سلام
عزیزم:72:
نگران نباش.حتما واقعا فکر کرده تو به مامانش گفتی.یه ساختمون خراب یه روزه
اباد نمیشه گلم.
لطفا به جای اسم سرگردان یه اسم مناسب برا خودت بذار.مثل زن قوی یا مصصم یا
موفق.چیزی که برازندت باشه.چون به نظر من تو واقعا همه اینها هستی
از اونجایی که گفتی شوهرت موقع رابطه جنسی اون حرفا رو بهت میزده و تفاوت
سنیتون حدس فقط حدس میزنم احتمالا به دوست داشتنش از طرف تو شک داره.اون
سوالا رو میپرسیده که ببینه تو چی جواب میدی؟میخواسته مطمئن شه که دوستش
داری؟اگه حدسم درست باشه احتمالا ریشه مشکلتون همینه مطمئن نیست دوستش
داری.
ببین تو خیلی گل و ماهی ولی سعی کن کاری نکنی که دیگران بهش به چشم گرگ قصه
نگاه کنن چون بدتر لج میکنه.با خودش میگه همه که منو مقصر میدونن پس بهتره
مثه قبل باشم.
پیشنهاد دیگم که زیاد مطمئن نیستم درست باشه اینه که اگه میشه از دانشگاه
مرخصی بگیر یه کم اوضاعتو سر و سامون بده بعد به درست ادامه بده.تو خونه و
زندگی زناشویی بیشتر مایه بذار تا کار
از برادر بزرگترت(اگه داری) بخواه باهاش حرف نزنه.نه اینکه تهدیدش کنه یا
بگه تو بدی و خواهرم بدبخت شد و این حرفا.فقط در حدی که بدونه پشت و پناه
خونوادگی داری
یه کم چاخان بذار رو شوهرت.مثلا تو جمع بگو واقعا میدونم شوهرم نگران ماست
یا میدونم خیلی به فکر زندگیمونه.بهش عزت بذار تا شیر شه فکر کنه واقعا همه
دارن رو من به عنوان یه مرد حساب باز میکنن
مسئولیت مالی رو کامل رو دوش خودت نذار
(من واقعا خوشحالم که تو زنی انقدر قوی هستس.جدی میگم.افرین:104:)