RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
بلو جان ببخشید من جواب سوالت رو نمیدونم و اصولاً آقایون باید جواب بدن. فقط با اجازت میخوام یه بازگشت به سوال قبلم داشته باشم.
فرهنگ جان خب فکر کن کسی که داره ازت سوال میپرسه با این مشکل دست به گریبان باشه!! چقدر یهویی جواب دادی!! یعنی هیش کی با من ازدواج نمیکنه؟!!!:302:
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
اول جواب بلواسکای:
من فکر می کنم آقایونی که بعد از ازدواج چشم چرونی می کنند، قدر همسرشون و زندگیشون رو نمی دونند. یا اینکه نمی دونند با این کار چقدر همسرشون رو اذیت می کنند.
البته شاید هم بعضی مواقع یک خانم زیادی روی شوهرش حساس باشه و نگاه های معمولی اون رو به حساب چشم چرونی بگذاره.
ولی یک پسری می شناختم که 4-5 ماه بود ازدواج کرده بود. یکبار که با هم بودیم یک دختری از کنار ما رد شد. همچین بهش نگاه کرد که من شاخ در آوردم...
در رابطه با سوال دختر مهربون و حاضر نبودن به زندگی در ساختمانی که خانواده شوهر در آن هستند:
تا حدودی به دختر مهربون حق می دهم. من خودم در فامیلمون شاهد این بودم که متاسفانه در کنار هم بودن مادر شوهر و عروس گاهی باعث ایجاد یک سری اختلافات شده.
ولی به نظر من همین که یک آقا پسری از طرف پدرش یک آپارتمان داره یک امتیاز بسیار بزرگ هست! به نظر من دختر نباید از همین اول ایراد بگیره. بلکه مخصوصاً در اول ازدواج که شاید شرایط مالی زیاد مناسب نیست، می شود در آپارتمانی که حاضر و آماده هست ساکن شد. اگر اختلافات شروع شدند، می شه به تغییر محل زندگی هم فکر کرد.
ولی دختر نباید بیهوده از همون اول ایراد بگیره. برای همین تا حدود زیادی جواب فرهنگ رو قبول دارم. دختری که از همون اول بخواهد چنین ایرادی بگیره، باعث می شه که من شک کنم که چرا اون هنوز هیچ چیز نشده به اختلاف با خانواده من فکر می کنه؟!
سوال:
من دوست دارم جواب سوال قبلیم رو از زبان یک دختر بشنوم.
پول تا چه حد برای شما مهمه؟
اگر یک خواستگار شما 60% معیار های شما رو داشته باشه ولی خیلی پولدار باشه، و یک خواستگار دیگه شما 80% مهیارهای شما رو داشته باشه، ولی کارمند باشه و حقوقش در حد معمولی باشه (یعنی نه اینکه مشکل مالی داشته باشید، ولی در حد متوسط دیگه)، کدوم رو انتخاب می کنید؟
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
اگه اجازه بدید در مورد سوال دختر مهربون و هم حامد من هم نظرم رو بگم:
****** فکر می کنم اگه دختر خانم خیلی استقلال طلبه و احتمال می ده که زندگی در نزدیکی خانواده همسر براش مساله ساز میشه، همون اول عنوان کنه و شرط مسکن مستقل رو بذاره.
برخلاف حامد گرامی معتقدم که منتظر بشیم اگه مشکلی پیش اومد بعد جدا شیم، اشتباه ترین روش ممکنه. وقتی حرمتها شکست، روها بهم باز شد، دلها شکسته شد، بغض و کینه راهش به زندگی باز شد، درست کردنش دیگه به این آسونی ها نیست.
بهتره که قبل از پیش اومدن هرگونه تنش احتمالی، جلوی اونرا گرفت. و نهایت سعی رو کرد که روی همسر و خانواده شوهر و برعکس بهم باز نشه.
اگه پدر آقا پسر اون خونه رو برای پسرشون در نظر گرفتن، خوب می تونن به پسرشون اجازه بدن که اونرو اجاره بده و از محل اجاره اش برای خودش و همسرش یه جای مستقل رو تهیه کنه. که در عین دوری و حفظ استقلال دو خانواده و سایر عوامل مشکل زا، هر دو با احترام و بصورت دو خانواده مستقل باهم در ارتباط باشند.
