RE: آیا من در ازدواج پر توقع هستم؟؟
سلام sanjab عزيز
قبلا پستت رو خونده بودم ولي چون ديدم مال خيلي وقت پيشه چيزي نگفتم ولي حالا كه هنوز برات سواله منم نظرم رو مينويسم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
چرا ایشانبه این راحتی عقب نشینی کرد و هیچ تلاشی نکرد در کسب رضایت من؟!می توانست
بجای غیر مستقیم درخواست کردن برای رفتن من به آن شهر مستقیم و شفاف احساس خود رابیان کندو درخواست رفتن من را بکند؟ آیا جواب نه شنیدن اینقدر دردناک است؟
آیا واقعا اینقدر کار در اولویت اول هست برای آقایون نسبت به عشق و احساس قلبی که حتی باعث اظطراب و لرزش می شد؟؟
اول بگم كه خيلي خوب دركت ميكنم و در شرايطي مثل تو چند بار قرار گرفتم
نتايجي كه شخصا بهشون پي بردم از اين قراره ميتونه چند تا دليل داشته باشه مثل:
1.به خاطر اينكه اعتماد به نفس لازم رو در برابر شما نداره.براي خودم كه چند بار پيش اومد كه همش غير مستقيم ازم پرسيده ميشد كه مثلا آيا حاضرم به شهرشون برم؟شهرش خيلي خوبه ها.اگه برم ارتقاي شغلي پيدا ميكنم هااااا.فلان جا رو داره هااااااااا
اوايل كه ديدم مستقيما نميتونه حرفش رو بزنه چون خيلي رك هستم با خودم فكر كردم نبايد با صراحت و بدون مكث حرف ميزدم كه به خودش گرفته.
ولي نتيجه اي بهش رسيدم يكيش اين بود كه اين آدم خودش رو در اين حد نميبينه كه يك نفر مثل من صرفا به خاطر خودش شخصش حاضر باشه تغيير مكان بده در حاليكه كه ما ميگيم ميتونيم.بعدا چه طوري ميتوني اين اعتماد به نفس رو بهش بدي؟نميتوني. خودش بايد توانش رو داشته باشه:305:
2.نتيجه ديگه اي كه گرفتم اين بود كه اين نشون دهنده يه مشكل بالقوه است وقتي دو نفر در مورد يه موضوع به اين مهمي نميتونن شفاف صحبت كنن و نتيجه بگيرن چطور ميتونن دو نفري يه زندگي رو اداره كنن.يعني از اولش وقتي يه جاي اصلي كار ميلنگه
خب تا آخرش ميلنگه :305:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
چرا شخص تحصیلکرده، معقول، مثبت و متینی که خودش احساس علاقه ای داره و
احساسش رو به فرد دیگه با رفتار و اعمالش منتقل می کنه به این راحتی و بدون هیچ تلاشی فراموش میکنه و یا شاید هم جایگزین؟!
يه مثال ميزنم مثلا يكي از دوستاي خودم آدم بسيار مثبتيه كه كمتر من مثلش رو ديده بودم ولي خودش ميگفت چندبار كه اگر شوهرش بالاتر از خودش ميبود نميتونست باهاش زندگي كنه.من نميفهميدم تا اينكه بعد گذشت حدود يك سال تازه منظورش رو فهميدم با چشماي خودم ميديدم كه چقدر از ديدن پيشرفت امثال خودش رنج ميكشه ونميتونه تحمل كنه و روند اصلي زندگيش رو همين تفكرش شكل ميده. يعني اين حسادت يا رقابت يا هرچي با وجود خيلي از ويژگي هاي خوبش محرك اصلي زندگيشه.مثلا در مورد بچه دار شدن اصلا قصدش رو نداشت نميگم كه من كامل ميدونم ولي در جريان بودم كه بلافاصله (وقتي ميگم بلافاصله يعني واقعا بلافاصله)بعد از اينكه چند تا از هم رده هاش باردار شدن ايشون هم ....
