چگونه میتوانم ازدواجی هدفمند داشته باشم ؟ ( هدف از ازدواج ؟ )

سلام
با این چیزایی که گفتی:
وقته دارم دنبال هدف از زندگی کردن میگردم و هیچی بدست نیاوردم غیر از اینکه ؛بخوام نخوام ؛دارم نفس میکشم
[color=#800080]به نظرم میاد شما دنبال یه دلیل ماورایی میگردی. وگرنه فک میکنم این همه دلیل و هدف باید تا حالا به یه نتایجی رسونده باشدت. میتونم حس کنم چه جور جوابی میخوای. یه جورایی انگار وایسادی روبروی همه که هرچی برات دلیل میارن بگی نه و حرف خودتو بزنی. اینا که ما گفتیم همه تجربیات خودمون بود حالا اگه بدرد شما نمیخوره من نمیدونم. در هرصورت امیدوارم هرچه زودتر راهتو چیدا کنی و یه زندگی خوب و همراه با موفقیت داشته باشی.
در ضمن گاهی وقتا ما میترسیم پا تو آب بزاریم نکنه غرق بشیم یکم ازین سرسختی دست برداری و به حرفامون خوب فک کنی و درست تجزیه تحلیل کنی، میبینی که ما هم بی راه نمیگیم. فقط کافیه یکم ازین اسب قدرت بیای پایین و ماورایی به قضیه نگاه نکنی. خدا انقدرا هم سخت این عالم رو نیافردیه ها.:82:

سلام
من تازه تاپیکتون را خوندم . بیشتر عنوان تاپیکتون نظرمو جلب کرد چون اخیرا راجب این موضوع با دوستانم زیاد صحبت کردیم
به نظرم این خیلی خوبه که شما برای رسیدن به هر چیزی دنبال هدف هستین .
ولی یک سوال . وقتی وارد دانشگاه شدین به جز این که مشورت کردین راجب رشته ی تحصیلیتون .خودتون چی تو ذهنتون آرزو داشتین ؟
یعنی خودتون چه هدفی داشتین ؟ این هدفو کسی بهتون القا کرده بود ؟ یا تو وجودتون بود و وقتی به اون درجه رسیدین بهش بها دادین ؟
اینجا هدف خودتون برام مهم که بدونم
این که تمام وقتمونو صرف این کنیم که بخوایم نظرات بقییه را راجب ازدواج بدونیم به نظرم تا یه حدی ظلم ..
ظلم به این که همش داریم به خودمون القا می کنیم که هدفی نداریم یا اگرم داریم طوری در برابرش مقاومت می کنیم که اونو سرکوب کنیمو ..
یه سوال خصوصی ازتون داشتم
شما قبلا با شخصی رابطه ی عاطفی داشتین ؟
جنسیتتون را نمی دونم اما با جنس مخالفتون نوع برقراری رابطتون چطورییه ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آرام من

سلام
با این چیزایی که گفتی:
وقته دارم دنبال هدف از زندگی کردن میگردم و هیچی بدست نیاوردم غیر از اینکه ؛بخوام نخوام ؛دارم نفس میکشم
[color=#800080]به نظرم میاد شما دنبال یه دلیل ماورایی میگردی. وگرنه فک میکنم این همه دلیل و هدف باید تا حالا به یه نتایجی رسونده باشدت. میتونم حس کنم چه جور جوابی میخوای. یه جورایی انگار وایسادی روبروی همه که هرچی برات دلیل میارن بگی نه و حرف خودتو بزنی. اینا که ما گفتیم همه تجربیات خودمون بود حالا اگه بدرد شما نمیخوره من نمیدونم. در هرصورت امیدوارم هرچه زودتر راهتو چیدا کنی و یه زندگی خوب و همراه با موفقیت داشته باشی.
در ضمن گاهی وقتا ما میترسیم پا تو آب بزاریم نکنه غرق بشیم یکم ازین سرسختی دست برداری و به حرفامون خوب فک کنی و درست تجزیه تحلیل کنی، میبینی که ما هم بی راه نمیگیم. فقط کافیه یکم ازین اسب قدرت بیای پایین و ماورایی به قضیه نگاه نکنی. خدا انقدرا هم سخت این عالم رو نیافردیه ها.:82:

---

آرام من گرامی
به دنبال هدف ماروایی نیستم! من ممنونم از دوستان که وقت گذاشتند؛اما مواردی که گفتند؛هدف نبوده بلکه فقط رفع نیازهای انسانی بوده،درسته؟نا گفته نماند پاسخ های دوستان تا حدودی من را به ازدواج بیشتر دلگرم کرد
شما اشتباه فکر میکنید که من هدفم از ایجاد تاپیک این بوده که فقط مخالف نظر اعضاء نظر دهم،چنین نیست،

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نازنــیـــــــــن

سلام
من تازه تاپیکتون را خوندم . بیشتر عنوان تاپیکتون نظرمو جلب کرد چون اخیرا راجب این موضوع با دوستانم زیاد صحبت کردیم
به نظرم این خیلی خوبه که شما برای رسیدن به هر چیزی دنبال هدف هستین .
ولی یک سوال . وقتی وارد دانشگاه شدین به جز این که مشورت کردین راجب رشته ی تحصیلیتون .خودتون چی تو ذهنتون آرزو داشتین ؟
یعنی خودتون چه هدفی داشتین ؟ این هدفو کسی بهتون القا کرده بود ؟ یا تو وجودتون بود و وقتی به اون درجه رسیدین بهش بها دادین ؟
اینجا هدف خودتون برام مهم که بدونم
این که تمام وقتمونو صرف این کنیم که بخوایم نظرات بقییه را راجب ازدواج بدونیم به نظرم تا یه حدی ظلم ..
ظلم به این که همش داریم به خودمون القا می کنیم که هدفی نداریم یا اگرم داریم طوری در برابرش مقاومت می کنیم که اونو سرکوب کنیمو ..
یه سوال خصوصی ازتون داشتم
شما قبلا با شخصی رابطه ی عاطفی داشتین ؟
جنسیتتون را نمی دونم اما با جنس مخالفتون نوع برقراری رابطتون چطورییه ؟

---

انتخاب رشته تحصیلیم بر حسب علاقه ام بود، و اینکه معلوماتم در رشته ای که به آن علاقه داشتم بالا رود و بتوانم در آینده برای جامعه مفید باشم؛ شکر نعمت به هدفم رسیدم، من خودم هدفم را انتخاب کردم ،خیلی ها با انتخاب رشته و هدفم مخالف بودند حتی خانواده اما به هدفم رسیدم و الان جایگاه خوبی دارم،و بیشتر تلاش میکنم تا بالاتر هم بروم.
یکی از اهداف بنده در ایجاد تاپیک این بوده که نظر سایرین را نیز بدانم چیز های که من نمیدانم ،
جنسیت بنده مذکر است، بله در گذشته با جنس مخالف رابطه داشته ام.
دقیقا" متوجه سوالتان نشدم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نازنــیـــــــــن

با جنس مخالفتون نوع برقراری رابطتون چطورییه ؟

---

نقل قول:

---

اما مواردی که گفتند؛هدف نبوده بلکه فقط رفع نیازهای انسانی بوده،درسته؟

---

وقتی بهت می گن هدف ماورا داری می گی نه.تمام تلاش انسان برای اینکه،غذایی برای خوردن،جایی برای خوابیدن

امکاناتی برای تفریح کردن و همراهی برای تنها نبودن چون اجتماعی هستش.ولی هر کسی از یه راهی نیازشو برطرف

می کنه.

سلام
به خاطر دلایلی نتونستم زودتر بیام سر بزنم از این بابت متاسفم .
از بابت پاسخ دادن به سوالام هم ممنونم . و این که شما گفتین : ( یکی از اهداف بنده در ایجاد تاپیک این بوده که نظر سایرین را نیز بدانم چیز های که من نمیدانم ، ) خوب پس خودتون هم راجب این موضوع ایده ال هایی دارین و به این معنی نیست که این موضوع براتون یه چیز عجیب غریب باشه .
راجب این که الان موفق هستین هم بهتون تبریک می گم چون خودتون خواستین پس تونستین به اون چیزی که می خواین برسین . پس می بینین برای رسیدن به هر چیزی فقط دونستن کافی نیست شما علاوه بر دونستن چیزایی که مثل رشتتون بوده خواستین و به سمتش رفتین .
در مورد اون سوالم هم منظورم این بود که با اون شخصی که رابطه ی عاطفی داشتین نمی دونم هدفتون از داشتن اون رابطه چی بوده ؟!! ولی به نظرتون اون رابطه تاثیری تو افکارتون گداشته ؟ و این که خاطره ی بدی از اون رابطه داشتین ؟
چون یکنفر یه حرف جالبی به من زد گفت هر چیزی که تو الان بهش فکر می کنی یه جورایی به گذشته ات متصل که اگه برگردی عقب و اونو برای خودت یاد آوریش کنی اگه مربوط به 4 سال پیش تو توی اون شرایط یه سری تصمیماتو با اون وضعیت روحیت گرفتی شاید به مرور زمان ازش فاصله گرفتی اما اون تصمیماتتو دوباره یادت بیار و حالا از دید یک آدمی که 4 سال بزرگتر شده و تو اون شرایط سخت نیست ببین و حالا تصمیم جدید بگیر .

درود
تشکر از شما
مدتی به دلایل مشغله فرصت رسیده گی به سوال مطرح شده در این انجمن را نداشتم

اما در مورد رابطه

در دوران نوجوانی بنا بر نیاز به داشتن رابطه و احساس دوست داشتن میل به رابطه داشتم،و مثل همه سریالهای که اخر آن مشخص است،در گودال نادانی افتادم،در سن نوجوانی بدون هیچ آگاهی سخن از ازدواج به میان آمد!!
و آخر این سریال هم جدایی بود،اما این مربوط به چند سال پیش است، حدود5 سال،و بنده خیلی وقت پیش با تمامی خاطرات و آنچه که گذشته اتمام حجت کردم، و انگار که چنین چیزی در زندگی من رخ نداده

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

برای فردی که می خواهد برای ازدواج دست به انتخاب بزند این مراحل لازمه طی بشه :



2 - نگاه مشخص و هدفمندی در مورد ازدواج و زندگی مشترک داشته باشه

---

اگر گذر فرشته مهربان به این تاپیک میافتد،ممنون میشوم نقل قولی که آورده ام را برای من بیشتر توضیح دهند.

شاید اگر عنوان تاپیک را چیز دیگری میگذاشتم بازدهی بیشتری داشت: مانند، ازدواج بر چه اساس؟ عشق؟نیاز؟
یا اینکه همه دارن ازدواج میکنند خوب من هم یکی از اونا؟

گذشته از اینها
جدا" ازدواج بر چه اساسی؟

سلام

ممنون .

جوابتونو خوندم و بابت این که باعث شدم خاطره ای را که دوست نداشتین را به یادتون بیارین متاسفم .
بعد دلیلم را بهتون توضیح می دم .

تولید مثل ، میل به بقا و تکامل ، ارزش کار گروهی ، احساس مهم بودن ، احساس مفید بودن ، به اشتراک گذاری و میل به اجتماع ، ارضای میل جنسی ، تعدیل هورمون های بدن ، رشد مدنیت ، تمایل به خلق کردن و پروراندن ، درک عشق ، آرامش فیزیکی و روحی و ...

با سلام
به نظرم پاسخ های فلسفی و نظری به این سئوال اگرچه آگاهی دهنده هستند اما کاربردی نیست؟
چرا باید چنین سئوالاتی به ذهنتان بیاید.؟ این چرایی را شما باید جواب عینی و دقیق بدهید تا بر اساس آن تاپیکتان به صورت کاربردی هدایت شود.

DEMASONI گرامی

ورودتون به تالار همدردی را خوش آمد می گویم .

آری همانطور که نقل قول کرده اید نظر من اینه که : بهتره نگاه مشخص و هدفمندی در مورد ازدواج و زندگی مشترک داشته باشیم .

آنچه بعضی دوستان به عنوان اهداف ازدواج مطرح کردند و شما را قانع نکرد پیامدهای ازدواج ، و به عبارتی از جمله کارکردهای ازدواج هست و توجه به آنها هم لازم است .

اغلب ماها بدون اینکه نگاه و هدفمندی خاصی در مورد ازدواج داشته باشیم همین کارکردها را مد نظر قرار می دهیم ، به عبارتی نیازها می شود محور ازدواج ، که در پی نقد و رد آن نیستم ، اما معتقدم که خلائی همیشه در زندگی افرادی که با این محوریت تشکیل زندگی می دهند هست چه برایشان پر رنگ باشد چه کم رنگ . لذا همانطور که گفتم ، بهتره که نگاه مشخص و دقیق و هدفمندی برای ازدواج داشت .

برای این منظور هم نیازه که در مورد هدف کمی صحبت بشه و همچنین نیازها ، تا روشن کنم چرا تأمین نیازها را آن نگاه مشخص و هدفمند نمی بینم بلکه آنرا کارکرد ازدواج می دانم که البته باید به آن توجه داشت و مهم دید . و داشتن نگرشی دقیق و مشخص و هدفمند .... را ضامن موفقیت در انتخاب و زندگی مشترک می دانم ( و دریابید که چرا روانشناسان اینها را هدف نمی بینند ).


. برای آنکه پست طولانی نشود . وعده ما در پستهای بعدی و روشن شدن منظور از هدفمندی و همچنین جایگاه نیازها .


تا بعد .

.