RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
از دوستان عزیز خواهش می کنم کل مطلب را دقیق بخوانن و به استارتر و حرفاش اعتماد داشته باشند
ایشان اومد گفت که تلاشش رو کرده تا روابط رو بهتر کنه ولی طرف مقابل در چندین مورد انعطاف پذیری نشان نداده
همانطور که می بینید من هم ابتدا گفتم باید ایراد را اول در خودمان جستجو کنیم و بعد دیگران و خانم استارتر هم تا حدودی هماهنگی کردند
در مورد پستی هم که اریا ناز قرار دادند و ابراز شادی فرمودن واقعا ناراحت شدم
سایت همدردی محل چشم تو هم چشمی نیست و خوشحالی از خورد کردن شخصیت دیگران واقعا خوشحالی نا بجاییست اگر فرد مقابل با شما هماهنگ نبود قرار نیست شما بر علیه ش جبهه بگیرید
بهترین راه حل رو قبلا هم گفتم. در کمال احترام می تونید جدیت رو در رفتار با ایشون به خرج بدید و با چند " نه " ساده و محترمانه به فرد متقابل بفهمانید در مورد شما اظهار فضل نفرمایند! همین. نه دیگه رقابتی لازم هست و نه جبهه گرفتنی
یا حق
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
شاید بعضی اعتقاد داشته باشند که باید مقابله به مثل کرد و ...
اما من حرفی رو می زنم که بنظرم درست تر باشه و مرد و زن هم هیچ تفاوتی نداره و اصول اخلاقی همیشه ثابت بوده .
اگر قرار باشد مثل خود فردی که باهاش مشکل دارد برخورد کند که به مرور زمان میشود یک چیزی مثل همان فرد!
مهم این هست که ادم شخصیتش ثابت باشد و ارزش هایش را به باد فنا ندهد
البته این نظر من هست
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
نیک ناز جان بهترین کار توجه نکردنه باید با رفتارت نشون بدی که تو شانت خیلی بالاتر از اونه که خودت با اون مقایسه کنی همین و بس :305:
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
ممنون که جواب دادین .اریا ناز جون درست میگی جواب این جماعت بی محلیه ولی من نمیتونم تو خونمه که به همه لبخند بزنم و ناراحتشون نکنمو ....و همیشه همسرم به خاطر همین اخلاقم سرزنشم میکنه میگه تو که نمیدونی با کی چه جوری رفتار کنی حقته .همین دیروز تو خونه مادر شوهرم بحث ادامه تحصیل من بود .جاریم گفت :حیف نیست ادم وقت با ارزششو بزاره واسه درس خوندن .خوب من چی باید میگفتم اخه؟؟؟؟؟خوب اگه این حسادت نیست پس اسمش چیه؟؟ شما جای من بودین حرص نمیخوردین ؟چه جوری میشه این حرفو نشنیده گرفت؟
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
میدونی تو دقیقا مثل ده سال پیش من هستی فکر میکنم باید اخلاقت این طوری باشه هر کس بهت بدی کرد توی دلت میریزی تا اینکه یه موقع به حد انفجار برسی من هم دقیقا همینطور بودم وخیلی عذاب میکشیدم مثلا اگه تو محل کارم همکارم کیفش رو میز من می گذاشت خجالت می کشیدم بهش تذکر بدم و فقط خودخوری میکردم چون میترسیدم یه وقت با لحن بدی جوابم رو بده ومن جلو بقیه خجالت زده بشم این ایراد بعضی موقعها توی ادمهائی که توی خانواده های خیلی ابرودوست و محترم پیش میاد ولی نگران نباش یه کم رو خودت کار کنی درست میشه من الان خیلی ارامش دارم چون هر کس به حریمم احترام نذاره خیلی راحت و با مهربانی وگاهی هم کمی با طنز ولی با صدای بلند تذکر میدم مثلا اگر کسی بی اجازه از میز کارم وسیله ای برداره با صدای بلند اعلام میکنم کی از مثلا روانویس من خوشش اومده بی اجازه برش داشته این روش خیلی جواب میده حتی باعث میشه اطرافیانت هم با تو راحتتر باشن و بیشتر دوستت داشته باشند میدونم اولش خیلی سخته :310:
