RE: نقش گمشده ی پدر بعد از بدنیا اومدن بچه!!!
متین عزیزم
من بر گشتم. ببین اگر نمی تونی مستقیم با همسرش حرف بزنی، در لفافه و در جمع که نشستید بگید مثلا فلانی که تازه بچش به دنیا اومده خیلی حساس شده و این برای خیلی زنها اتفاق میوفته و از این حرفها و یکمی هم داغش کنید. البته همه این حرفها رو غیر مستقیم بگید ولی جوری بگید که همسرش بشنوه. الان دختر خالت بیشتر از هر وفتی و هر کسی به مخبت بی منت همسرش نیاز داره.
در مورد دختر خالتم با ماشین که سخت نیست حتی اگر سزارین شده باشه بعد از 40 روز می تونه حرکت کنه. ببین یکی از نشانه های افسردگی هم همینه که احساس می کنه خیلی دیر می تونه از جاش پا شه و بیرون بره و این مساله رو به تاخیر میاندازه. یه نوع ترس . فکر می کنم باید دارو استفاده کنه اما ویتامین B که تو مولتی ویتامین هست رو فراموش نکن. واقعا موثره. روی من که اثر داشت.
توصیه ها ی جناب اقای sci رو هم خیلی خوبه. رعایت کنید.
پست قبلی منم بخونی بد نیست.
اما اگر می ترسه همسرش از دستش دلگیر باشه یا همسرش اعتراضاتی کرده به دختر خالت بگو در این چند وقت در هیچ مساله ای که بحث بر انگیز است دخالت نکنه. همین توجه هایی که به بجش داره رو همراه با حرفهایی که به همسرش دلداری می ده بکنه تا همسرش فکر کنه داره به اونم محبت می کنه. مثلا اگر شب بیدار می شه تا به بچه شیر بده، فردا صبجش به همسرش بگه اره عزیزم دیشب که بچه گریه می کرد همش نگران بودم شما بیدار شی برای همین سریع رفتم براش شیر اوردم تا شما که خسته بودی بیدار نشی. یا مثلا اگر غذایی درست می کنه بگه وای این بچه اصلا نمی ذاره هواسم به غذا درست کردن باشه ولی گفتم شما خسته میای خونه یک غذایی درست کنم. و از این حرفهای دل به دست اوردنی . حتی اگر تو دلشم این نیست بگو تظاهر کنه.
این لینکم نگاه کن. مخصوصا در مورد تغذیه ای که باید داشته باشه.
http://en.wikipedia.org/wiki/Postpartum_depression
اگر سوالی داشتی بگو. منم خودم دچار این افسردگی به طور خفیف شده بودم . شاید بتونم کمک کنم. البته منم همسرم همراهی باهام نکرد. اما خودم با خوندن مقالات مربوطه از پسش بر اومدم.
RE: نقش گمشده ی پدر بعد از بدنیا اومدن بچه!!!
فکر نمی کنید اگه از نیاز بچه به پدرش و همینطور نیاز بچه به روابط خوب پدر و مادر براشون بگید موثر باشه؟
توی همین تالار چند تایی تاپیک هست که دوستان از روابط بد پدر و مادر شاکی هستند و همه می دونیم که وقتی پدر و مادر با هم مشکل دارند حتی اگه فضای خونه آروم باشه و علنا مشکلی نباشه، سردی روابطشون بچه ها را تحت تاثیر قرار می ده.
فکر کنم اگه مقالاتی در مورد تاثیر روابط پدر و مادر با هم روی آرامش و زندگی بچه ها پیدا کنید و مطالبی از اون را برای دختر حاله بگید بد نباشه.
یکسری مطلب هم در مورد نیاز بچه به پدر و مادر ( هر دو ) و اینکه این نی نی کوچولو به بابایی و محبتش احتیاج داره و مامان باید بابا را به نی نی علاقمند کنه، نه اینکه از نی نی سردش کنه.
نظر شخصی من بود. قبلش تحقیق کن و بعد انجام بده. شرایط این خانم حساس هست و ممکنه وضعیت را بدتر کنی.
RE: نقش گمشده ی پدر بعد از بدنیا اومدن بچه!!!
بابت همراهی تون ممنونم.... الان یه کم بی حال هستم, فردا حتما با دقت بیشتری نوشته هاتون رو می خونم و نت برداری می کنم, واقعا ازتون سپاسگذارم.:72:
RE: نقش گمشده ی پدر بعد از بدنیا اومدن بچه!!!
deljoo-deltang عزیز:72:
من بچه ندارم و تجربه چنین افسردگی رو هم ندارم فقط نظرم رو گفتم .چون به این حرفا اعتقاد دارم .
من بچه خیلی خیلی دوستدارم ولی همیشه این توی ذهنم هست که اگه یه روز مادر بشم همسرم رو فراموش نکنم و یادم باشه که اون همیشه با من میمونه و بچه ها یه روز منو تنها میذارن پس باید برای خودم نگهش دارم .
RE: نقش گمشده ی پدر بعد از بدنیا اومدن بچه!!!
ترگل عزیز قصد ناراحت کردن شما رو نداشتم. منم به حرفهای شما از ته قلبم اعتقاد دارم . چون من هم مادر و پدرم رو رها کردم و مادرم به دلیل وابستگی شدید به من دچار بیماریهای مختلفی شده و می دونم این وابستگی نادرسته. اما برای گفتن و فهمیدن این حرفها الان برای دختر خاله متین زوده. خود مادر بعد از دو سال کم کم متوجه حس استقلال طلبی بچه و جدایی نسبی میشه و با شروع مدرسه این وابستگی کمتر هم میشه و لازم نیست الان که بچه ایشون فقط چند هفته داره این حرفها گفته بشه مخصوصا که ایشون دچار افسردگی هستند.