حالا يه بچه داره
ويا در كاري كه توانايي نداشت(يعني پشتكار زيادي مي خواست كه اون پشتكارش رو نداشت) و ما شاخ دراورديم هر جور بود همون پيشرفتي كه شوهرش داشت رو بهش رسيد بعد يك ماه....:311:
حالا اين خوبه يا بد
اگه از اول حس ميكرد نميتونه و همسرش يه برتري داره كه اون نميتونه بهش برسه چي ميشد
ميخوام بگم اون بنده خدا شايد يه چيزي ميدونسته و شما هم نميتونستي عوضش كني
:72:
RE: آیا من در ازدواج پر توقع هستم؟؟
یلدا عزیز:72:
خیلی زیبا و ظریف نکات کلیدی را بیان کردی. راستش برایم جالبه که من این مشکل را تنها با این شخص نداشتم دختر اجتماعی هستم و ضمن رعایت حدود
با اطرافیانم چه زن چه مرد صحبت می کنم. حدودا 4 سال پیش جایی بصورت هفته ای یک روز کار می کردم.
در آنجا متوجه رفتارها و برخوردها مدیر یک بخش بصورت خاص به خودم بودم همانطور که می دانی اصولا دخترها حس ششم قوی دارند،
یکی دوباره احساس کردم این آقا رفتار ونگاهش معذب می کند که سعی کردم کمتر برخوردی با ایشان داشته باشم و قرارداد کاریم هم پس از مدتی تمام شد و آنجا نبودم.
بعد از مدتی خبر ازدواج این آقا را با خانمی شنیدم که می شناختم و از همکلاسیهایم بود. جالب است که این خانم را هفته پیش همراه همسرش تصادفا دیدم.
همسرش کمی سرد برخورد کرد و از ما جدا شد که خوب شاید این طبیعی بود چون مادو خانم بعد از مدتها هم را می دیدیم
و حرف داشتیم ولی بعنوان مدیر سابق گرم برخورد نکرد.
دوستم جویای احوالم شدضمن صحبتی که با هم داشتیم بیان کرد که همسرم(یعنی همون آقای مدیر) گفته در محیط کار قبلی شخصی از ایشان
(منظورش من بودم) خوشش آمده بود ولی پی گیر نشد گفت به احتمال زیاد ایشان جواب منفی می دهد.
من هرچه فکر کردم غیر از خود این آقای مدیر شخص دیگری به ذهنم نیامد گرچه هیچ چیز در این مورد به دوستم نگفتم و خداحافظی کردیم.
تاکنون موارد مشابه این برایم بسیار اتفاق افتاده که تمایل و کشش شخصی را دیده ام و لی شهامت و جسارت نهایی رانه.
نمی دانم شاید این مد شده و یا مردانی که من بیشتر در اطراف دیده ام بدنبال این بوده اند که اول یک مخ زنی بکنند:311: اگر جواب مثبت و یا نیمه مثبتی از من گرفتند بعد اقدام کنند.
جالب است جویای این سوال در ذهنم بودم که دوستان لطف کردند واین تاپیک زیرخاکی را همزمان با افکار دوباره برانگیخته شده من بالا آوردند:72::72:
موفق باشید:72:
RE: آیا من در ازدواج پر توقع هستم؟؟
Sanjab عزيز چند تا نكته تو صحبتات بود كه بد نديدم بگم.البته برداشت شخصيمه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
راستش برایم جالبه که من این مشکل را تنها با این شخص نداشتم دختر اجتماعی هستم و ضمن رعایت حدود
با اطرافیانم چه زن چه مرد صحبت می کنم
خب شايد يه جايي تعادل به هم خورده.ممكنه از شما از جامعه يا از گروهي كه مقابلتونه باشه.اين حرفيه كه به خودم در موارد مشابه ميگم.يه وقت ناراحت نشيدااااااا:46:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
دوستم ضمن صحبتی که با هم داشتیم بیان کرد که همسرم(یعنی همون آقای مدیر) گفته در محیط کار قبلی شخصی از ایشان
(منظورش من بودم) خوشش آمده بود ولی پی گیر نشد گفت به احتمال زیاد ایشان جواب منفی می دهد.
