RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
خانم سامره
من هنوز متوجه نشدم شما دقیقا از تالار همدردی و اعضای اون چه کمکی انتظار دارید ؟
منظورم اینه که دوستان چی باید بگن که شما رو راضی کنه ؟
ما همه با شما و با عمدیگه همدردی میکنیم اما هیچ کس دیگران رو برخلاف اصول انسانی و وجدانی و عقلی راهنمایی نمیکنه حتی اگه ناراحت بشن چون هر کس در قبال حرفی که میزنه در پیشگاه خداوند مسئوله!
امیدوارم درست تصمیم بگیرید و موفق باشید
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره سلام
گفتی که تردید ها و مشکلات فراوانی داری
می شه بگی منظورت دقیقا چیه؟ یعنی فکر می کنی در صورت ازدواج با ایشون چه تردید هایی و چه مشکل هایی خواهی داشت؟ با مثال برام بگو، مثلا بگو هفته ای دوبار میره پیش همسر اولش ، این یه مشکل، دومی فلان سومی فلان
یه سوال دیگه هم دارم
آیا ایشون صریحا از شما خواستگاری کردن و گفتن که قصد ازدواج دارند ؟
اگر بعله کی می خواین ازدواج کنید؟ مثلا چهار ماه دیگه 5 ماه دیگه و ...
برای این پرسیدم که خواستم بگم اولش که گفتی ما رابطه عمیقی با هم داریم و دلبستگی و شناخت زیاد فکر کردم سه چهار سالی هست که میشناسیش، الان که گفتی 5 ماه با خودم فکر کردم سامره باید به خودش فرصت بده، حداقل یه 5 ماه دیگه هم فرصت بده تا ببینه شناختش درست و واقعی هست یا از روی احساسات
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
واي چقدر زيادشد .....
ببينيد از همه ي دوستان تشكر اول اونهايي كه همراهي مي كنند
من به خاطر موقعيت شغليم اصلا وقت اينكه بيام اينجا و بخوام مردم رو سركار بذارم ندارم
در شان خودم نمي بينم
بخوام كسي رو سر كار بذارم راههاي بهتري هست
پس دوستاني كه فكر م يكنند سر كاري اصلا جوا منو ندن
سوال بعدي : من همه ي اين چيزايي كه دوستان مي گن رو مي دونم و مشكلات رو
بيبنيد من بجه نيستم و مي دونم بعد يه مدت و حتي ازدواج نوع عشق و رابطه عوض خواهد شد و....
اين شخص هم اصلا با زنش مشكلي نداره منم نمي خوام زندگيش پاشيده بشه
زنشهم يه زن معمولي كه چندين ساله زندگي كردن
اما چيزي كه من فهميدم اينه كه اون احترام و اقتداري كه مي خوساته اونجا نداشته
اگر چه بسيار از شوهرش حساب مي بره و هيج كار ينمي كنه بدون اجازه اما كسي بوده كه هي گفته بابام دادشام
مي فهميد يعني اون مرد اون اقتدار رو نداره
تنها دليلي كه اون به سمت من اومده اينه و علاقه قلبي كه مي دونم هم به مرور كم خواهد شد و اين طبيعيه
توي فاميل اونها زن دوم گرفتن خيلي بابه و حتي بيشتر مرداشون دارن
و حس مي كنم يه جور اقتدار مي دونن
از همه جاي داستان باحالتر اين كه واقعاذ اين داستان رو شبيه فيلم سينمايي كرده
اينه كه پدر خود من دو تا زن داره و مادر خودم الان 30 سال كه همسر دوم پدرمه و من با همه چيز اين جور زندگي آشنا ام
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
من نه مدیرم و نه ناظم
ولی سرنوشت دوتا خانواده برام ارزش داره و اهمیت
و این که کسی در این شرایط بحرانی به تالار پناه آورده خیلی برام مهم هست
بنابراین عاجزانه از دوستان خواهش می کنم اگر راهنمایی و نکته خاصی هست بگن و اگرنه از سرکوفت و تاختن به مراجعه کننده بپرهیزند.
به عنوان یه خواهر کوچیکتر از همه میخوام احساساسی پست نزنن، ضمنا من وبلاگ ایشون رو دیدم دقیقا کپی همین نوشته ها بود و چیز خاصی نبود
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامرا جایی نوشته:
نقل قول:
توي فاميل اونها زن دوم گرفتن خيلي بابه و حتي بيشتر مرداشون دارن
و حس مي كنم يه جور اقتدار مي دونن
جای دیگه هم نوشته:
نقل قول:
پدر خود من دو تا زن داره و مادر خودم الان 30 سال كه همسر دوم پدرمه و من با همه چيز اين جور زندگي آشنا ام
سابینا جونم همه جوره همه چیز حله! من و شما این وسط چه کاره ایم که نذاریم این دو تا جوون به هم برسند؟؟؟ تازه شوهرش هم به اقتدار می رسه و حس مرادنگی پیدا می کنه! ما که نمی تونیم این لذتها و احساسهای خوب رو از کسی بگیریم، منزوی هم که نمی شوند، چون در فامیل زنهای زیادی مثل ایشون هستند و هوای هم رو دارند!
سامرا خانم خودش هم می گه که من بچه نیستم و مشکلات بعد از ازدواج رو می دونم!
خوب من هم بهشون تبریک گفتم، ولی باور کن از ته دلم گفتم و خدای ناکرده منظور دیگه ای نداشتم!! :47:
من قومهایی رو دیدم که زن دوم براشون یه عادته و خود زنهای اون جامعه هم (مثل این دوستمون) با این موضوع کاملا کنار می یاند! حتی با هم زیر یک سقف مثل دو تا خواهر خوب و دو تا دوست صمیمی زندگی می کنند!!
این دوستمون از اول گفته بود که زن دوم! معلومه با این موضوع کنار اومده! می گه همه جوره مشکلاتش رو از نزدیک دیده، (مادر و پدر خودش!!!)
من دیگه نمی دونم چی باید بگم!! :163:
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
لونلی اسکای عزیزم منظورم تنها شما نبودید، چون اینجور مسائل تابو هست شاید تو خیلی ها احساسات ناخوشایندی بوجود بیاره ولی باید ما خودمونو و احساساتمون رو کنترل کنیم و سعی کنیم به ایشون کمک کنیم
من شخصا معتقدم اگر ایشون دغدغه ای نداشتن و همه چیز حل بود تالار نمیومدن، درسته که لحنشون طوریه که آدم فکر می کنه تصمیمشونو گرفتن ولی بازه هم دغدغه و تردید دارن هنوز، خودشون هم گفتن که من تردید دارم، بنابراین بیاید بدون قضاوت باهاش صحبت کنیم و زمان بدیم بهشون
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
ممنونم
دقيقا همين طوره من به راهنمايي كارشناسا احتياج داشتم كه اومدم اينجا ديگه
الته اصلا از وجود همچين سايتي خبر نداشتم
يكي از دوستاني كه تو وب لاگ نظر داده بود توصيه كرد
اومدم بعضي تاپيكها رو خوندم ديدم كه نظراتي كه به كاربران دادن واقعا كارشناسانست و وقت گذاشتن ....
براي همين راهنمايي خواستم
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام سامره ی عزیز
فرموده بودید که :
نقل قول:
من همه ي اين چيزايي كه دوستان مي گن رو مي دونم و مشكلات رو
بيبنيد من بجه نيستم و مي دونم بعد يه مدت و حتي ازدواج نوع عشق و رابطه عوض خواهد شد و....
خب این جمله مربوط به خیلی از ازدواج هاست و ربطی به همسر اول و دوم بودن ندارد.پس برای اینکه بیشتر از این مطالب به هم نپیچند از این مورد فعلا صرف نظر می کنیم
همچنین فرموده بودید :
نقل قول:
تنها دليلي كه اون به سمت من اومده اينه و علاقه قلبي كه مي دونم هم به مرور كم خواهد شد و اين طبيعيه
خب این هم مثل جمله ی بالایی.پس از این هم صرف نظر می کنیم
در ادامه :
نقل قول:
توي فاميل اونها زن دوم گرفتن خيلي بابه و حتي بيشتر مرداشون دارن
و حس مي كنم يه جور اقتدار مي دونن
خب این یک نکته ی مثبت است.چون یکی از مشکلات همسر دوم شدن رابطه ی بعد همسر دوم با خانواده ی آقا است که اگر این چنین باشد اینجا مشکلی نخواهیم داشت
نقل قول:
اينه كه پدر خود من دو تا زن داره و مادر خودم الان 30 سال كه همسر دوم پدرمه و من با همه چيز اين جور زندگي آشنا ام
این هم یک نکته ی مثبت دیگر است خیلی خوبه که از حال یک شمای کلی از آنچه اتفاق خواهد افتاد را خواهید داشت.
فقط چند نکته ی منفی وجود دارد.البته شاید این دیدگاه من خیلی منفی گرایانه باشد به هر حال وظیفه ی مشاور این است که تمامی جنبه ها را روشن کند (چه مثبت و چه منفی).تصمیم گیری اینکه کدام راه مناسب است بر عهده ی خود شماست.(در حقیقت از اسمش معلوم است که می گویند مشاور.مثلا نمی گویند مدیر.)
خب نکته ی منفی اول این است که فرموده بودید :
نقل قول:
پدر يبسيار سخت گير و ديكتاتوي دارم كه مطمئنم اون محاله قبول كنه
در حقیقت هیچ کس به اندازه ی پدر و مادر خیرخواه آدمی نیستند.برای اثبات این موضوع کافی است به کارهایی که در تمام این سال ها برای شما کرده اند نگاهی بکنید.از طرفی پدر شما دو همسر اختیار کرده اند و کاملا در جریانند که عاقبت کار چه خواهد شد و تصمیم گیریشان بر اساس آنچه است که از نزدیک دیده اند نه حدس و گمان.شما می فرمایید ایشان مخالفند.به نظر شما ایشان چرا باید مخالفت کنند؟شاید به خاطر اینکه خوشبختی شما را می خواهند؟شاید ...
نکته ی منفی دوم وجود همسر اول آقا است.دوباره به جمله ی خودتان باز می گردیم :
نقل قول:
اينه كه پدر خود من دو تا زن داره و مادر خودم الان 30 سال كه همسر دوم پدرمه و من با همه چيز اين جور زندگي آشنا ام
ببینید یک ضرب المثل هست که می گوید : "هر که ریش دارد که بابای شما نیست"
استدلال شما درست مثل این است که بگویید : من یک خواهر دارم و رابطه ی ما با هم خیلی خوب است = پس رابطه ی همه ی خواهر ها با هم خیلی خوب است!
در صورتی که چنین نیست و خواهرانی هم وجود دارند که سایه ی یکدیگر را با تیر می زنند!
در این مورد شما نمی توانید از یک نمونه یک نتیجه گیری کلی کنید.شما همسر آقا را نمی شناسید.اگر ایشان فردی ناتو باشند چندین برابر تصور شما برایتان دردسر درست می کنند.از همان اول زندگی گرفته تا حتی وقتی که همسرتان فوت می کنند.حتما خودتان می توانید حدس بزنید که چه مشکلاتی.از نیش و کنایه زدن به شما و خانواده ی شما گرفته تا آبروریزی سر کار شما ، نگه داشتن همسر شما در مواقعی که قرار است به نزد شما بیایند ، دعوا بر سر مسافرت رفتن در تعطیلات ، خراب کردن شب عروسیتان ، نشستن زیر پای همسرتان و بدگویی و دو بر هم زنی میان شما و همسرتان ، اگر هم که فرزند دار شوند مشکلات دیگر و ...
البته شاید هیچ کدام اینها اتفاق نیفتد و زندگی حتی بهتر از آنچه در والدینتان دیده اید را تجربه کنید.ولی ممکن هم هست بیفتد!
در جایی فرموده بودید :
نقل قول:
من دو سال زنديگ ايده ال و عشاقانه رو به يه عمر زندگي كه بدون عشق يا خيلي معمولي باشه ترجيح مي دم
ببینید اگر همسر اول آقا با شما سر ناسازگاری و کشمکش بگذارند دو سال که هیچ ، بلکه یک لحظه هم نمی گذارند آب خوش از گلویتان پایین برود!
:82:
به هر حال مشکل دیگری که خودتان نیز آن را لمس کرده اید اینست که اگر پدر و مادر شما به این صورت ازدواج کرده اند قضیه مربوط به 35 تا 40 سال قبل می شود.ولی در حال حاضر دید اطرافیان نسبت به شما که الان می خواهید این کار را انجام دهید کاملا متفاوت است.پس نباید در آینده از نیش و کنایه ی بچه ی 10 ساله تا همسایه ی کوچه بغلی شمسی خانم شما را آزار دهد.چرا که در شرایط حال اطرافیان شما نسبت به این کار شما واکنش نشان می دهند و به نوعی شما را از اجتماع ترد می کنند.
:82:
اگر از همه ی این گفته ها بیرون بیاییم :
از نقطه نظر دینی و قانونی فقط در صورتی مجاز به ازدواج هستید که همسر اول اجازه دهند.در غیر این صورت کاری خلاف دین و قانون انجام داده اید
از لحاظ فرهنگی دو همسری در اغلب کشور های خارجی مجاز نیست و اگر برای مثال بخواهید با خارج از کشور در ارتباط باشید و به واسطه ی همسرتان رفت و آمد بکنید به مشکل بر می خورید
به عبارتی شما "همدل و همسخن" خود را چه در داخل کشور و چه در خارج کشور از دست می دهید و به نوعی تنها می شوید
:82:
یکی دیگر از مشکلاتی که به ذهنم می رسد ، فرموده بودید :
نقل قول:
هميشه پيدا كردن آدمي كه 95 % اون چيزي كه مي خوام باشه رو غير ممكن مي دونستم
95 % .... مي فهميد يعني چي
متاسفانه اشتباه می کنید.شما فردی را ارزیابی کرده اید که به راحتی در کنار شما نشسته بوده اند و خیالشان از هفت دولت آزاد بوده است.آیا تصور می کنید که اگر این آقا با مشکلاتی رو به رو شوند ، همسرشان هر روز به ایشان خرده بگیرند و هر روز سر یک مساله دعوا پیش بیاید ، اطرافیان به ایشان فشار بیاورند و حتی خانواده ی همسرشان که عموی وی هستند به ایشان فشار بیاورند ، باز هم 95 درصد معیار های شما را داشته باشند؟مسلما خیر
آدم همان آدم است.ولی شما یک روز را تصور کنید که همه چیز عالی است و بسیار شادمانید.یک روز دیگر را هم تصور کنید که با خانواده دعوا کرده اید.مشکل حل نشدنی سر کارتان به وجود آمده و خودتان بسیار خسته اید.آیا رفتار شما در هر دو روز یکسان است؟
اگر کسی شما را در روز اول ببیند و تشخیص دهد که 95 درصد معیارهایش را دارا هستید ، در روز دوم نیز همین نظر را خواهد داشت؟
قطعا خیر!
آخرین و مهمترین مشکلی که وجود دارد تربیت و پرورش فرزند شما و فرزند همسر اول آقا است.به اصطلاح اگر فرزندان مطلع شوند که پدرشان دو همسر دارد دچار نوعی سرخوردگی در اجتماع خواهند شد (چون جامعه به هیچ وجه چنین چیزی را نمی پذیرد).مدام مجبورند که واقعیت را پنهان کنند.اگر دوستانشان از واقعیت باخبر شوند آن ها را به تمسخر می گیرند و همچنین در زمینه ی ازدواجشان به یک مشکل بزرگ برخورد می کنند.چراکه نمی توانند از دختر/پسری که قرار است در آینده با آن ها ازدواج کند حقیقت را پنهان کنند و خانواده ی طرف مقابل نیز با شنیدن واقعیت ممکن است از ازدواج منصرف شوند و یا حتی در آینده به آنان سرکوفت بزنند
به هر حال ممکن است هیچ کدام از اتفاق های بالا نیفتد و ممکن هم است بیفتد
امیدوارم که توانسته باشم کمکی بکنم
برایتان آرزوی خوشبختی می کنم
ارادتمند
:72::72::72:
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام.
من میخواستم یه نکته ای رو متذکر بشم.
یکی از اساتید من که از مدرسان معروف کشور در زمینه روابط عاطفی هست همیشه یه نموداری رو در این باره(رابطه با زن دوم) رسم می کنند. ایشون حطاب به این آقایون میگن:
برای آقایونی که برای نفر دوم از چمن و گل و بلبل حرف میزنن هشدار میدم! اینکه شما برای نفر دوم از 100 برای مثال 80 میدید در سایه نفر اول هست!(که احتمالا بهش میدید 30!) خودتون رو در شرایطی تصور کنید که این نفر اول(که بهش 30 میدید!) نیست! دیگه این نفر دومه هم به احتمال خیلی زیاد براتون 80 نخواهد بود و نزول خواهد کرد و عواقب بعدی هم خواهد داشت...!
این مورد رو خواستم متذکر بشم که این خطر احتمالی رو هم که این رابطه رو تهدید می کنه در نظر گرفته باشید.
همچین مثلث هایی خطرناکه، یه سر نخ دست نفر سوم هست...
شاد باشید.
:72:
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
با سلام و احترام samereh
با تشکر و قدردانی از دوستانی که در این تاپیک شرکت کردند.
جای خیلی از پیشکسوت های تالار را در این تاپیک خالی می بینم.
متاسفانه سابقه چنین تاپیک هایی که تقریبا همیشه با درگیری و دعوا همراه بوده و اکثرا منجر به حذف ، ویرایش و جابجایی پستها شده و یا کاربرانی مسدود شده اند، اهانت ها زیاد می شده و تاپیک از حالت مشاوره به کلی خارج می شده است. موجب شده است که رغبتی برای بسیاری از دیگر کاربران هم وجود نداشته باشد.
(متاسفانه همین وضعیت تخاصمی نسبت به این زندگی ها در جامعه هم وجود دارد و حالتهای مقابله ای و انزواگرایانه نسبت به این زندگی ها حتی از ناحیه دوستان و اقوام هم بسیار زیاد هست. که ما اکنون در مقام این نیستیم که به آسیب شناسی این مسئله بپردازیم، اگرچه تحمل این مشکلات برای اینگونه خانواده ها اجتناب ناپذیر است.)
دوستان تصور نکنید یک نفر یک سئوالی را ایجاد کرده است ، یا اینکه احتمالا سرکاری هست یا ....؟
به هر حال اینگونه مسائل به طرق مختلف وجود دارد یا ممکن است برای افرادی پیش بیاید. ما نیاز به یک تاپیک قوی و علمی و تجربی داریم که بتوانیم سایر مراجعان که مشکلی مشابه دارند را به آن ارجاع دهیم. شما باید مزایا یا معایب احتمالی آن را به صورت ملموس فهرست کنید، و با مثال توضیح دهید تا آنچه که مراجع می داند بیشتر توسط او حس و درک شود و بتواند خود را در آن موقعیت قرار بدهد و سود و زیانهای احتمالی از چنین زندگی را بسنجد و انتخاب کند. اینکه مراجع در نهایت چه می کند، تصمیم خود اوست و مسئولیت انتخاب هر کس به عهده اوست. امامسئولیت ما اینست که بدون حساسیت ، اهانت و درگیری و تحقیر ، به مراجع آگاهی دهیم تا فرد دقیقا خود را در آن شرایط ببیند و تصمیمی از روی آگاهی بگیرد.
متاسفانه تاپیک های قبلی و پر بار در رابطه با مزایا و معایب این موضوع هم پراکندگی دارد و هم خیلی از آنها به خاطر مشکلاتی که برای مراجعین به وجود آوردند به درخواست آنها یا دیگران از دسترس خارج شده است.
لذا چراغهایی که می توانست موجب روشنگری مسیر دیگران بشود در این مورد زیاد نیستند.
به همین لحاظ بنده از همه اعضاء به خصوص پیشکسوتان یا کسانی که در اطراف خود تجاربی از این دست را داشته اند تقاضا دارم. که با ترسیم واقعی مسائل به این مراجع (و همه مراجعانی که احتمالا با این مشکل در تصمیم گیری مواجه می شوند)، کمک کنند تا بهترین تصمیم را بگیرد.
تا کنون در همین تاپیک هم بعضی دوستان خیلی منطقی و محترمانه به بررسی جوانب تصمیم گیری مراجع پرداخته و نگرانی هایی که دیده ، شنیده یا شاهد بوده اند را به تصویر کشیده اند که جای قدردانی و سپاسگزاری دارد.