RE: ترس از دست دادن کار یا زندگی!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط یثنا
خانومblue sky تبریک میگم بهتون میشه دونسته هاتونو به منم بگید.
سلام یثنای عزیز:72:
از shayna جان هم ممنونم که این پست رو بهم یادآوری کرد:72:
یثنا جان من تو این مدتی که تصمیم به بارداری گرفتم به سایت www.iransalamat.com مراجعه می کردم. اطلاعات علمی بسیار مفیدی داره و کلا دانسته هات رو کاملا بالا می بره.
در مورد زمان بچه دار شدن با توجه به یه مطلبی که در تلویزیون شنیدم، اصلا بر اساس حرف دیگران اقدام نکنید و خودت و شوهرت باید باهم به این نتیجه برسید که ایا آمادگیش رو از هر لحاظ؛ روحی، مالی و ... دارین یا نه! به مادرت هم با مهربانی بگو که به شوهرت حرفی نزنه تا خودتون بتونین تصمیم بگیرین.
خجالت رو اصلا فکرش رو نکن. چون پروسه حاملگی و تغییر ظاهر تدریجیه، کم کم هم خودت و هم اطرافیان بهش عادت می کنن و کسی یه دفعه متوجه تغییر فاحش در شما نمی شه. اگه ورزش کنید برگشت اندامتون به حالت قبل از حاملگی خیلی سریعتر و کاملتر میشه.
نقل قول:
چون قانون خاصی بر کار اینگونه پرستاران نظارت نمی کند انواع و اقسام خطرها وجود دارد. از بی توجهی پرستار به نوزاد و نشستن پای تلویزیون و تلفن، همدستی با دزدان احتمالی، سعی در جلب توجه همسرتان و احتمال ... اینها مواردی بود که من شنیده ام. ممکن است خطرات دیگری هم باشد. به هر حال کار ساده ای نیست پذیرفتن یک خانم غریبه در منزل و حریم خصوصی.
:104::104::104:
من خودم به شخصه مهد کودک رو ترجیح می دم. اما فعلا تجربه عملی ندارم و فقط یکی از همکارام که برای بچه ش پرستار اورده بود، بعد از یه مدت کوتاه پشیمون شد!
در مورد کارت، فکر کنم حتی اگه قراردادی باشی هم طبق قانون کار 6 ماه مرخصی زایمان داری!
در ضمن کاری که نیروهاش رو فقط بعنوان نیروی کار ببینه و نیازهای غیر شغلی اونها رو نادیده بگیره، بنظر من حتی اگه بیشترین حقوق رو داشته باشه، ارزشش فقط تا زمانیه که نیاز مادی فرد برطرف بشه. همونطور که اون شغل کارمندش رو که درگیر طبیعی ترین نیاز زندگی میشه، دیگه نمی خواد، کارمند هم باید اون رو وقتی که نیاز مادیش برطرف شد دیگه نخواد.
من همکار خانم زیاد تو محیط کارم داشتم که بچه دار هم شدند و باز هم به کارشون ادامه می دن. ما هم ساعات کارمون تا 5 بعدازظهره!
سخته ولی ممکنه!:82:
من همین ها به ذهنم رسید. برات ارزوی موفقیت میکنم.:72:
RE: ترس از دست دادن کار یا زندگی!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط blue sky
در ضمن کاری که نیروهاش رو فقط بعنوان نیروی کار ببینه و نیازهای غیر شغلی اونها رو نادیده بگیره، بنظر من حتی اگه بیشترین حقوق رو داشته باشه، ارزشش فقط تا زمانیه که نیاز مادی فرد برطرف بشه. همونطور که اون شغل کارمندش رو که درگیر طبیعی ترین نیاز زندگی میشه، دیگه نمی خواد، کارمند هم باید اون رو وقتی که نیاز مادیش برطرف شد دیگه نخواد.
:104::104::104::104:
مرسی خانومblue sky عزیزم:46: واقعا! شما هم تا ساعت 5 هستید؟
خوب بعد از اینکه فرزند دلبند شما دنیا بیاد شش ماه مرخصی دارین دیگه قبلش اگه ویارتون شدید باشه یا استراحت مطلق نیاز داشته باشین تکلیف چی میشه؟در این مورد چطوری برخورد میکنن باهاتون؟
تو این نه ماه سختتون نیست کار کردن؟
نمیترسین کارتونو از دست بدین؟بعد از شش ماه برنامه چی میشه؟ بچه رو به کی باید بسپارین؟
از shayanaی عزیز هم خیلی ممنونم:46:
RE: ترس از دست دادن کار یا زندگی!
یثنا جان البته شرایط الان من کمی متفاوت است و من بدلیل سختی هایی که تو کار کشیدم، مرخصی بدون حقوق گرفتم و تو این مرخصی تصمیم به بارداری گرفتم. البته چند ماه آخر باید برم سرکار و امیدوارم اون استرسها و جنگ روانی رو دیگه نداشته باشم.
منم کارم رو دوست داشتم و زمان مجردیم و حتی تاهلم اضافه کاری هم می کردم ولی چنان حقم رو گذاشتن کف دستم که روزی چندین بار از خدا می خوام تقاص پس بدن.
(ببخشید سر درد دلم باز شد و یادم رفت اصل جریان :33:)
نقل قول:
قبلش اگه ویارتون شدید باشه یا استراحت مطلق نیاز داشته باشین تکلیف چی میشه؟در این مورد چطوری برخورد میکنن باهاتون؟
من یادمه یکی از دوستانم که قراردادی هم بود و حاملگی خیلی سختی داشت، رئیس مستقیمش خیلی باهاش کنار می یومد و مراعات حالش رو می کرد و یه خط در میون می رفت سر کار. البته خوب روی این حالت شاید نشه حساب باز کرد.
بنظرم شما و همسرتون وقتی واقعا دیدید آمادگی بچه دار شدن رو دارید، اقدام کنید و قبلش هم یکم اطلاعاتت رو در این زمینه بالا ببر که یه نیروی قراردادی چقدر میتونه از استعلاجی و ... استفاده کنه. بقیه ش رو هم بسپار بخدا. نهایتا یکی دوسالی نمی ری سر کار. باز هم کار پیدا میشه.
اما یثنا جان یه وقت دیدی خدای نکرده شما عمرت و جوونیت رو گذاشتی برای کار و فرصت بچه دار شدن رو از دست دادی، بعد محل کارت شد مثل محل کار من. مثل گربه بی چشم و رو شدن و گذاشتنت کنار، اونوقت خیلی دلت می سوزه. این حالت رو هم در نظر بگیر.
میگن بمیر برای کسی که تب می کنه برات!
اول زندگی، بعد کار! چون ما اصولا کار می کنیم تا بتونیم از زندگی مون لذت بیشتری ببریم.
RE: ترس از دست دادن کار یا زندگی!
یثنا خانوم:
قرارداد توی شرکت من یک ساله بسته میشه و زمانی که کسی نتونه بیاد به جاش نیروی جایگزین میارن و بعد دیگه با شما قرارداد تمدید نمیکنن. در هر حال من خیلی بهش امید نبستم. ضمن اینکه من اینجا کسی ندارم که بخوام کوچولوی 6 ماههام رو بهش بسپارم. با پرستار هم موافق نیستم.
الان ویار هم دارم و حالم هم بد میشه اما چون ظاهرم تغییر نکرده کسی نمی دونه. یعنی بیشتر آدمهای شرکت نمی دونن. توی شرکت ما یه طبقه خالی هست که من هر وقت تهوع دارم میرم اونجا. اینطوری کسی صدامو نمیشنوه!
درمورد ظاهرم که عوض بشه خودمم نمی دونم میام شرکت یا نه! فکر کنم چون بدن خودم کمی ضعیفه نتونم بیام . در هر حال هنوز به اون شرایط نرسیدم. و نمیخوام ذهنمو درگیر این چیزا کنم.
RE: ترس از دست دادن کار یا زندگی!
خانوم blueskyخوبین؟تو یک تاپیکی یادم نیست کدوم یکی بود دیدم نوشتین استراحت مطلق شدین؟ میتونین بگین چرا؟البته اگه خصوصی نیست.
اصلا چه شرایطی پیش میاد که یک خانوم حامله نیاز به استراحت مطلق پیدا میکنه؟
دوستان میشه راهنمایی کنین.همیشه ذهنم مشغول همین چیزاست خیلی میترسم واسم یک کابوس شده
RE: ترس از دست دادن کار یا زندگی!
خانم آسمان آبی کاش یاشانا! بیاد بهتون بگه یک سری هم به اینجا بزنین:311:
RE: ترس از دست دادن کار یا زندگی!
سلام عزیزم
حقیقتش من یکم مشکل پیدا کردم که این مشکل در دوران حاملگی هم می تونه عادی باشه و هم نشونه سقط!
و باید حتما به پزشک مراجعه کرد و اون نظر بده.
منم رفتم و گفت احتمال موندن یا سقط 50-50 است. بهم دارو داد و گفت استراحت کن و حتی پیاده روی هم نکن.
و 2 هفته دیگه بیا.
الان اون مشکلم حل شده. 2 هفته دیگه میشه هفته هشتم من. و تو هفته هشت باید قلب جنین شروع به تپیدن کنه. از بعد اون احتمال ادامه بارداری بیش از 90% میشه.
حالا من توکلم بخداست تا بهم یه فرزند سالم و البته صالح هدیه کنه. :43: :323:
امیدوارم شما هم زودتر به جمع خانمهای باردار بپیوندید. درسته گاهی سخته ولی کلی هم کیف داره، هیچ کاری نمی کنی تازه سر شوهرت منت هم می ذاری...:227:
راستی کاش پیشنهاد بدیم که مدیران عزیز یه انجمن خانم های باردار تشکیل بدن تا اونجا باردارها و اونهایی که قصد بارداری دارن باهم تبادل نظر و صد البته همدردی کنن و بتونن فشارها و استرسهای این دوران را کاهش بدن.
رقم خانمهای باردار داره بالا می ره؛ من، آفتابگردون، آزاده، ......
پس جمعیت رو کی کنترل کنه؟!