همسفر جان
کجایی خانوووم
رفتی مشاوره ؟
چی شد نتیجه اش ؟
نمایش نسخه قابل چاپ
همسفر جان
کجایی خانوووم
رفتی مشاوره ؟
چی شد نتیجه اش ؟
سلام عزیزم ، روزی که قرار بود بریم گفت برام کار پیش اومده بذار برای یه روز دیگه!!! یه مقدار سختشه، بهانه تراشی میکنه، میگه خودت تنهایی برو! تصمیم گرفتم تنها برم، البته تو این مدت انگار بهتر شده، رفتم دکتر پوست به خودم بیشتر میرسم شاید به این خاطر باشه!
:72:سلام همسفر جان :72:
اینکه یه خانم باید همیشه خودش رو به هزاران رنگ بیاراید تا مورد قبول همسرش قراربگیره ، تا اون نگاهش به دیگران نیفته و ..... خیلی سخته و من به عنوان یه خانم خیلی از این مطلب ناراحتم .
این مشکلاتی که شما گفتی برای بیشتر خانم های جوان وجود داره . سعی کن به حرفاش بی اهمیت باشی .
یه روز بشین و تمام این مطالب رو رک بهش بگو شاید نمیدونه که ناراحت میشی . واقعا خیلی وقتا هست که آقایون یه حرفی میزنن ولی نمیدونن که این حرفشون ممکنه ناراحت کننده باشه . و با همسرشون همانطور که با دوستاشون صحبت میکنن حرف میزنن. و بعد از اینکه این حرفا رو بش گفتی سعی کن یه ذره هم خودت رو به شکلی که اون دوست داره در بیاری نه این که بری جراحی کنی یا ؟ برا خودت اهمیت قائل شو و مواظب هیکل و پوست و لباسهایی که میپوشی باش .
موفق باشی :72:
سمانه جان این ایرادهایی که همسر من و همسر همسفر جان از ما میگیرند یه کم غیر طبیعیه و فکر نمیکنم خیلی از آقایونی که شما گفتید اینجور باشن
انتقاد یه وقتایی خوب و سازندست اما ایراد پشت ایراد آدمو ناامید میکنه . نمیدونم همسر همسفر جان تا چه حد ایرادگیره ولی همسر من هر روز چندین جمله اش ایرادگیری از من و زندگیمه
همسفر جان سلام :46:
راستش یه سوال ازت داشتم
چه جور از همسرت خواستی در مورد ایرادگرفتنهاش برید پیش مشاور؟
یعنی اخلاقشو قبول کرد؟
چه جوری مطرح کردی؟
راستش من خیلی درونگرا هستم و با اینکه این همه از رفتارهای همسرم ناراحت میشم چیزی تا حالا بروز ندادم یعنی نشون ندادم که ایراد از اونه
منتظر جوابت هستم:43:
دقیقا نتونستم بفهمم که همسرم چرا ایراد گیریهاش کمتر شده اما نکاتی که انجام دادم یا اتفاق افتاده رو برات لیست کردم شاید به دردت بخوره
1- اول از همه خیلی برای همسرم زبون می ریختم (زیاد از خصوصیات مردونش تعریف می کردم)
2- یک جاهایی با خنده و شیطنت وقتی ایراد می گرفت می گفتم من همیشه فکر می کردم که زنها فقط خیلی به جزییات اهمیت می دن. این دوره زمونه مردام توجهشون زیاد شده. یا میشه لطفا به کارهای مربوط به زن خونه کار نداشته باشی. البته همه اینها رو به حالت شوخی و خنده می گفتم.
3- به همسرم می گم که تو خیلی کمالگرایی (مثلا وقتی داره روی یک کار خودش کار می کنه )اینو می گم که تو ذهنش جا بیافته زیادی سخت می گیره.
4- متوجه شدم که وقتی همسرم در محیط کارش یا با کسی در بیرون و یا اعضای خانوادش مشکل پیدا می کنه این ایرادگیریهاش بیشتر میشه. در این موارد سعی می کنم زیاد جلوی دست و پاش نباشم. و اگرم برم پیشش زیاد حرف نمی زنم که به من هم گیر بده. یا اگر بخوام حرف بزنم سعی می کنم حرفهایی بزنم که خوشحالش کنه و از اون حالت ناراحتی درش بیاره. البته ابن مورد خیلی طول کشید تا دستم اومد که چه وقتهایی در این شرایط قرار داره
5- همسرم اون زمانی که روابط زناشوییمون کم بود بیشتر ایراد می گرفت ولی از وقتی که تلاش کردم روابطمون خوب بشه خیلی کمتر گیر میده. فکر می کنم الان خیلی راضیه. خودشم از اون زمان میگه من از زندگیم راضیم. و بعضی وقتهام تازگی ها میگه من زیادی گیر می دم و این گیر دادنهام برای این نیست که تو رو دوست ندارم. بلکه برای اینه که دوست دارم تو بهترین باشی.
6- اینقدر این جمله رو تکرار کردم که باور کرده . همش می گم که تو خیلی کمالگرایی و همیشه دنبال بهترینی. در صورتیکه همیشه بهتری هم وجود داره و در این دنیا نمیشه بگی چیزی رو دیدی یا کاری رو کردی که بهتر از اون پیدا نمیشه. و می گم اینجوری خیلی خودتو اذیت می کنی و من دوست ندارم تو اذیت بشی. همش از این جملات تبلیغاتی که به همسرم هم زیاد بر نخوره و حالت مثبت رفتار همسرم رو نشون بده نه منفیشو می گم. به نظر می رسه قبول کرده و سعی در کم کردن این خصوصیتش داره.