سلام نگار جان
عنوان تاپیک تغییر یافت و به محل مناسب هم منتقل شد
موفق باشی
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام نگار جان
عنوان تاپیک تغییر یافت و به محل مناسب هم منتقل شد
موفق باشی
سلام:72:
دستتون درد نکنه، خیلی دوستتون دارم :43:
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم، عجب مدیریت قوی ای دارید :104:
متشکرم، متشکرم
سلام:72:
دوستان عزیز من دارم سعی می کنم به حرف هایی که شما گفتید عمل کنم و بعد نتیجه اش رو براتون بنویسم. ولی همونطور که بالاتر نوشتم همین اول راه موضوع شوفاژ پیش اومد، تو رو خدا بگید باید چه عکس العملی نشون می دادم؟
راستش سر موضوع شوفاژ حسابی ناراحت شدم و این احساس بهم دست داد که دوستم نداره و فقط به خودش اهمیت می ده و راستش از اینکه کنارش باشم بدم می اومد. وقتی صبح می خواست منو برسونه سر کار اصلا دلم نمی خواست سوار ماشین اش بشم.
شما گفته بودید ناراحتی پیش میاد ولی عکس العمل آدم مهمه... من اصلا نمی دونم عکس العمل درست برای یک همچین موقعیتی چی هستش؟ برای همین هم هیچ کاری نکردم ولی از داخل منفجر شدم. لطفا یه مثال برام بزنید تا بدونم در چنین مواقعی چه رفتاری درست هستش؟
سلام نگار خوبی عزیزم
من یک فکری به نطرم رسید گفتم بهت بگم
اگر بارها بهش گفتی که شوفاژ رو خاموش نگنه ولی این کارو می کنه
بیا این بار بالای شیر شوفاژ براش یه یادداست بذار مثلا ایجوری
" ... عزیزم کاشکی می دونستی که وقتی شوفاژ رو می بندی من خیلی سردم میشه : عزیزم میشه خاموشش نکنی "
در واقع سعی کن از روشی غیر از صحبت باش حرف بزن شاید بهتر قبول کنه
ناز
سلام نگار جان این ماجرای شوفاژ منو یاد ماجرای خودمون تو خوابگاه انداخت ،ما 4نفر بودیم تواتاق،2تامون همیشه گرممون میشد 2تای دیگه هم سردشون میشد من جزء اونایی بودم که گرمم میشد ونمیتونستم تحمل کنم تنظیم هم نمیتونستیم بکنیم یا باید تا اخرش باز میبود یا بسته،من و دوستم همیشه میبستیم شوفاژو اون یکیا باز میکردن اتفاقا هر 4تاییمونم با هم صمیمی بودیم ولی همین موضوع باعث دلخوری میشد جالبش اینجاس که اونیکه سردش میشد همیشه تاب میپوشید ماهم میگفتیم خب یه لباس گرم بپوش تا سردت نشه،اخه سرما رو با پوشیدن لباس گرم میشه باز تحمل کرد ولی گرما رو به هیچ وجه تو هم میتونی یه لباس گرمتر بپوشی تا تو هزینه های گازتون هم صرفه جویی بشه:D،البته کار شوهرتم یه کم نامردی بوده ولی قبول کن خیلی سخته تحمل گرما
با سلام
نگار عزیز من فکر میکنم این مواردی که شما مطرح کردی اصلا مشکل نیست اینکه ایشون شوفاژ رو بسته اینقدر مهم نیست که شما از اینکه کنار همسرت باشی احساس ناراحتی کنی با آرومی و محبت براش توضیح بده که وقتی شوفاژ رو کم میکنه شما سرما میخوری اگه ایشون گرمش میشه شما لباس گرمتر بپوش همسرت متوجه میشه بخاطر راحتی اون این کارو کردی یا حقو به شما میده یا یک جای دیگه جبران میکنه
من ازتون میخوام سری به تاپیک بقیه دوستا ن بزنی و مشکلاتشون روبخونی اونوقت خودت به این نتیجه میرسی چقدر زندگی قشنگی داری و چه همسر مهربونی (که حتی حاضر نیست یک شب از شما جدا بشه)
در مورد صحبت نکردن همسرتون هم این یک دلیل علمی داره که آقایون وقتی دارند یک کاری رو انجام میدن نمیتونن همزمان روی کار دیگه ای تمرکز کنن برعکس خانمها که در یک زمان چندین کار رو با هم میتونن انجام بدن پس این جزئی از خلقت همسر شماست
همیشه کامیاب باشی
:104::104::104:نقل قول:
نوشته اصلی توسط بئاتریس
سلام:72:
دوستان عزیز شما راست می گید، اینهایی که من می گم در ابتدا اصلا مشکل نیستند ولی همیشه با عکس العمل ها و رفتارهای غلط به فاجعه تبدیل می شدند.
می خواستم از راهنمایی های خوبتون تشکر کنم، خصوصا اونهایی که با مثال موضوع رو به من تفهیم کردن. shayana عزیز با مثالتون کمک کردید احساس همسرم رو بهتر درک کنم و راستش امروز که ماجرای شوفاژ تکرار شد به جای اینکه عصبانی بشم خنده ام گرفته بود:311: و ناز عزیز، که با راه کارشون به من کمک کردن برای مشکلات ام دنبال راه حل های بهتر بگردم.
واقعا در این مدت کوتاه خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرش رو می کردم بهتر شده. مخصوصا که در یک تاپیک دیگه به رفع مشکلات فردیم دارم رسیدگی می کنم که خیلی موثر هستش.
اولین لبخندی که تو زندگیم آوردم:
امروز صبح داشتیم حاضر می شدیم سریعا بریم سر کار و من ضمن حاضر شدن صحبت می کردم. همسرم که گویا سرحال نبود از صحبت های من کلافه شد و گفت می شه ساکت باشی!
من خیلی ناراحت شدم ولی سعی کردم حال اون رو درک کنم و به روی خودم نیارم. دیگه هیچ صحبتی نکردم و سعی کردم در دل خودم هم از همسرم دلگیر نباشم. حاضر شدیم و از منزل خارج شدیم، در وسط های راه با خنده گفتم "دیگه نمی تونم بیشتر از این ساکت باشم، حالا می شه حرف بزنم؟" اونم یکهو اخم هاش باز شد و خنده اش گرفت :227:
خیلی خوشحالم از اینکه تونستم اوضاع رو کنترل کنم و این اولین باریه که تونستم همسرم رو از ناراحتی دربیارم و این خیلی برای من ارزشمنده. ولی آیا ارزشش از این بیشتره که کسی به آدم بگه "می شه ساکت باشی"؟
فقط یه سوال داشتم، این درسته که کسی به خودش اجازه بده به آدم بگه "می شه ساکت باشی"
تا به حال هیچ کدوم از همکارانم، همکلاسی هام، خانواده ام و ... اینجوری با من صحبت نکردن؟
سلام نگار جان
خوشحالم که مدیریت خوبی داری و بهت تبریک می گم
نمیگم حرف همسرت خوب بوده ولی همیشه منفی فکر نکن
خب ادم بعضی وقتها حوصله نداره که به ضحبت های کسی گوش کنه و شاید خودش داشته به محل کارش و اینکه چیزی حا نذاره توجه می کرده و نمی تونسته به حرفات گوش کنه
میدونی من فکر می کنم همکار ما و همکلاسی ما و دوست ما اگر ما زیاد حرف بذنیم به ما نمی گه میشه ساکت باشی اما محیط رو ترک مینه که دیگه صدای ما رو نشنوه
اما همسر خیلی به تو نزدیکه و می خواد که همیشه کنارت باشه پس اگر گاهی حوصله نداره به حرفات گوش کنه بهت میگه چون نمی خوادبا گوش ندادن یا محل رو ترک کردن بهت بی احترامی کنه
ناز:72:
سلام دوستان
من دارم روی خودم کار می کنم ولی خیلی سخت تر از اونیه که فکرش رو می کردم. امیدوارم امسال عید با راهنمایی های شما با همسرم اوقات بهتری رو داشته باشم. امیدوارم شما هم عید خیلی خیلی خوبی داشته باشید و به هر چی که می خواید برسید.
:72::72::72::72::72:
در سال جدید دنیا را برایتان شاد شاد
و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
:72::72::72::72::72: