در تکمیل پست المیرا گرامی میشه گفت که
حمایت افراطی ، درماندگی می آموزد
یعنی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
(18/2/1386)
«حمایت افراطی در ماندگی می آموزد»
حمایت افراطی یعنی
وقتی شما به جای او احساس مسئولیت می کنید،
به جای او پول در می آورید،
به جای او اضطراب و تنش کارهای منزل را پیدا می کنید،
به جای او برای زندگی هزینه می کنید
به جای او به وظایفش می رسید
معلوم است که او بی مسئولیت شده و نقش حاشیه ای در زندگ پیدا می کند.
همچنین شخصیت وسواسی و جزئی نگر این حمایت افراطی را زیاد می کند یعنی،
برای اینکه همه چیز درست پیش برود فرصت خطاکردن به همسرش نمی دهد.
و دوست دارد یا خطایی پیش نیاید
یا سریعا جهت بهبود و رفع آن اقدام نماید.
لذا لازم است برای برون رفت از این مسئله شخصی حمایتگر ، نقش خود را به مرور کمرنگ کند و در پی این باشد که اضطرابها و تنشهای خود را کاهش داده و حس مسئولیت را به همسرش بازگرداند.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
(12/6/1386)
بهترین واکنش در هنگام مشاجره با همسرم چیست؟
دوست عزیز، شما نیاز هست که مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی را بیشتر به کار گیرید. یکی از این مهارتها، همدلی و هم حسی است. به این معنا که معمولا در گفتگو ها وقتی یه کمی کار بالا می گیره ، هریک از زوجین سعی می کنند به بحث منطقی رو بیاورند و با دلیل و برهان از خودشان و حق خود دفاع کنند و مسئله را برای طرف مقابل روشن کنند. اگر چه منطقی بودن در شرایط معمولی بسیار خوب است، اما در شرایطی که یکی از طرفین ، احساساتی شده است مثلا عصبانی، غمگین، دلگیر، یا خسته شده است، جای بحث منطقی نیست، اشتباهی که غالبا افراد در زندگی زناشویی می کنند، و سعی می کنند از حق خود دفاع کنند و به طرف بفهمانند که احساسش اشتباه است.
به جای این کار شما می بایست بر احساسات طرف مقابل صحه بگذارید و تائید کنید و با او همدلی و همدردی کنید. ( این به معنای این نست که علت احساسات او را تائید می کنید، بلکه به معنای این است که به او نشان می دهید که احساس او را می فهمید و در ناراحتی یا عصبانیت یا ... او شریک هستید.) البته بعد از مدتی که شرایط بهبود پیدا کرد و از آن موقعیت گذاشتید می تونید به او بگویید. « عزیزم همین طور که گفتم دیروز از رنجیده شدن شما من هم دلم گرفت. و فهمیدم چه حالی شدی، اما اینو بگم که من خیلی دوستت دارم و اصلا منظورم اون چیزی نبود که برداشت کردی، شاید من بد گفتم»
پس 2 فاز شد:
یکم :
فازی که در وضعیت احساسی ایجاد می شود، که شما نسبت به احساس همسرتون پذیرش نشون می دهید و صرف نظر از اینکه حق داشته یا نداشته، به او می فهمانید که احساس او را درک می کنید. و از اینکه او ناراحت است شما هم ناراحتید. و سعی خود را می کنید که تسکین دهید.( مسئله ای که اغلب آقایان در نظر نمی گیرند)
دوم:
در فازی که وضعیت احساسی به خوبی و خوشی پایان یافته و مدتی از آن می گذرد، ضمن تائید احساس قبلی همسرتون، او را از خطایی که در مورد شما کرده است در می آورید. به او می گویید که منظورتان را یا اشتباه برداشته کرده است، یا شما اشتباه بیان کرده اید.
این را فراموش نکنید که مهارتهای ارتباطی خیلی زیاد هستند و این هم حسی و همدلی یکی از این مهارتهاست.
با عرض پوزش از حضور همه خانم های گل تالار :72:
آقای اشکان نتیجه گیری تون مبنی بر بی علاقگی همسرتون نسبت به شما از اونجا ناشی میشه که همسرتون به حرفتون گوش نمیده
آره همسرتون باید به حرفتون گوش بده
مرد حکم مدیر زندگی رو داره و زن حکم مشاور مدیر
مدیر زندگی ای که بر اساس علاقه و عشق و محبت بنا شده در همه حال خیرخواه زندگی میشه و درصدد هست تصمیماتی که می گیره به نفع و سود زندگی مشترک باشه
در این خصوص هم داشتن یک مشاور دانا و زیرک باعث میشه درصد خطای مدیر کاهش پیدا کنه
حال مرد می بایست در همان حال که به همسرش عشق می ورزد ، قاطعیت داشته باشه - اکثر زنها از مرد ضعیف خوششون نمیاد
و زن می بایست با محبت و لحن عاطفی نظراتش رو به همسرش بگه
چیزی که مسلم هست اینه که " یک مرد در نهایت در تلاش هست که کاری رو انجام بده که زنش می خواد "
و در قبال انجام اون کار به دنبال کسب تشکر زن هست
منتها زن هم می بایست خواسته اش رو با کلامی محبت آمیز درخواست کنه و با صبوری منتظر بمونه که همسرش اون درخواستش رو عملی کنه و بعدش هم از همسرش قدر دانی کنه ، این قدر دانی تاثیر زیادی در روحیه مرد داره ، گویی نیروی محرکه ای میشه که بیشتر خواسته های زنش رو برآورده کنه
طبق فرمایشات شما ، خانمتون از این قضیه اطلاعات کمی داره
شما هم هرچقدر خواستید آگاهی اش رو با خوندن کتاب و دادن مقاله بالا ببرید موفق نبوده اید
چون قاطعیت نداشتید !
چون مرتب حمایتش کردید!
چون نگذاشتید خودش عواقب کارهایش رو بر عهده بگیرد !
حال می بایست خیلی با ظرافت یواش یواش این حضور پررنگتون رو در انجام دادن مسئولیت های همسرتون کم کنید
لزومی ندارد با داد و فریاد و قهر و حرف های ناراحت کننده بینتون رو شکرآب کنید که
الان هم که به قهر از پیش شما رفته
فعلا شما کاری نکنید ، اما گیرنده هاتون رو روشن کنید تا هنگامی که چراغ سبز بهتون نشون داد سریع استقبال کنید و شرایط برگشتنش رو هموار کنید
این نکات رو هم به خاطر داشته باشید
رفتار قاطعانه به معنای تحکم نیست
همسرتون خودش دلش خواسته بره و شما چون دوستش دارید به خواستش احترام می گذارید ، منزلتون خونه خود همسرتون هست و در خونه به رویش باز هست و شما هم چشم انتظار که برگردد
مسلما این دلخوری اولین و آخرین دعوا شما نخواهد بود پس انتظار دارید که مشکلاتتون بین حریم زناشویی خودتون و زیر سقف خونتون حل بشه