ادامه دوستی یا جدایی

سلام دوستان همدردی

۲ سال از زمانی که من این تاپیک رو باز کردم گذشته . دوباره به زحمت پسوردمو پیدا کردم که بیام بگم من و علی بلخره ازدواج کردیم ، تقریبا ۳ ماهه . خدا رو شکر از زندگیم خیلی راضیم چون قبل ازدواج با هم دوست بودیم و شناخت خوبی از همدیگه و سلایق و علاقه های هم داشتیم و با چشمهای باز ازدواج کردیم، وگرنه تو دنیای امروز کی جرات می کنه بدون شناخت ازدواج کنه . الان من دانشجوی phd هستم و علی هم فعلا کار می کنه و مشکلاتی هم که داشتیم حل شد (دوری و ...) ، در واقع اون مشکلات مقطعی بود و با تموم شدن درسمون خود بخود حل شد .

مرسی از همه دوستان :72:

سلام خانم ملیسا!

خوشحال هستم که ازدواج کردید و به شما تبریک میگم! امیدوارم در کنار هم همیشه شاد و خوشبخت زندگی کنید و با عشق و تفاهم شادی ها و غم ها رو در کنار هم بگذرونید.

یک اعترافی باید بکنم:
وقتی شما این تاپیک رو در همدردی زدید، من تازه عضو اینجا شده بودم و خیلی کم تجربه بودم. یادم هست شما از دست ما کمی ناراحت شدید و رفتید. و بعدها من هم خیلی ناراحت شدم که برخورد من در تاپیک شما صحیح نبوده. و بعداً هم که کمی اطلاعات و تجربه ام بیشتر شد، پست ها رو مطالعه کردم و دیدم که بهتر بود طور دیگری صحبت می کردم. برای همین اگر من باعث ناراحتی شما شدم ازتون عذر می خواهم.

خوشحالم که همه چیز ختم به خیر شد و برای شما و علی آرزوی خوشبختی می کنم.

سلام ملیسا خانوم
خیلی خیلی خوشحال شدم ازدواج کردین.ایشالله همیه خوش و خرم در کنار هم باشین!
من قبلا تایپیک شما رو خونده بودم
هرچند که سراغی ازش نگرفته بودین. خیلی خوبه که افرادی که میان اینجا یهو ول نکنن برن چون ما با زندگی اونا ارتباط برقرار می کنیم.
امیدوارم منم یه روزی مثل شما مشکلاتم حل بشه و بیام همین جا بنویسم که به همه ارزوهام رسیدم