-
RE: اختلاف با پدر
دوست عزیز اختلاف سنی من و پدرم هم دو سال کمتر از اختلاف سنی شما و پدرتان است.
پدر من دیر ازدواج کردند و فاصله سنی شان با من زیاد است.
یکی از کسانی که از بین دوست و آشنا و خانواده بیشتر از همه با پدر حرف می زند من هستم. با اینکه این صحبت کردن خیلی از من انرژی می گیرد. ایشون شنواییشون ضعیف است و من باید خیلی بلند صحبت کنم.
ریتم صحبت کردن من سریع است و برای حرف زدن با ایشون باید کند صحبت کنم.
مباحثی که ایشون مطرح می کند را باید درموردش صحبت کنیم چون به قول شما دیگه سنشون اقتضا نمی کنه که من بخوام وارد بحث های کاری و تحصیلی خودم بکنمشون.
اما با تمام اینها من براشون وقت می ذارم و هر بار که صحبت هامون تموم می شه تا مدتها خوشحالم که خوشحال شدن.
مثلا یکی از مشکلات اخیر ایشون را براتون بگم. با سیستم های جدید بانکی به هیچ وجه حاضر نیستند کنار بیایند. از طرفی نمی ذارن که کارهای بانکی شون را کسی انجام بده و نمی خوان دیگران احساس کنند که نمی تونه یا پیر شده و ... هر بار هم می روند بانک و می آیند با دلخوری و ناراحتی برمی گردند که این کارمندهای جوان اینجوریند و اون جوریند و ... ولی من با حوصله ی تمام به حرفهاشون گوش می کنم و سعی می کنم به زبان ساده قانعشون کنم که به هر حال این تغییرات را باید پذیرفت و یک کم سیستم جدید را برایشان توضیح می دهم.
باورتان می شود دفعه بعد باید دوباره همه را از اول بگویم؟؟؟ بارها و بارها؟؟؟
بعضی وقتها که متوجه می شم یکی از حرفهایی را که زدم پذیرفتند و متوجه شدند که باید چیکار کنند کلی خوشحال می شم.
مادرم می خنده و می گه تو چه حوصله ای داری ...
الان مدتیه که ازشون دور هستم و گاهی اوقات دلم تنگ می شه و با خودم می گم حالا کی به بابا کمک می کنه؟
صبور باش.
-
RE: اختلاف با پدر
دقیقا.پدر من هم خیلی دیر و در سن 42 سالگی ازدواج کرده.حالا خوبه پدر شما به حرفاتون گوش میده.ولی پدر من نه.
مثلا یه تلویزیون جدید گرفتیم که دکمه های روشن و خاموشش پشتش هست.میگه بیا تی وی رو روشن کن.میگم قربونت برم بیا یادت بدم.حالا اومدیم یه روز ما خونه نبودیم نباید یاد بگیری.میگه نه.فیلمشو میبینه میگه بیاین خاموش کنین میگم نگاه کن.اینو بزنی،خاموش میشه.میگه نمیخواد.
من نمیدونم چه طور بهش بعضی چیزا رو بگم.
-
RE: اختلاف با پدر
به این فکر کنید که ایشون این تلویزیون را به خاطر شما خریدند. وګرنه خودشون با همون تلویزیون قبلی راحت بودند.
به این فکر کنید که وقتی شما بچه بودید چند بار واستون تلویزیون را روشن کردند.
-
RE: اختلاف با پدر
اگه پدرت مثل پدر من دمار از روزگار خودت و مادرت و خانوادت در مي آورد حتما قدرشو بيشتر مي دونستي .
با اين حال هميشه احترامشو نگه داشتم . واقعا داشتنشون نعمته . پدر من سنش زياد نيست ولي روي زندگي هممون تاثير خيلي منفي گذاشته و مي ذاره .
زمان همه چي رو حل مي كنه الان كه با چند سال پيش مقايسش مي كنم خيلي بهتر شده هر چند هنوزم برادرام كه تو خونه باهاش زندگي مي كنن همش مي نالن و مي گن آبرومونو برده ولي باور كن يه روزي قدرشونو مي دوني . وقتي ازدواج كني و به سلامتي بري سر خونه و زندگيت دلت واسه همه اين كاراش تنگ مي شه .
سعي كن كمكش باشي و خسته نشي از اينكه هر چيز كوچيكي رو بايد بهش توضيح بدي . صبرتو ببر بالا كه خيلي پيش خدا ثواب مي بري .
در مورد مادرتم همونطور كه دوستان گفتن فكر مي كنم بهترين كار اينه كه سعي كني زمان بيشتري باهاش بگذروني و بهش كمك كني .
-
RE: اختلاف با پدر
شاید می خواهد با این کارش به شما بگه به محبتتون به همزبونیت بیشتر احتیاج داره اونا الان تو یه سنی هستن که دوست دارن یه همزبون داشته باشن یه نفری که به حرفاشون گوش بده شما قدر پدر و مادرتونو بدونید قبل از اینکه دیر بشه پدر مادر بالاترین سرمایه های زندگی ما هستن
-
RE: اختلاف با پدر
اون تلویزیون رو به اصرار مادرم خریدیم.وگرنه میگفت نمیخواد بخرید.
متاسفانه یا خوشبختانه،وقتی هم ازدواج کنم باید برم طبقه پایین خونمون زندگی کنم.
دوستان از همتون متشکرم.چند روزی هست که خیلی با حوصله با پدرم رفتار کردم.اصلا اخلاقش عوض شده.دیگه حرص نمیخورم.
از همتون هم ممنون.
-
RE: اختلاف با پدر
خوشحالم.
همینجوری ادامه بده و ببین چه جوری اخلاقش از این رو به اون رو میشه.
و میشه یه پدرِ دوست داشتنی تر از همیشه برای تو:72:
-
RE: اختلاف با پدر
خیلی خوشحالم که رابطتون بهتر شده مطمئن باش با این حوصله ای که به خرج می دهی هم خودت از اینکه در کنار پدرت هستی لذت می بری هم پدرت
-
RE: اختلاف با پدر
"...وبالوالدین احسانا..."
خداوند در قرآن خیلی سفارش والدین رو کرده
در زمان پیامبر وقتی جوانان دلشون با خدا و پیغمبرش بود ولی والدینشون مشکرک یا کافر بودند، پیامبر به جوونها میگفتن حتی دین آوردن شما هم نباید با آزار رسوندن به والدینتون همراه باشه و اگر حرفشون رو گوش نمیکنید(چون حرف والدین رو تاجایی باید عمل کرد که خلاف دستور خدا نباشه)، احترامشون رو حفظ کنید
پس برهمه ماست که احترام والدینمون رو داشته باشیم. مادرتون چندین ساله که با پدرتون دارن زندگی میکنن و ایشون رو میشناسن و باهاشون سازگارن و این رفتارهای پدرتون براشون عادیه. نگران نباشید و فقط سعی کنید که رابطه حسنه بهتر و بیشتری با پدرتون برقرار کنید
خلق نیکو خیلی چیزا رو تغییر میده. خب شما جوونید. باب صحبت رو هر روز چنددقیقه ای باز کنید هرچند زیاد استقبال نکنن. از نتیجه فوتبال فراتر برید و درمورد خودتون باهاش صحبت کنید
خدا در قرآن به ما سفارش کرده که با والدینمون با احسان برخورد کنیم و بامردم با عدل و احسان و احسان بهتره
میدونید یعنی چی؟
یعنی اگر دوستمون زد تو گوشمون میتونیم یکی بزنیم تو گوشش ولی بهتره ببخشیمش. منتها اگر والدینمون اینکارو کردن احسان کنیم:72: