریغ نمی کردم واز حرفهای عاشقانه خیلی استفاده می کردم تاببینم نتیجه چه خواهدشد.
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
داملا جان بارها به این فکر افتادم ولی می ترسم حرفی بزنم که نتونم پاش وایسم ضمن اینکه حداکثر می تونم یه هفته مرخصی بگیرم نه بیشتر یه مدت خودمو زدم به بی خیالی و بی خیال همه چیز شدم و تا می تونستم بهش محبت کردم ولی به خدا به هیچ صراطی مستقیم نیست .............
بارها سعی کردم حرفام رو براش بنویسم ولی نتونستم مشاوره هم با من نمی یاد جدیدا تصمیم گرفتم عین خودش باهاش رفتار کنم چند روز دیگه سالگرد ازدواجمونه بعد از این اعیاد مهم تغییر قیافه میدم و به شدت بی احساس و خود خواه میشم دیگه به هیچ عنوان حالشو نمی پرسم اگه هم اومد خونمون کاملا بی احساس برخورد می کنم انگار که اصلا وجود نداره ....
گاهی وقت ها از خودم بدم می یاد که می خواستم با یک ادم مثلا تحصیلکرده ازدواج کنم و چشمامو به روی ادم هایی که واقعا دوسم داشتن بستم و ندیدمشون فقط به خاطر ادم خودخواهی مثل علی واقعا برای خودم متاسفم !!
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
سلام خزان جان
عزیزم خوب چرا باهاش صحبت نمیکنی بطور جدی؟
بگو نمیشه که پول من مال تو باشه پول توام مال خودت یا واقعا همه چیز مشترک یا اینکه اگه قرار باشه این وسط من ضرر کنم و شما منفعت که حساب کتابمون جدا شه شاید ما شریک زندگی خوبی باشیم واسه همدیگه ولی شریک مالی خوبی نباشیم و همین به روابط زناشویمون لطمه بزنه
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
عزيزم سلام نگران نباش و صبور باش من مشاور نيستم
ولي وقتي مطلبو خوندم خيلبي ييييي حرص خوردم هيچ چيز لاينحل نيست بالاخره مداركتو ميگيري با صبر حوصله با خودت بگو كه مي توني و حل ميشه .
منم كارم دولتي با خانم دالما موافقم يه بهونه بيار مثلا بگو ميخواي از اداره وام بگيري برا اون و ه مداركت احتياج داري بلاخره بايد يه فكري بكني يه بهونه بيار مثل خودش يا برو بانك بگو كارتتو گم كردي و يك كارت با رمز جديد بگير البته خيلي بده ولي من فقط چيزي كه به ذهنم رسيد رو گفتم شايد هم اشتباه باشه واقعا برا مردهاي اين دوره متاسفم
از خانم ليلا موفق هم خوشم مياد زود ميره سر اصل مطلب .
و واقعا نمي دونم برام سئوال كه همه از ما زنا مي خوان كه هميشه محبت كنيم چرا مردها اين كار رو نمي كنن از بس بهشون رو داديم متاسفم منم يه جورايي مثل توام تاپيكم تو مشكلات ازدواج به نام بي مسئوليتي همسر اگه خواستي بخون . يه راهكارهاي بهم دادن شايد به دردت بخوره . البته شوهر تو پولتو بزور گرفته من مجبورم عشقولانه برا شوهرم خرج كنم خدا به هممون كمك كنه خدا به هممون كمك كنه
خدايا ببخشيد ولي فكر كنم مرداها رو آفريدي تا ما زنارو حرص بدن .
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
خزان عزیز اصلا نگران نباش ..
نمی دونم اینو می دونی یا نه اما در هر مشکلی مهم ترین مرحله و سخت ترین مرحله تعریف خود مساله هست .یعنی ما وقتی مشکل رو شناختیم و تونستیم به درستی تعریفش کنیم دیگه نصف راه رو رفتیم و به حلش خیلی نزدیک شدیم .این یه اصل مدیریتی پذیرفته شده هست..
بنابراین باید الان خوشحال هم باشی که وجود مشکل رو درک کردی و خود مشکل هم برات کاملا تعریف شده هست پس برای حلش اصلی ترین راه رو رفتی ..مهم نیست که چی شده و تو چه اشتباهاتی مرتکب شدی .مهم اینه که اشتباهتو فهمیدی و تصمیم گرفتی حلش کنی پس عملا چیزی از دست ندادی.