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
دوستام محترمم ممنونم اقای ایدین منم به جون بچم با عقاید شما موافقم ولی قبلا هم عرض کردم اینا در مرحله اجرا و عمل خیلی سخت میشه .بعضی وقتها وقتی عاقلانه عمل کنی و جوابشونو ندی طرف فکر میکنه خیلی پپه هستی البته ببخشید .منم واقعا اگه این قضیه برام این قدر ازار دهنده نبود خیلی راحت ازش میگذشتم ولی حس میکنم تو این مورد ارومو قرار ندارم .من حتی در مورد این قضیه با مادر همسرم کلی مشورت کردم واو هم با من موافق است که انها هردو زنو شوهر تعادل اخلاقی ندارند و باید کارهایشان را نادیده گرفت ولی چه کنم که دست خودم نیست اعصابم داغون میشه.حتی پیش دکتر هم که این رو مطرح کردم گفت راهش تمرین کردن است و برای اعصابم و لرزش دستانم ارامبخش تجویز کرد ولی من به دلیل شیر دادن دخترم از مصرف ان معذورم
اریا ناز جون اتفاقا من خیلی رک هستم و به قول شما حرفهایم رو با خنده و شوخی میزنم . ولی از حرکات و اخلاق این موجود در عجبم و اینکه باید یک عمر تحملش کنم بیشتر ناراحتم میکند
همسرم هم میدونم که ازش متنفره ولی اصلا به روی من نیاورده تا حالا. ولی اونم مثل من تحملش میکنه واصلا حرکاتشو نمیپسنده .ولی خداییش دردیه که درمون نداره
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
راستی یادم رفت بگم اگه وتت داشتی بسوی کامیابی انتونی رابینز مخصوصا اون قسمتش که مربوط به کنترل ادمهای اطرافتون هست رو حتما بخون مطمئنم خیلی کمکت می کنه :325:
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
سلام دوست عزيز
من هم مثل شما چنبن مشكلي دارم عروس دوم هستم و عروس بزرگ به من حسودي مي كند و در رقابت با من است. حتي پارسال كه عروسي من بود و تازه جهيزيه خريده بودم فوري رفت و مبل هاي نوشو عوض كرد و مثل مبل هاي من خريد حتي تا اين حد و جالب اينه كه به خانواده شوهرم گفته من از شكوفه خيلي بهترم و به من بيشتر از اون احترام بذارين.
نمي دونم چرا جاري ها با هم اين مشكل رو دارن با اينكه من بارها خواستم مثل دوست باهاش برخورد كنم اما هميشه با رفتاراش منو از خودش دور كرده .
من ميندونم خيلي سخته با جاري يكجا زندگي كردن . بهترين راه اينه كه اگه براتون امكان داره خونتونو عوض كنين تا ديگه دائم جلوي چشمت نباشه
موفق باشي:46:[color=#800000]
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
ممنونم .بهترین راه حل دوریه ولی این امکان وجود نداره . چون اولا همسرم معتقده اونی که باید از اینجا بره اونه نه من و بعد اینکه من خونمو دوستدارم نزدیک مامانم هستم .در ضمن فکر نمیکنم پدر همسرم موافقت کنه.چون همسر من دست راستشه یه جورایی .با این احوال احتمالا چاره من فقط سوختن و ساختنه
RE: از دست جاریمو برادر شوهر حسودم دارم دیوونه میشم
سلام ..منم به خاطر حسادت و مشکلاتی که جاری بزرگم واسم درست می کرد مجبور شدم خونه زتدگیم بردارمو برم حالا هم تو یه اتاق خونه پدر شوهرم زندگی می کنم .از صبح هم واسه دیگرون زندگی می کنم یعنی حمال واسه بقیه ..خسته شدم دیگه اخه اینجا هم با جاری کوچیکمم که اتاق کناریمونه ..یعنی بد از بدتر والی فکر می کردم اگه نزدیک خانواده شوهرم باشم زندگیم بهتر میشه درمورد جاری کوچیکمم فکر می کردم خیلی خوبه ولی حالا بعد از 9 ماه می بینم ا ز جاریث بزرگمم بدتره