من هرچه فکر کردم غیر از خود این آقای مدیر شخص دیگری به ذهنم نیامد گرچه هیچ چیز در این مورد به دوستم نگفتم و خداحافظی کردیم.
اول بگم كه مطمئن نباش طرف خود ايشون بوده.گاهي وقتا كسايي كه فكرشو نميكني بهت فكر ميكنن.قضيه يه كم بوداره اين آقا چه جوري در جريان بوده مشاوره داده به طرف. من اگه بودم از خودم دفاع ميكردم كه چه آدمي بوده كه عقل و عرف رو گذاشته كنار احتمالات رو بررسي ميكنه.خودمون كلي فكر مي كنيم نميدونيم جوابمون چيه اونوقت اونا ميدونن:311:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
تاکنون موارد مشابه این برایم بسیار اتفاق افتاده که تمایل و کشش شخصی را دیده ام و لی شهامت و جسارت نهایی رانه.
نمی دانم شاید این مد شده و یا مردانی که من بیشتر در اطراف دیده ام بدنبال این بوده اند که اول یک مخ زنی بکنند:311: اگر جواب مثبت و یا نیمه مثبتی از من گرفتند بعد اقدام کنند.
با حرفت موافقم كه جامعه طوري شده كه آقايون حتي خيلياشون كه ادعاشون ميشه وقتش كه برسه اولين كاري كه ميكنن دوس دارن يه محك احساسي طرفو بزنن خوشش اومده مياد نمياد.من هم ديدم و فكر ميكنم خيلي مسايل دخيله كه باعث ميشه توقع نابجا داشته باشن.مثلا دوس دختر داشتن يا پيشنهادايي داشتن جو جامعه مردسالاري باعث ميشه كه يه جور مقايسه تو ذهنشون باشه.در حاليكه كاملا غير منطقيه.هر چيزي جايي داره.(با خودم ميگم ظرفيتشون پايينه):163:
ولي بايد بهت بگم ممكنه از اين آدما زياد باشن ولي دليلي نداره كه فقط همين آدما رو اطرافت بيني توجهت رو از روي اين گروه بردار چون نه اونا قراره روششون عوض بشه و نه ما كاري رو كه خلاف عقيده مونه انجام ميديم. پس بهتر نيست اونارو اصلن نبينيم و در عوض كسايي رو ببينيم كه حداقل قدم اول رو درست بر ميدارن؟
:72:
RE: آیا من در ازدواج پر توقع هستم؟؟
دوست عزیز:72:
ممنون از جوابهات ببخشید که دیر تونستم پاسخ دهم.
در مورد بهم خوردن تعادل فکر نمی کنم اینطور باشه چون من دانشگاه تدریس می کنم و شاید در بعضی کلاسها همه
دانشجویان کلاسم مذکر باشند، باتوجه به اینکه بیشتر محیطهایی که هستم علمی است، تقریبا انسانهای
باظرفیت تری نسبت به محیط عام آنجا هستند و من هم بخاطر شرایط کاری باید طبق رعایت شئونات اخلاقی و انسانی با همه کار کنم.
درمورد اینکه فرمودید شاید شخص دیگری غیر از او آقا میخواسته پیشنهاد بده، راستش تنها فرد مجردی که اون زمان
اونجا بود همین آقای مدیر بود و با توجه به کششی که از ایشون نسبت به خودم احساس کردم فکر می کنم خودشون بودند.
از نظرات نقدگونه و دقیقتون خیلی متشکرم:72:
در مورد پاسختون مبنی برمحک احساسی زدن آقایون و جامعه مردسالاری دقیقا با نظرتون موافقم، فکر کنم
تعداد نسبتا زیادی از آقایون حتی اگه متاهل باشند و از یک خانم خوششون بیاد درمحیط کار یا جامعه سعی می
کنند به اون شخص نزدیک بشند و یک ارتباط نزدیک تر در چهارچوب اداری و حیطه کاری و یا خدای ناکرده احساسی و ... ایجاد کنند.