عزیزم من احساسم اینه که نباید برای پس گرفتن مدارکت به دروغ و حیله و قایم موشک بازی متوسل بشی چون خودت میگی تصمیم داری با این مرد زندگی کنی و وارد شدن از راه دروغ پایه های زندگیتو خراب تر می کنه .اینکه بخوای مرخصی بگیری و یا اعلام مفقودی مدارک بدی و غیره هیچکدوم غیر عملی نیست اما زیاد هم منطقی نیست .بهترین راه اینه که خودت خیلی محکم و قاطع و البته آرام بش بگی که دیگه نمی خوای بش کمک کنی و خودت حقوقتو نیاز داری .و اصلا هم تزلزل به خرج ندی ..اون مسلما مدتی با تو به شدت بدرفتاری می کنه و خودشو به در و دیوار می کوبه و آبرو ریزی راه می ندازه اما در نهایت و در دراز مدت این مساله رو به عنوان یه اصل می پذیره و مجبور می شه بهش احترام بذاره ..توی این راه اصلا ترس به خودت راه نده و پرده دری و بی احترامی هم نکن حتی اگه اون هم اینکار رو کرد تو از تصمیمت کوتاه نیا و بی احترامی بهش نکن . اگه بازهم سماجت کرد اونوقت می تونی از راه های دیگه وارد بشی که خیلی هم زیادن اما به عنوان قدم اول با صداقت اش رفتار کن.
امیدوارم که نتیجه بگیری عزیزم:72:
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
این که مثل خودش برخورد کنی دردی را دوا نمیکنه.:305: مشکلت حل نمیشه. شما بالاخره یا باید بتونی مشکلاتت را حل کنی و یا هم اگر دیدی نشد، ازش جدا شی. این که بخوای مثل خودش رفتار کنی، فقط داری وقتت را هدر میدی و زندگی ات را در حالت standby میگذاری. زمان را الکی از دست میدی و تکلیفت معلوم نیست که بالاخره اوضاع خوب میشه یا نه. :305:
به هیچ ترفندی نمی تونی راضیش کنی با هم برین پیش مشاور؟:303: اگر پیش مشاور بیاد شاید بتونی حرفای اون را هم بشنوی و ببینی چشه و چرا این کارو میکنه. :305: بالاخره شاید اون هم حرفای واسه شنیدن داشته باشه.:305:
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
از همه شما دوستان عزیز ممنونم
f-z عزیز من جدی باهاش صحبت کردم اولا اینکه ایشون اصلا به حرف های من گوش نمی ده چون می دونه که به ضررش تموم می شه ضمن اینکه سریعا منو متهم می کنه که تو رفتارت درست نیست و هر موقع اخلاق ورفتارتو درست کردی من هم با تو درست برخورد می کنم . البته تا وقتی که حرفی از پول نزنم بهترین همسر دنیا هستم و مدام اس ام اس عاشقانه و حرف های قشنگ می شنوم ولی به محض اینکه اعتراض کنم از سر کار رفتن و جشن عروسی و خرجی و ............ محروم می شم و صحبت از انتقام و تلافی میاد وسط
در مورد مشاوره هم بارها خواهش کردم ازش ولی فایده نداشته میگه من به مشاوره نیاز ندارم تو باید بری مشاوره و خودت رو اصلاح کنی .شاید باورتون نشه ولی تو خونه خودشون حرف حرف مادرشه با اینکه مادرش خونه داره و لی پدرشوهرم حقوقش رو دو دستی تقدیم زنش می کنه تا اون برنامه ریزی کنه با اینکه تحصیلات پدرشوهرم بالاتره و بسیار مرد ارومیه .
همیشه فکر می کردم پدر هرچی باشه پسر هم عینا همون میشه ولی خوب شاید این مورد استثنا باشه.
من اکثر این راه ها رو امتحان کردم جدیدا به این فکر افتادم که با نقشه جلو برم خنده داره نه :311: یه جوری غیر مستقیم حرف دلمو بزنم ولی یه جوری که هم به رگ غیرتش برخورد بخوره و هم نتونه منو متهم کنه و کاملا محاصره بشه با یه نقشه کاملا حساب شده ولی نمی دونم چه طوری؟؟؟ مادرم میگه همه مردها یه رگ خواب دارن می خوام رگ خوابشو پیدا کنم اوایل می شستم کتاب می خوندم راجع به مردها ولی خوب فکر کنم این یکی جنسش با بقیه فرق داره :311:
از همه شما تقاضا می کنم هرچی به ذهنتون می رسه جهت ببخشید ...ر کردن اقایون ارائه بدین شاید تجربه شما برای من هم مفید واقع بشه :323:
راستی یه مطلب دیگه که می خواستم بگم و یادم رفت ."جداشدن" گفتنش خیلی راحته ولی وقتی پای عمل میاد وسط مثل جون کندن سخته از همه اینها گذشته فرار کردن از میدون و جاخالی دادن کار ادم های ضعیفه من می خوام زندگیمو بسازم و مطمئن هستم که موفق می شم . به امید روزی که بیام تو همین تالار و براتون بنویسم که مشکلم به بهترین شکل حل شده :43:
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
RE: می خوام عین خودش باهاش رفتا رکنم
منظورتون اینه که شغلش چیه ؟؟ مهندس مواد یه کارخانونه کاشیه البته برای امتحان ارشد هم درس می خونه