RE: چه کار کنم که تلقینات منفی شوهرم از ذهنش پاک شود؟
امروز, ۰۱:۳۶ صبح
yekmontazer : اگر به همین صورت کم کم به سوالها جواب بدهم امیدوارم علت را کشف کنم و بتوانم منطقی تحمل کنم
--------------------
tesoke : قرار نيست كه شما تحمل كنين. اگر به حرف هاي مشاورين خوب گوش كنين مي تونين زندگي تون را بهتر كنين :104:
در ضمن، منم ميگم فقط مي تونين روي تغيير خودتون و كمي هم شوهرتون اميد داشته باشين. بقيه تغييري نخواهند كرد :305:
------------------------
:325:
امروز, ۰۱:۳۶ صبح
yekmontazer : اگر شوهرم تغییر کنه دیگه در این ارتباط مشکلی نمی مونه . بذار بقیه هر کار می خوان بکنند لازم نیست همه دنیا اصلاح بشن که یک نفر زندگیش آرام باشه .
در ضمن به قول شما نیازی نیست این همه تحمل بکنم چه بسا که لطمه آن به زندگی برگرده .
حتما گیر کار رفع بشه برای هر دومان خوب میشه .
باور می کنید به شوهرم رحمم میاد مثل یک بازیجه شده و خودش قصد اذیت نداره معلومه دست خودش نیست . :325:
RE: چه کار کنم که تلقینات منفی شوهرم از ذهنش پاک شود؟
تحصیلات خودتون و همسرتون را بنویسین؟
این بی توجهی ها و عصبانیت ها فقط مال وقتیه که اون ها براش از زنهای دیگه میگن؟ یعنی وقتی حرفای اونها را بعد از 4 - 5 روز فراموش میکنه، دیگه خوب خوبه؟
شما هر چند وقت یکبار اونها را میبینین و اونها این حرفا را میزنند؟
راستی واسه نقل قول کردن حرفای دیگران هم کافیه دکمه نقل قول را بزنین. چرا خودتون کپی پیست می کنین.:305:
RE: چه کار کنم که تلقینات منفی شوهرم از ذهنش پاک شود؟
سلام :72:
همسرم فوق دیپلم است.
من هم که بعد از چند سال هنوز حالا اجازه ادامه تحصیل کسب کردم و فعلا دیپلم ناقص هستم .
شوهرم عجیب تحت تاثیر نظرات تک تک افراد خانواده قرار می گیره البته حرفهای پدر شوهرم مورد قبول همسرم نیست به خاطر اینکه بقیه خانواده تایید نمی کنند و به مسخره می گیرند.
و جالب اینجاست که لازم نیست خانواده همسرم خیلی سخت تلاش کنند هر حرفی را برای یک بار بگویند کافیست
و همسرم از عمق وجود می پذیرد. مثلا : در یک مقطع زمانی نظر خانواده در مورد سوپ جو این هست که سوپ همراه با آلو خوشمزه است . از اون لحظه دیگه هر جور سوپ دیگری برای همسرم غیر قابل تحمل است . فقط حالت تلقینی و باور است واقعا این حس را دارد. اگر هفته بعد بنا به هر دلیلی سوپ بدون آلو را بپسندند دیگه از آن لحظه شوهرم از خوردن سوپ همراه با آلو اذیت می شه واقعا ! مثالی دیگر : خواهر شوهرم چند سال قبل به من گفت : شما زمان کودکی تپل بودید از گونه هاتون تو عکس بکنید به صورت الآنتون بچسبونید . تا مدتی بعد از این همسرم برای خانمهای تپلی غش و ضعف می رفت و به من سرکوفت می زد . مثال دیگر :یک روز هم مادر شوهرم به من گفتند : آدم از ضعیفی شما گریه اش میاد . از اون روز به بعد همسرم از هر لباسی که می پوشیدم ایراد می گرفت و تو چشماش اشک جمع می شد. و درد این جاست که هر تلقینی برای همیشه تو ذهن همسرم بایگانی میشه !
من هم میدیدم او از ضعیفی من رنج می بره با پیشنهاد مشاورم تلاش کردم 20 کیلو به وزنم اضافه کردم . دیدم باز هر روز یک بهانه تازه و یک عامل تنفر جدید ایجاد می کردند .
این که سوال فرمودید چند وقت یکبار اونا را میبینم؟ و این حرفها را می زنند ؟
می دونید آخه مشکل ما فقط زمان با هم بودن بوجود نمیاد . اگه زنگ بزنند احوال بپرسند تو همون چند ثانبه اون اثر را می گذارند . مثلا : بعد از سلام و حال و احوال می گن خوب دیگه کار نداری خداحافظ راستی خاله اومده بود اینجا ماشا الله دخترش از اون دفعه تا حالا که دیدیمش اینقدر فرق کرده بزرگ شده و عزیز و رشید شده یک قدی کرده ! دیگه باز این میشه آه و حسرت شوهر من و عامل آزارم . 4 سال است که تمام قد بلند های دور و بر را مدام نشان می دهند و با ولع توصیف می کنند و من و با حالت بدی مقایسه می کنند .
ممنونم از این که وقت گرانبهاتون را در اختیارم قرار می دهید . اجرکم عندالله :323:
RE: چه کار کنم که تلقینات منفی شوهرم از ذهنش پاک شود؟
والا من خيلي فكر كردم اما خيلي راهي به ذهنم نرسيد.:302: حالا دوستان باتجربه تر ميان و بيشتر كمك مي كنند.:104:
فقط يه چيز به ذهنم رسيد و اون هم اينه كه وابستگي همسرتون شايد به دليل اينه كه ايشون اعتماد به نفس بالا نداره. يه جورايي اونها همش ازش تعريف مي كتتد تحويلش ميگيرند و شوهرتون را به سمت خودشون ميكشند.:163: به نظرم مياد كه همسرتون بايد از سوي شما مورد تعريف و تمجيد زياد قرار بگيره و تا ميتونين از خوبي هاش تعريف كنيد تا بيشتر جذب شما بشه نه اونها. :305:
البته ايني كه گفتم صد در صد مطمئن نيستم هان. حدس زدم شايد اين جوري باشه.
اميدوارم دوستان بهتر كمك كنند. :323:
RE: چه کار کنم که تلقینات منفی شوهرم از ذهنش پاک شود؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
والا من خيلي فكر كردم اما خيلي راهي به ذهنم نرسيد.:302: حالا دوستان باتجربه تر ميان و بيشتر كمك مي كنند.:104:
فقط يه چيز به ذهنم رسيد و اون هم اينه كه وابستگي همسرتون شايد به دليل اينه كه ايشون اعتماد به نفس بالا نداره. يه جورايي اونها همش ازش تعريف مي كتتد تحويلش ميگيرند و شوهرتون را به سمت خودشون ميكشند.:163: به نظرم مياد كه همسرتون بايد از سوي شما مورد تعريف و تمجيد زياد قرار بگيره و تا ميتونين از خوبي هاش تعريف كنيد تا بيشتر جذب شما بشه نه اونها. :305:
البته ايني كه گفتم صد در صد مطمئن نيستم هان. حدس زدم شايد اين جوري باشه.
اميدوارم دوستان بهتر كمك كنند. :323:
ممنون
لا اقل امتحان می کنم ضرر نداره :72: