RE: مشكلات بظاهر كوچك، اما تأثيرگذار در زندگي و صميميت
ممنون مينا جون. آره واقعيتش اينه كه من اول بخاطر رضاي خدا كه نكنه اختلافي توي زندگي اونا بيفته، بعدش بخاطر اينكه اگه مشكلي پيش بياد ضربش به زندگي ما وارد ميشه خودمو مجاب ميكنم چشم پوشي كنم. اما ديگه در مواقعي كه شوهرم از خونواده من بهونه ميگيره ديگه نميتونم خودمو كنترل كنم و ازشون دفاع نكنم.
RE: مشكلات بظاهر كوچك، اما تأثيرگذار در زندگي و صميميت
دوست خوبم من خودم البته نه کامل،یه ذره اخلاقم شبیه شوهر شماس.مهم نیست طرف انتقادم کی باشه هر کسی حتی دوست صمیمی خودمم که باشه اگه از رفتارش برنجم نمیتونم تو دلم بریزم میام با شوهرم درد دل میکنم اما
دوست دارم اگه یه انتقادی میکنم یا درد دلی میکنم با شوهرم اگه منطقیه حقو به من بده حالا نمیخواد حتما مثلا خونوادشو بکوبه یا مقصر صد در صد اعلامشون کنه اما همین که اگه حرفم منطقیه دفاع الکی نکنه از خونوادش و به قول آقای بیبی فقط بگه درکت میکنم واسم کافیه و تازه خودمم خیلی زود آروم میشم و میبینی واسه رفتارشون یه دلیل توجیهی هم آوردم اما وقتی شوهرم خودشو به کوچه علی چپ و نفهمیدن میزنه و با چشم بسته ازشون دفاع میکنه نه تنها آرومم نمیکنه که راستشو بخوای حس نفرتمو بیشتر هم میکنه.
شما هم به نظر من اگه میبینی حرف شوهرت یه ذره (اگه خودتو جای اون بذاری) منطقیه از خونوادت دفاع نکن مثلا سکوت کن چون این رفتار شوهرت در مورد همه و از جمله خونواده خودشه ،از روی بدجنسی و فقط در مورد خونواده تو نیست.
رفتار خودتو با ایشون مقایسه نکن رفتار ایشونو در مقابل خونواده خودش و خونواده خودتون مقایسه کن میبینی فرقی نداره واسه همه همین طوریه و حتما هم دست خودش نیست ،حساسه.:72::72::72:
کاش شوهر منم مثله شوهر شما بود، ناسیونالیست نبود و حقو میدید .