******* مسائل مالی از نظر من تا حدی مهمه که پاسخگوی نیازهای اولیه مثل مسکن و پوشاک و سفر (در حد معمول) رو بده و در کل دختر خانم مجبور نشه شرایط زندگیش نسبت به منزل پدریش در تنگناتر باشه. (شاید دلیل اینکه قدیمها توصیه می کردند که سطح اقتصادی و فرهنگی خانواده پسر کمی بالاتر از دختر باشه ولی عکسش نباید باشه، همین بوده باشه. الحق که بعضی نظریات قدیمها خیلی درسته!)
اگه مشکلات مالی در حد فوق حل بشه، بنظرم زندگی با مردی که 80% خصوصیات رو داره، ارجحیت داشته باشه.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
ممنونم از پاسخ هاتون. بیشتر با بلو اسکای عزیز موافقم که از همین اول پیشگیری کنم بهتره.
داشتم نا امید میشدم...
خب من چی جواب بدم؟
آخرین سوال رو که بلو اسکای عزیز جواب داده و سوالی نیست!!
جواب منم اینه: با 80% ازدواج میکردم. (البته هیچ وقت دوتا خواستگار با هم رو راه نمیدم که به این مشکل بر بخورم.)
حالا سوال من:
با مهمونی های دوره ایِ همسرِ آیندتون، با دوستاش، موافقید یا نه؟(البته زود زود نه. مثلاً چند ماه یکبار خونه ی یکی. اگه زیاد باشن شاید سالی 1 بار بیفته خونه ی خودتون.)
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
جواب : بله چرانه
سوال : ندارم فعلا
خب پست مختصر و مفید!
:72:
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
جواب : اریکس جان یعنی همه چی حله دیگه !به سلامتی :310:
سوال :لطفا یکی را انتخاب کنید :
1_همسری ایده ال که واجد 90% معیارهای شماست با او تا پایان عمر زندگی خوب با ارامش و نسبتا موفقی خواهید داشت یکدیگر را دوست دارید اما زندگی چندان عاشقانه ای نخواهید داشت
(هیچوقت ادعا نکردین و نمیکنین که عاشق همسرتون هستین و متقابلا او نیز نسبت به شما )
2_همسری معمولی که واجد 60% معیارهای شماست با او تا پایان عمر زندگی خوب اما پر فراز ونشیب خواهید داشت عاشقانه یکدیگر را دوست دارید اما مشکلات نسبتا زیادی پیش روی شماست
(با وجود اینکه همسرتان دقیقا انچه ارزو داشتین نبوده و کاملا متناسب و مناسب شما نبوده است اما همه میدانند که شما به واقع عاشق یکدیگرید )
تذکر :لطفا مفصل و مستدل جواب دهید:82:
و توجه کنید که من تا پایان این دو انتخاب را پیش گویی کردم
پس لطفا نگویید اگر کسی 90% معیارهای منو داشته باشه بالاخره یه روزی عاشقش میشم!!!
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
اول باید ببینیم عشق توی زندگی مشترک چه جایگاهی داره و بود و نبودش چه تاثیری توی زندگی داره.
برای خوردن یه کباب خوشمزه،ما یه سری مواد لازم مثل سیخ زغال گوشت ... می خوایم یه سری چاشنی مثل پیاز
سماق(خ).تا مواد اصلی نباشه کبابی در کار نیست.برای ازدواجم اول باید شروط لازم فراهم باشه و بعد به فکر
چاشنی بود.عشقم چاشنی زندگیه.ولی اگر ما تو مواد اصلی اختلاف داشته باشیم یا ازدواجی صورت نمی گیره یا
اونقدر بالا پایین داره که چاشنی م کاری از دستش بر نمیاد.این از جایگاه عشق که اگر شروط اصلی رعایت شده باشه
می تونه زندگی رو بهشت کنه.
توی سوال 2 مشخص نکردی مشکلاتشون سر اختلافشونه یا ... من طبق فرضیه خودم جواب می دم.
اگر دو نفر که عشاق همن ولی بینشون مشکل وجود داشته باشه ینی شروط اصلی رو رعایت نکرده باشن،همین
اختلاف عشقشونو تموم می کنه ولی توی 90 چون اصولو رعایت کردن آشی که می پزن اونقدر خوشمزس که نیازی
به چاشتی نداره.(تو این مورد عشق به مرور شکل می گیره.)
بعدی سوال خارپشت.
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
خوب شد شد تذکر دادم !!!
صورت مسئله به هیچ وجه عوض نمیشه و همونطور که قبلا گفتم روابط تا پایان زندگی به همون صورت پایداره
و شما با علم به این موضوع باید انتخاب کنید (هممون میدونیم در عالم واقع یک همچین حق انتخابی وجود نداره و این فقط یک فرضیه است)
بله مشکلات هم به خاطر اختلافاتتونه چون 40% معیارهای شما رو نداره اما دلیل نمیشه نتونین عاشقانه زندگی کنین
و هیچ الزامی وجود نداره که ما عاشق کسی بشیم که 90% معیارهای مارو داره (چون ممکنه مشکل توی همون کمتر از 10% باشه !!!!! و یا معیارهای ما طوری نبوده که لزوما زمینه ایجاد عشق رو فراهم کنه *این موضوع هم قابل بحثه * )
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط دختر مهربون
حالا سوال من:
با مهمونی های دوره ایِ همسرِ آیندتون، با دوستاش، موافقید یا نه؟(البته زود زود نه. مثلاً چند ماه یکبار خونه ی یکی. اگه زیاد باشن شاید سالی 1 بار بیفته خونه ی خودتون.)
خود مهمونی مشکل نداره.به آثاری که اینجور مهمونیا توی زندگی می تونه می ذاره باید توجه کرد.
اگر خانم بخواد برای هر مهمونی یه لباس 200 300 تومنی بخره ببینید چه ضرری به اقتصاد خانواده
می خوره یا یه نفر به شوهرش بد باشه یا خود خانم بد بین باشه شروع کنه بد گفتن از شوهرش
کم کم بقیه رو هم بد بین کنه یا یکی مشکل اخلاقی داشته باشه.این مال مواقعی که مهمونی
زود به زود برگزار می شه و هر کسی با خودش همراه می تونه بیاره.ولی هر چند ماه به شرطی
تعدادشون هر دفه زیاد نشه،همه شون متاهل باشن و سلامت اخلاقی داشته باشن اشکالی
نداره برای روحیه م خوبه.ولی من ترجیح می دم مهمونی خانوادگی باشه.
اگر یه دختر از هر لحاظ مناسب شما باشه و شما م تمام معیاراشو داشته باشی ولی توی رشته ای
که فقط تو خارج تدریس می شه قبول شده باشه ولی خودت نمی تونی همراش بری چه کار می کنی؟
RE: پرسش و پاسخ های ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
خوب شد شد تذکر دادم !!!
صورت مسئله به هیچ وجه عوض نمیشه و همونطور که قبلا گفتم روابط تا پایان زندگی به همون صورت پایداره
و شما با علم به این موضوع باید انتخاب کنید (هممون میدونیم در عالم واقع یک همچین حق انتخابی وجود نداره و این فقط یک فرضیه است)
بله مشکلات هم به خاطر اختلافاتتونه چون 40% معیارهای شما رو نداره اما دلیل نمیشه نتونین عاشقانه زندگی کنین
و هیچ الزامی وجود نداره که ما عاشق کسی بشیم که 90% معیارهای مارو داره (چون ممکنه مشکل توی همون کمتر از 10% باشه !!!!! و یا معیارهای ما طوری نبوده که لزوما زمینه ایجاد عشق رو فراهم کنه *این موضوع هم قابل بحثه * )
میخواستم سکوت کنم
و باسکوتم اعتراض
اما تو این دوره زمونه باید فریاد زد :160:
مهم نیست سوال درست حسابی رو هیشکی جواب نمیده :82:
و اما جواب :میخوام زن بگیرم که پیشم باشه اگه قراره بره که خب بره دیگه
وقتی برگشت اگه هنوزم همدیگرو بخوایم باهاش ازدواج میکنم
ولی اگه حق انتخاب داشته باشم دلم نمیخواد بره
اگه خیلی بخوامش ازش میخوام که نره شایدم باهاش رفتم نمیدونم
سوال :همان سوال بی جواب
لطفا جواب بدین